به عبارت دیگر امری پس از حظری انشاء شود یا آنکه توهم منع یا حظری باشد سپس امری در همان زمینه وارد گردد، مانند: آنجا که پزشک بیمار را از نوشیدن آب منع کند، سپس به او بگوید: آب بنوش یا آنکه پزشک پس از آنکه بیمار توهم داشت که نوشیدن آب بر او ممنوع است، به او بگوید: آب بنوش. اصولی ها در مثل این امر با هم اختلاف دارند، که اختلافشان در موارد زیر است:
1)  آیا امر عقیب بر حظر ظهور بر وجوب دارد؟
2)  آیا امر عقیب بر حظر ظهور بر اباحه دارد؟
3)  آیا امر عقیب بر حظر ظهور بر ترخیص، یعنی برداشتن منع دارد؟
4)  آیا در امر عقیب بر حظر ما باید به حکم ما قبل از حظر رجوع کنیم و به همان عمل نماییم؟
در این زمینه اقوال زیادی وجود دارد صحیحترین قول ، قول سوم است. که امر عقیب بر حظر ، دلالت بر ترخیص می نماید. یعنی فقط برداشتن منع.
زیرا ، امر به حکم عقل بر وجوب دلالت دارد . چون وقتی مولا اگر مکلف را بعث نمود عقل می گوید مکلف باید منبعث شود. ولی در امر عقیب حظر اصلا بعث وجود ندارد تا عقل حکم به وجوب نماید. بنابراین فقط بر ترخیص دلالت دارد.