به روز بودن دانشجویان حقوق و پاسخگویی به سوالات هموطنانم.

۱۳۳ مطلب در مهر ۱۳۹۸ ثبت شده است

نمونه متن شکایت نامه دادگاه/نحوه شکایت نویسی

چگونگی طرح شکایت کیفری 

تظلم خواهی به دوگونه در دادگستری میسر است .

 

۱- شکایت کیفری

که در این صورت به تظلم خواه شاکی گفته میشودوکسی که از او شکایت شده مشتکی عنه یا متهم نامیده میشود وآنچه علیه متهم مطرح میگردد شکایت نام دارد در این صورت اگر چیزی به متهم نسبت داده شود اسم آن اتهام است .

۲-ادعای حقوقی

درچنین صورتی به تظلم خواه مدعی میگویند (یعنی خواهان) و کسی که علیه او ادعائی مطرح شود مدعا علیه نامیده می شود(یعنی خوانده)وآنچه راخواهان طلب میکند ادعا (یعنی خواسته) نام دارد.

به اموری که در شرع یا قانون مورد امر یا نهی است وتخطی از آن مستوجب مجازات است ،جزائی یا کیفری می گویند مانند سرقت ، کلاه برداری ، خیانت در امانت و…. به عبارتی هرگاه قانونگذار فعل یا ترک فعلی را ممنوع کرده و برای مرتکب آن مجازات مشخص کند، انجام یا عدم انجام امر و نهی قانونگذار جرم خواهد بود.در بیشتر موارد قانونگذار از اشخاص می خواهد اعمال پیش بینی شده در قانون را انجام ندهند و الا مجازات می شوند. 

 

به عنوان مثال پیش بینی جرایمی چون قتل،ضرب وجرح و کلاهبرداری به منزله اعلام این امر به اشخاص است که از ارتکاب این اعمال خودداری کنند و اگر این اعمال را انجام دادید مجازات خواهید شد. در مقابل،در پاره ای از موارد قانونگذار از شهروندان انتظار دارد کاری را به انجام برسانند وبه تکلیفی عمل کنند، در غیر این صورت برای شخصی که از عمل به این تکالیف امتناع کند، مجازات پیش بینی شده است. به عنوان نمونه تأمین هزینه زندگی زن و فرزندان مشترک را قانونگذار به عنوان یک تکلیف بر زوج تحمیل کرده است و شوهر و پدری که با وجود توان مالی از پرداخت هزینه زندگی زن و سایر افراد واجب النفقه خودداری کنند، متحمل مجازات خواهند شد. در این مقاله در پی آنیم که به اختصار توضیح دهیم، در صورت تحقق یکی از این جرایم چگونه و بر چه اساسی باید مبادرت به طرح شکایت کرد وشاکی با چه فرآیندی در دادرسی کیفری روبروست: در امور کیفری ،اگر از کسی شکایت داشته باشید ،باید شکایت خود را در نامه ای که در اصطلاح حقوقی، شکوائیه و یا عریضه نامیده می شود، بنویسید و به دادسرای محل خود تحویل دهید.اگر به دادسرا دسترسی ندارید و امری فوری باشد ، می توانید به کلانتری نزدیک محل خود رجوع نموده و شکایت نامه خود را تسلیم نمائید.

به اموری که در شرع یا قانون مورد امر یا نهی است وتخطی از آن مستوجب مجازات است ،جزائی یا کیفری می گویند مانند سرقت ، کلاه برداری ، خیانت در امانت و….

 

طـرح شکایـت

بیشتر پرونده های مطروحه در دادگستری با شکایت متضرر از جرم آغاز می شود. هر روزه در صحن مجتمع های قضایی شاهد اشخاصی هستیم که با تنظیم وتقدیم شکایت به مراجع ذی صلاح، مبادرت به طرح و تعقیب دعاوی خود می کنند واز مقامات قضایی تقاضای اعاده حقوق از دست رفته خود و مجازات مرتکبین جرایم را دارند.در تنظیم شکایت کیفری، شاکی باید چند مسأله را به طور دقیق در شکایت خود درج کند.

۱ـ مشخصات و آدرس خود (شاکی ) ۲ ـ مشخصات مرتکب یا مرتکبین جرم (مشتکی عنه ) «در صورت امکان» و اعلام نشانی آنها ۳ ـ محل وقوع جرم ۴ ـ شرح عمل مجرمانه مورد ادعا و چگونگی و تاریخ وقوع آن ۵ ـ دلایل ارتکاب جرم درصورت وجود شهود آدرس آنها ۶ ـ میزان خسارت وضرر و زیان وارده ـ در صورت ورود خسارت و امکان تعیین آن ـ در شکواییه مطروحه شاکی به بیان شکایت خود با ذکر موارد پیش گفته کرده و از مقامات قضایی دادخواهی می کند که بااین طرح شکایت فرآیند دادرسی کیفری آغاز می شود. جهت آشنایی خوانندگان محترم، شکواییه ای را به عنوان نمونه در ذیل می آوریم:

 

نمونه یک شکواییه

ریاست محترم دادگستری شهرستان…

با کمال احترام به استحضار می رساند که اینجانب الف در تاریخ … توسط آقایان ب وج در محل میدان فاطمی این شهرستان مورد حمله و هجوم قرار گرفته و ازناحیه دست راست وسر مصدوم و مجروح و بلافاصله به بیمارستان ساسان منتقل شدم و گواهی پزشک معالج مبنی بر میزان صدمات وارده به پیوست این شکایت تقدیم می شود. استدعا دارد دستور فرمایید تا اینجانب جهت تعیین و تشخیص دقیق صدمات وارده ومیزان آنها به پزشکی قانونی معرفی گردم.

در ضمن آقایان دـ هـ به نشانی … نیز شاهد حمله و ایراد صدمه به اینجانب بوده اند که تقاضا دارد عنداللزوم و با صلاحدید آن مقام جهت ادای شهادت احضار گردند.

با عنایت به مراتب فوق از نامبردگان شکایت داشته و تقاضا دارد که مورد تعقیب و مجازات قرار گیرند.

شاکی:

الف به نشانی…

مشتکی عنهم:

ب: به نشانی ….

ج : به نشانی …

با تشکر

الف 

امضاء 

نمونه اول

جناب آقای ….

رییس محترم شرکت ….

موضوع : درخواست پرداخت بدهی

با سلام و احترام

بدینوسیله به استحضار می رساند بدهی آن شرکت از تاریخ …… لغایت …… بابت خرید کالا و ارایه خدمات بالغ بر …… ریال  گردیده است لذا از حضرتعالی تقاضا دارم دستور لازم جهت پرداخت مبلغ مذکور را صادر فرمایید.

بدیهی است با عنایت به تعهدات این شرکت و لزوم تسویه حساب و پرداخت بدهی دیگر شرکتها ، دستور تسریع در پرداخت موجب کمال امتنان خواهد بود.

درصورت نیاز ریز هزینه ها بحضور ارسال خواهد گردید.

باتشکر

تاریخ……

…..

نمونه دوم

بسمه تعالی

ریاست محترم دادگستری شهرستان…

با کمال احترام به استحضار می رساند که اینجانب ….. در تاریخ … توسط آقایان ….. و….. در محل ….. این شهرستان مورد حمله و هجوم قرار گرفته و ازناحیه دست راست وسر مصدوم و مجروح و بلافاصله به بیمارستان ….. منتقل شدم و گواهی پزشک معالج مبنی بر میزان صدمات وارده به پیوست این شکایت تقدیم می شود. استدعا دارد دستور فرمایید تا اینجانب جهت تعیین و تشخیص دقیق صدمات وارده ومیزان آنها به پزشکی قانونی معرفی گردم.

در ضمن آقایان ….. ، ….. به نشانی … نیز شاهد حمله و ایراد صدمه به اینجانب بوده اند که تقاضا دارد عنداللزوم و با صلاحدید آن مقام جهت ادای شهادت احضار گردند.

با عنایت به مراتب فوق از نامبردگان شکایت داشته و تقاضا دارد که مورد تعقیب و مجازات قرار گیرند.

شاکی: …..

به نشانی…

مشتکی عنهم :

….. : به نشانی ….

….. : به نشانی …

با تشکر ـ …..

امضاء

۲۳ مهر ۹۸ ، ۱۵:۳۱ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

نمونه نامه در خصوص غیبت و عدم حضور

جناب آقای ……..

مدیر محترم ……..

باسلام واحترام

با توجه به گزارش انتظامات سازمان آقای ……..  در  روز …….. مورخ …….. بدون اخذ مرخصی در اداره حضور نیافته است. مراتب جهت استحضار صدور اوامر مقتضی  تقدیم می گردد.

با تشکر ……..

۲۳ مهر ۹۸ ، ۱۵:۲۹ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

3=نکته جزایی

 تسبیب در جنایت عبارت است از اینکه 
        کسی  سبب تلف شدن  یــا
 جنایت دیگری را فراهم کند و 
 خود مستقیما مرتکب جنایت نشود,
               به طوری که 
 اگر نبود جنایت حاصل نمی شد
مانند اینکه چاهی بکند و کسی در آن بیفتد و آسیب ببیند.
(ماده ۵۰۶ ق.م.ا)


 اجتماع سبب و مباشر
                        👇👇👇        
 اگر دو یا چند عامل برخی به مباشرت و برخی به تسبیب در وقوع جنایتی تاثیر داشته باشند 
عاملی که جنایت مستند به اوست ضامن است.

 اگر در جمع اسباب ومباشرین جنایت مستند به تمام عوامل باشد 
                                👇👇👇
 همه عوامل به طور مساوی ضامن می باشند
مگر تاثیر رفتار مرتکبان متفاوت باشد
          که در این صورت         
 هر یک به میزان تاثیر رفتارشان مسئول اند.

 اگر در جمع اسباب و مباشرین سبب اقوا از مباشر باشد
                                     👇
 فقط سبب ضامن است
(ماده ۵۲۶ ق.م.ا)


 موارد اقوا بودن سبب از مباشر 
                         👇👇👇 
 مباشر بی اختیار باشد.
 مثل مباشر تحت اکراه و اجبار با رعایت مقررات مربوط به اجبار و اکراه

 مباشر جاهل باشد.
 مثل قربانی ناآگاه
 مباشر صغیر غیر ممیز باشد.
 مباشر مجنون باشد.
 مباشر حیوان باشد.
 مباشر شی باشد.
 یا موجودی غیر جاندار باش


 اشخاصی که معاون جرم محسوب میشوند:👇👇👇
اگر شخصی دیگری را ترغیب ، تهدید ، تطمیع یا تحریک به ارتکاب جرم کند یا با دسیسه یا فریب یا سوء استفاده از قدرت، موجب وقوع جرم گردد.

 شخصی که وسایل ارتکاب جرم را بسازد یا تهیه کند یا طریق ارتکاب جرم را به مرتکب ارائه دهد.

 شخصی که وقوع جرم را تسهیل نماید. 

تحقق معاونت در جرم
                              👇👇👇  
  وحدت قصد و تقدم
               یـا
  اقتران زمانی بین رفتار معاون و مرتکب جرم 
شرط است.

 اگر فاعل اصلی جرمی شدیدتر از آنچه مقصود معاون است مرتکب شود، 
                                         👇
 معاون به مجازات معاونت در جرم خفیف تر محکوم می شود.
( ماده ۱۲۶ ق.م.ا)

 

۲۲ مهر ۹۸ ، ۲۰:۳۲ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

معاملات وکالتی، ایجاد مالکیت نمی کند!

🔻تعداد زیادی از افراد جامعه تصورمیکنند با وکالت نامه مالکیت به آنها منتقل میشود اما اینگونه نیست و وکالت در واقع نیابت و نمایندگی از طرف موکل است برای انجام کارهایی که وکیل اجازه دارد آن امور را انجام دهد که از آن جمله تشریفات قانونی مربوط به درخواست وتنظیم سند رسمی مالکیت می باشد. 

🔹خرید و فروش وکالتی برای خریدار مالکیت ایجاد نمیکند. این قرارداد، جزو قراردادهای جایز است و هر یک از موکل و وکیل هر زمان که بخواهد می تواند آن را بر هم زند.

🔹هم موکل می تواند می تواند از اذن خود رجوع نماید و هم وکیل حق استعفا دارد و این عقد مانند سایر قراردادهای جایز با فوت و جنون و سفه؛ منفسخ می شود.

🔹هرگاه متعلق وکالت از بین برود یا موکل عملی را که مورد وکالت است؛ خود انجام دهد یا بطور کلی عملی که منافی با وکالت وکیل باشد بجا آورد، مثل اینکه مالی را که برای فروش آن وکالت داده بود، خودش بفروشد، وکالت منفسخ می شود. 

🔹با انجام شدن مورد وکالت و همچنین با انقضای مدت در مواردی که برای آن مدت تعیین می شود وکالت نیز منقضی می گردد.

۲۲ مهر ۹۸ ، ۲۰:۲۷ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

عقد معوض

عقدی است که دو عوض دارد و عوضین در مقابل هم قرار می گیرند مانند بیع که ثمن در مقابل مبیع است.وقتی عقد معوض است بین عوضین باید یک رابطه عادلانه موجود باشد یعنی از نظر اقتصادی عادلانه باشد والا مغبون خیار فسخ به لحاظ غبن دارد.

🔷در عقد معوض طرفین حق حبس دارند یعنی هر یک از طرفین می توانند اجرای تعهد از ناحیه خود را منوط به اجرای تعهد از ناحیه طرف مقابل کند.

🔶در عقد معوض اگر تعهد یکی از طرفین باطل بود، تعهد طرف دیگر نیز باطل است.فرد الف یک کیلو تریاک به فرد ب داده است که فرد ب برای او اسبی بیاورد.لذا چون تحویل تریاک باطل است تحویل اسب هم باطل می باشد.

💢ویژگی عقد معوض:

1⃣وجود رابطه عادلانه بین عوضین

2⃣داشتن حق حبس توسط طرفین

3⃣در صورت بطلان تعهد یک طرف تعهد طرف دیگر نیز باطل است

4⃣در عقد معوض عوضین باید معلوم و معین باشند

5⃣در عقد معوض تلف مبیع یا عوض قبل از قبض باعث انفساخ عقد است.
 

۲۲ مهر ۹۸ ، ۲۰:۰۷ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

عدم مسئولیت کیفری جانیِ مجنون

بحث بعدی در رابطه با مجنون بودن قاتل است. فرد مجنون نیز مانند نابالغ مسئولیت کیفری ندارد و اگر مرتکب جرمی مانند قتل گردد؛ مجازات نمی‌شود. هرچند فرد مجنون که اراده یا قوه عقل برای رفتارهای خود ندارد نباید مجازات شود اما اگر حالات و رفتار وی خطرناک بوده و آزاد بودنش باعث اخلال در امنیت و نظم جامعه باشد؛ در این
حالت وی نباید رها شود و طبق قانون تا زمان بهبودی یا رفع حالت خطرناک در مراکز و بیمارستان‌های روانی مشخصی نگهداری و مراقبت می‌شود.

🔹نکته مهم در این رابطه ارتکاب قتل توسط مجنون ادواری است. 

اگر مجنون ادواری مرتکب قتل شود برای رفع مسئولیت و مجازات نشدن؛ باید در حالت جنون مرتکب جرم باشد نه در حالت سلامت عقل. تردید در جنون قاتل در زمان قتل نیز از مسائل مهمی است که قضات باید حالت قاتل را تشخیص بدهند. یک معیار مهم، حالت سابق بر ارتکاب جرم است.اگر حالت سابق بر ارتکاب جرم افاقه و سلامت روانی باشد احتمال این‌که جرم نیز در حالت افاقه رخ داده بیشتر است و مرتکب باید جنون خودش را در زمان ارتکاب جرم اثبات کند و اگر حالت سابق، جنون باشد، اولیای دم باید ثابت کنند که قاتل مجنون نبوده تا بتوانند او را قصاص کنند. (ماده ۳۰۸ قانون مجازات اسلامی)

🔹جنون آنی( لحظه‌ای)؛ قابل قبول یا غیرقابل قبول

«خون جلوی چشمانم را گرفت و دیگر متوجه نشدم چه‌کار کردم.» «به حدی عصبانی شدم که نفهمیدم دارم می‌کشمش.» این جملات و جملات مشابه را بارها از افرادی شنیده‌ایم که در درگیری‌ها و دعواها یک نفر را به قتل می‌رسانند. عصبانیت لحظه‌ای که بعد از فروکش کردن، حسرت و پشیمانی بسیاری را به‌همراه دارد. در اصطلاح به این نوع خشم لحظه‌ای که فرد، قبل و بعد از آن همچون افراد عادی است و سلامت روانی دارد و در حالت عادی آن عمل را انجام نمی‌دهد؛ جنون آنی می‌گویند.
باید بدانیم که اثبات جنون آنی امر بسیار سخت و پیچیده‌ای است و صرف عصبانیت بیش از حد باعث نمی‌شود که فرد برای ارتکاب جرمش مسئولیت کیفری نداشته باشند. بلکه اگر فردی ادعا کند در هنگام جرم دچار جنون آنی شده باید اثبات شود که وی طبق معیار قانون قدرت اراده و یا تمییز و عقل خود را از دست داده تا مجازات از او برداشته شود وگرنه هرچند در عصبانیت زیاد مرتکب جرم شده اما توانایی درک موقعیت خود را داشته و دارای اراده بوده درنتیجه همچون افراد عاقل است و مجازات می‌شود.
تشخیص این مسئله نیز با قاضی و روان‌پزشکان و روان‌شناسان جنایی است که به قاضی کمک می‌کنند.

۲۲ مهر ۹۸ ، ۲۰:۰۰ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

سلب حق حضانت


حق حضانتی که بر عهده والدین بوده، ممکن است در شرایط خاصی به تقاضای نزدیکان و خویشان طفل یا قیم او، از والدین سلب شود.

در این زمینه قانون مقرر داشته است: هر گاه در اثر عدم مواظبت یا انحطاط اخلاقی پدر و مادری که طفل تحت حضانت او است، صحت جسمی یا تربیت اخلاقی طفل در معرض خطر باشد، دادگاه می‌تواند با تقاضای بستگان، قیم یا رئیس حوزه قضایی، ترتیب مقتضی دیگری را برای حضانت کودک اتخاذ کند.

مواردی که می‌تواند از مصادیق تغییر حضانت باشد عبارتند از:
🔹1- اعتیاد زیان‌آور به الکل، مواد مخدر و قمار.
🔹2- اشتهار به فساد اخلاقی و فحشا.
🔹3- ابتلا به بیماری روانی به تشخیص پزشکی قانونی.
🔹4- سوءاستفاده از طفل یا اجبار او به ورود به مشاغل ضداخلاقی مانند فساد، فحشا، تکدی‌گری و قاچاق.
🔹5-  تکرار ضرب و جرح خارج از حد متعارف.
هر یک از پدر یا مادر که مدعی عدم صلاحیت طرف مقابل است، می‌تواند دادخواست سلب حضانت را به استناد یک یا چند مورد از موارد بالا به دادگاه ارایه کند. البته صرف ادعا کافی نیست و باید دلایل قابل قبولی به دادگاه ارایه دهد.
ممکن است دادگاه موارد دیگری را نیز مشمول موارد عدم مواظبت یا انحطاط اخلاقی دارنده حضانت بداند؛ مانند کار وقت‌گیری که مانع نگهداری شایسته طفل باشد، یا سهل‌انگاری و بی‌توجهی مداوم به سلامت جسمانی یا تربیت اخلاقی طفل که تشخیص آن با دادگاه است.

🔻* نحوه ملاقات با طفل

در قانون مدنی تصریح شده است: «هر کدام از والدین که طفل تحت حضانت او نیست، حق ملاقات طفل خود را دارد. تعیین زمان و مکان ملاقات و سایر جزییات مربوط به آن، در صورت اختلاف بین والدین با محکمه است.»

با توجه به این ماده، هر یک از والدین این حق را دارند که در فواصل معین با کودک خود ملاقات کنند و حتی فساد اخلاقی مادر یا پدر هم باعث نمی‌شود از ملاقات او با فرزندش جلوگیری شود، بلکه تمهیدات لازم برای ملاقات در محیط مناسب و با حضور اشخاص مورد اعتماد اندیشیده خواهد شد.

پدر یا مادری که حضانت فرزند را بر عهده دارد، نمی‌تواند او را از محل حضانت خارج کند؛ مگر آن‌ که در شرایط ضروری از دادگاه برای انتقال اجازه بگیرد.

همچنین قانون حمایت خانواده مقرر می‌دارد: «صغیر و مجنون را نمی‌توان بدون رضایت ولی، قیم، مادر یا شخصی که حضانت و نگهداری آن به او واگذار شده است، از محل اقامت مقرر بین طرفین یا محل اقامت قبل از وقوع طلاق به محل دیگر یا خارج از کشور فرستاد؛ مگر اینکه دادگاه آن را به مصلحت صغیر و مجنون بداند و با در نظر گرفتن حق ملاقات اشخاص ذی‌حق این امر را اجازه دهـد. دادگاه در صـورت موافقت با خارج کردن صغیر و مجنون از کشور، بنا بر درخواست ذی‌نفع، برای تضمین بازگرداندن صغیر و مجنون تأمین مناسبی اخذ می‌کند.»

حال اگر پدر بارها مانع ملاقات مادر با فرزندان شود، مادر می‌تواند موضوع سلب صلاحیت پدر برای نگهداری از فرزندان را در دادگاه مطرح کند.

مطابق قانون، اگر کسی که حکم حضانت علیه او صادر شده است (پدر، مادر یا شخص دیگر)، مانع اجرای حکم شود یا از پس ‌دادن طفل خوداری کند، دادگاه صادرکننده حکم، او را ملزم می‌کند که فرزند یا فرزندان را به طرفی که حضانت را بر عهده دارد، بازگرداند و فرد، در صورت عدم اجرای حکم، بر طبق قانون حمایت خانواده به بازداشت تا اجرای حکم محکوم خواهد شد.

در مجموع و در صورت تخلف از شرایط حضانت، طرف مقابل می‌تواند با مراجعه به دایره اجرای احکام دادگاه، برای اجرای حکم و الزام فرد متخلف به اجرای قانون درخواست کند.

۲۲ مهر ۹۸ ، ۱۹:۳۷ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

نگهداری طفل بعد از فوت والدین

در صورت فوت یکی از ابوین، حضانت طفل با آنکه زنده است، خواهد بود. به عنوان مثال، با فوت پدر، حضانت طفل با مادر است؛ نه پدربزرگ طفل.

تأکید می‌شود که حضانت فرزندانی که پدرشان فوت کرده، با مادر آنهاست؛ مگر آن که دادگاه به تقاضای ولی قهری (پدربزرگ پدری طفل) یا دادسـتان، اعطای حضـانت به مادر را خلاف مصلحت فرزند تشخیص دهد.

در صورتی‌ که پدر و مادر، هر دو فوت کرده باشند، حضانت با جد پدری و پس از آن با سایر خویشاوندان طفل بر مبنای ترتیبات ارث است.

تعیین هزینه متعارف جهت حضانت، با دادگاه و پرداخت آن به‌ عهده پدر یا جد پدری است. در تعیین نفقه توسط دادگاه، شرایطی از قبیل سن کودک، نیازهای روزمره، موقعیت‌های اجتماعی و محل اقامت مد نظر بوده و پس از تعیین هزینه متعارف توسط دادگاه، مادر یا نماینده قانونی او مجاز به دریافت هزینه مزبور است که دادگاه در صورت درخواست زن یا سایر اشخاص واجب‌النفقه، میزان و ترتیب پرداخت نفقه آنان را تعیین می‌‌‌کند.

البته از آنجایی که حضانت حق و تکلیف ابوین است، مادر نمی‌تواند بابت وظیفه حضانت و نگهداری طفل، اجرتی مطالبه کند.

اگر مادر تأمین هزینه‌ها را قبول کرد، اما پس از مدتی منصرف شد یا به هر دلیل دیگری توان پرداخت نداشت، می‌تواند دوباره از پدر بخواهد که هزینه‌های فرزند یا فرزندان را تأمین کند.

در صورت مخالفت، مادر می تواند از طریق دادگاه، پدر را مجبور به پرداخت نفقه کند، زیرا پرداخت نفقه از نظر قانونی همچنان بر عهده پدر است.

🔻* شرایط لازم برای حضانت

در قوانین ما «توانایی عملی، شایستگی اخلاقی، عقل، اسلام و عدم ازدواج مادر با شخص دیگر» به عنوان شرایط لازم برای تعلق حق حضانت به ذی‌حق دانسته شده است، البته در صورتی‌ که پدر فوت کرده باشد، با وجود ازدواج مادر، حضانت از او سلب نخواهد شد.

اگر پدر و مادری که دارای حق حضانت است، به بیماری واگیرداری مانند سل، سفلیس یا حصبه دچار شود و بیم سرایت به طفل وجود داشته باشد، دادگاه با رعایت مصلحت طفل، حضانت را از والد بیمار به دیگری واگذار می‌کند.

پرسشی که در اینجا مطرح می‌شود، این است که اگر طفل با وجود حکم دادگاه به حضانت پدر، تمایل به زندگی با وی نداشته باشد، آیا می‌تواند مادر زندگی کند؟

در پاسخ به این پرسش باید گفت، هرچند محکمه، حق حضانت را به پدر داده است، اما عملاً در اجرای احکام اگر طفل، زندگی با پدر را نخواهد، نمی‌توان آن حکم را اجرا کرد.

۲۲ مهر ۹۸ ، ۱۹:۳۶ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

حضانت اطفال در صورت جدایی والدین


نگاهداری اطفال یا همان حضانت در امور تربیتی و آموزشی، هم حق و هم تکلیف ابوین بوده و طبق قوانین، حضانت فرزند تا رسیدن طفل به سن بلوغ (در دختران 9 سالگی و در پسران 15 سالگی) بر عهده والدین است.

به این معنا که برای حضانت و نگهداری طفلی که ابوین او جدا از یکدیگر زندگی می کنند، مادر تا 7 سالگی اولویت دارد و پس از آن، حضانت با پدر است همچنین بعد از 7 سالگی در صورت حدوث اختلاف، حضانت طفل با رعایت مصلحت کودک به تشخیص دادگاه خواهد بود که قانون جز در موارد استثنایی نمی‌تواند آنان را از این حق محروم کند.

در مواردی پدر و مادر می‌توانند به نفع یکدیگر از حق حضانت خود صرف ‌نظرکنند بنابراین قراردادهای بین والدین در مورد حق حضانت در صورتی‌ که بر خلاف مصلحت طفل نباشد، معتبر و لازم‌الاجراست.

بر این اساس، حضانت طفل پس از 7 سالگی به طور مطلق به پدر واگذار نمی‌شود، بلکه هرگاه بین پدر و مادر طفل در مورد حضانت او اختلاف شود، معیار تعیین دارنده حضانت صرفا مصلحت طفل است.

چه ‌بسا با وجود نبود عیب و نقصی در پدر به تشخیص دادگاه، مصلحت طفل از جمله در وابستگی‌های شدید طفل و مادر و اثر سوء جدایی آنها از یکدیگر اقتضا می‌کند که حضانت او بر عهده مادرش باشد.

پس از رسیدن طفل به سن بلوغ، دادگاه خود را فارغ از رسیدگی در خصوص حضانت دانسته و فرزندان حق انتخاب ادامه زندگی نزد یکی از والدین را خواهند داشت؛ در هر صورت تأمین مخارج زندگی با پدر خواهد بود.

اگر پدر از دادن فرزندان زیر 7 سال به مادر خودداری کند، مادر می‌تواند با مراجعه به دادگاه، اولا الزام زوج را به پرداخت نفقه فرزند بخواهد و ثانیا برای صدور دستور موقت مبنی بر استرداد (پس دادن) فرزند، درخواست دهد.

با توجه به اینکه قانون، حضانت را با مادر دانسته، دیگر نیازی نیست که وی امری را در دادگاه اثبات کند. به همین دلیل، دادگاه بدون رعایت تشریفات قانونی و خارج از نوبت، حکم استرداد طفل را صادر می‌کند و این حکم فورا قابل اجراست تا مادر بتواند با پرداخت نفقه از سوی خود یا به شرط مطالبه بعدی از زوج به وظیفه حضانت در قبال طفل یا اطفال خود عمل کند.

البته چنانچه مادر در ضمن سند رسمی طلاق، متقبل حضانت و نگهداری فرزند مشترک با هزینه شخصی خود شده باشد، نمی‌تواند به موجب دادخواست بعدی از خود سلب تکلیف کند؛ چنین درخواستی قابلیت پذیرش ندارد.

ازدواج مجدد مادر، حق حضانت وی را به نفع پدر ساقط می‌کند اما در مواردی که پدر فوت کرده باشد، ازدواج مجدد مادر موجب سقوط حق حضانت وی نخواهد شد.

۲۲ مهر ۹۸ ، ۱۹:۳۵ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

آیا وصیت نامه‎ای که به خط کسی غیر از موصی نوشته شده، باطل است؟

🔹بر اساس قانون، وصیت نامه انواع مختلفی دارد. یکی از اقسام آن، وصیت نامه خود نوشته است که با توجه به ماده ۲۷۸ قانون امور حسبی این نوع از وصیت نامه در صورتی معتبر است که:

۱. تمام آن به خط موصی نوشته شده باشد.

۲. دارای تاریخ بوده.

۳. همچنین به امضای موصی رسیده باشد.

🔻پرسشی که در این خصوص مطرح می‌شود آن است که اگر شخصی وصیتی کند که دیگری آن را مکتوب نموده، ولی به امضای شخص موصی رسیده باشد، آیا چنین وصیتی به لحاظ قانونی، قابل ترتیب اثر دادن هست یا خیر؟

🔹آنچه که به نظر می‌رسد آن است که نمی‌توان به طور قطعی در تمامی مواردی که وصیت نامه به خط کسی غیر از موصی نوشته شده است و صرفا به این دلیل، وصیت نامه را باطل دانست. چرا که بسیار اتفاق می‌افتد که موصی سواد نوشتن ندارد و همچنین از مقررات قانونی نیز مطلع نیست، اما تمایل دارد در مورد دارایی و اموال خود تعیین تکلیف نماید. بدین منظور، در حضور شهود اقدام به اعلام وصیت خود می‌نماید و احد ازشهود آن را مکتوب نموده و به امضا یا اثر انگشت موصی می‌رساند.
 
🔻اگر صرفا به متن قانون اکتفا نماییم و در تمام موارد، وصیت‌های خود نوشتی که به خط موصی نیست، اما سایر شرایط را دارا می‌باشد غیر قابل ترتیب اثر بدانیم، ممکن است خیل عظیمی از وصیت نامه‌ها، به لحاظ قانونی معتبر شناخته نشود و در نتیجه اختلافات ورثه که ناشی از ابطال وصیت نامه است، افزایش یابد.
 
🔹در نتیجه می‌توان گفت: در صورتی که وصیت نامه‌ای از شخصی موجود بوده که به خط موصی نیست، اما دارای تاریخ و امضای شخص موصی است و شهودی هم به صحت وصیت نامه شهادت داده اند، با توجه به سائر قرائن و امارات موجود قائل به اعتبار این وصیت نامه بود.
 
🔻خصوصا آنکه در رای شماره ۹۲۰۹۹۷۰۲۲۳۵۰۰۰۶۵ مورخ ۳۱/۰۱/۱۳۹۲ دادگاه تجدید نظر، منتشر شده در مجموعه آراء قضایی، نیز بر اساس ادله و مدارک موجود حکم به صحت چنین وصیت نامه صادر شده است.

🔹نتیجه انکه در هر مورد که وصیت نامه خود نوشته دارای برخی از شرایط مندرج در قانون نیست، تحت شرایطی می‌توان تنفیذ وصیت نامه مذکور را از دادگاه درخواست کرد.
 

۲۲ مهر ۹۸ ، ۱۹:۳۲ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

2=نکته :

 مفهوم مخالف حصر: مفهومی است که انحصار در مصداق، حکم را برای آن مصادیق قطعی و حجت می سازد و دارای ادات حصر مثل فقط، تنها و امثالهم می باشد مثل ماده ۵۸ قانون مدنی. 

🔴نکته : از نظر اصولیون و در کنکور مفهوم حصرحجت است یا به عبارتی مفهوم حصر، مفهوم مخالف دارد. 


🔴نکته : مفهوم مخالف لقب: مقصود از لقب هر اسمی است که موضوع حکم قرار گیرد مثل لفظ سارق یا زانیه. 

🔴نکته : از نظر اصولیون و کنکوری لقب مفهوم مخالف ندارد یا به عبارتی مفهوم لقب، حجت نیست. 

🔴نکته : مفهوم مخالف عدد: انتفاء حکم به یک عدد خاص را مفهوم مخالف عدد می گویند. 

🔴نکته : از نظر اصولیون عدد مفهوم ندارد مگر در جایی که قرینه وجودداشته باشد . مثال برای اینکه عدد مفهوم دارد ماده ۸۰۸ قانون مدنی و مثال برای جایی که عدد مفهوم ندارد ماده ۸۵۷ قانون مدنی خواهد بود. 

🔴نکته : عام و خاص از مباحث مهم اصولی هستند. 

🔴نکته : عام: لفظی است که معنای آن شامل همه‌ی  مصادیقی که حکم عام درآن تثبیت شده ، می شود. 

🔴نکته : خاص:  لفظی است که معنای آن شامل بعضی مصادیقی است که حکم عام در آن تثبیت شده است. 

🔴نکته : معمولاً ادات عام شامل مواردی از جمله همه، هر، هیچ، کل، جمیع و مصادیقی از این دست می شود مانند ماده‌ی ۲۰ قانون مدنی.
 

۲۲ مهر ۹۸ ، ۱۹:۲۹ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

2=بهتر است بدانید که:

اگر شوهر، بدون رضایت همسرش، جهیزیه وی را بفروشد، برابر قانون مسئول است و می توان به عنوان فروش مال غیر از وی شکایت نمود.
 

۲۲ مهر ۹۸ ، ۱۹:۲۷ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

اگر بکارت زن

اگر بکارت زن، بدون عمل زناشویی، مثلاً بر اثر سقوط از بلندی یا حرکات ورزشی و غیره، از بین رفته باشد، حق حبس زن از بین نمی رود.

🔹حق حبس، یا همان اجازه زن به عدم تمکین با داشتن استحقاق به نفقه تا زمان دریافت مهریه، زمانی ساقط است که ازدواج به معنای خاص صورت گرفته باشد.

۲۲ مهر ۹۸ ، ۱۹:۲۵ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

درهنگام مستی

درهنگام مستی، یا پس از مصرف مواد مخدر یا روانگردان، اکیدا از رانندگی پرهیز کنید. رانندگی در چنین وضعی خطرات زیاد و جبران ناپذیری در پی دارد.

🔹در صورتی که ماموران با استفاده از تجهیزات لازم، متوجه حالت مستی یا بی ارادگی ناشی از مصرف این مواد شوند، علاوه بر جریمه دویست هزار تومانی و ضبط شش ماهه گواهینامه، راننده را نیز به مراجع قضایی معرفی خواهند کرد.

۲۲ مهر ۹۸ ، ۱۹:۲۴ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

ماده ۱۱۳۳ قانون مدنی

زن نمی تواند در عقد ازدواج، شرط کند که شوهرش حق ندارد او را طلاق دهد؛ زیرا مطابق ماده ۱۱۳۳ قانون مدنی، مرد می تواند هروقت بخواهد زن خود را طلاق دهد. بنابراین اختیار طلاق از قوانین آمره بوده و شرط مذکور باطل است.

🔹همچنین، زن نمی تواند شرط کند که حق دادن طلاق با او باشد؛ زیرا قانون حق طلاق را منحصراً به شوهر داده و از قوانین آمره می باشد. بنابر این چنین شرطی نیز باطل است.

🔹اما زن می تواند، ضمن عقد ازدواج شرط نماید، که از طرف شوهر وکیل باشد که در موارد معینی یا در مدت معینی یا حتی بدون شرط یا مدت، بتواند خود را از قید زوجیت طلاق دهد. در این صورت زن به نمایندگی و به وکالت از شوهر، خود را طلاق می دهد، نه اینکه حق طلاق داشته باشد.

۲۲ مهر ۹۸ ، ۱۹:۲۲ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

برابر ماده ۴۸ قانون کار:

 به منظور جلوگیری از بهره‌کشی از کار دیگری نظام ارزیابی و طبقه‌بندی مشاغل با استفاده از استاندارد مشاغل و عرف مشاغل کارگری در کشور باید توسط وزارت کار تهیه و به مرحله‌ی اجرا در آید. طرح طبقه‌بندی مشاغل در تمام کارگاه‌های مشمول قانون کار لازم‌الاجرا است و کارفرمایان موظفند با همکاری کمیته طبقه‌بندی مشاغل کارگاه یا موسسات ذیصلاح طرح نسبت به تهیه طرح طبقه‌بندی مشاغل اقدام کنند.

۲۲ مهر ۹۸ ، ۱۹:۲۱ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

موارد مسؤولیت بیت المال در پرداخت دیه

1⃣اشتباه قاضی در صدور حکم و ایراد جنایت بر فرد (مواد 13 و 485 قانون مجازات اسلامی)

2⃣دفاع در مقابل تهاجم دیوانه (تبصره 3 ماده 156 قانون مجازات اسلامی)
3⃣در قسامه،سوگند خورندگان همگی بر برائت خود سوگند یاد کنند (مواد 333 و 334 و 484 قانون مجازات اسلامی)

4⃣در مواردی که جنایت نظم و امنیت عمومی را بر هم زند یا احساسات عمومی را جریحه دار کند و مصلحت در اجرای قصاص باشد،لکن خواهان قصاص متمکن از پرداخت فاضل دیه یا سهم دیگر صاحبان حق قصاص نباشد (428 قانون مجازات اسلامی)

5⃣هرگاه در جنایت عمدی به علت مرگ یا فرار دسترسی به مرتکب ممکن نباشد و مرتکب مالی نداشته باشد،در غیر قتل دیه بر بیت المال هست (همچنین جنایت شبه عمدی و خطای محض طبق مواد 474 و 475 قانون مجازات اسلامی) و در قتل در صورت نبود عاقله جانی یا عدم تمکن او دیه بر بیت المال هست (ماده 435 قانون مجازات اسلامی)

6⃣در جنایاتی که عاقله مسؤول پرداخت دیه است،در صورت نبود عاقله یا عدم تمکن او (ماده 470 قانون مجازات اسلامی)

7⃣هرگاه مأموری در اجرای وظایف قانونی عملی را مطابق مقررات انجام دهد و همان عمل موجب جنایت بر کسی شود (ماده 473 قانون مجازات اسلامی)

8⃣شخصی که از ممنوعه بودن ورود به منطقه ای آگاهی نداشته،وارد شود و مورد هدف قرار گیرد (تبصره ماده 473 قانون مجازات اسلامی)

9⃣در صورتی که در دادگاه نوبت به سوگند متهم برسد و وی بر برائت خود سوگند یاد کند (ماده 484 قانون مجازات اسلامی)
🔟چنانچه پس از اجرای حکم قصاص،عدم صحت حکم محرز شود (ماده 486 قانون مجازات اسلامی)
1⃣1⃣اگر شخصی به قتل برسد و قاتل شناخته نشود و یا بر اثر ازدحام کشته شود (ماده 487 قانون مجازات اسلامی)

۲۲ مهر ۹۸ ، ۱۹:۲۰ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

طبق ماده ۵۵ قانون آیین دادرسی کیفری ۹۲

طبق ماده ۵۵ قانون آیین دادرسی کیفری ۹۲، تفتیش و بازرسی اشخاص و اشیا، قانونا با اجازه و دستور موردی مقام قضایی است.

🔹بنابراین به یاد داشته باشید که چنانچه یک مامور در یک ایست و بازرسی، قصد بازرسی داخل ماشین یا حتی جیب های شما را داشت، حق دارید ابتدا از او حکم قضایی موردی برای بازرسی ماشین خود مطالبه کنید.

🔹در صورت عدم وجود حکم قضایی و در جرایم غیر مشهود، شما حق دارید ضمن استناد به ماده ۵۵ قانون آیین دادرسی کیفری، از بازرسی ماشین خود امتناع کنید.
 

۲۲ مهر ۹۸ ، ۱۹:۱۷ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

بی‌توجهی به احضاریه دادگاه چه پیامدهایی دارد؟


 ✅اصولا در برگ احضاریه، عواقب بی‌توجهی به دستور مقام قضایی، قید می‌شود. این عواقب با توجه به جایگاه شخص احضار شده متفاوت است. اگر احضار شده متهم باشد، وفق ماده 179 قانون آیین دادرسی کیفری؛ متهمی که بدون عذر موجه حضور نیابد یا عذر موجه خود را اعلام نکند، به دستور بازپرس جلب می‌شود.


🔹پیش از این ماموران با رساندن احضاریه‌ها به مخاطب و گزارش آن به دادسرا یا دادگاه نقش مهمی در دادرسی‌ها ایفا می کردند اما تصویب ماده 7 آیین‌نامه ارائه خدمات الکترونیک قضایی از سوی رئیس قوه‌قضاییه ابلاغ دادخواست و ضمایم آن و یا ابلاغ هرگونه قرار و دستور قضایی به مخاطبان ذی‌ربط را به صورت الکترونیکی امکانپذیر کرده است و بر این اساس در صورت عدم دسترسی به نشانی الکترونیک و شماره تلفن همراه، ابلاغ و احضار به صورت فیزیکی انجام خواهد شد.


🔹ماده ۶۵۵ قانون آیین دادرسی کیفری بیان می‌دارد: در هر مورد که به موجب قوانین آیین دادرسی و سایر قوانین و مقررات موضوعه اعم از حقوقی و کیفری، سند، مدرک، نوشته، برگه اجراییه، اوراق رأی، امضا، اثر انگشت، ابلاغ اوراق قضایی، نشانی و مانند آن لازم باشد صورت الکترونیکی یا محتوای الکترونیکی آن حسب مورد با رعایت سازوکارهای امنیتی مذکور در مواد این قانون و تبصره های آن کافی و معتبر است.


🔹اما آنچه در این گزارش به آن پرداخته خواهد شد مربوط به بی توجهی برخی شهروندان نسبت به این احضاریه‎ها است به طور کلی بسیاری از شهروندان با جریان ابلاغ احضاریه و نتیجه بی‌توجهی به آن آشنا نیستند، احضار در واقع به حضور طلبیدن افراد برای ادای توضیحات لازم در مورد بزه مورد بحث از جانب مقام قضایی است. بنابراین هرچند هنگام بحث در خصوص احضار اغلب ذهن معطوف به احضار متهم می‌شود، در صورت صلاحدید مقام قضایی می‌تواند شاکی، شاهد و حتی افرادی نظیر کارشناس را نیز برای تکمیل تحقیقات به حضور بطلبد.


🔹احضار متهم
به شخصی که انجام دهنده جرم تلقی شده ولی هنوز انتصاب جرم به او محرز نشده، متهم گفته می‌شود. پس از آنکه دلایل و مدارک جرم جمع آوری شد نوبت به تعقیب متهم می‌رسد که با احضار او شروع می‌شود.


✅شرایط جلب متهم


🔹صدور دستور جلب متهم شرایطی دارد که در صورت وجود تمامی آنها این امر صورت خواهد گرفت:


1. متهم احضار شده باشد
2. احضارنامه به متهم ابلاغ شده باشد
3. ابلاغ احضارنامه صحیحاً صورت گرفته باشد
4. متهم حاضر نشده باشد
5. متهم برای عدم حضور، عذر موجهی اعلام ننموده باشد

🔹 اصولا در برگ احضاریه، عواقب بی‌توجهی به دستور مقام قضایی، قید می‌شود. این عواقب با توجه به جایگاه شخص احضار شده متفاوت است. اگر احضار شده متهم باشد به طور معمول نتیجه حضور نیافتن، جلب وی خواهد بود. البته این موارد در قانون به این ترتیب پیش بینی شده است

🔹ماده ۱۷۸قانون آیین دادرسی کیفری متهم مکلف است در موعد مقرر حاضر شود و اگر نتواند باید عذر موجه خود را اعلام کند. جهات زیر عذر موجه محسوب می‌شود:

 الف- نرسیدن یا دیر رسیدن احضاریه بهگونه‏ای که مانع از حضور شود.

ب-  بیماری متهم و بیماری سخت والدین، همسر یا اولاد وی که مانع از حضور شود.

پ- همسر یا یکی از اقربا تا درجه سوم از طبقه دوم فوت شود.

ت- ابتلاء به حوادث مهم از قبیل بیماریهای واگیردار و بروز حوادث قهری مانند سیل و زلزله که موجب عدم امکان تردد گردد.

ث- متهم در توقیف یا حبس باشد.

ج – سایر مواردی که عرفاً به تشخیص بازپرس عذرموجه محسوب میشود.

🔹تبصره :در سایر موارد، متهم می‏تواند برای یکبار پیش از موعد تعیین شده، بازپرس را از علت عدم حضور خود مطلع سازد و موافقت وی را أخذ نماید که در این مورد، بازپرس می‌تواند در صورت عدم تأخیر در تحقیقات، تا سه روز مهلت را تمدید کند.

🔹 ماده ۱۷۹:متهمی که بدون عذر موجه حضور نیابد یا عذر موجه خود را اعلام نکند، به دستور بازپرس جلب میشود.

🔹 تبصره- در صورتی که احضاریه، ابلاغ قانونی شده باشد و بازپرس احتمال دهد که متهم از احضاریه مطلع نشده است، وی را فقط برای یکبار دیگر احضار می‌نماید.

۲۲ مهر ۹۸ ، ۱۹:۱۶ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

مجازات ماموران قلابی، حبس است.

مطابق ماده 556 کتاب پنجم قانون مجازات اسلامی، هرکس بدون مجوز و به صورت علنی لباس‌های رسمی ماموران نظامی یا انتظامی جمهوری اسلامی ایران یا نشان‌ها، مدال‌ها یا سایر امتیازات دولتی را بدون تغییر یا با تغییر جزیی که‌ موجب اشتباه شود مورد استفاده قرار دهد در صورتی که عمل او به ‌موجب قانون دیگری مستلزم مجازات شدیدتری نباشد به حبس ازسه ماه تا یک سال یا جزای نقدی از یک میلیون و پانصد هزار ریال تا شش میلیون ریال محکوم خواهد شد و در صورتی که از این عمل خود سوء استفاده کرده باشد، به هر دومجازات محکوم خواهد شد.

۲۲ مهر ۹۸ ، ۱۹:۱۴ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر