آئین دادرسی

اسم مجموعه ای است از مقررات که به منظور رسیدگی بمرافعات یا شکایات (قضائی و اداری) یا درخواستهای قضائی (مانند درخواست در امور حسبی) و مانند آنها وضع و بکار می رود. مانند آئین دادرسی مدنی(یا اصول محاکمات حقوقی) و آئین دادرسی کیفری و آئین دادرسی اداری و جز اینها.

آئین دادرسی تجاری

رشته ای از حقوق خصوصی داخلی که مربوط به رسیدگی به دعاوی ناشی از اعمال تجارتی است. در همین معنی اصطلاح آئین دادرسی بازرگانی هم به کار می رود.

آئین دادرسی کیفری

رشته ای است از حقوق عمومی داخلی برای کشف جرم و رسیدگی به آن و تطبیق مجازات مرتکب با قانون و برای تعیین تشکیلات دادگاه های کیفری و صلاحیت آنها و مقررات طرح دعوی کیفری و صدرو حکم.

 آئین دادرسی مدنی

رشته ای از است از حقوق داخلی هر ملت که از سازمانهای قضائی و قواعد راجع به دعاوی مدنی بحث می کند.

آبونمان

عنوان عقودی است که در آنها تعهد بطور متناوب یا مجدد انجام شود و عوض آن مقطوعاً معین و یکجا یا با اقساط پرداخت شود؛ مانند آبونمان راه آهن و برق یا روزنامه و تئاتر یا گاز و تلفن و مانند آنها. عوض را وجه اشتراک گویند.

 اباحه

ابحه ی چیزی بمعنی اجازه ی تملک یا ارتکاب فعل یا مصرف و اخذ چیزی است(ماده 92ق.م)

اباحه تملک

یعنی اجازه تملک. این اجازه را گاهی مقنن مستقیماً می دهد مانند اجازه ی تملک مباحات در ماده ی 147 ق.م و گاهی ناشی از قصد انشاء مالک است مانند نثار مال در عروسی که صاحب جشن از طریق نثار، باحه ی تملک به خضار می کند. اذن در نهایت سر تیر بر سر دیوار هم مصداق اباحه ی تملک منافع است (ماده ی 120 ق. م) همه اقسام اباحه ی تملک، جائز یا لازم نیستند بلکه به حسب طبیعت هر قسم ممکن است جائز یا لازم باشد، غالباً جائز می باشند.

اباحه منافع به عوض

هرگاه منافع چیزی (بطور عام که شامل کار اجیر هم باشد) در مقابل عوض (معین یا غیر معین) مبادله شود و این مبادله جائز (نه لازم) باشد آن را اباحه ی منافع به عوض گویند.

ابداع

در لغت به معنی اختراع و ایجاد چیز تازه است. در شریعت بمعنی چیز تازه (فکر تازه) بعنوان دیانت در دین وارد کردن است.

ابداع احتمال

فرض جدید و تازه ای در مورد یک مسأله فقهی اظهار نمودن است. ابداع احتمال، ذهن را از حالت بساطت خارج می سازد

ابراء

چشم پوشی اختیاری بستانکار از طلب خود.