به روز بودن دانشجویان حقوق و پاسخگویی به سوالات هموطنانم.

۳۱۷ مطلب در بهمن ۱۳۹۷ ثبت شده است

تعریف اموال مجهول المالک

مالک اصطلاح اعتباری است در مورد شخصی که دارای حق هرگونه تصرف و انتفاع نسبت به عین معین خارجی باشد (مالکیت فردی) بکار می رود . دارنده حق را مالک موضوع حق را ملک و رابطه مالک به ملک را اصطلاحاً مالکیت می‌نامیم. آن قسمت از اموال را که بنا به جهاتی موضوع مالکیت فردی نباشد در این دسته از اموال قرار می‌دهند. این اموال شامل مشترکات عمومی، مباحات و اموال مجهول المالک میباشد.
اول ‌ـ مشترکات عمومی یا مشترکات عامه اموالی است که تعلق به شخص خاصی ندارد و استفاده از آن در جهت مصلحت عام میباشد و به همین لحاظ در اختیار دولت و موسسات عمومی قرار دارد. این اموال قابل تملک بوسیله افراد نبوده و استفاده انحصاری از آن بدون آنکه تملک شود ممنوع است. از جمله این اموال عبارتست از:
1ـ اموال عمومی در تملک دولت نظیر موزه‌های عمومی.
2ـ اموال عمومی در اختیار شهرداری‌ها و موسسات عمومی نظیر راهها و کاروانسراهای عمومی انتقال بعضی از مشترکات عمومی بنا به مصالح عمومی و طبق مقررات خاصی راجع به این مشترکات میسر است و در اینگونه موارد افراد می‌توانند موارد انتقال را تملک نمایند.
دوم ـ مباحات اموالی هستند که ملک اشخاصی نبوده و افراد می‌توانند آنها را مطابق مقررات مربوطه تملک نموده و یا مورد استفاده قرار دهند مانند اراضی موات. حکم مباحات شامل موال اعراض شده نیز می‌باشد ثروتهای طبیعی که تحت تصرف اشخاص در نیامده باشد جزء این اموال محسوب می‌شود.
سوم ـ اموال مجهول المالک اموالی است که دارای مالک بوده لکن به علتی از جمله وقایع غیرعادی از تصرف مالک خارج شده و راهی برای شناخت مالک یا رد آن یافت نشود. این اموال با اذن حاکم یا مأذون از طرف وی به مصارف فقرا میرسد. منظور از فقیر در اصطلاح گروهی از صاحب نظران کسی است که بالقوه یا بالفعل قوت سال خود و عین واجب النفقه خود را با لحاظ شئون اجتماعی نداشته باشد.
 

۲۶ بهمن ۹۷ ، ۱۳:۲۵ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

نیابت قضایی چیست و با صلاحیت قضایی چه تفاوتی دارد؟

در صورتی که مشکل قضایی در یکی از شهرستان‌های دوردست داشته باشید که نیاز به پیگیری و مراجعه مداوم داشته باشد بهترین خبر برای شما پیدا کردن یک آشنا در آن شهر خواهد بود که نیابت قضایی شما را قبول کند.

اگر چه شما مختارید برای پیگیری امور به این فرد نیابت بدهید اما در میان دادگاه‌ها در چنین شرایطی این رسم به صورت تکلیفی قانونی رواج دارد. یعنی اگر دادگاهی برای رسیدگی به یک دعوا نیاز به انجام اقداماتی داشته باشد که در حوزه جغرافیایی او نیست باید به دادگاه صالح «نیابت» بدهد.

در رسیدگی به جرایم و گاهی در سایر دعاوی ممکن است دادگاه اقدام به صدور نیابت قضایی کند.

در این صورت پاکت دربسته‌ای را به شما خواهد داد تا روانه دادسرا یا دادگاهی در شهری دیگر شوید. در چنین شرایطی معمولا این سوال‌ها تکرار می‌شود که چرا باید برای پیگیری دعوایمان روانه شهر غریب شویم؟ نکند ما را سر می‌دوانند؟ نیابت قضایی به چه معنی است؟

بعضی از شدت کنجکاوی طاقت نمی‌آورند و پاکت نامه را باز می‌کنند تا سر از محتوای آن در آورند اما علاوه بر اینکه متوجه متن و دستورات آن نمی‌شوند، در دادگاه و دادسرای مقصد هم به خاطر باز کردن نامه پلمپ شده با دردسرهایی روبه‌رو می‌شوند. در ادبیات حقوقی و در روال کاری دادگاه‌ها، کلمات و عباراتی هستند که گاه به گوش ما می‌خورند و تبدیل به یک علامت سؤال در ذهن ما می‌شوند. آگاهی و دانستن درباره آن‌ها سودمند به نظر می‌رسد. یکی از آن عبارات که ممکن است تا ذهن ما غریب به نظر برسد «نیابت قضایی» است.

نیابت به صلاحیت محلی ربط دارد

هر موضوعی که در یک مرجع قضایی مطرح می‌شود، در اولین گام آن، مرجع به این سوال پاسخ می‌دهد که آیا صلاحیت رسیدگی به پرونده مطرح شده را دارد یا نه؟

صلاحیت به معنی شایستگی و اختیار است و در اصطلاح حقوقی یعنی شایستگی یک مرجع قضایی برای رسیدگی به یک پرونده. مثلا رسیدگی به دعوای نفقه بین زن و شوهر در صلاحیت دادگاه خانواده است؛ یعنی دادگاه خانواده شایستگی رسیدگی به این پرونده را دارد. صلاحیت دو نوع است: صلاحیت ذاتی و صلاحیت محلی (نسبی)

صلاحیت ذاتی، خط قرمز دادگاه‌ها محسوب می‌شود و تخلف از آن ممنوع است زیرا مغایر صلاحیت ذاتی عمل کردن خلاف نظم عمومی جامعه محسوب می‌شود. در موضوع صلاحیت ذاتی دادگاه‌ها سه مورد مطرح می‌شود:

۱) «صنف» که به کیفری و مدنی و اداری تقسیم می‌شوند.

۲- «درجه» دادگاه‌ها که بدوی و تجدیدنظر هستند.

۳) «نوع» دادگاه‌ها که عمومی و اختصاصی نام می‌گیرند.

همه دعاوی باید به دادگاه‌های عمومی ارجاع شوند؛ مگر در قانون از دادگاه اختصاصی نام برده شود. مثلا درباره رسیدگی به جرایم افراد نظامی، دادگاه نظامی باید رسیدگی کند. پس دادگاه نظامی یک دادگاه اختصاصی است. همه افراد باید صلاحیت ذاتی را رعایت کنند و عمل دادگاهی که بدون در نظر گرفتن صلاحیت ذاتی، اقدام به رسیدگی کند، باطل است.در مقابل وقتی صحبت از صلاحیت محلی می‌کنیم که شایستگی دادگاه‌ها را از حیث قلمرو جغرافیایی و محلی بررسی کنیم.

ماده ۱۱ قانون آیین دادرسی مدنی مرجع اصلی ما در این موضوع است. بر اساس این ماده، دعوا باید در دادگاهی اقامه شود که خوانده در آن حوزه قضایی اقامت دارد، مثلا اگر شما از فردی که در مشهد زندگی می‌کند، پول طلب دارید و تصمیم دارید برای رسیدن به پول خود از وی شکایت کنید، دادگاه مشهد صلاحیت رسیدگی به این پرونده را دارد. چون مشهد محل اقامت خوانده است و مشهد صلاحیت محلی برای رسیدگی دارد.

صلاحیت محلی برای آسایش مردم و تسهیل در رسیدگی به پرونده‌های قضایی در نظر گرفته شده است. حوزه قضایی هم عبارتست از قلمرو یک بخش یا شهرستان که دادگاه در آن واقع است.

رابطه صلاحیت با نیابت قضایی

نیابت یک عمل حقوقی است که یک شخصی به شخص دیگر این اجازه را می‌دهد به نام او و برای او کاری را انجام دهد. مانند نیابتی که موکل به وکیل خود میدهد. به همین دلیل نیابت قضایی نیابتی است که بین افراد جریان ندارد، بلکه در مراجع قضایی مطرح است. بنابراین همان‌طور که هر یک از ما ممکن است شخصی را نایب خود قرار دهیم دادگاه‌ها نیز ممکن است اقدام به اعطای نیابت کنند.

هر قاضی موظف است در رسیدگی به پرونده‌ها علاوه بر صلاحیت ذاتی، صلاحیت محلی را هم رعایت کند. اما گاهی مواقع طبق ماده ۲۹۰ قانون آیین دادرسی مدنی، رسیدگی به دلایلی از قبیل تحقیقات از مطلعین و گواهان یا هر اقدام دیگری که باید خارج از مقر دادگاه رسیدگی کننده به دعوا انجام شود، دادگاه به مرجع صلاحیت‌دار محلی دیگر نیابت می‌دهد تا حسب مورد اقدام لازم را انجام دهد و گزارشات را طی صورت مجلس به دادگاه نیابت دهنده ارسال کند، به شرطی که انجام گرفتن آن اعمال توسط دادگاه نیابت دهنده لازم نباشد.

به عبارت دیگر دادگاه برای رسیدن به برخی حقایق مجبور به جمع‌آوری دلایلی است که در حوزه قضایی دیگر واقع شده است. مثلا دادگاه تهران مسئول رسیدگی به یک پرونده است. در دادگاه تهران نیاز به تحقیق از مطلعین درباره یک مسأله احساس می‌شود. در حالی که مطلعین در شیراز زندگی می‌کنند. بنابراین دادگاه تهران برای تسریع در امر رسیدگی، به دادگاه حوزه قضایی که مطلع در آن زندگی می‌کند، یعنی شیراز، نیابت می‌دهد تا مطلع را احضار و تحقیقات را انجام دهد و نتیجه تحقیقات را به دادگاه نیابت دهنده (تهران) بفرستد.

نیابت قضایی در امور کیفری

در امور جزایی و کیفری هم نیابت قضایی وجود دارد. همان‌طور که در ماده ۵۹ قانون آیین دادرسی کیفری به آن اشاره شده، چنانچه تحقیق از متهم یا شنیدن شهادت شهود، معاینه محل یا جمع آوری آلات جرم و بازرسی از منزل لازم شود، دادگاه یا دادسرای رسیدگی کننده به دادگاه یا دادسرای صالح آن محل نیابت رسیدگی به آن مسایل را با ذکر دقیق موارد می‌دهد. دادگاه تحقیقات را انجام می‌دهد و نتایج به دست آمده را پس از امضا برای دادگاه نیابت دهنده می‌فرستد.

مثلا قتلی در تهران رخ داده، بنابراین حوزه قضایی تهران صلاحیت رسیدگی دارد. ولی شاهد صحنه قتل در اصفهان زندگی می‌کند. بنابراین از طرف تهران به حوزه قضایی اصفهان نیابت داده می‌شود که تحقیقات را از شاهد انجام و گزارش را به تهران ارسال کنند. کنند. نکته مهم این است که در مواردی که دادگاه مستقیما بر مبنای اقرار متهم یا شهادت شهود می‌خواهد رأی صادر کند، قاضی باید خودش اقرار و شهادت را بشنود و در این موارد، نیابت قضایی ممکن نیست. هم چنین برگزاری جلسه محاکمه هم از طریق نیابت قضایی امکان‌پذیر نیست.

علاوه بر این نیابت‌های قضایی که موارد ذکر شده در قانون را رعایت نکرده باشند یا از نظر قانونی ناقص باشند، به مرجع نیابت دهنده برای رفع نواقص بازگشت داده می‌شوند.مواردی مانند ابلاغ اخطاریه که از اداره ابلاغ امکان‌پذیر است و فرستادن افراد به پزشکی قانونی و مواردی از این دست احتیاجی به نیابت قضایی ندارد و مستقیما انجام می‌شوند.

انواع نیابت قضایی

نیابت قضایی ممکن است داخلی و یا خارجی (بین‌المللی) باشد. نیابت قضایی داخلی، وقتی است که یک مرجع قضایی در داخل کشور به مرجع قضایی دیگر در ایران نیابت دهد. یعنی هم دادگاه نیابت دهنده و نیابت گیرنده هر دو در ایران باشند. نکته‌ای که باید به آن توجه داشته باشید این است که دادگاه نیابت دهنده نمی‌تواند شعبه را انتخاب کند. بلکه به حوزه قضایی صلاحیت‌دار می‌فرستد و رییس حوزه تقسیم کار را انجام می‌دهد.

نیابت قضایی بین‌المللی وقتی صورت می‌گیرد که یکی از مراجع قضایی ایران تقاضایی از یکی از مقامات قضایی کشورهای خارجی دارد.

مثلا از طرف تهران نیابتی به یکی از مراجع قضایی در پاریس داده می‌شود. در نیابت قضایی بین‌المللی باید یا معاهده‌ای در این زمینه با کشور مورد نظر وجود داشته باشد یا معامله متقابل صورت گیرد. یعنی اگر ایران نیابت قضایی از طرف فرانسه را می‌پذیرد، آن‌ها هم باید بپذیرند.

ایران نیز به شرط وجود معامله متقابل می‌تواند از طرف کشورهای دیگر نیابت قضایی دریافت کند. نیابت قضایی در ایران برای کشور دیگر مطابق قانون ایران خواهد بود.

چنانچه مراجع قضایی خارجی روش دیگری را مقرر کرده باشند، به شرط معامله متقابل و خلاف مقررات و نظم عمومی نبودن آن دستور، اجرا می‌شود. در مسأله نیابت قضایی به مراجع قضایی خارج از کشور، از طرف ایران درخواست می‌شود که طبق قانون ایران رسیدگی شود. مراجع قضایی ایران باید در خواست را همراه با تمام اموری که خواهان رسیدگی به آن هستند به کشور نیابت گیرنده بفرستند. اگر با روش دیگری رسیدگی صورت گرفت، باید دادگاه ایران آن را تأیید کند.

پیگیری اعتراض به تصمیم دادگاه

اگر در زمان رسیدگی به یک پرونده، بحث نیابت قضایی مطرح شد و شما به عنوان یکی از دو طرف دعوا احساس کردید که این کار زمان رسیدگی را طولانی می‌کند و به این تصمیم دادگاه اعتراض داشتید، باید اعتراض خود را به مرجع قضایی نیابت دهنده (رسیدگی کننده به پرونده) تقدیم کنید.

بخشنامه ای که رییس قوه قضاییه صادر کرده است

در سال ۸۶ رییس قوه قضاییه بخشنامه‌ای برای رعایت کردن قواعد آیین دادرسی توسط مراجع قضایی صادر کرده است.

در این بخشنامه از مراجع قضایی سراسر کشور خواسته شده است که از دادن نیابت‌های قضایی مبهم و ناقص جلوگیری کنند، چرا که باعث صرف وقت و هزینه و طولانی شدن روند دادرسی می‌شود.

در این بخشنامه نکات مهمی ذکر شده که اشاره به برخی از آن‌ها خالی از فایده نیست. در تنظیم برگه نیابت مشخصات کامل طرفین دعوا، شهود، مطلعین و سمت قاضی نیابت دهنده به طور دقیق ذکر شود. مراجع نیابت دهنده از ارسال برگه نیابت به مرکز استان خودداری کنند، چرا که باعث طولانی شدن روند دادرسی خواهد شد.

در برگه نیابت قضایی، تمام مواردی که درباره آن‌ها نیابت داده می‌شود، به طور دقیق و خوانا ذکر شود. هم چنین برگه نیابت قضایی باید از طریق دستگاه نمابر (فکس) ارسال شود و حداکثر ظرف سه روز برگه نیابت به مرجع نیابت گیرنده ارسال شود.

۲۶ بهمن ۹۷ ، ۱۳:۱۶ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

شرط استفاده از آزادی مشروط محکومیت به مجازات حبس است.

شرط‌ های اعطای آزادی مشروط در ماده ۵۸قانون مجازات اسلامی جدید از این قرار است:

1-گذراندن بخشی از مجازات زندان؛ اعطای آزادی مشروط در قانون جدید منوط به این شرط است که محکومان به حبس بیش از ۱۰سال نصف و دیگر محکومان یک‌سوم مدت مجازات حبس را گذرانده باشند. ملاک احتساب در این موارد مدت زمانی است که در حکم دادگاه قید شده و به اجرا درآمده است. قانون مجازات اسلامی سابق و جدید در مورد آزادی مشروط محکومان به حبس‌های موبد حکمی بیان نکرده است، اما در تبصره ۱ ماده واحده قانون راجع به آزادی مشروط زندانیان، محکومان به حبس دایم پس از گذراندن ۱۲ سال از مدت حبس می‌توانند از آزادی مشروط استفاده کنند و به‌نظر می‌رسد با توجه به نسخ نشدن صریح و اینکه آن قسمت از قانون مذکور که با قانون مجازات اسلامی مغایرت ندارد همچنان معتبر و قابل استناد و با اصول حقوقی نیز سازگارتر است؛ هرچند اداره حقوقی قوه قضاییه در نظریات متعددی بیان کرده است که در حبس ابد آزادی مشروط متصور نیست و در ظاهر نویسندگان قانون نیز بر این نظر بوده‌اند.


2-حسن اخلاق و رفتار؛ قانونگذار از میان محکومان به حبس کسانی را شایسته آزادی مشروط شناخته است که در مدت اجرای مجازات به طور مستمر از خود حسن اخلاق و رفتار نشان داده باشند. (بند الف ماده ۵۸)


3-اطمینان از عدم ارتکاب جرم؛ دادگاه باید از اوضاع و احوال دریابد زندانی پس از آزادی دیگر مرتکب جرم نخواهد شد. (بند ب ماده 58)


4- جبران ضرر متضرر از جرم؛ ضرر و زیان مدعی خصوصی از مصادیق الزام‌های مالی است که بزهکار مکلف است ترتیبی برای پرداخت آن بدهد، اما جزای نقدی قابل مصالحه نیست، اما اگر محکوم‌علیه معسر شناخته شود امکان استفاده از آزادی مشروط برای او وجود دارد.


5-استفاده نکردن از آزادی مشروط؛ نداشتن سابقه محکومیت کیفری به مجازات حبس برای استفاده از آزادی مشروط، شرط نیست و کافی است که محکوم‌علیه تا به حال از آزادی مشروط استفاده نکرده باشد هرچند که چندین بار به مجازات حبس محکوم شده باشد. (بند ت ماده۵۸) درحالی‌که در قانون سابق مجازات اسلامی و همچنین قانون راجع به آزادی مشروط زندانیان، محکوم‌علیه نباید پیش از آن به حبس محکوم می‌بود.


6-تایید دارا بودن شرایط آزادی مشروط توسط قاضی اجرای احکام؛ قاضی اجرای احکام باید مواعد مقرر و وضعیت زندانی را درباره تحقق شرایط مورد اشاره در ماده ۵۸ قانون مجازات اسلامی بررسی و در صورت احراز و تایید آن، پیشنهاد آزادی مشروط را به دادگاه تقدیم کند.

*صدور آزادی مشروط منوط به پیشنهاد دادستان یا قاضی اجرای احکام و موافقت دادگاه صادرکننده حکم محکومیت است و پیش از آن شورای طبقه‌بندی زندانیان که رییس زندان نیز عضوی از آن است (دبیر شورا) درباره شایستگی محکوم‌علیه نظر خود را بیان می‌کند. پس از آنکه حسن اخلاق و رفتار زندانی در مدت اجرای حبس به تایید رییس زندان رسید، نام او را در شمار محکومان واجد شرایط آزادی مشروط به قاضی اجرای احکام پیشنهاد می‌کند. قاضی اجرای احکام پس از بررسی و احراز شرایط مورد اشاره، پیشنهاد آزادی مشروط را به دادگاه تقدیم می‌کند. دادگاه مختار است که تقاضای آزادی مشروط را قبول یا رد کند و به این حکم دادگاه هیچ اعتراضی وارد نیست، زیرا آزادی مشروط حقی نیست که دادگاه مکلف به اعطای آن باشد، اما رد آن مانع از تقاضای مجدد نیست. بر اساس ماده ۱۲«دستورالعمل ساماندهی زندانیان و کاهش جمعیت کیفری زندان‌ها» مصوب ۱۳۹۲/۲/۲۸ بررسی درخواست آزادی مشروط در دادسرا و دادگاه با قید فوریت و خارج از نوبت به عمل خواهد آمد.

۲۵ بهمن ۹۷ ، ۲۳:۰۷ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

‌قرارداد کار

طبق ماده۷ قانون کار:
قرارداد کار عبارت است از قرارداد کتبی یا شفاهی که به موجب آن کارگر در قبال دریافت حق‌السعی کاری را برای مدت موقت یا مدت غیر‌موقت برای کارفرما انجام می‌دهد.
 
‌تبصره۱:حداکثر مدت موقت برای کارهایی که طبیعت آن‌ها جنبه غیر مستمر دارد توسط وزارت کار و امور اجتماعی تهیه و به تصویب هیأت‌وزیران خواهد رسید.
 
‌تبصره ۲: در کارهایی که طبع آن‌ها جنبه مستمر دارد. در صورتی که مدتی در قرارداد ذکر نشود، قرارداد دائمی تلقی می‌شود.
 
تبصره۳: قراردادهای مربوط به قانون کار در صورت کتبی بودن باید در فرم مخصوصی باشد که توسط وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی در چهارچوب قوانین و مقررات تهیه می‌شود و در اختیار طرفین قرار می‌گیرد.
 
تبصره۴:کارفرمایان موظفند به کارگران با قرارداد موقت به نسبت مدت کارکرد، مزایای قانونی پایان کار را به مأخذ هر سال یک ماه آخرین مزد پرداخت نمایند.

۲۵ بهمن ۹۷ ، ۲۲:۴۴ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

نکتخ درمورداداره شرت مدنی

در اداره شرکت مدنی اصل بر اجتماعی بودن تصمیمات مدیران متعدد می باشد مگر اینکه در  اذن اداره  به هرکدام مستقلا اختیار داده باشد.

۲۵ بهمن ۹۷ ، ۲۲:۴۲ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

تغییر نام در شناسنامه، چگونگی و مراحل آن

مطابق ماده 20 قانون ثبت احوال امکان تغییر نام کوچک بر اساس شرایط مندرج در این ماده وجود دارد.

ماده 20 قانون ثبت احوال مقرر داشته انتخاب اسامی که موجب هتک حیثیت و مقدسات اسلامی باشند، عناوین کشوری یا لشکری و القاب، نام‌های زننده و مستهجن، نام‌های نامتناسب با جنس، نام‌های معرف صفات مذموم و مغایر با ارزش‌های والای انسانی، نام‌هایی که موجب تحقیر اشخاص می‌شود یا دارای معنای لغوی که در جامعه قابل پذیرش نباشد ممنوع و قانون تغییر آن‌ها را جایز دانسته است.
 

همچنین در صورتی که شخصی معتقد باشد که نام کوچک او ، اسمی نیست که به آن علاقه دارد و همگان او را به اسم دیگری می‌شناسند و او را به آن نام، مخاطب قرار می‌دهند، با انجام تشریفات خاص قانونی ، می‌تواند اسم کوچک خود را تغییر دهد.

شرایط درخواست تغییر نام

اشخاص 18 سال به بالا.

افراد کمتر از 18 سال که دارای حکم رشد باشند.

پدر یا جد پدری با ارائه شناسنامه خود جهت فرزندان کمتر از 18 سال.

سرپرست قانونی ( قیم ، امین ، وصی ) برای افراد صغیر و محجور با ارائه مدارک مستند که سمت او احراز شده باشد.

مدارک مورد نیاز تغییر نام

ارائه اصل شناسنامه و دو برگ تصویر آن.

تکمیل فرم درخواست تغییر نام

نحوه مراجعه

برای تغییر نام کلیه ادارات ثبت احوال سراسر کشور آمادگی دریافت مدارک یاد شده را در ساعات و ایام اداری دارند.

ضمنا" تنظیم و تسلیم درخواست تغییر نام در غیر از محل صدور شناسنامه بلامانع است که در این گونه موارد پس از پذیرش درخواست و ارسال آن به اداره ذیربط (محل صدور شناسنامه ) و طرح در هیات حل اختلاف اقدام لازم معمول و نتیجه جهت اطلاع متقاضی به اداره ارسال کننده اعلام خواهد شد.

نظر به اینکه درخواست تغییر نام می بایست در هیات حل اختلاف اداره ذیربط (محل صدور شناسنامه ) مطرح و نسبت به آن با رعایت قوانین و مقررات مربوطه اتخاذ تصمیم گردد . فلذا موافقت با تغییر نام مورد درخواست موکول به رای صادره از سوی هیات حل اختلاف خواهد بود .
پس از وصول رای هیات حل اختلاف بشرح ذیل اقدام خواهد شد.

الف : در صورتی که رای صادره بر له ( موافق ) خواسته درخواست کننده صادر شده باشد پس از رؤیت متقاضی و تقاضای اجراء نسبت به تعویض شناسنامه با نام جدید اقدام خواهد شد.

ب : چنانچه رای صادره بر علیه ( مخالف ) خواسته درخواست کننده صادر شده باشد متقاضی پس از رؤیت آن در صورت تمایل می تواند باستناد ماده 4 قانون ثبت احوال ظرف مهلت مقرر ( 10 روز از تاریخ ابلاغ ) نسبت به تصمیم متخذه به دادگاه م معاون امور اسناد هویتی سازمان ثبت احوال اظهار داشت: اکنون تقاضای تغییر نام در کمیته ویژه‌ای با عنوان «کمیته نام» که در سازمان ثبت احوال تشکیل شده، رسیدگی می‌شود و در صورتی که مغایرتی با دستورالعمل تغییر نام وجود نداشته باشد، با آن موافقت می‌شود

۲۵ بهمن ۹۷ ، ۲۲:۴۰ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

آیا در محاسبه سنوات حق اولاد، حق مسکن، بن کارگری و مزایایی مانند حق جذب دخالت دارد؟

اگر شرکت یا سازمان شما فاقد طرح طبقه بندی مشاغل باشد حق جذب هم جزء مزایای شغل میباشد و در محاسبه سنوات پایان کار محاسبه می شود اما اگر دارای طرح طبقه بندی مشاغل باشند دو حالت دارد اگر در دستورالعمل جذب اشاره ای به محاسبه فوق العاده جذب در مزایای پایان کار نشده باشد محاسبه نمی شود اما اگر در مفاد دستورالعمل قید گردیده باشد که فوق العاده جذب از آیتم های موثر در مزایای پایان کار باشد میبایستی در سنوات پایان کار همانند مزد مبناء محاسبه می شود.

۲۵ بهمن ۹۷ ، ۲۲:۲۶ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

عدم اطلاع از ازدواج قبلی زوجه

یکی از موارد بسیار شایع جرم فریب در ازدواج اعلام عدم سابقه ازدواج یکی از طرفین عقد هست. به عبارتی دیگر تجرد یکی از مواردی است که عقد بر مبنای آن واقع میشه.

*هرگاه شخصی به حکم قانون مرتکب فریب در ازدواج بشه ، موجب شش ماه تا دو سال حبس هست.

*یکی از راههای جلوگیری از فریب گرفتن گواهی تجرد قبل از عقد ازدواج است .

*به عبارتی دیگر گواهی است مبنی بر اینکه صاحب شناسنامه سابقه ازدواج نداشته و یا ازدواج واقع شده منجر به جدایی بر اثر طلاق ، فسخ نکاح ، بذل یا انقضاء مدت در ازدواج منقطع و فوت همسر شده باشه.

*به علاوه آنکه گواهی فوق الذکر یکی از مدارک لازم برای استخدام در برخی مشاغل خاص، سفر به خارج از کشور، ادامه تحصیل در بعضی از مقاطع و حتی ثبت عده ای از ازدواج ها است .

۲۵ بهمن ۹۷ ، ۲۲:۲۴ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

چه زمانی زن می تواند جدا از شوهر خودزندگی کند؟

طبق مواد۱۱۱۴ و ۱۱۱۵ قانون مدنی زن نمی‌تواند مسکن مستقلی برای زندگی جدا از شوهرش اختیار کند،الا اینکه در یک منزل برای زن خطر جانی، مالی و یا شرافتی وجود داشته باشد که در این صورت زن می‌تواند مسکن جداگانه‌ای برای خودش انتخاب کند و اگر به این علت زن مسکن جداگانه‌ای اختیار کرده باشد باز هم نفقه او بر عهده شوهر است.

*طبق ماده ۱۱۰۷قانون مدنی مسکن جزیی از حق نفقه زوجه می باشد و زوج مکلف است که مسکن مناسبی برای خانواده خود تهیه کند.

*نکته دیگر این ماده این است که مسکن تهیه شده باید متناسب با شان و مرتبه اجتماعی زن باشد و در غیر اینصورت زن می تواند از سکونت در آن خانه ممانعت کند.

*بر اساس ماده ۱۱۱۷ قانون مدنی زن باید در منزلی که شوهر تعیین می‌کند سکنی نماید مگر آنکه اختیارتعیین منزل به زن داده شده باشد.

*همچنین طبق ماده ۱۰۰۵ قانون مدنی اقامتگاه زن شوهردار همان اقامتگاه شوهر است.

*البته اگر در زمان عقد شرط انتخاب محل سکونت را به زن داده باشند دیگر اختیار انتخاب مسکن بر عهده او خواهد بود و اگر زوجه بخواهد در خانه‌ای زندگی نکند قانون هم به استناد شرط ضمن عقد حق را به او می‌دهد.

۲۵ بهمن ۹۷ ، ۲۲:۲۱ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

آیامیدانید مطابق قانون بیمه بیکاری، در موارد ذیل مقرری بیمه بیکاری قطع می شود؟

1-زمانی که بیمه شده مجددا به کار مشغول شود.

2-بیمه شده بدون عذر موجه از شرکت در دوره هایکارآموزی یا سوادآموزی خودداری کند.

3-بیمه شده از قبول شغل تخصص خودو یا شغل مشابه خودداری ورزد.

4-بیمه شده ضمن دریافت مقرری، مشمول استفاده ازمستمری بازنشستگی یا از کارافتادگی کلی شود.

5-بیمه شده به کار بازگردد.

۲۵ بهمن ۹۷ ، ۲۲:۱۹ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

What is a Right Of First Refusal :

What is a Right Of First Refusal :
حق  اولین امتناع :

حق امتناع اول یک حق قراردادی می باشد، اما وظیفه نیست. حقی است که بر مبنای ان شخصی می تواند با یک شخص و یا شرکت قبل از اینکه شخص دیگری بتواند معامله نماید ، وارد معامله شود.
زمانی که ان نهاد دارای حق امتناع از ورود به ان معامله امتناع نماید، مالک ان دارایی  که ان حق را پیشنهاد داده ازاد خواهد بود خرید که ان دارایی را به  افراد دیگر پیشنهاد دهد.


Common Uses of Rights of First Refusal:
موارد شایع استفاده از حق اولین امتناع :

در دنیای تجارت، موارد استفاده حق اولین امتناع بیشتر در قراردادهای جوینت ونچر دیده می شود.
شرکا جوینت ونچر این حق را برای خود جهت خرید سهم سایر شرکا در نظر می گیرند.

یعنی در هنگامی که شریکی قصد خارج شدن از جوینت ونچر را داشته باشد ، باید پیشنهاد فروش سهم خود را ابتدا به سایر شرکا بدهد و در صورت امتنا خرید سهم او توسط سایر شرکه وی قادر به فروش سهام خود به اشخاص خارج از شرکت می باشد.

فلسفه وجود چنین شرطی حفظ حقوق سایر شرکامی باشد زیرا در بسیاری از موارد قراردادهای جوینت ونچر به مناسبت شخصیت شرکا و اعتماد انها به یکدیگر بوده که بوجود امده اند .

به عبارتی وجود این شرط جهت جلوگیری از ایراد ضربه توسط شریک ناراضی به سایر شرکا باخروج خود و وارد کردن افراد ناباب به شرکت می باشد.

۲۵ بهمن ۹۷ ، ۲۲:۱۷ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

Engineering, procurement, and construction ( EPC ) Contracts :

Engineering, procurement, and construction ( EPC ) Contracts :
قراردادهای مهندسی ، تامین کالاو ساخت (ئی پی سی ):

"Engineering, Procurement, and Construction" (E P C) is a particular form of contracting arrangement used in some industries where the E P C Contractor is made responsible for all the activities from design, procurement, construction, to commissioning and handover of the project to the End-User or Owner.

This form of contract is covered by the FIDIC Silver Book  containing the title words "EPC/Turnkey".
Other abbreviations used for this type of contract are "LSTK" for "Lump Sum Turn Key", "EPIC" for "Engineering, Procurement, Installation & Commissioning", and sometimes also "EPCC" which is short for "Engineering, Procurement, Construction and Commissioning".

Use of EPC is common e.g. by FIDIC and most Persian Gulf countries. Use of LSTK is common in Saudi Arabia.
Use of EPCC is common in Qatar and some other countries e.g. by Qatar Petroleum.

Therefore, an EPC, LSTK or EPCC are all same types of contracts a typical well-known example of which is the Silver Book of FIDIC.

"Engineering, Procurement, and Construction Management" (EPCM) is a special form of contracting arrangement. In an EPCM arrangement, the client selects a contractor who provides "management services" for the whole project on behalf of the client. The EPCM contractor coordinates all design, procurement and construction work and ensures that the whole project is completed as required and in time. The EPCM contractor may or may not undertake actual site work.

Difference between EPC and EPCM are clarified by the following statement by Jonathan Hosie in the cited paper:

"The acronym ‘EPCM’ is also encountered frequently on international projects, but this is very different from EPC. EPCM is a services-only contract, under which the contractor performs engineering, procurement, and construction management services."


قرارداد مهندسی، تامین  کالا و ساخت:

این نوع قرارداد صورتی خاص از ترتیبات قراردادی بوده و کاربرد ان در بعضی صنایع و در جایی می باشد که پیمانکار ئی پی سی مسئولیت تمام فعالیت ها از طراحی تهیه کالا ، ساخت، تا مرحله راه اندازی و تحویل پروژه را به مصرف کننده نهایی و یا مالک بر عهده دارد.

این مدل قراردادی موضوع کتاب نقره ای فیدیک می باشد و تحت عنوان ئی پی سی و یا کلید در دست ذکر گردیده است.

اختصارات دیگری که برای این نوع قرارداد به کار برده می شوند " ال اس تی کی " در مورد قراردادهای کلید در دست با قیمت مقطوع  و " اپیک " که مخفف مهندسی تهیه کالا ، نصب و راه اندازی و همچنین " ئی پی سی سی " که مخفف قرارداد مهندسی، تهیه کالا، ساخت و راه اندازی است می باشند.

استفاده از اصطلاح ئی پی سی معمول می باشد
به عنوان مثال در کتاب فیدیک و اکثر کشورهای حوزه خلیج فارس.
استفاده از اصطلاح " ال اس تی کی " در کشور عربستان
و ئی پی سی سی در کشور قطر و برخی کشورهای دیگر به عنوان مثال شرکت ملی نفت قطر

قرارداد " مهندسی ، تامین کالاو ساخت و مدیریت" نوعی خاص از ترتیبات قراردادی می باشد.
در این مدل قراردادی کارفرما ، پیمانکاری را که وظیفه ارایه "خدمات اداره " را از طرف کارفرما برای کل پروژه بر عهده دارد انتخاب می نماید.

پیمانکار ئی پی سی ام کارهای طراحی ، تهیه کالا و ساخت را هماهنگ می نماید و اطمینان حاصل می نماید که تمامی پروژه بر طبق برنامه و در زمان مقرر تکمیل خواهد گردید.

پیمانکار ئی پی سی ام ممکن است که متعهد به انجام  عملیات سایت باشد و یا خیر
تفاوت بین قرارداد ئی پی سی و ئی پی سی ام در مطلب زیر مشخص می گردد:

با مخفف "ئی پی سی ام "هم  در پروژه های بین المللی به کرات برخورد می نماییم ، اما این اصطلاح با اصطلاح ئی پی سی تفاوت بسیاری دارد .

ئی پی سی ام صرفا یک قرارداد خدمات می باشد، که بر طبق ان پیمانکار خدمات مدیریت مهندسی، تهیه کالا و ساخت را بر عهده دارد.

۲۵ بهمن ۹۷ ، ۲۲:۱۶ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

رعایت (۳۸) نکته مهمّ در تنظیم و نگارش انواع قراردادها":

۱- ذکر نام یزدان پاک، در صدر و شروع قرارداد.
۲- درج عنوان قرارداد. (مبایعه نامه، اجاره نامه، مشارکت در ساخت، و...).
۳- درج عنوان توصیفی قرارداد. (مبایعه نامه آپارتمان تجاری).
۴- ذکر صیغه عقد. (اَلعقود تابعَة لِلقصود، اَلمُومِنون عِندَ شروطِهِم، یا اَیُّهَا الذَّینَ آمَنوا اوفوا بِالعقود).
۵- ذکر عنوان طرفین قرارداد. (فروشنده و خریدار، مؤجر و مستأجر، و...).
۶- ذکر سِمَت حقوقی متعاملین. (وکالتاً، اصالتاً، قیمومتاً، ولایتاً، فضولتاً).
۷- موضوع قرارداد.
۸- ذکر مبلغ قرارداد با دقّت و حوصله. (ثمن، قرض الحسنه، مال الاجاره، و...) هم به صورت عدد و هم به صورت حروف.
۹- تعیین شیوه پرداخت در قرارداد.
۱۰- تعریف و تعیین شروط و تعهّدات.
۱۱- تعیین محلّ و چگونگی جبران خسارت.
۱۲- تعیین مرجع حلّ اختلاف. (از طریق داوری و حَکَمیّت یا از طریق کمیته حلّ اختلاف).
۱۳- تعیین نوع تضمینات؛ در صورت عدم انجام تعهّدات. (اسناد تعهّدآور).
۱۴- کیفیّت و چگونگی بایگانی و نگهداری اسناد و مدارک.
۱۵- تعیین کیفیّت تحویل و تسلیم  مورد قرارداد.
۱۶- تعیین وضعیّت تصرّف کنونی ملک.
۱۷- تعیین تکلیف خیارات.
۱۸- کیفیّت خاتمه قرارداد در صورت بروز حوادث و اختلاف. (از طریق اقاله، فسخ، انحلال، انفساخ، و...).
۱۹- تعیین تکلیف ادّعاهای احتمالی در خصوص موضوع قرارداد.
۲۰- تعیین تکلیف وضعیّت چک های صادره در صورت عدم موجودی.
۲۱- تعیین تکلیف ادّعاهای احتمالی معارض یا معارضین.
۲۲- تعیین تکلیف کشف فساد در حین و یا پس از انجام معامله.
۲۳- نگارش و تنظیم قرارداد بدون عجله و شتاب و با خطّ خوش.
۲۴- توجّه به حقّ ریشه و حقّ رعیّتی مستتر در اسناد و املاک و حفظ آن.
۲۵- چنان چه ملک از حقّ ارتفاق (حقّی است برای شما در ملک دیگری)، برخوردار باشد، هنگام انجام معامله و تنظیم قرارداد، توجّه و لحاظ شود.
۲۶- هر گونه توافقی را (و لو به صورت شفاهی باشد)، در قرارداد عیناً درج و ذکر کنید و هرگز شرطی را شفاهاْ توافق ننمایید و اگر چنین کردید، انتظار اجرای آن را نداشته باشید.
۲۷- استفاده از عبارت اقاله برای بر هم زدن قرارداد به جای عبارت فسخ.
۲۸- در صورتی که متعاملین از نعمت سواد خواندن و نوشتن محروم هستند، متن قرارداد به صورت شمرده و قابل فهم برای آنان قرائت و تفهیم شود.
۲۹- اگر قرارداد تنظیمی در چند صفحه باشد، حتماً تمام صفحات را با دقّت مطالعه، تفکّر و سپس امضاء نمایید.
۳۰- تعیین تکلیف قَبض و اِقباض مورد معامله.
۳۱- تعیین تکلیف وام.
۳۲- تعیین تکلیف موعد انتقال قطعی سند و انتخاب دفترخانه اسناد رسمی جهت نقل و انتقال سند.
۳۳- تعیین تکلیف وکالت های مورد نیاز برای ادامه وکالت.
۳۴- تعیین تکلیف حقوق ارتفاقی.
۳۵- مدّ نظر داشتن مؤلّفه هارد شیپ. (شرط مذاکره مجدّد).
۳۶- درج و ذکر موادّ و مفادّ قوانین مرتبط با موضوع قرارداد، مثل: مفادّ قوانین زمین شهری، شهرداری، اداره ثبت، مدنی، تجارت، کار، تأمین اجتماعی، مالک و مستأجر، قانون تَمَلُّک اراضی توسّط ارگان های دولتی، و...
۳۷- تنظیم صورت جلسات در ضمن یا پس از قرارداد.
۳۸- زیر بار توافقات غیر معقولانه، جانبدارانه و غیر قانونی نروید.

۲۵ بهمن ۹۷ ، ۲۲:۱۴ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

نحوه طرح شکایت حقوقی و کیفری را توضیح دهید؟

شکایت کیفری را درهرکاغذی می‌توان تنظیم و به مرجع قضایی برد، ولی شکایت حقوقی حتماٌ باید در کاغذ مخصوصی بنام دادخواست نوشته شود وگرنه مورد پذیرش قرار نمی‌گیرد.

۲۵ بهمن ۹۷ ، ۲۱:۰۵ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

نمونه درخواست تأمین خواسته در امر کیفری

ریاست محترم شعبه ………………………..

با سلام

احتراماً اینجانب ………………فرزند ………… مقیم………..به لحاظ صدور یک فقره چک بلامحل به تاریخ…………..و به شماره………….. به مبلغ ……… عهده بانک………..از آقای/خانم………………مقیم……………شاکی هستم.

۲۵ بهمن ۹۷ ، ۲۱:۰۵ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

نمونه ای از شکایت

ریاست محترم دادسرای عمومی و انقلاب

با سلام

احتراماً اینجانب………… فرزند…………. مقیم…………..از آقای/خانم……….. تحت عنوان…………….( کلاهبرداری، فحاشی، آسیب بدنی عمدی……….) شکایت دارم. نامبرده در تاریخ …………. در خیابان………….. در حضور………………..نفربه نامهای…………………………… به نشانی……………………………….. نسبت به من فحاشی کرد. از این رو تقاضای تعقیب کیفری و مجازات ایشان را دارم .

نشانی متهم……………………………………………….می باشد .

محل امضاء ـ مهر ـ انگشت

۲۵ بهمن ۹۷ ، ۲۱:۰۳ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

معنی حقوقی کلمه ترفیع

ترفیع (سپاه پاسداران):
ترفیع عبارت است از نیل به درجه یا رتبه بالاتر برابر مقررات این قانون. (ماده 72 قانون مقررات استخدامی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی مصوب 21/7/1370)

ترفیع (ارتش):
(ماده 63 قانون ارتش جمهوری اسلامی ایران مصوب 7/7/1366)

ترفیع:
ترفیع عبارت است از احراز یک پایه بالاتر. (ماده 9 قانون استخدام کشوری مصوب 31/3/1345)

ترفیع افتخاری:
ترفیع رتبه بر دو قسم است:
رسمی و افتخاری. ترفیع رسمی آن است که شغل معینی که مقامش یک درجه بالاتر از مقام شغل سابق مستخدمی باشد با مقرری آن شغل و رعایت مدلول ماده (21) و (23) به او رجوع شود. ترفیع افتخاری آن است که در صورت عدم احتیاج وزارتخانه و نبودن محل برای ارتقا رتبه رسمی پس از شش سال خدمت در رتبه مادون و رعایت مدلول ماده (25) مقام بالاتری به عنوان افتخاری به مستخدمین داده گردد بدون این که در شغل او تغییری حاصل گردد ولی مقرری مستخدم مزبور از حداقل مقرری مقامی که به طور افتخاری به او داده شده است نباید کم‌تر باشد و مدت خدمت در رتبه افتخاری مثل اشتغال رسمی در آن مقام منظور و در ورقه خدمت قید می‌شود. (ماده 26 قانون استخدام کشوری مصوب 22/9/1301)

ترفیع رسمی:
ترفیع رتبه بر دو قسم است:
رسمی و افتخاری. ترفیع رسمی آن است که شغل معینی که مقامش یک درجه بالاتر از مقام شغل سابق مستخدمی باشد با مقرری آن شغل و رعایت مدلول ماده (21) و (23) به او رجوع شود. (از ماده 26 قانون استخدام کشوری مصوب 22/9/1301)

۲۵ بهمن ۹۷ ، ۲۱:۰۱ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

معنی حقوقی کلمه بارنامه

بارنامه :
سندی است مبین مالکیت کالا که حمل کننده یا نماینده وی پس از وصول کالا صادر می‌نماید و حاکی از حمل کالای معینی از یک نقطه (مبدا حمل)
به نقطه دیگر (مقصد حمل)
با وسیله حمل مورد توافق (کشتی، کامیون، قطار و هواپیما یا ترکیبی از آن‌ها)
در محل مقابل کرایه حمل معین می‌باشد. (بند ج ماده 1 از آیین‌نامه اجرایی قانون حمل و نقل و عبور کالاهای خارجی از قلمرو جمهوری اسلامی ایران مصوب 18/5/1377 هیأت وزیران)
بارنامه بین‌المللی :
بارنامه بین‌المللی موضوع این قانون عبارت است از سند کاشف از حقوق مالکیت که طرح آن توسط وزارت راه و ترابری تهیه و از طریق وزارت امور اقتصادی و دارایی چاپ و پس از وصول حق تمبر به میزان 250 ریال به موجب حواله وزارت راه و ترابری در اختیار شرکت‌های مجاز حمل و نقل جاده‌ای بین‌المللی قرار خواهد گرفت. (ماده 3 از قانون الزام شرکت‌ها و مؤسسات ترابری جاده‌ای به استفاده از صورت وضعیت مسافری و بارنامه مصوب 31/2/1368)
بارنامه داخلی :
بارنامه داخلی موضوع این قانون عبارت است از سند کاشف از حقوق مالکیت که طرح آن توسط وزارت راه و ترابری تهیه و از طریق وزارت امور اقتصادی و دارایی چاپ و پس از وصول حق تمبر به میزان 100 ریال به موجب حواله وزارت راه و ترابری در اختیار شرکت‌ها و مؤسسات مجاز حمل و نقل جاده‌ای داخلی کالا جهت جابه‌جایی محمولات بین‌شهرهای کشور قرار خواهد گرفت. (ماده 2 از قانون الزام شرکت‌ها و مؤسسات ترابری جاده‌ای به استفاده از صورت وضعیت مسافری و بارنامه مصوب 31/2/1368)
بارنامه دریایی :
بارنامه دریایی سندی است که مشخصات کامل بار در آن قید و توسط فرمانده کشتی یا کسی که از طرف او برای این منظور تعیین شده امضا گردد و به موجب آن تعهد شود بار توسط کشتی به مقصد حمل و به تحویل گیرنده داده شود. بارنامه دریایی یا اسناد مشابه آن به منزله رسید دریافت بار است. (بند 7 ماده 52 از قانون دریایی مصوب 29/6/1343)

۲۵ بهمن ۹۷ ، ۲۰:۵۹ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

معنی حقوقی کلمه بازجو

کسی است که بعد از کشف کالای قاچاق جهت تکمیل پرونده اقدام نماید. در صورتی که ادامه بازجویی منجر به کشفیات جدید یا اعتراف در ارتباط با مال از بین رفته شود و صورت جلسه ثانوی تنظیم و پیوست صورت جلسه بدوی کشف می‌گردد و شخص بازجو در این مرحله به عنوان کاشف محسوب می‌شود. (ماده 1 آیین‌نامه اجرایی قانون نحوه اعمال تعزیرات حکومتی راجع به قاچاق کالا و ارز مصوب 31/2/1374 هیأت وزیران)

۲۵ بهمن ۹۷ ، ۲۰:۵۷ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

چگونگی طرح شکایت کیفری

۱- شکایت کیفری

که در این صورت به تظلم خواه شاکی گفته میشودوکسی که از او شکایت شده مشتکی عنه یا متهم نامیده میشود وآنچه علیه متهم مطرح میگردد شکایت نام دارد در این صورت اگر چیزی به متهم نسبت داده شود اسم آن اتهام است .

۲-ادعای حقوقی

درچنین صورتی به تظلم خواه مدعی میگویند (یعنی خواهان) و کسی که علیه او ادعائی مطرح شود مدعا علیه نامیده می شود(یعنی خوانده)وآنچه راخواهان طلب میکند ادعا (یعنی خواسته) نام دارد.

به اموری که در شرع یا قانون مورد امر یا نهی است وتخطی از آن مستوجب مجازات است ،جزائی یا کیفری می گویند مانند سرقت ، کلاه برداری ، خیانت در امانت و…. به عبارتی هرگاه قانونگذار فعل یا ترک فعلی را ممنوع کرده و برای مرتکب آن مجازات مشخص کند، انجام یا عدم انجام امر و نهی قانونگذار جرم خواهد بود.در بیشتر موارد قانونگذار از اشخاص می خواهد اعمال پیش بینی شده در قانون را انجام ندهند و الا مجازات می شوند. 

 

به عنوان مثال پیش بینی جرایمی چون قتل،ضرب وجرح و کلاهبرداری به منزله اعلام این امر به اشخاص است که از ارتکاب این اعمال خودداری کنند و اگر این اعمال را انجام دادید مجازات خواهید شد. در مقابل،در پاره ای از موارد قانونگذار از شهروندان انتظار دارد کاری را به انجام برسانند وبه تکلیفی عمل کنند، در غیر این صورت برای شخصی که از عمل به این تکالیف امتناع کند، مجازات پیش بینی شده است. به عنوان نمونه تأمین هزینه زندگی زن و فرزندان مشترک را قانونگذار به عنوان یک تکلیف بر زوج تحمیل کرده است و شوهر و پدری که با وجود توان مالی از پرداخت هزینه زندگی زن و سایر افراد واجب النفقه خودداری کنند، متحمل مجازات خواهند شد. در این مقاله در پی آنیم که به اختصار توضیح دهیم، در صورت تحقق یکی از این جرایم چگونه و بر چه اساسی باید مبادرت به طرح شکایت کرد وشاکی با چه فرآیندی در دادرسی کیفری روبروست: در امور کیفری ،اگر از کسی شکایت داشته باشید ،باید شکایت خود را در نامه ای که در اصطلاح حقوقی، شکوائیه و یا عریضه نامیده می شود، بنویسید و به دادسرای محل خود تحویل دهید.اگر به دادسرا دسترسی ندارید و امری فوری باشد ، می توانید به کلانتری نزدیک محل خود رجوع نموده و شکایت نامه خود را تسلیم نمائید.

به اموری که در شرع یا قانون مورد امر یا نهی است وتخطی از آن مستوجب مجازات است ،جزائی یا کیفری می گویند مانند سرقت ، کلاه برداری ، خیانت در امانت و….

 

طـرح شکایـت

بیشتر پرونده های مطروحه در دادگستری با شکایت متضرر از جرم آغاز می شود. هر روزه در صحن مجتمع های قضایی شاهد اشخاصی هستیم که با تنظیم وتقدیم شکایت به مراجع ذی صلاح، مبادرت به طرح و تعقیب دعاوی خود می کنند واز مقامات قضایی تقاضای اعاده حقوق از دست رفته خود و مجازات مرتکبین جرایم را دارند.در تنظیم شکایت کیفری، شاکی باید چند مسأله را به طور دقیق در شکایت خود درج کند.

۱ـ مشخصات و آدرس خود (شاکی ) ۲ ـ مشخصات مرتکب یا مرتکبین جرم (مشتکی عنه ) «در صورت امکان» و اعلام نشانی آنها ۳ ـ محل وقوع جرم ۴ ـ شرح عمل مجرمانه مورد ادعا و چگونگی و تاریخ وقوع آن ۵ ـ دلایل ارتکاب جرم درصورت وجود شهود آدرس آنها ۶ ـ میزان خسارت وضرر و زیان وارده ـ در صورت ورود خسارت و امکان تعیین آن ـ در شکواییه مطروحه شاکی به بیان شکایت خود با ذکر موارد پیش گفته کرده و از مقامات قضایی دادخواهی می کند که بااین طرح شکایت فرآیند دادرسی کیفری آغاز می شود. جهت آشنایی خوانندگان محترم، شکواییه ای را به عنوان نمونه در ذیل می آوریم:

 

نمونه یک شکواییه

ریاست محترم دادگستری شهرستان…

با کمال احترام به استحضار می رساند که اینجانب الف در تاریخ … توسط آقایان ب وج در محل میدان فاطمی این شهرستان مورد حمله و هجوم قرار گرفته و ازناحیه دست راست وسر مصدوم و مجروح و بلافاصله به بیمارستان ساسان منتقل شدم و گواهی پزشک معالج مبنی بر میزان صدمات وارده به پیوست این شکایت تقدیم می شود. استدعا دارد دستور فرمایید تا اینجانب جهت تعیین و تشخیص دقیق صدمات وارده ومیزان آنها به پزشکی قانونی معرفی گردم.

در ضمن آقایان دـ هـ به نشانی … نیز شاهد حمله و ایراد صدمه به اینجانب بوده اند که تقاضا دارد عنداللزوم و با صلاحدید آن مقام جهت ادای شهادت احضار گردند.

با عنایت به مراتب فوق از نامبردگان شکایت داشته و تقاضا دارد که مورد تعقیب و مجازات قرار گیرند.

شاکی:

الف به نشانی…

مشتکی عنهم:

ب: به نشانی ….

ج : به نشانی …

با تشکر

الف 

امضاء 

نمونه اول

جناب آقای ….

رییس محترم شرکت ….

موضوع : درخواست پرداخت بدهی

با سلام و احترام

بدینوسیله به استحضار می رساند بدهی آن شرکت از تاریخ …… لغایت …… بابت خرید کالا و ارایه خدمات بالغ بر …… ریال  گردیده است لذا از حضرتعالی تقاضا دارم دستور لازم جهت پرداخت مبلغ مذکور را صادر فرمایید.

بدیهی است با عنایت به تعهدات این شرکت و لزوم تسویه حساب و پرداخت بدهی دیگر شرکتها ، دستور تسریع در پرداخت موجب کمال امتنان خواهد بود.

درصورت نیاز ریز هزینه ها بحضور ارسال خواهد گردید.

باتشکر

تاریخ……

…..

نمونه دوم

بسمه تعالی

ریاست محترم دادگستری شهرستان…

با کمال احترام به استحضار می رساند که اینجانب ….. در تاریخ … توسط آقایان ….. و….. در محل ….. این شهرستان مورد حمله و هجوم قرار گرفته و ازناحیه دست راست وسر مصدوم و مجروح و بلافاصله به بیمارستان ….. منتقل شدم و گواهی پزشک معالج مبنی بر میزان صدمات وارده به پیوست این شکایت تقدیم می شود. استدعا دارد دستور فرمایید تا اینجانب جهت تعیین و تشخیص دقیق صدمات وارده ومیزان آنها به پزشکی قانونی معرفی گردم.

در ضمن آقایان ….. ، ….. به نشانی … نیز شاهد حمله و ایراد صدمه به اینجانب بوده اند که تقاضا دارد عنداللزوم و با صلاحدید آن مقام جهت ادای شهادت احضار گردند.

با عنایت به مراتب فوق از نامبردگان شکایت داشته و تقاضا دارد که مورد تعقیب و مجازات قرار گیرند.

شاکی: …..

به نشانی…

مشتکی عنهم :

….. : به نشانی ….

….. : به نشانی …

با تشکر ـ …..

امضاء

۲۵ بهمن ۹۷ ، ۲۰:۵۵ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر