پس از بیان تعریف حقوق و تقسیم بندی های کلی، به اقسام حق خواهیم پرداخت، حق به اعتبار متعلق خود دارای اقسام گوناگونی است که در ذیل به موارد مهم آن اشاره می کنیم.

  • حق مالی و غیرمالی: تقسیم حق به مالی و غیر مالی مهم ترین تقسیم در این باره است، حق مالی آن است که اجزای آن مستقیما برای دارنده، ایجاد منفعتی نماید که قابل تقویم به پول باشد؛ مثلا فردی بر روی زمین، حقی دارد؛ وی هر وقت بخواهد می تواند آن را بفروشد و از این فروش یک مال به اموال وی اضافه می شود که حق استفاده از آن زمین را از خودش در ازای آن مال سلب کرده است.

در برابر آن حق غیر مالی را آورده اند که تعریف این نوع حق این است که فرد، حقوقی دارد که آن حقوق، مابه ازای مالی ندارد مثل حق بنوت یا حق ابوت مثلا حقی که پدر و مادر بر روی فرزند دارند، نمی توانند آن را بفروشند چون غیرمالی است.

  • حق مالی به دو نوع حق عینی و دینی تقسیم می شود که حق عینی همان است که فرد، حقش نسبت به عین خارجی تعلق گرفته است که کامل ترین این نوع حق، حق مالکیت است و در برابر آن حق دینی قرار دارد که حقی است مالی که شخص، نسبت به دیگری دارد و می تواند ایفای دین را از او بخواهد و مدیون هم در برابر او موظف است که دین را پرداخت کند.

با توجه به این مقدمه ای که بیان شد می توان سه نوع حق را در نظر گرفت:

قدرت شخص بر شخص دیگر: مانند حق قصاص (مثلا اگر در ایران کسی، دیگری را بکشد، پدر و مادر فردی که به قتل رسیده یا کسی دیگر بر طبق قانون حق دارد فردی را که قتل انجام داده را در برابر مقتول بکشد که مجری انجام این قتل خود قانون است که تعیین می کند که چطور به قتل برسد)

حق حضانت و …این قدرت یک قدرت معنوی است

قدرت شخص مالک بر مال: این حق از نوع قدرت مادی است که دو صورت دارد قدرت مالک بر روی مال منقول مثل کتاب و قدرت مالک بر روی مال غیر منقول مثل خانه و زمین و قسم آخر قدرت شخص بر مال و شخص دیگر با هم مثل اجاره که مستاجر هم بر روی منافع حق دارد و هم بر روی موجر که هرگاه خانه مشکلی پیدا کند (تعمیرات عمده ای بخواهد) می تواند او را به دادگاه بکشاند و وی را به تعمیر خانه ملزم کند.