به روز بودن دانشجویان حقوق و پاسخگویی به سوالات هموطنانم.

۹ مطلب با موضوع «معرفی انواع رشته حقوقی اعم از کارشناسی وکارشناسی ارشد ودکتری» ثبت شده است

دلایل اعتیاد به پورنوگرافی

پورنوگرافی بسیار بیشتر از رابطه جنسی بدوی در دسترس است.

سیستم پاداش مغز به گونه‌ای ساخته نشده که بتواند از پس این حجم عظیم منابع پورنوگرافی بر بیاید و البته این مورد، نقصی در مغز بشر محسوب نمی‌شود بلکه نقص در جامعه مدرن امروزی است. سیستم پاداش ما را تشویق به یافتن چیزهایی می‌کند که احساس لذت و رضایت در ما ایجاد می‌کنند اما زمانی که بیش از حد به دنبال آن حس خوب می‌گردیم جلوی ما را نمی‌گیرد. در واقع این سیستم کنترلی بر اعمال ما نداشته و ما را در یافتن احساسات خوب و لذت‌بخش محدود نمی‌کند.

پورنوگرافی جدیدتر و متنوع‌تر از رابطه جنسی بدوی است.

سیستم پاداش مغز، بیش از تحریک جنسی و ایجاد رابطه با یک نفر به دنبال محرک‌های جنسی جدید و متنوع است. این سیستم در مغز یک انسان در حال تکامل، صرفا به دنبال برقراری رابطه جنسی به دفعات زیاد نیست بلکه به دنبال تجربه محرک‌های جدید و روابط مختلف است. متخصصان این پدیده را اثر کولیج می‌نامند که تقریبا در تمامی گونه‌های پستانداران باعث می‌شود هم جنس نر و هم جنس ماده نسبت به شریک جنسی جدید و برقراری روابط جدید اشتیاق بیشتری از خود نشان دهند.

به همین دلیل است که فردی که یک‌بار با دیدن یک تصویر مستهجن تحریک شده، بعد از مدتی از آن تصویر خسته می‌شود و با دیدن آن احساس اولیه را تجربه نمی‌کند پس؛ به تصاویر، مجلات، فیلم‌ها و سایتهای اینترنتی روی آورده و شروع به جمع آوری کلکسیونی از تصاویر و فیلم‌ها می‌کند تا همیشه محرک جدید و قوی‌تری در دسترس داشته باشد.

پورنوگرافی تحریک‌کننده‌تر از رابطه جنسی بدوی و واقعی است.

تقریبا در تمام موجودات زنده عارضه‌ای مشترک وجود دارد که باعث می‌شود پاسخ به محرک‌های غیر طبیعی و اغراق‌آمیز به نسبت شدیدتر از پاسخ به محرک‌های طبیعی و نرمال باشد که به این پدیده در اصطلاح محرک‌های فوق‌طبیعی گفته می‌شود و انسان‌ها نیز از این پدیده مصون نیستند.

همین عارضه باعث می‌شود انسان از دنیای واقعی به تخیل و رویا پناه ببرد و از آنجا که خیال، هیچ مرز و محدودیتی ندارد، فرد با دیدن فیلم‌های غیرواقعی و انیمیشن‌های ماورایی به احساسی می‌رسد که در دنیای واقعی امکان تجربه آن برایش فراهم نیست.

ویژگی های شخصیتی فرد

عزت نفس پایین و دوست نداشتن ظاهر خود سبب می‌شود فرد با دیدن فیلم و تصور خودش به جای پورن استار ها احساس نامطلوبش را جبران می‌کند. برقراری ارتباط با جنس مخالف برای این افراد به شدت سخت است.

فرار از استرس و فشار روانی

دیدن فیلم‌های پورن و تخیلات فانتزی برای فرد لذت بخش است و او را از هر گونه استرس و تنشی دور می‌کند. به مرور زمان این موضوع به یک عادت تبدیل می‌شود و فرد برای فرار از ناراحتی و اضطراب به فیلم‌های پورن پناه ببرد.

۱۵ تیر ۰۰ ، ۱۷:۲۸ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

مراحل وابستگی به فیلم های پورن

مرحله اول

عموما اولین تماشای فیلم‌های پورنوگرافی در سنین نوجوانی اتفاق می‌افتد. به علت ترشح بیشتر دوپامین در این سن، بستر و آمادگی بیشتری برای اعتیاد وجود دارد. مخصوصا در این روزها، نوجوانان و حتی کودکان ما با داشتن فیلتر شکن‌های رایگان به راحتی جذب سایت‌های پرونوگرافی می‌شوند. کنجکاوی آن‌ها در این سنین امری طبیعی است اما نداشتن آگاهی و آموزش صحیح، عواقب خطرناکی مانند اعتیاد را به دنبال دارد. کمک گرفتن از مشاوره جنسی برای والدین در نحوه صحیح آموزش جنسی می تواند بهترین انتخاب باشد.

مرحله دوم

در مرحله دوم فرد دچار نوعی وسواساجباری می‌شود به طوری که کنترلی بر روی میل خود ندارد. این مرحله با احساس اجبار به تماشای فیلم پورن می تواند شروع اعتیاد باشد.

مرحله سوم

فرد دیگر با یک فیلم کوتاه تحریک نمی‌شود. او به مرور زمان باید فیلم‌های متنوع و طولانی‌تری را ببیند تا تحریک شود. این مرحله مانند مصرف بیشتر دوز موادمخدرمی‌ماند.

مرحله چهارم

در این مرحله فرد دیگر از تماشای فیلم لذت نمی‌برد و با هیچ محرکی، تحریک نمی‌شود. اما نمی‌تواند دیدن آن را ترک کند.

مرحله پنجم

این مرحله زمانی اتفاق می‌افتد که شخص در رابطه جنسی لذتی نمی‌برد و سعی دارد رفتارهای تحریک آمیز فیلم‌های پورن را در واقعیت اجرا کند. نکته‌ای که در این قسمت باید به آن توجه کنیم این است که تحریک های پورنوگرافی از رابطه جنسی بیشتر بوده و باعث می‌شود به فرد احساس ناتوانی دست بدهد. در همین زمان است که به فکر ترک اعتیاد به پورن و درمان آن می‌افتد. روانشناسی ترک اعتیاد به پورن در این مرحله به شخص کمک بزرگی می‌کند.

۱۵ تیر ۰۰ ، ۱۷:۲۵ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

رابطه جنسی و احساسات در زنان

زنان این تفاوت ها را درک نمی کنند و نمی شناسند زیرا که آن ها برای دست یافتن به احساس کامل و هیجانات خود، نیازهایی متفاوت از مردان دارند.

یک زن ابتدا نیاز به امنیت عاطفی و هیجانی دارد که این نیاز تا حدی به وسیله گفت و گو کردن درباره ی احساسش و عواطفش ایجاد می شود. وقتی که او امنیت و حمایت را در رابطه اش احساس کرد، اولین شعله های عشق در قلبش فروزان می شود. وقتی که به این طریق به نیازهای عاطفی او پرداخته شود و آن ها برآورده گردند، نیاز به رابطه ی جنسی نیز برای او اهمیت بیشتری پیدا می کند.

درخواست رابطه ی جنسی از جانب مرد، در حالی که روزها است که زوجین با هم صحبتی نکرده اند و یا این که روزهاست که مرد همسرش را نادیده گرفته است، شرایطی گیج کننده و عجیب برای زن ایجاد می کند. در این شرایط این سوال برای زن بوجود می آید که : آیا در صورت داشتن رابطه بیشتر، مرد مسئولیت محافظت و امنیت او را برعهده خواهد گرفت؟ زن این عقیده را ندارد که وقتی اشتیاق مرد برای رابطه ی جنسی آغاز می شود به این دلیل است که می خواهد تماس برقرار کند و عشقش را با او قسمت کند.

برای زن فقط یک ارتباط عاشقانه، همراه با امنیت و محافظت است که خیلی اهمیت دارد؛ در حالی که برای مرد در ابتدا، این رابطه ی جنسی است که خیلی مهم است.

اصولاً وقتی که زن بداند مردش او را دوست دارد و به او توجه می کند و نیز مراقب اوست، پاسخ‌دهی جنسی‌اش نیرومندتر و بهتر می شود. همچنین غالباً رابطه ی جنسی می تواند وسیله ای نیرومند برای شعله ور ساختن احساسات عاشقانه یک مرد باشد. رابطه ی جنسی مسیری مستقیم برای دست یافتن به قلب مردان است.

منبع: مریخ و ونوس در اتاق خواب - جان گری

۱۱ تیر ۰۰ ، ۱۸:۵۵ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

مؤلفه های پست مدرنیسم

 

اگر چه تفکیک و بازشناسی مؤلّفه­ های مدرنیسم و گنجاندن آنها در چند اصل و چارچوب مشخّص کار بس دشواری است، در عین حال با اندکی مسامحه به نظر می­ رسد بتوان عمده مضامین گذشته را در چند اصل سلبیِ زیر گنجاند و شرح داد.

1- نفی وحدت ­گرایی و اعتقاد به کثرت، انشقاق و نسبیّت

هر آنچه تاکنون متّصف به وحدت انگاشته می­ شده است، در تفکّر پست مدرنیسم متکثّر معرفی می­ شود. اگر بتوان ایسمی برای پست مدرنیسم قائل شد، همان­گونه که چالز جنکز معتقد است، آن ایسم پلورالیسم است.

تکثّر سالاری و نسبیّت باوری، روحیّه و گرایش و وضعیّتی است که به خوبی معرّف و نمایاننده دوران پسامدرن است.

در واقع همچنان که تا حدّی معلوم خواهد شد گو اینکه همه اصول بعدی نیز به نحوی همین دو اصل را به سان یک ترجیع ­بند تکرار می­ کنند. بسیاری از متفکران و شارحان، کثرت­ گرایی را محور تعریف خود از پست مدرنیسم قرار داده­ اند: ایهاب حسن، پست مدرن را به معنای پایان جهان بینی واحد می­ داند. لیوتار، آن را مقاومتی در برابر تبیین­ های واحد (یا نفی فرا­روایت­ ها) معرفی می­ کند. دریدا نیز معتقد است خصلت عمده پست مدرنیسم توجه و احترام به تمایزها و تفاوت­ هاست.

پست مدرنیست­ ها به تبع نیچه مخالف قرار دادن یک حقیقت مرکزی برای زندگی هستند؛ چرا که این صورت باید دیگر وجوه زندگی را منکر شویم. در واقع زندگی کلّیّتی از تفاوت ­ها و تکثّرها و پراکندگی­ هاست که نمی­ توان آن را به یک اصل واحد، یا یک غایت و آرمان­گرایی (ایدئالیسم)، غایت ­گرایی، غایت­ شناسی، تجانس بخشی، همسان­ سازی و ذات­ گرایی است. از این روست که نیچه به فلسفه، علم و دین، به خاطر تعیین یک حقیقت مرکزی می­ تاخت؛ و معتقد بود این مرکزگرایی و غایت­ شناسی موجب انکار تمایزهاست. زندگی برحسب هیچ حقیقت غایی شناخت نیست.

این میل و گرایش به پراکندگی و چندگانگی و کثرت –که در واقع واکنشی به مطلق اندیشی ­های مدرنیسم است- در تمامی عرصه­ ها، از فلسفه گرفته تا علوم اجتماعی و تا ادبیات و هنر، و نیز به شکلی کاملاً ملموس در معماری، خود را به خوبی نمایانده است.

در ادبیات و معماری پست مدرن، ترکیب و هم ­آغوشی عالمانه و عامدانه سبک­ های مختلف و متضاد هنری با یکدیگر، آیینه تمام نمای این رویّه و سلیقه است.

به طور کلّی پست مدرن دوره ­ای است که در کلّ رفتار و اندیشه ­ی آن، به ویژه در ادبیات و هنر، ترکیب، اختلاط، التقاط، آمیزش­ های متنوّع و متضاد (کولاژ)، پراکندگی، در کانون توجّه و تأمّل قرار می­ گیرد.

2- نفی روایت­ های کلان و اعتقاد به روایت­ های جزئی

مسلّماً از دل وحدت­ گریزی و تعّین­ ستیزی، و از شکم نگاه پلورالیستی این اصل سلبی بیرون می­ آید؛ و بلکه این فقره نیز تعبیر دیگری از همان اصل پیش گفته است. به یاد داشته باشیم که یکی از شاخه ­های مدرنیسم در علوم اجتماعی ساختن روایت ­های کلان با فراروایت ­ها و پرداختن نظریّه­ های کلّی و عام برای تبیین رفتارهای اجتماعی است.

به عبارتی خصلت اساسی مدرنیسم آن است که برای رسیدن به قطعیت، روش علوم تجربی را در تمامی زمینه­ های انسانی و اجتماعی، پارادایم و الگو قرار می­ دهد؛ که از آن به تعبیر علم ­گرایی یا علم ­زدگی یاد می ­شود، و تجلّی مکتبی آن در فلسفه پوزیتیویسم به خوبی مشهود است. از این جهت پست مدرن خیزش و شورشی است در برابر نگاه علم­ گرایانه و پوزیتیویستی مدرنیسم؛ که مدّعی قطعیّت در علوم طبیعی و علوم اجتماعی است.

به طور کلی و در عبارتی ساده، روایت­ های کلان مدرنیته یا فراروایت ­ها، مجموعه ­ای از الگوها و سرمشق ­هایی هستند که –علی­رغم وجود اختلاف در آنها- به مدرنیته پایه­ های مشترکی می ­بخشند؛ رو این پیشرفته و رهایی و آزادی، و روایت­ها و مکتب­هایی چون عقل­گرایی، پوزیتیویسم، لیبرالیسم، ساختارگرایی، و چه بسا مارکسیسم، بخشی از همان فرا روایت­ها به شمار می­ روند.

البتّه این نکتۀ مهم را همواره باید به یاد داشته باشیم که جنبش روشنگری و پروژه مدرنیته در مورد اعتقاد به قطعیّت در یک حالت ناسازگاری و یک بام و دو هوا قرار داشته است: از سویی برای نیل به پیشرفت محتاج ازالۀ نسبیّت و عدم قطعیّت و یافتن قواعدی جهان شمول بوده، و از سویی برای مبارزه با جزمیّتِ سنّت و برای نغلتیدن در دامنِ آن، محتاج شک و نسبیّت اندیشی بوده است. امّا نهایتاً مدرنیته بویژه پس از فایق شدن بر جزم سنّتی، خود به شدت دچار قطعیت های مخصوص به خود شد؛ و بیرق روایت های کلان را بر افراشت. اکنون پست مدرن به تعبیر لیوتار، عصر انهدام و فروپاشی این فراروایت ها و تبیین های کلّی است.

انسانِ پست مدرن به تنها چیزی که باور دارد اجزا و قطعات پراکنده است. بنا به این اعتقاد، همراه با نابود شدن سلطه روایت ها و پیش‌فرض هایی که بر علم مدرن سایه انداخته‌اند، بسیاری از قطعیّات علوم به ورطۀ بحران و بطلان می‌افتند؛ و به دنبال آن کاخ رفیع مدرنیته نیز- که متّکی به علم جدید است- دچار تزلزل می‌شود.

معمولاً نظریّات علوم اجتماعی مدّعی و معتقد به فهم‌پذیریِ واقعیات اجتماعی، انسجام همۀ کردارها و اعمال اجتماعی انسان، و قابل پیش­بینی بودن آنها هستند؛ امّا در وضعیت پست‌مدرن، با نفی انسجام، دیگر علوم اجتماعیِ مدرن نمی‌توانند اوضاع و احوالِ جوامع را پیش‌بینی و تبیین و کنترل کنند. به همین خاطر است که لیوتار تشویق می‌کند که: «بیایید جنگی تمام عیار بر علیه هر گونه کلّیّت به راه بیندازیم».

به سخن صریح، به عقیده پست مدرنیست‌ها کار این علوم در جامعه تاکنون نه کشف قوانین و هنجارها بلکه وضع قوانین و هنجارها، بوده است؛ و با وضع این قواعد است که آزادی و فردیّت انسان ها سلب و محدود می‌شود. این پراکندگی پسامدرنی، خود نوعی فردگرایی جدید است.

فردگرایی پست مدرن در واقع نوعیِ تنوّعِ پلورالیستی، عدم تجانس، جزئیّت و عدم مرکزیّت است. در این تفکّر، هر فَرد نیز، حقیقتی چند گانه و چند لایه است. به عقیدۀ لیوتار روایات کلّی -که امروزه فرسوده شده‌اند- ضدّآزادی هستند و با توتالیتاریسم نسبت و خویشاوندیِ نزدیکی داشته‌اند.

به‌طور کلّی به نظر می‌رسد همچنان که مدرنیته، قداست و حجّیت سنّت ها را با تمام قوا نفی می‌کرد، اکنون پست مدرنیسم، فرزند عاصیِ مدرنیسم در دنبالۀ کار پدر، حجّیّت و مرجعیّت روایت های مدرن را به محاق ابطال یا نسبیّت می‌کشاند؛ و قداست آنها را می‌زداید.

البته توجّه به این نکته، واجد اهمیّت است که پست مدرنیست‌ها به جای این سرمشق های کلّی، پیشنهاد خاصّی ندارند و معتقد به دعاوی جزئی، محلی، محدود و متّکی به پیش‌فرض های تاریخمند هستند. نفی برنامه‌ها و پروژه‌های عام در پست مدرن توأم با نوعی رابطه پیچیده، ابهام آمیز، دوگانه، معضل‌آفرین و لاینحل است. پست‌ مدرن‌ها حتّی با ارائۀ الگوهای شخصیتی، که به نظر آنها منجر به قهرمان‌سازی می‌شود مخالفت می‌کنند. قهرمان سازی از جمله روش های مدرنیته است که برای تأمین مقاصد خود گاه به این روش دست می‌زند.

3- نفی سوژۀ مستقّل، و ادغام سوژه و ابژه، و نفی موضع معرفت‌شناختیِ فلسفۀ مدرن

یکی از مهمترین زیربناهای فلسفۀ جدید اندیشۀ سوژه محورانۀ دکارتی (سوبژکتیوسیم) است.

همان‌گونه که می‌دانیم دکارت با اصرار فراوان بر ذهن یا وجهِ شناختیِ انسان، میان فاعل شناسایی و موضوع­ شناسی جدایی می‌انداخت؛ و مبنای یک فلسفۀ ذهنْ بنیاد یا انسان بنیاد یا فرد بنیاد را بنا نهاد. علم و شناسایی در این فلسفه به مثابه یک معرفت برتر و مجزّا و فایق، مبنای هستی تلّقی می‌شود؛ و بدین ترتیب برخلاف فلسفۀ سنّتی که عمدتاً می‌خواهد بر محور وجودشناسی باشد، فلسفۀ مدرن با بحث معرفت آغاز می‌شود و به طور کلّی بر محور معرفت ­شناسی به پیش می‌رود.

نتایج عملیِ چنین روشی این است که با نادیده گرفتن جنبۀ وجودیِ آدمی -که جزئی از جهان است و با تأکید بر وجه شناختی او، جهانْ پیکر مادّیِ منفعلی خواهد شد که موضوع شناخت آدمی قرار می‌گیرد. و آدمی ذهنیّتی خواهد بود مجزّا و مسلّط، بر فراز جهان؛ که این جهانِ منفعلِ تحت سلطه را مورد تأمل و شناخت قرار می‌دهد. با متدولوژی علوم تجربی نیز به این تفکّر دامن زده می‌شود؛ و رسماً و عملاً انسان موجودی می‌شود کشف ­کننده؛ مهارکننده و تغییردهندۀ طبیعت و مسلّط بر آن. به هر روی به وسیلۀ فلسفۀ جدید، علم و تکنولوژی از جنبۀ فلسفی نیز تنسیق و تئوریزه می‌شود. بنابراین، ویژگیِ اساسی چنین نگرشی، این است که انسان موجودی مافوق جهان است؛ نه در جهان و نه مسؤول در برابر آن.

فلسفۀ پست مدرن امّا، این مبنا به کلّی فرو می‌ریزد. کسانی چون لیوتار، دریدا، لاکان، و دلوز، صریحاً اعلام می‌کنند که «من می‌اندیشم پس هستم» دیگر اعتباری ندارد.

به طور کلّی در این تفکّر، با مرگ سورۀ شناساگر و عقل سوژه محور، کلّ سنّتِ معرفت‌شناسی و موضع اپیستمولوژیک فلسفۀ مدرن یا فلسفۀ آگاهی مرده اعلام می‌شود. در واقع بنابراین عقیده، کلّ فلسفۀ جدید غرب به پایانۀ خود رسیده است. پست مدرن‌ها این مواضع خود را نیز میراثْ برِ آثار نیچه و هیدگر هستند. این متفکّران نیز بر همبستگی و هم‌کناری انسان و جهان تاکید می‌کردند.

هیدگر معتقد است، در دیدگاه فلسفۀ جدید رابطه انسان با جهان، یک رابطه ابزاری و فنّاورانه است. پس طبق این تلّقىِ انسان‌شناسانه و جهان‌شناسانه مدرن، انسان از جهان می‌گسلد؛ و جهان از آنجا که تسلیم ارادۀ آدمی است، در واقع انکار می‌شود؛ و درست در همین جاست که بحران تکنولوژی و محیط زیست رخ می‌نماید. در مقابلِ این تفکّر مقتدرانه و سلطۀ گر، هیدگر و پیروان وی از بازگشت به حسّ موقعیّت مندی انسان -یا به عبارتی از بازگشت به حسِّ «در جهانْ‌بودنِ» انسان- دفاع می‌کنند. به عقیده هیدگر باید به جهان گوش فرا داد؛ نه آن که اقتدارگرایانه به تصرّف و تخریب آن پرداخت با جهانی که انسان از طریق آن و در آن به وجود می‌آید.

همچنان که آشکارا پیداست در تفکّر پست مدرن با مرگ سوژۀ شناساگر و نفى فلسفۀ سوبژکتیویسم، اومانیسمِ فلسفی و فردگراییِ فلسفی که بر بنیاد این فلسفه پرداخته و ساخته شده بودند و مبنای مدرنیسم محسوب می‌شوند مردود و مرده اعلام می‌شوند.

در تفکّر پسامدرن اگر چه فردگرایی به معنایی جدید مورد پذیرش و تأکید است، امّا فرد در مقابل جامعه و تاریخ و جهان قرار نمی‌گیرد؛ بلکه فرد یک عنصر تاریخی و اجتماعی است که حامل میراث فرهنگی گذشته است. در تفکّر مدرنیته، افراد موتورهای اصلی تحوّلات اجتماعی و سازنده تاریخ به حساب می‌آمدند، امّا در این‌جا فرد چنین مفهومی نخواهد داشت. حتّی فوکو -مانند مارکس- صریحاً اعلام می‌کند که تاریخ توسّط افراد ساخته نمی‌شود.

بواقع در پست مدرنیسم همپای نفی عقلِ سوژه محور، فرد نیز به عنوان یک واحدِ مستقّل و خودمختار و مطلق العنان نفی می‌شود؛ و اساساً تمایزی میان خود و دیگری باقی نمی‌ماند. همچنان که با نفی محورها و شکستن شالوده‌ها تمامی تقسیمات ثنویِ فلسفۀ جدید، مانند تفکیک سوژه و ابژه، تفکیک روح و جسم، عقل و احساس، و انسان و جهان و... درهم ادغام می‌شوند؛ چرا که این تقسیمات باعث شالوده‌سازی و طبقه‌بندی و مستقّل شمردن اشیا و طبقات می‌شود و مخالف پراکندگی است.

بنابراین همچنان که پیشتر نیز گذشت فردگراییِ پست مدرنیستی نوعی عدم تجانس، تکثّر، جزئیّت و عدم مرکزیّت است. فرد پست مدرن، یک حقیقت پراکنده، منتشر، چندگانه و چند لایه است. به عبارت دیگر این تفکّر «من» های متعدّد و متضادّی را در یک فرد مستتر می‌داند؛ و تضادهای روانی آدمی را یک امر طبیعی تلّقی می‌کند.

همان‌گونه که معلوم است این مضامین نیز به‌نحوی وثیق با کثرت سالاری پست مدرن در پیوند است.

4- نفیِ عقل مدرن و نفی حاکمیّت و بی‌طرفی عقل و نفی اندیشۀ پیشرفت

این اصل نیز آشکارا برخاسته و برآمده از اصول پیشین است؛ و اصولاً می‌تواند تعبیر دیگری از اصل سابق محسوب شود.در تفکّر مدرن، عقلِ خودسالار به مثابه قاضی القضاتی بی‌طرف و حاکمی مطلق است که برای ایجاد پیشرفت انسانی و برای سوق دادن انسان به راستای رستگاری و امنیّت کفایت تام دارد. امّا همچنان که گذشت با شکست ها و تردیدهایی که در این اندیشه و آرمان رخ داد، زمینه‌های عقل گریزی پست مدرنیستی فراهم شد. پست مدرنیست‌ها -بسان رمانتیست‌ها و نیز اگزیستانسیالیست‌ها- معتقدند از منظر عقلی پالوده از احساسات، عواطف و غرایز، نمی‌توان به جهان نگریست و حقیقت را دریافت. همچنین به عقیدۀ آنها مکانیسم فهم و برداشت همواره متّکی به سنّتها و گفتمان ها و تاریخ است. پست ‌مدرنیسم به همین جهت ضدّ بنیان گرایی فلسفی است. بنیان‌گرایی فلسفی در اینجا یعنی امکان تأسیس مبانی استوار برای معرفت و حقیقت.

5- نفی عقیده به پیشرفت؛ و گرایش به هیچ انگاری

تلاش جامعه سنّتی و پیشامدرن عمدتاً بر مبنای نظریّۀ «مشیّت الاهی» قرار داشت. بنابر این نظریّه -با پذیرش اختیار نسبی انسان ها- کلّ پروژۀ هستی با نظارت خداوند، در حالِ حرکت و پیشرفتِ تاریخی است و به سوی هدف خاصّی هدایت می شود.

نظریّات و تأمّلات آگوستین -متفکّر بزرگ مسیحیِ قرن چهارم- بر تمدّن پیشامدرنیِ غرب کاملاً نافذ بود. وی در مقابل حرکت دوریِ تاریخ، امید به آینده را القا می کند.

امّا تفکّر مدرن به جای نظریّۀ مشیّت الاهی، بدیل و جانشین دنیویِ آن، یعنی تفکّر «پیشرفت» را نشاند. پیشرفت باوری از پیش فرض های عمده علوم اجتماعیِ مدرنیستی است. غرور روشنگری، علم و برنامه ریزی عقلانی را به جای مشیّت خداوندی و تعالیم و حیانی قرار داد؛ و وعده ها و نویدهای خود را مبنی بر پیشرفت و رسیدن به آرمان شهر، دستمایۀ حرکت و شور ترقّی طلبانه جامعه کرد.

امّا امروزه که وعده های مدرنیته مورد وارسی قرار می گیرند، پرسش منتقدان از مدرنیسم این است که، از چه رو امروز انسان و امنیّت او، از همیشه تاریخ بیشتر تهدید می شود؛ و چرا روابط بنی آدم هنوز در شباهتِ تام با انسانهای نخستین است. به هر حال در عصر پسامدرن، حاصل این پرسش های بی پاسخ، چیزی جز هیچ انگاری نیست.

پس تاریخ فکری مغرب زمین را بر این اساس نیز (همپای عقل و عقلانیّت) می توان به سه مرحله تقسیم کرد: دورۀ اعتقاد به مشیّت الاهی؛ دورۀ پیشرفت باوری و دورۀ هیچ انگاری.

به عبارتی در پست مدرنیسم از آن جا که عقل نمی تواند داوریِ غیرجانبدارانه ای داشته باشد، لذا مفاهیمی چون غایت و هدف به عنوان مفاهیمی جهانی و سرمدی انکار می شوند، یا دست کم شناخت ناپذیر دانسته می شوند؛ و مآلاً چیزی به نام پیشرفت به سوی هدف نیز فاقد معنا خواهد بود. این بی اعتمادّی و پوچ اندیشی ظاهراً در چهره های مختلف، گاه به شکل نومیدی و نگرانی و گاه به صورت جشن و شادمانی ظهور می یابد.

به عقیدۀ برخی پژوهشگران، کارنوال سازی و خصوصیّاتی که در کارنوال ها دیده می شود، یادآور بسیاری از روحیات پست مدرنیسم است: مضحکه آمیزی، بی خودی، تجزیه و انشقاق، ابتذال، سر و صدا یا چند صدایی، بی محوری و بی مرکزی، بی هدفی و نداشتن غایت، مشارکت در هرج و مرج حیات و کنار آمدن با آن و ... به عقیده دانیل بل، تفریح و سرگرمیِ پست مدرن -که به صورت قلمرو «خودِ» بی‌ قید و بند و لاابالی در می آید- مفرّی است از دنیای وحشتناک مدرن و فشار قوانین خشک و رسمیِ آن.

6- نفی نظریّۀ نمایش عینی و بی واسطه، در معرفت شناسی

در فلسفۀ بنیان گرای مدرن، اعتقاد بر این است که اگر چه بسیاری از شناخت های ما مطابق با واقع نیست امّا پروسۀ معرفت می تواند رو به بسط و رشد و اصلاح باشد؛ پس به طور کلّی تأسیس یک مبنای متقن برای شناخت، و نیز نمایشِ بی واسطه و عینی واقعیّت امری ممکن است. به عبارتی همچنان که قبلاً نیز گذشت در تفکّر مدرن، سوژۀ شناساگر می تواند نفس جهان را و نیز حقایق جامعه و کنشهای اجتماعی را بشناسد و بی واسطه تجربه کند و آنها را تحت کنترل در آورد؛ یا دست کم می توان در این جهات بکوشد و به توفیقاتی مهم دست یاید.

امّا در پست مدرنیسم، تجربه بی واسطه و بدون میانجیگری زبان و گفتمان امکان پذیر نیست. اساسا و رای بازنُمایی های گفتمانی، هیچ چیزی معنا و مفهوم نخواهد داشت؛ آنچه ممکن است، تنها بازنمایی واقع است؛ نه تجربۀ نفس واقع. و بازنمایی نیز مربوط به حوزۀ زبان و نشانه ها و مفاهیم و گفتمانها است.

ما تنها از رهگذر زبان و با واسطۀ بازنمایی ها و نشانه ها با اشیا، ارتباط برقرار می کنیم. هیچ شیئی از بستر سخن و شبکۀ گفتمانی، مستقّل و مجرا نیست. همواره پرده ضخیم زبان بر روی واقعیّت کشیده شده است. پس واقعیّتِ بازنمایانده شده، در واقع، صنع ما وصنع گفتمان و فرهنگ ماست. و از همین رو واقعیّت، نسبت به هر گفتمانی، یک امر متفاوت و نتیجتاً متکثّر و نسبی خواهد بود.

7- تأکید بر زبان و گفتمان، و نفیِ همسانی میان زبان و جهان

این اصل در واقع همچنان که پیداست عبارةٌ اخرای اصل پیشین است؛ و به خاطر اهتمام پست مدرنها بر مسأله زبان و واسطه گری آن به صورت مجزّا به آن می پردازیم:

پست مدرنیسم با نفیِ معرفت ها و روایت های کلان مدرنیته (اعمّ از روایت های دکارتی، کانتی، مارکسیستی و غیر آن) کلّ معرفت را محصول گفتمان می داند.

گفتمان یکی از مقولاتی است که در دهه های اخیر مورد توجّه نظریّه پردازان مختلف -خصوصاً پست مدرن ها- واقع شده است. و در عرصه های نظریّۀ ادبی، نقد ادبی، نظریّۀ اجتماعی، فلسفۀ، سیاست، روان کاوی و ... کاربرد فراوان یافته است؛ و عبارت است از هر گفتار و هر نشانه ای که در شبکه یا بستری خاص صادر می شود؛ و در واقع همین بسترِ خاص است که به هر گفتمانی، معنا و محتوا و شاکله می بخشد. (گفتار و نشانه در اینجا شامل هر چیزی است که دلالتی در آن نهفته شده باشد؛ اعم از گفتار، کردار، آداب و رسوم و...). این که عبارات یا نشانه ها در چه بستر زمانی و مکانیی، با چه کاربردی، توسّط چه کسی، یا علیه چه کسی یا چه چیزی، با چه پیشینه ای و... به کار رفته اند، تعیین کننده نوع و محتوای گفتمان است. بدون وجود چنین بسترهایی، گفتمان شکل نمی یابد؛ بلکه عبارات و نشانه ها، تکّه ها و پاره هایی از کلمات فاقد معنا خواهند بود.

به هر حال نکتۀ مهم این است که در پست مدرنیسم، معرفت و ذهنیّتِ انسان سرشتی گفتمانی دارد. پیش از این نیز به اشاره گفته شد که از نظر پست مدرنیست ها هیچ موضعی برتر و خارج از گفتمان و زبان و فرهنگ وجود ندارد تا از آن موضع برتر بصورت فارغ دلانه به جهان و اجتماع بنگریم؛ و برای آن راهکارهای کلّی و کلان بدهیم. به عبارتی هیچ نگاه بیرونی به شیوۀ کانتی امکان پذیر نیست.

بنابراین در فضای زبانها و افق گفتمانها و فرهنگهای متفاوت، واقعیّت به گونه ای خاص و متفاوت بازتابانده می شود؛ پس همچنان که در اصل پیشین تصریح شد معرفت بازتاب واقعیّت نیست. بنابراین حقیقت را نمی توان در یک معرفت و عقلانیت و گفتمان خاص (مثلاً گفتمان مدرن) محبوس و محصور کرد. تاریخ مجموعه ای از جزیره های گفتمانیِ متکثّر است که هر یک برای خود مستقّل و معتبرند.

همچنان که پیداست دقیقاً میان اندیشه های هرمنوتیکی جدید و پست مدرن، خویشاوندی و ارتباط نزدیکی وجود دارد؛ و دقیقاً هر دو از جهاتی در یک آبشخور (فلسفۀ هیدگر) به هم می رسند.

در رویکردهای هرمنوتیکیِ کسانی چون هانس گئورک گادامر نیز بر تأثیر و نفوذ سنّت ها و پیش فرض ها، بر پروسۀ فهم و تفسیر، تأکید و مبالغه می شود. در نظر گادامر هیچ نگاه بیرونی (یعنی بیرون از سنّت و پیش فرض) برای نظارۀ بر تاریخ، و نیز برای فهم متون وجود ندارد. آگاهی و معرفت در سنّت و افقِ فرهنگی و گفتمانی امکان می پذیرد. به عقیدۀ وی فهم و تفسیر متن عبارت است از پیوند و هم جوشیِ افق مفسّر متن با افق مؤلّف آن. از دیدگاه وی ما متعلّق به سنّت و تاریخ خود هستیم و سنّت جزئی از ما و پیش فرض های ماست.

به تعبیر کاملاً آشکار و صریح از نظر پست مدرن ها، زبان صرفاً ابزار نیست؛ بلکه شکل دهنده انسان و کردارهای او و حقیقتِ اوست. معرفت شناسی بر اساس پردۀ زبان و شبکه گفتمانی تحقّق می بندد؛ و از آنجا که زبان و گفتمان پدیده هایی تاریختمند هستند، انسانِ فراتاریخی و نیز زبانِ واقع‌نُما، قابل تصوّر نیست.

همچنان که پیداست این تقریر و توضیحات کاملاً در ستیز با نظریّاتِ افراطی پوزیتیویست هایی است که به خاطر اعتلای مدرنیته، برای احیای مبانی علوم می کوشیدند. خصوصاً پوزیتیویست های قرن ۲۰ با الهام از ویتگنشتاین داعیه دار شناخت یقینی، و معتقد به همسان بودن ساختار زبان و ساختار جهان بودند؛ و معرفت تجربی و گزاره های زبانی آن را نمایش دهنده واقعیّت جهان و جامعه می دانستند. امّا در نزد پست مدرنها، جهان، انسان، زبان، معانی، متون، تاریخ، جامعه، فرد و... همگی فاقد وحدتند. به طور کلّی همۀ چیزهایی که دارای شالوده و ساختار واحد به حساب می آیند چندگانه و متکثّرند.

لیوتار نیز با طرح «بازیهای زبانی» به شرح همین ماجرا می پردازد. ریشه های این تفکّرات نسبی گرایانه را در آثار نیچه و منظرگرایی وی به خوبی می توان مشاهده کرد. بنابر نظر وی نیز حقیقت تنها از منظر و چشم انداز یا از دیدگاهی خاص، حقیقت محسوب می شود.

8- پذیرش سنّتها و فرهنگهای متعدّد بومی و محلی؛ به جای فرهنگ واحد و به جای مفاهیم کلّی و انتزاعی

اگر روایت های مطلقی از حقیقت و پیشرفت و سعادت نمی توان ارائه کرد، و اگر حقیقت و معرفت سرشتی گفتمانی دارد و وابسته به سنّت ها و فرهنگ هاست، پس هر فرهنگ و گفتمانی، خود حاوی حقیقت نسبی برای خویش است و سعادت در درون آن تعریف می شود. پس نمی توان بر اساس معیارهای یک فرهنگ، (مثلاً فرهنگ مدرن غربی) فرهنگ ها و سنّت های دیگر را نفی و اثبات، و جرح و تعدیل کرد.

برخلاف مدرنیسم که فرهنگ و عقلانیت غرب مدرن را به عنوان تنها راهکار سعادت تلّقی می کند، پست مدرنیسم بر اساس باور پلورالیستیِ خود، برای همۀ جریانات منطقه ای و محلی حق حیات و اعتبار قائل است. محور قرار دادن مسائل اقلّیّتها -مانند زنان و سیاهان- نیز در همین راستاست.

9- نفی ارزشها و هنجارها به عنوان حقایقی برتر و مستقّل از فرهنگها و گفتمان ها

پیداست که این اصل به خودی خود و بدون نیاز به هیچ قابله ای از اصول پیشین زاییده می شود. هنگامی که معرفت و حقیقت، وابسته و گره خورده به فرهنگ و زبان باشد، دعاوی هنجارین و ارزشی و اخلاقی نیز، حقایقی محلّی، نسبی و مکانمند و زمانمند می شوند؛ که از دل تجربۀ اجتماعی و علایق و سلایقِ جامعه و از فرهنگ و ساختار زبان بیرون می آیند.

در ایده پست مدرنیسم، دعاوی عقلانیّت، حقیقت، عدالت، خیر، زیبایی، آزادی و ... محصول فرآیندهای اندیشه و سخن و گفتمان و قدرتند؛ و نمی توان آنها را به عنوان حقایقی مستقّل در نظر گرفت.

منبع: فرهنگ واژه ها - عبدالرسول بیات

۱۱ تیر ۰۰ ، ۱۱:۰۶ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

تماشای مانکن ها و از دست رفتن جذابیت های همسر

یکی دیگر از آسیب هایی که استفاده از عکس ها و فیلم های هرزه برهنگی به همراه دارد. جذابیت همسر به تدریج کم رنگ می شود. نکته ی قابل توجه در مورد سوژه های این عکس ها و فیلم ها، مانکن بودن شان است. بدین صورت که آنها انتخاب شده هستند. با توجه به این امر که زن موضوع اصلی محصولات هرزه برهنگی است. زنانی انتخاب می شوند که بیشترین جذابیت را از نظر چهره و اندام برای مخاطبین داشته باشند. از این رو تماشای این زنان به تدریج در ذهن جا افتاده و مطلوب می گردد. چنین امری باعث می شود تا همسر مطلوبیت خود را به تدریج از دست بدهد.

این نکته برای نگارنده تجربه شده که در فرآیند زوج درمانی خانم هایی که به تنهایی مراجعه می نمایند. این نکته را مطرح می کنند که شوهرشان از اندام آنها ایراد و اشکال می گیرد. اما پیش از این بدین صورت نبود. هنگامی که از آنها پرسیده می شود که آیا همسرشان به تماشای فیلم های پورنو می پردازد؟ اغلب پاسخ مثبت است.

البته زنان در تمام دنیا همه شکل، اندازه و فرمی از نظر چهره و اندام در میان شان هست. بعضی از آنها خیلی جذاب، برخی کمتر جذاب و اکثریت نیز متعارف و متوسط هستند. بنابراین انتظار یک زن بسیار جذاب و خوش اندام را از زنی در حد متوسط داشتن، می تواند به آسیب ها و مشکلاتی از جمله بی وفایی و خیانت منجر شود.

البته یک زن عادی و معمولی را چنانچه به درستی با وی ارتباط برقرار شود، یک ارتباط عاشقانه و کانون خانوادگی گرمی را به همراه خواهد داشت. چنین امری فقط با زنی بسیار بسیار زیبا و جذاب از نظر چهره و اندام انجام شدنی نیست، بلکه با زنی عادی از هر لحاظ نیز دست یافتنی است. منتهی به شرطی که مرد و زن هر دو آگاهی ها و مهارت های مورد نیاز برای ارتباطی انسانی و مهرورزانه را داشته و به اجرا درآورند. بررسی های آماری انجام گرفته حاکی از آن است که حدود سه چهارم همسران از رابطه ای مهرورزانه و عاشقانه محروم هستند.

مولوی در کتاب مثنوی در داستانی تحت عنوان «لیلی و خلیفه» اشاره می کند که خلیفه خواست لیلی را ببیند که او کیست که مجنون به چنین حال و شرایطی رسیده. هنگامی که لیلی را نزد او می آورند، مشاهده می کند او زنی نه تنها معمولی بلکه از متوسط نیز پائین تر است.

گفت لیلی را خلیفه کان تویی کز تو مجنون گشت پریشان و غَوی
از دگر خوبان تو افزون نیستی گفت خاموش چون تو مجنون نیستی

غَوی به معنای حیران و سرگشته بوده و به او می گوید که از دیگر زنان چندان برتری نداری. لیلی در جواب می گوید. تو باید از دید مجنون مرا ببینی تا به آن جذابیت ها پی ببری.

در واقع یکی از برداشت هایی که از این داستان می شود، این نکته است که با زنی مانند لیلی که جذابیت چندانی هم ندارد اگر به درستی ارتباط و تفاهم برقرار و اصول حاکم بر روابط مهرورزانه مراعات شود، عشقی مانند لیلی و مجنون را می توان ایجاد نمود.

۰۸ تیر ۰۰ ، ۱۲:۴۷ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

اختلال مازوخیسم از دیدگاه فروید

فروید چندین بار دیدگاه خود را درباره ی سادیسم و مازوخیسم تغییر داد و سرانجام در سال 1921 بیان کرد که سادیسم و مازوخیسم هر دو از تجلیات غریزه مرگ می باشد. در صورتی که جهت پرخاشگری به سمت بیرون از خود باشد دگر آزاری یا سادیسم و هنگامی که به سمت درون باشد خودآزاری یا مازوخیسم نامیده می شود. کودک دوست دارد تمایلات سادیستی خود را ارضا نماید، لیکن قوانین خانواده یا اجتماعی او را از ابراز این تمایلات بر حذر می دارد. به همین دلیل کودک اجبارا به درون گروی روی می کند. اینگونه تمایلات که در اثر منع و جلوگیری واپس زده می شوند به شکل مازوخیسم تجلی یافته و این دگرگونی عامل تقویت کننده ای برای من برتر می گردد.

اصل مازوخیسم به دنبال مرحله ی قبلی خود ظهور می کند که دو عامل برای شکل گیری آن با همکاری یک دیگر عمل می کنند. در این مرحله کودک تمایلات پرخاشگرانه بیشتری نسبت به مرحله قبل دارد ولی نمی تواند آن را به دنیای بیرونی و واقعی انعکاس دهد. هنوز دنیای خارج برای وی خطرزا است به همین دلیل این میل متوجه خویش می شود. در واقع مازوخیسم شکلی از سادیسم است که متوجه خود فرد شده است و شخص آن چه را در حالت سادیسم نسبت به دیگران انجام داده و روا می دارد نسبت به خودش جایز می داند.

در حدود 2 تا 3 سالگی لذت در نواحی مقعد متمرکز می شود. کودک کنترل ارادی اسفنگتر های اورتر و مقعدی را تجربه می کند. تظاهرات سادیستی در این مرحله نیز وجود دارد که Sadique anal نامیده می شود این مرحله توام با احساس خشونت به دیگران اگرسیویته (تهاجمی) است. اینجا رضایت سکسوئل عمل دفع توام با میل به تهاجم در رفتار بیان می شود. اگر لیبیدو با تمایل به تهاجم ارتباط دارد به این دلیل است که دیگرآزاری یا سادیسم با خودآزاری یا مازوخیسم واسطه بین تمایلات لیبیدو (عشقی) و اگرسیویته (تهاجمی) هستند و این ارتباط در پروسه رشد روانی از سال های اولیه زندگی تا پایان زندگی ادامه پیدا می کند.

شروع و پایان این مرحله نیز با تجربه اضطرابی همراه است که فروید بدین شکل بیان می دارد: اختگی را می توان در تجربه روزانه جدا شدن مدفوع از بدن یا فقدان پستان مادر هنگام از شیر گرفتن مجسم کرد.

۰۷ تیر ۰۰ ، ۲۳:۱۵ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

مراحلی که در قضاوت بایدانجام بدین*.

مراحل اصلی قضاوت در رویه کنونی شامل سه مرحله است:
مرحله اول؛ آزمون تستی
مرحله دوم؛ آزمون تشریحی
مرحله سوم؛ مصاحبه تخصصی توسط دو قاضی برجسته دستگاه قضایی به قید قرعه

مواد و ضرایب امتحانی آزمون تستی:
استعداد شغلی (ضریب ۲)
حقوق مدنی (ضریب۳)
حقوق تجارت (ضریب ۲)
آیین دادرسی و اجرای احکام مدنی (ضریب ۲)
آیین دادرسی و اجرای احکام کیفری (ضریب ۳)
حقوق جزای عمومی (ضریب۳)
حقوق جزای اختصاصی (ضریب ۲)

مرحله دوم: مرحله تشریحی
مواد امتحانی آزمون تشریحی عبارتند از:
•  حقوق مدنی وآیین دادرسی مدنی (جمعاً یک سؤال)
•  حقوق تجارت (یک سؤال)
•   حقوق جزای عمومی و اختصاصی، آیین دادرسی کیفری (جمعاً دو سؤال)
نکته اول: منابع برای آزمون تشریحی همان منابع مقرر شده در مرحله اول می باشد( فقط منابع چهار مورد گفته شده)
نکته دوم: استفاده از قانون در مرحله تشریحی آزاد است.

مرحله سوم: مصاحبه تخصصی
آیین دادرسی مدنی
آیین دادرسی کیفری
جزای عمومی و اختصاصی
مدنی
نکته؛ این مرحله بیشتر قانون و رویه محور است. بنابراین به غیر از قوانین مرتبط آرای وحدت رویه را نیز مطالعه کنید.
و در پایان:
نکته اول: این منابع مختصر و مفید بوده و برای آزمون قضاوت کافی می باشد.
نکته دوم: جهت مصاحبه اختصاصی فقط متن قوانین کافی است.
نکته سوم: اساتید مصاحبه کننده اخیرا و سال ١٣٩٥ قریب به اتفاق قضات عالی رتبه هستند بنابراین از رویه نیز سوال می پرسند.



۳۱ مرداد ۹۷ ، ۱۸:۵۱ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

منابع آزمون سردفتری اسناد رسمی.

حقوق مدنی:
قانون مدنی در نظم حقوقی کنونی – دکتر ناصر کاتوزیان.
قانون مسئولیت مدنی.
قانون روابط موجر و مستاجر ۱۳۵۶.
قانون روابط موجر و مستاجر ۱۳۷۶.
اعمال حقوقی – دکتر ناصر کاتوزیان. (تکمیلی)
وقایع حقوقی – دکتر ناصر کاتوزیان. (تکمیلی)
درس هایی از عقود معین (۱ و ۲) – دکتر ناصر کاتوزیان. (تکمیلی)
شفعه، وصیت ارث – دکتر ناصر کاتوزیان. (تکمیلی)
تست:
مجموعه سئوالات طبقه بندی شده حقوق مدنی – دکتر میترا ضرابی.

حقوق جزا:
قانون مجازات اسلامی مصوب ۹۲
بایسته های حقوق جزای عمومی دکتر اردبیلی
حقوق جزای اختصاصی – دکتر میرمحمد صادقی(۳جلد).
تست:
ساده ساز حقوق جزای عمومی – دکتر نورمحمد صبری.
حقوق تجارت:
قانون تجارت ۱۳۱۱.
لایحه اصلاح قانون تجارت ۱۳۴۷.
قانون تصفیه امور ورشکسته.
قانون صدور چک با آخرین اصلاحات.
حقوق تجارت (دوره ۵ جلدی) – دکتر ربیعا اسکینی. (تکمیلی)
تست:
ساده ساز حقوق تجارت – فرشید فرحناکیان. (شامل قانون تجارت و سایر قوانین مرتبط و تست هر ماده در آزمون های گذشته)

حقوق ثبت و مقررات ثبتی:
حقوق ثبت – غلامرضا شهری.دکتر تفکریان
مجموعهء بخشنامه ها و محشای ثبتی – دکتر غلامرضا حجتی اشرفی.
قانون ثبت اسناد و املاک و آیین نامه های مربوطه.
قانون دفاتر اسناد رسمی و آیین نامه اجرایی آن.
آئین نامه اجرای مفاد اسناد رسمی.
اطلاعات عمومی و تست هوش
ادبیات، عربی و معارف اسلامی:
مطالعه در حد دروس تخصصی علوم انسانی.
تست:
برای آزمون سردفتران، صرفاً مجموعه تست های سال های گذشته مناسب می باشند.

۳۰ مرداد ۹۷ ، ۲۰:۴۶ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

درباره ی آزمون دکتری حقوق خصوصی و کتب و منابع

هرسال خیل عظیمی از دانش آموختگان حقوق در گرایشات مختلف در جریان آزمون های مختلف اعم از وکالت ،قضاوت،کارشناسی ارشد،دکتری ،سردفتری و ... معلومات خود را محک می زنند و به رقابت علمی بایکدیگر می پردازند. از جمله این آزمون ها آزمون دکتری تخصصی دانشگاه های آزاد سلامی و سراسری است که در گرایش های مختلف حقوق هرسال برگزار می گردد و البته از سال1395 به بعد این آزمون برای ورود به دانشگاه های دولتی و دانشگاه های آزاد اسلامی سراسر کشور به صورت یکجا و در قالب یک آزمون برگزار میی شود از این رو برای استفاده داوطلبان و خوانندگان عزیز منابع آزمون دکتری حقوق خصوصی و سایر موارد و توضیحات مورد نیاز را در ادامه قرار داده ایم.

 

منابع آزمون دکتری حقوق خصوصی سراسری و آزاد

گرایش های رشته دکتری حقوق سراسری و آزاد عبارتند از:

دکتری حقوق عمومی

 

دکتری حقوق جزا و جرم شناسی

 

دکتری حقوق بین الملل عمومی

 

دکتری حقوق خصوصی

 

دکتری حقوق نفت و گاز

 

زیر گرایش های رشته دکتری حقوق خصوصی سراسری و آزاد عبارتند از:

 

دکتری حقوق خصوصی گرایش حقوق خصوصی

 

دکتری حقوق خصوصی گرایش فقه و حقوق خصوصی

 

 

منابع آزمون دکتری حقوق خصوصی منابع زبان عمومی

 

۱- کتاب گرامر کاربردی زبان انگلیسی، شهاب اناری و همکاران، انتشارات مبتکران.

۲- کتاب گرامر زبان انگلیسی، عباس فرزام، انتشارات باستان.

۳- کتاب تافل رهنما، ابراهیم نظری تیموری، انتشارات رهنما.

۴- کتاب ۵۰۴ واژه ضروری تافل، انتشارات جنگل.

۵- کتاب مجموعه سوالات کارشناسی ارشد زبان عمومی، انتشارات سازمان سنجش و آموزش کشور.

6- Saheli, Mohamad, Vocabulary for TOEFL and MA candidates of TOEFL. Koye Kosar Press.

 

منابع آزمون دکتری حقوق خصوصی منابع زبان تافل

 

۱- کتاب خودآموز IELTS، محمد معین جهانگیر و علی زارعی، انتشارات نور علم.

۲- کتاب مجموعه سوالات تافل آزمون دکتری، محمود رمضانی، انتشارات سرای عدالت.

۳- کتاب نکته ها و مهارت های موفقیت در آزمون های زبان عمومی و تخصصی، تالیف عبدالرضا تالانه و شاهین شریفی، انتشارات کیومرث.

۴- کتاب تست و گرامر انگلیسی، تالیف عباس فرزام، انتشارات باستان.

۵- کتاب نکات کلیدی گرامر در زبان انگلیسی، مورفی ریموند، ترجمه میمنت رحمتی، انتشارات دانش پرور.

۶- کتاب راهنمای جامع آزمون تافل، سید محمدرضا ناصرزاده و یاشار دهدشتی، انتشارات نگاه دانش.

 

۸- Daneshvari, R, Essential words for the TOEFL, Jungle pub.

۹- Barron’s, Essential words for the TOEFL, Jungle pub.

۱۰- Martin Hewings, Advanced grammar in use: a self-study reference and practice book for advanced learners of English: with answer, Khorvash Pub.

۱۱- Murray Bromberg, Julius Liebb, Arthur Traiger, Husain Kabiri, absolutely essential word 504.

۱۲- Murphy, R. English grammar in use: a self-study reference and practice book for intermediate students .

۱۳- Murphy, R. Essential grammar in Use, Danesh Parvar Pub.

۱۴- جزوه زبان تافل دکتری سنجش امیرکبیر که برگرفته از تمام منابع فوق می باشد.

 

منابع آزمون دکتری حقوق خصوصی منابع استعداد تحصیلی

 

۱- کتاب استعداد و آمادگی تحصیلی ویژه رشته مدیریت (۲ جلدی) ، احمد صداقت، انتشارات نگاه دانش.

۲- کتاب استعداد و آمادگی تحصیلی، هوشنگ عباس فام، انتشارات راه.

۳- کتاب استعداد و آمادگی تحصیلی ویژه رشته مدیریت ، عرفانیان، اصلانی، غفارزاده، انتشارات نگاه دانش.

۴- کتاب استعداد و آمادگی تحصیلی GMAT 2011 ، مجید نگهداری، انتشارات مولف.

۵- کتاب استعداد و آمادگی تحصیلی ویژه رشته مدیریت ، هادی مسیح خواه، محمد وکیلی ، انتشارات کتابخانه فرهنگ.

۶- جزوه استعداد و آمادگی تحصیلی ویژه رشته مدیریت ، احمد صداقت.

۷- جزوه استعداد و آمادگی تحصیلی ویژه رشته مدیریت ، عرفانیان.

۸- جزوه استعداد و آمادگی تحصیلی ویژه رشته مدیریت، محمد وکیلی.

۹- جزوه اینترنتی ۱۰۰ مساله حل شده استعداد تحصیلی دکتری، هادی مسیح خواه، محمد وکیلی ، انتشارات کتابخانه فرهنگ.

۱۰- نمونه سوالات دکتری دانشگاه های صنعتی شریف، امیرکبیر و تهران.

۱۱- جزوه استعداد تحصیلی، جهاد دانشگاهی دانشگاه صنعتی شریف.

۱۲- جزوه استعداد تحصیلی، جهاد دانشگاهی دانشگاه صنعتی امیرکبیر.

۱۳- جزوه استعداد تحصیلی، جهاد دانشگاهی دانشگاه تهران.

۱۴- جزوه استعداد تحصیلی موسسه سنجش تکمیلی امیرکبیر.

منابع آزمون دکتری حقوق خصوصی منابع متون فقه (معاملات)

 

۱- کتاب فقه استدلالی: ترجمه تحریر الروضه فی شرح اللمعه المشقیه، تالیف علیرضا امینی و محمدرضا آیتی، مترجم سیدمهدی دادمرزی، انتشارات کتاب طه.

۲- کتاب مباحث حقوقی شرح لمعه: الروضه البهیه فی شرح اللمعه الدمشقیه، تالیف زین الدین بن علی شهیدثانی، انتشارات مجد.

۳- کتاب ترجمه مباحث حقوقی شرح لمعه، تالیف محمدبن مکی شهیداول و اسدالله لطفی، انتشارات مجد.

۴- کتاب شرح لمعه، تالیف زین الدین بن علی شهیدثانی، مترجم علی شیروانی، انتشارات دارالعلم.

۵- کتاب خلاصه شرح لمعه شهید ثانی، تالیف رضا شکری، انتشارات پردازش.

۶- کتاب مباحث حقوقی لمعه دمشقیه، تالیف حسینی نیک، انتشارات میزان.

۷- کتاب دادرسی در ترجمه لمعه، تالیف سید محمد صدری، انتشارات اندیشه های حقوقی.

۸- کتاب گزیده متون فقه (۱ و ۲ و ۳ و ۴)، تالیف ابوالحسن محمدی، انتشارات میزان.

۹- کتاب بایسته های متون فقه، تالیف ابوالحسن محمدی، انتشارات میزان.

۱۰- کتاب تحریر الروضه، تالیف علیرضا امینی و محمدرضا آیتی، انتشارات سمت.

۱۱- کتاب الروضه البهیه فی شرح اللمعه الدمشقیه، تالیف زین الدین بن علی شهید ثانی، انتشارات بوستان کتاب قم.

۱۲- کتاب اللمعه الدمشقیه (جلد ۱ و ۲)، تالیف محمدبن مکی شهید اول، انتشارات دارالفکر.

۱۳- کتاب ساده ساز: متون فقه، تالیف حمیدرضا کلانتری، مرتضی طبیبی، انتشارات میزان.

۱۴- جزوه متون فقه دانشگاه شهید بهشتی.

۱۵- جزوه متون فقه دکتر شکاری دانشگاه تهران.

۱۶- جزوه متون فقه دانشگاه آزاد واحد علوم تحقیقات.

۱۷- جزوه متون فقه موسسه سنجش تکمیلی امیرکبیر.

 

منابع آزمون دکتری حقوق خصوصی منابع حقوق مدنی

 

۱- کتاب حقوق مدنی اشخاص و محجورین، تالیف سید مرتضی قاسم زاده و سید حسین صفایی، انتشارات سمت.

۲- کتاب دوره مقدماتی حقوق مدنی: اموال و مالکیت، تالیف ناصر کاتوزیان، انتشارات میزان.

۳- کتاب دوره مقدماتی حقوق مدنی: اعمال حقوقی (قرارداد ایقاع)، تالیف ناصر کاتوزیان، انتشارات میزان.

۴- کتاب دوره مقدماتی حقوق مدنی: وقایع حقوقی، تالیف ناصر کاتوزیان، انتشارات شرکت سهامی انتشار.

۵- کتاب حقوق مدنی: مختصر حقوق خانواده، تالیف حسین صفایی، انتشارات میزان.

۶- کتاب عقود معین (جلد ۱ و ۲)، تالیف ناصر کاتوزیان، انتشارات میزان.

۷- کتاب وصیت و ارث، اخذ به شفعه، تالیف ناصر کاتوزیان، انتشارات میزان.

۸- کتاب ارث، تالیف مهدی شهیدی، انتشارات سمت.

۹- کتاب حقوق مدنی: اعمال حقوقی، تالیف ناصر کاتوزیان، انتشارات شرکت سهامی انتشار.

۱۰- کتاب حقوق مدنی: وقایع حقوقی، تالیف ناصر کاتوزیان، انتشارات شرکت سهامی انتشار.

۱۱- کتاب قانون مدنی در نظم حقوقی کنونی، تالیف ناصر کاتوزیان، انتشارات میزان.

۱۲- کتاب اثبات و دلیل اثبات (۲ جلدی)، تالیف ناصر کاتوزیان، انتشارات میزان.

۱۳- کتاب سقوط تعهدات، تالیف مهدی شهیدی، انتشارات مجد.

۱۴- کتاب قواعد عمومی قراردادها (جلد ۱ و ۲)، تالیف حسین صفایی، انتشارات انتشارات میزان.

۱۵- کتاب نظریه عمومی تعهدات، تالیف ناصر کاتوزیان، انتشارات میزان.

۱۶- کتاب مسئولیت مدنی (الزامات خارج از قرارداد)، تالیف حسین صفایی و حبیب الله رحیمی، انتشارات سمت.

۱۷- کتاب تشکیل قراردادها و تعهدات، تالیف مهدی شهیدی، انتشارات مجد.

۱۸- کتاب حقوق مدنی (جلد ۱ و ۲ و ۳)، تالیف سیدحسن امامی، انتشارات اسلامیه.

۱۹- کتاب حقوق مدنی، تالیف مهدی شهیدی، انتشارات مجد.

۲۰- کتاب اصول قراردادها و تعهدات، تالیف مرتضی قاسم زاده، انتشارات دادگستر.

۲۱- کتاب مجموعه آزمون های حقوق مدنی و تعهدات، تالیف منصور قرائی و علیرضا رفیعی قشلاق، انتشارات کتاب آوا، راه نوین.

۲۲- کتاب حقوق مدنی، تالیف عباس انصاری، انتشارات علوی فرهیخته.

۲۳- جزوه حقوق مدنی دکتر درودیان دانشگاه تهران.

۲۴- جزوه حقوق مدنی، دکتر رضا سکوتی دانشگاه تبریز.

۲۵- جزوه حقوق مدنی دانشگاه علامه طباطبایی.

۲۶- جزوه حقوق مدنی دانشگاه شهید بهشتی.

۲۷- جزوه حقوق مدنی دانشگاه آزاد واحد علوم تحقیقات.

۲۸- جزوه حقوق مدنی موسسه سنجش تکمیلی امیرکبیر.

 

منابع آزمون دکتری حقوق خصوصی منابع حقوق تجارت

 

۱- کتاب حقوق تجارت (۴ جلدی)، تالیف ربیعا اسکینی، انتشارات سمت.

۲- کتاب حقوق تجارت (دوره کامل)، تالیف محمود عرفانی، انتشارات میزان.

۳- کتاب حقوق تجارت (۴ جلدی)، تالیف ستوده تهرانی، انتشارات دادگستر.

۴- کتاب حقوق تجارت (ورشکستگی و تصفیه)، تالیف قائم مقام فراهانی، انتشارات میزان.

۵- کتاب قانون تجارت در نظم حقوق کنونی، تالیف محمد دمیرچلی، علی حاتمی، محسن قرائتی، ناصر کاتوزیان و بهروز اخلاقی، انتشارات کتاب آوا.

۶- کتاب حقوق شرکتهای تجاری، تالیف محمدرضا پاسبان، انتشارات سمت.

۷- کتاب حقوق اسناد تجارتی، تالیف کوروش کاویانی، انتشارات میزان.

۸- کتاب ورشکستگی، تالیف ربیعا اسکینی، انتشارات سمت.

۹- کتاب مجموعه پرسشهای چهارگزینه ای حقوق تجارت، تالیف مجید قربانی لاچوانی، انتشارات اخوان.

۱۰- کتاب قانون صدور چک، تالیف سیدمهدی کمالان، انتشارات کمالان.

۱۱- کتاب حقوق تجارت براساس کتاب حقوق تجارت دکتر حسن ستوده تهرانی (۴ جلدی)، تالیف سمیه تلیکانی، معصومه قربانی، رضا شهبازی راد و محبوبه علی بخشی، انتشارات سیمیا.

۱۲- کتاب قانون تجارت در نظم حقوقی کنونی، فرشید فرحناکیان، انتشارات میزان.

۱۳- کتاب ساده ساز حقوق تجارت، تالیف فرشید فرحناکیان، انتشارات میزان.

۱۴- جزوه حقوق تجارت دانشگاه تهران.

۱۵- جزوه حقوق تجارت دانشگاه علامه طباطبایی.

۱۶- جزوه حقوق تجارت دانشگاه شهید بهشتی.

۱۷- جزوه حقوق تجارت دانشگاه آزاد واحد علوم تحقیقات.

 

منابع آزمون دکتری حقوق خصوصی سراسری و آزاد

نگاهی بر آزمون های زبان انگلیسی داخل کشور

داوطلبان آزمون دکتری بعد ازقبولی در آزمون دکتری و قبل از آزمون جامع (معمولا بعد از ۲ سال و بعد از گذراندن واحد های تئوری توسط دانشجو ،آزمون جامع توسط محل دانشگاه تحصیل داوطلب برگزار می شود) ، بایستی در یکی از آزمون های زبان ملی یا بین المللی شرکت کرده و مدرک آن را ارائه دهند.لازم به ذکر است تنها در آزمون MHLE قبل از آزمون دکتری ،باید این مدرک ارائه شود.

 

آزمون MSRT

آزمون زبان وزارت علوم, قبلا با نام MCHE مخفف Ministry of Culture and Higher Education (وزارت فرهنگ و آموزش عالی) شناخته می شد. اما در سال های اخیر, با نام MSRT مخفف Ministry of Science, Research and Technology (وزارت علوم، تحقیقات و فناوری) شناخته می شود. پس آزمون زبان MSRT همان آزمون زبان MCHE سابق است. بیشتر دانشجویان متقاضی استفاده از بورس دکترای خارج از کشور, از آن استقبال می کنند. و مورد تایید اکثر دانشگاه های داخلی می باشد.

۱۴ خرداد ۹۷ ، ۱۵:۱۳ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر