⚖به روز بودن دانشجویان حقوق و پاسخگویی به سوالات هموطنانم.⚖

سوال مردمی تولد در زمان زوجیت، دعوای نفی ولد

 آیا در مورد طفل متولد در زمان زوجیت، دعوای نفی ولد قابلیت استماع دارد یا خیر و نحوه رسیدگی به آن چگونه است؟؟


سلام. اگرچه دعوی نفی_ولد، مانند سایر دعاوی باید مورد رسیدگی قرار گیرد و بر اساس ادله ابزاری و اسناد و مدارک موجود دادگاه در مورد آن اتخاذ تصمیم نماید، اما طبق ماده ۱۱۵۸ قانون مدنی طفل متولد در زمان زوجیت ملحق به شوهر است، مشروط بر اینکه از تاریخ نزدیکی تا تولد طفل کمتر از ۶ ماه و بیشتر از ده ماه نگذشته باشد. همچنین طبق ماده ۱۱۵۹ همان قانون، طفلی هم که پس از انحلال نکاح متولد شود، ملحق به شوهر است. مشروط بر اینکه از تاریخ انحلال نکاح تا روز ولادت طفل بیش از ده ماه نگذشته باشد و مادر هنوز شوهر نکرده باشد و در این مورد دعوی نفی ولد جز با لعان طبق ماده ۸۸۲ همان قانون پذیرفته نمی‌شود.موفق وموید

۰۴ شهریور ۹۷ ، ۲۲:۱۲ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

+شیوه صحیح بادقت قانون خوانی+

حرف اضافه 《که》در خواندن قانون اهمیت دارد و هر چه بعد از این حرف اضافه بیاید قیدی را به جمله میزند یعنی جمله را مقید میکند

+ ماده ۳۹ قانون آدم :
*وکیلی 《که》 دادخواست تقدیم کرده درصورت استعفاء، مکلف است آنرا به اطلاع موکل خود برساند .

*منظور از وکیلی که دادخواست تقدیم کرده کیست؟منظور وکیل خواهان است . از چه زمانی؟
از ابتدای طرح دعوا ،زیرا ماده میگوید وکیلی که 《دادخواست 》تقدیم کرده
پس منظور وکیل خواهان از ابتدای طرح دعواست

* پس وکیلی《 که》 دادخواست تقدیم نکرده  یا وکیلی 《که 》در جریان دادرسی به این دعوا اضافه شده یعنی وکیل خواهان است اما از زمانی که دادرسی  در جریان بوده، آمده یا  وکیل خوانده [زیرا وکیلی که دادخواست را ابتدای طرح دعوا میدهد الزاما وکیل خواهان بوده] ، باید استعفا را به 《دادگاه》 اعلام کنند و نه موکل.  چه اینکه ماده بیان نموده 《...به اطلاع موکل خود برساند》
* از لحاظ اصولی حرف اضافه که را علامت قید یا وصفی  بر جمله می دادند در  ماده ۳۹  وکیلی 《که》 دادخواست تقدیم کرده  ، مفهوم وصف  است 

۰۴ شهریور ۹۷ ، ۲۲:۰۲ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

نکته های خاص حقوقی.

ماده ۳۵ قانون آیین دادرسی مدنی مواردی را که باید در وکالتنامه تصریح شوند را بیان نموده که به بندهای ۱۴ گانه ماده ۳۵ معروف هستند

* حال ؛ وکالت در جرح گواه
*وکالت در دعوای اضافی
*وکالت در انصراف کلی از دعوا
*وکالت در ارجاع امر به کارشناس
*  وکالت در《 تقاضای》 سوگند
وکالت در سوگند ممکن نیست چون قائم به شخص است
*وکالت در دستورموقت .افزایش وکاهش خواسته .وکالت در تغییر نحوه دعوا .وکالت در تامین خواسته وکالت در اعتراض به بهای خواسته

-نیاز به تصریح در وکالتنامه ندارند
-نکات فوق را در محشای خود در ماده ۳۵ وارد نمایید

۰۴ شهریور ۹۷ ، ۲۲:۰۱ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

ساختار دادگاه‌های کیفری در قانون جدید.

به موجب ماده 294 قانون آیین دادرسی کیفری، دادگاه‌های کیفری به دادگاه کیفری یک، دادگاه کیفری دو، دادگاه انقلاب، دادگاه اطفال و نوجوانان و دادگاه‌های نظامی تقسیم می‌شود که به ترتیب درباره هر یک از نهادهای حقوقی فوق توضیح می‌دهیم.
بخش نخست: دادگاه کیفری یک
مطابق ماده 302 قانون آیین دادرسی کیفری صلاحیت دادگاه کیفری یک به ترتیب عبارتند از: الف- جرایم موجب مجازات سلب حیات ب- جرایم موحب حبس ابد پ -جرایم موجب مجازات قطع عضو یا جنایات عمدی علیه تمامیت جسمانی با میزان نصف دیه کامل یا بیش از آن ت- جرایم موجب مجازات تعزیری درجه سه و بالاتر ث- جرایم ی و مطبوعاتی. براساس ماده 296 قانون آیین‌دادرسی کیفری به جرایم موضوع ماده 302 با حضور یک رئیس و دو مستشار رسیدگی می‌شود که البته با حضور دو عضو نیز می‌توان رسیدگی کرد.
طبق تبصره 1 ماده 296 قانون آیین‌دادرسی کیفری دادگاه کیفری یک در مرکز استان و به تشخیص رئیس قوه قضائیه در حوزه قضایی شهرستان‌ها تشکیل می‌شود. در حوزه‌هایی که این دادگاه تشکیل نشده است به جرایم موضوع صلاحیت آن در نزدیک‌ترین دادگاه کیفری یک در حوزه قضایی آن استان رسیدگی می‌شود. براساس ماده 395 قانون آیین‌دادرسی کیفری، در دادگاه کیفری یک و نیز در تمام مواردی که رسیدگی مرجع قضایی با قضات متعدد پیش‌بینی شده باشد رأی اکثریت تمام اعضا ملاک است و نظر اقلیت باید به طور مستدل در پرونده درج شود.
مطابق ماده 400 قانون آیین‌دادرسی کیفری محاکمات دادگاه کیفری یک، ضبط صوتی و در صورت تشخیص دادگاه، ضبط تصویری نیز می‌شود و انتشار آنها ممنوع و استفاده از آنها نیز منوط به اجازه دادگاه است. شیوه انشای رأی طبق ماده 404 قانون آیین‌دادرسی کیفری بدین شکل است که اعضای دادگاه پس از اعلام ختم رسیدگی با استعانت از خداوند متعال، تکیه بر شرف و وجدان و با توجه به محتویات پرونده، مشاوره می‌کنند و در همان جلسه و در صورت نبود امکان، در نخستین فرصت و حداکثر ظرف یک هفته مبادرت به صدور رأی می‌کنند. در صورتی که بین اعضای دادگاه اتفاق نظر حاصل نشود رأی

علنی بودن محاکمات مطابق ماده 352 قانون جدید آیین دادرسی کیفری پذیرفته شده و در این خصوص تصریح شده که محاکمات دادگاه علنی است. مگر در جرایم قابل گذشت که طرفین یا شاکی، غیرعلنی بودن محاکم را درخواست کنند

اکثریت معتبر است. انشای رأی به عهده رئیس دادگاه است مگر آنکه وی جزو اکثریت نباشد که در این صورت عضوی که جزو اکثریت است و سابقه قضایی بیشتر دارد رأی را انشا می‌کند. در صورت صدور رأی در همان جلسه بلافاصله جلسه علنی دادگاه با حضور متهم یا وکیل او و دادستان یا نماینده او و شاکی تشکیل و رأی توسط منشی دادگاه با صدای رسا قرائت و مفاد آن توسط رئیس دادگاه به متهم تعمیم می‌شود. هر گاه رأی به برائت یا تعلیق اجرای مجازات باشد متهم به دستور دادگاه فوری آزاد می‌شود. حسب ماده 428 قانون آیین دادرسی کیفری آرای صادره درباره جرایم دادگاه کیفری یک قابل فرجام‌خواهی در دیوانعالی کشور است.
بخش دوم: دادگاه کیفری دو
براساس ماده 301 قانون آیین‌دادرسی کیفری دادگاه کیفری دو صلاحیت رسیدگی به تمام جرایم را دارد مگر آنچه به موجب قانون در صلاحیت مرجع دیگری باشد. یعنی اگر جرایم در صلاحیت دادگاه کیفری یک، دادگاه انقلاب، دادگاه اطفال و نوجوانان و دادگاه‌های نظامی را از بقیه جرایم جدا کنیم صلاحیت دادگاه کیفری دو مشخص می‌شود.
به موجب ماده 295، دادگاه کیفری دو با حضور رئیس یا دادرس علی‌البدل در حوزه قضایی هر شهرستان تشکیل می‌شود. برابر ماده 335 دادگاه‌های کیفری در موارد کیفرخواست دادستان، قرار جلب به دادرسی توسط دادگاه و ادعای شفاهی دادستان در دادگاه شروع به رسیدگی می‌کنند و مطابق ماده 340 همان قانون جرایم تعزیری درجه هفت و هشت به طور مستقیم در دادگاه مطرح می‌شود. شیوه رسیدگی مطابق ماده 342، به این شکل است که دادگاه با تعیین وقت رسیدگی و ابلاغ آن به شاکی یا مدعی مخصوص، متهم، وکیل یا وکلای آنان، دادستان و سایر اشخاصی که باید در دادگاه حاضر شوند آنان را برای شرکت در جلسه رسیدگی احضار می‌کند و تصویر کیفرخواست برای متهم فرستاده می‌شود و همچنین تبصره ماده 346، مقرر داشته هر یک از طرفین می‌توانند حداکثر دو وکیل به دادگاه معرفی کنند.
علنی بودن محاکمات مطابق ماده 352 قانون جدید آیین دادرسی کیفری پذیرفته شده و در این خصوص تصریح شده که محاکمات دادگاه علنی است. مگر در جرایم قابل گذشت که طرفین یا شاکی، غیرعلنی بودن محاکم را درخواست کنند یا دادگاه پس از اظهار عقیده دادستان، قرار غیر علنی بودن محاکم را در موارد زیر صادر کند: الف-امور خانوادگی و جرایمی که منافی عفت یا خلاف اخلاق حسنه است. ب-علنی بودن محاکم، مخل امنیت عمومی یا احساسات مذهبی یا قومی باشد. در نهایت دادگاه پس از سیر مراحل قانونی حسب ماده 374 با اعلام ختم دادرسی در همان جلسه و در صورت نبود امکان در نخستین فرصت و حداکثر طی یک هفته به انشای رأی مبادرت می‌کند.
بخش سوم: دادگاه انقلاب
برابر ماده 303 به جرایم زیر در دادگاه انقلاب رسیدگی می‌شود. الف-جرایم علیه امنیت داخلی و خارجی، محاربه، افساد فی‌الارض، بغی، تبانی و اجتماع علیه جمهوری اسلامی ایران یا اقدام مسلحانه یا احراق، تخریب و اتلاف اموال به منظور مقابله با نظام ب- توهین به مقام بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران و مقام رهبری پ- تمام جرایم مربوط به موادمخدر، روانگردان و پیش‌سازهای آن و قاچاق اسلحه، مهمات و اقلام و مواد تحت کنترل ت- سایر مواردی که به موجب قوانین خاص در صلاحیت این دادگاه است.
حسب ماده 297 دادگاه انقلاب برای رسیدگی به جرایم موجب مجازات مندرج در بندهای (الف)، (ب)، (پ) و (ت) ماده 302 قانون آیین‌دادرسی کیفری با حضور رئیس و دو مستشار تشکیل می‌شود و دادگاه برای رسیدگی به سایر موضوعات با حضور رئیس یا دادرس علی‌البدل یا توسط یک مستشار تشکیل می‌شود.
بخش چهارم: دادگاه اطفال و نوجوانان
طبق ماده 304 به تمامی جرایم اطفال و افراد کمتر از هجده سال تمام شمسی در دادگاه اطفال و نوجوانان رسیدگی می‌شود.
در تبصره همین ماده، طفل کسی دانسته شده، که به حد بلوغ‌ شرعی نرسیده است. نکته قابل تأمل اینکه هر گاه هنگام رسیدگی سن متهم از هجده سال تمام تجاوز کند، رسیدگی به اتهام وی مطابق قانون جدید آیین دادرسی در امور کیفری در دادگاه اطفال و نوجوانان ادامه می‌یابد. در صورتی که اطفال و نوجوانان مرتکب یکی از جرایم مشمول صلاحیت دادگاه کیفری یک یا انقلاب شوند براساس ماده 315 به جرایم آنان در دادگاه کیفری یک ویژه رسیدگی به جرایم اطفال و نوجوانان رسیدگی می‌شود متهم نیز از تمامی امتیازاتی که در دادگاه اطفال و نوجوانان اعمال می‌شود، بهره‌مند می‌شود.
ترتیب رسیدگی به جرایم اطفال مطابق ماده 412 به این شیوه استوار است که دادگاه اطفال و نوجوانان وقت جلسه رسیدگی را تعیین و به والدین، اولیا یا سرپرست قانونی طفل یا نوجوانان، وکیل وی و دادستان و شاکی ابلاغ می‌کند.
در مرحله تحقیقات مقدماتی جرایم اطفال و نوجوانان هم به موجب ماده 285 مقرر شده در کنار دادگاه اطفال و نوجوانان و در محل آن، شعبه‌ای از دادسرای عمومی و انقلاب با عنوان دادسرای ویژه نوجوانان به سرپرستی یکی از معاونان دادستان و با حضور یک یا چند بازپرس تشکیل می‌شود و تحقیقات مقدماتی جرایم افراد پانزده تا هجده سال به جز جرایم موضوع مواد (306 و 340) قانون آیین‌دادرسی کیفری که به طور مستقیم از سوی دادگاه صورت می‌گیرد، در این دادسرا به عمل می‌آید. تبصره همین ماده هم اضافه کرده تحقیقات مقدماتی تمامی جرایم افراد زیر 15 سال به طور مستقیم در دادگاه اطفال و نوجوانان به عمل می‌آید. دادگاه مذکور نیز تمامی وظایفی که طبق قانون برعهده ضابطان دادگستری و دادسرا است را انجام می‌دهد. ماده 32 در حمایت از اطفال در مرحله تحقیقات مقدماتی نیز پلیس ویژه اطفال و نوجوانان را پیش‌بینی کرده است.
ماده 417 در نهایت در دفاع از حقوق اطفال تصریح داشته آرا و تصمیمات دادگاه اطفال و نوجوانان علاوه بر شاکی، متهم و محکوم علیه، به ولی یا سرپرست قانونی متهم و محکوم علیه و در صورت داشتن وکیل به وکیل ایشان نیز ابلاغ می‌شود.
دادگاه‌های نظامی
براساس تبصره 2 ماده 307 رسیدگی به اتهامات افسران نظامی و انتظامی موضوع ماده 307 که در صلاحیت سازمان قضایی نیروهای مسلح است حسب مورد در صلاحیت دادگاه نظامی یک یا دو تهران است. لازم به توضیح است که جرایم عمومی افسران نظامی و انتظامی از درجه سرتیپ و بالاتر یا دارای درجه سرتیپ دومی شاغل در محل‌های سرلشکری یا فرماندهی تیپ مستقل در صلاحیت دادگاه‌های کیفری تهران است و رسیدگی به جرایم خارج از مقامات مندرج در ماده 307 و تبصره‌های آن در صلاحیت سازمان قضایی نیروهای مسلح است و در قانون جدید آیین دادرسی کیفری تأسیس نهاد حقوقی خاص در رسیدگی به جرایم نیروهای مسلح و نظامی پیش‌بینی نشده و به جرایم نیروهای مسلح و نظامی مطابق قوانین مربوطه رسیدگی می‌شود.
تبدیل دادگاه‌های کیفری استان به دادگاه کیفری یک
با تصویب قانون جدید آیین‌دادرسی کیفری دادگاه‌های کیفری استان از تشکیلات قضایی کشور حذف شده و به موجب تبصره 3 ماده 296 این دادگاه‌ها به دادگاه‌های کیفری یک تبدیل می‌شوند. دادگاه کیفری یک مستقر در مراکز استان‌ها علاوه بر رسیدگی به جرایم مندرج در ماده 302 مطابق ماده 305 به جرایم ی و مطبوعاتی و طبق ماده 308 همان قانون به اتهامات مشاوران وزیران، بالاترین مقام سازمان‌ها، شرکت‌ها و مؤسسه‌های دولتی و نهادها و مؤسسه‌های عمومی غیردولتی، مدیران کل، فرمانداران، مدیران مؤسسه‌ها، ادارات دولتی و نهادها و مؤسسه‌های عمومی غیردولتی استان‌ها و شهرستان‌ها، رؤسای دانشگاه‌ها و مراکز آموزش عالی، شهرداران مراکز شهرستان‌ها و بخشداران رسیدگی می‌کنند. شایان ذکر است چنانچه هر یک از جرایم در هر یک از استان‌ها به وقوع بپیوندد استان مربوطه به اتهام انتسابی رسیدگی خواهد کرد و شرط دیگری در این خصوص مقرر شده و آن این است که رسیدگی به این اتهامات به موجب قوانین خاص در صلاحیت مراجع دیگری نباشد.
دادگاه‌های کیفری تهران
حسب ماده 307 رسیدگی به اتهامات رؤسای قوای سه‌گانه و معاونان و مشاوران آنان، رئیس و اعضای مجمع تشخیص مصلحت نظام، اعضای شورای نگهبان، نمایندگان مجلس شورای اسلامی و خبرگان رهبری، وزیران و معاونان وزیران، دارندگان پایه قضایی، رئیس و دادستان دیوان محاسبات، سفیران، استانداران، فرمانداران مراکز استان و جرایم عمومی افسران نظامی و انتظامی از درجه سرتیپ و بالاتر یا دارای درجه سرتیپ دومی شاغل در محل‌های سرلشکری یا فرماندهی تیپ مستقل و مدیران کل اطلاعات استان‌ها حسب مورد، در صلاحیت دادگاه‌های کیفری تهران است مگر آنکه رسیدگی به این جرایم به موجب قوانین خاص در صلاحیت مراجع دیگری باشد. مطابق ماده 316 نیز اتهامات اشخاص که در خارج از قلمرو حاکمیت جمهوری اسلامی ایران مرتکب جرم می‌شوند و مطابق قانون، دادگاه‌های ایران صلاحیت رسیدگی به آنها را دارند، چنانچه از اتباع بیگانه باشند در دادگاه تهران رسیدگی می‌شود.

۰۴ شهریور ۹۷ ، ۲۲:۰۰ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

نکته های که برای طلاق توافقی.

اول برو یه پزشک زن و از وضع بکارتت مطمئن شو 
ومراحل طلاق توافقی 
1-اول برگه دادخواست طلاق توافقی رو با هم تنظیم می کنید 
2-تشکیل پرونده 
3-به شعبه میرین و از اونجا شمارو به اتاق داوری می فرستند و براتون داور می گیرند و اونجا تمام توافقاتی رو که در مورد مهریه و هدایای نامزدی داشتید می نویسند و امضا می کنید 
و برگه عدم سازش صادر می کنن 
4-به شعبه مراجعه می کنید در آنجا قاضی از شما می پرسه باکره هستید یا نه 
اگر بگید بله شمارو به پزشکی قانونی می فرستن و بعد از آوردن جواب رای دادگاه صادر می شه اگر باکره باشید در رای می نویسند طلاق بائن غیر مدخوله 
و اگر باکره نباشید و بگید باکره نیستم باز شمارو به پزشکی قانونی می فرستند و از شما آزمایش خون می گیرند برای بارداری وبعد رای طلاق رو صادر می کنن .

۰۴ شهریور ۹۷ ، ۲۱:۵۶ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

بذل مدت در ازدواج موقت.

بذل مدت در ازدواج موقت

یکی ازموارد تاسیس احکام فقهی اسلام درباب ازدواج، ازدواج موقت است که تقریبا دربقیه ادیان آسمانی، سابقه ای ندارد. فلسفه ازدواج موقت، باازدواج دایم متفاوت است وهرکدام احکام وویژگیهای خاص خود رادارد. درازدواج موقت، هدف ی صحیح غریزه جنسی، برای کسانی است که امکان ازدواج دایم ندارند ویااینکه درهمسرشان، مشکلی وجود داردکه باعث کاهش لذت جنسی ازهمسر می شود. شاید به همین دلیل است که از ازدواج موقت به عنوان متعه، نام برده شده وازمصدراستمتاع، به معنی لذت بردن، مشتق شده است. لذا فلسفه ازدواج موقت، تشکیل خانواده وتولید مثل، نیست. بعضی ازخلفای بعد ازپیامبر گرامی اسلام، ازدواج موقت راممنوع اعلام نمودند که بنابرروایت معتبری ازامام محمدباقر(ع) موجب گسترش فساد و درجامعه گردید. احکام وشرایط ازدواج موقت، دربسیاری ازکتب حقوقی وفقهی آمده است که جهت جلوگیری ازتکرار، فقط مباحث کاربردی ازدواج موقت، برای شما عزیزان، تشریح می شود.

سوالات معمول درباره ازدواج موقت

آیاازدواج موقت بازن شوهر داریازنی که درعده طلاق رجعی قراردارد، جایز است؟ درصورت ازدواج موقت مردبازن دیگر، حق طلاق برای زن ایجاد می شود؟ آیا ثبت ازدواج موقت، الزامی است؟ درصورت عدم ثبت ازدواج موقت، چه مجازاتی درانتظار زوجین است؟ ازدواج موقت، چه تکالیف وحقوقی برای زوجین درپی دارد؟ انحلال وفسخ ازدواج موقت به چه صورت است؟ جهت پایان یافتن رابطه زوجیت درازدواج موقت، چه کاری باید انجام داد؟ بذل مدت چیست ودرازدواج موقت، چه کاربردی دارد؟ آیابابذل مدت درازدواج موقت، بازهم مهریه پرداخت می شود؟

ازدواج موقت

همانطور که ام این نوع ازدواج مشخص می شود، ازدواجی که برای مدت مشخصی باشد ووقت وزمان تعیین شده برای آن، مورد توافق طرفین قرارگیرد، ازدواج موقت، صیغه یامتعه، نامیده می شود. ازدواج موقت دربرابر ازدواج دایم، به کارمی رود وجنبه منقطع وکوتاه مدت وتعیین مدت درآن، برتری ورجحان دارد.

شرایط ازدواج موقت

  • تعیین مدت درازدواج موقت

  • تعیین مهریه درازدواج موقت

درشرط اساسی ذکرشده دربالا، از شروطی هستند که عدم رعایت آنها، عقدازدواج موقت راباطل می کند. زمان شروع وخاتمه ازدواج موقت باید کاملا به نحوی که رفع جهل نماید، بین طرفین مشخص باشد. ازدواج موقت، حتی برای یکساعت هم مجازاست. باتوجه به اینکه عقد ازدواج موقت، اصولا برای لذت جنسی، وضع شده است وقصد بانوان ازتن دادن به این عقد، معمولا هدف مادی می باشد، تعیین وتوافق برمهریه، ازاصول اساسی به شمار میرود وبدون تعیین مهریه نیز عقد باطل است. اگر زن درنکاح موقت، فوت نماید، مهریه ساقط نمی ششود وورثه وی می توانند مهریه راازمرد مطالبه نمایند حتی ا گر یکبار نزدیکی هم واقع نشده باشد. هرگاه شوهر درازدواج موقت، قبل ازنزدیکی بازن، تمام مدت رابه زوجه بدل نماید، مکلف به پرداخت نصف مهریه تعیین شده می باشد. اما اگر عقد ازدواج چه دایم وچه موقت، باطل باشد، مهریه ای به زن تعلق نمی گیرد وردصورت پرداخت مهریه احیه مرد، می تواند مهریه رامسترد نماید.

نفقه در ازدواج موقت ، پرداخت نمی شود

زن درازدواج موقت، حق دریافت نفقه ندارد. مگر اینکه بین طرفین شرط شده باشد که مرد مکلف به پرداخت نفقه باشد. دراین صورت، مرد باید نفقه معمول زن راپرداخت نماید ودرصورت استنکاف ازپرداخت نفقه، امکان طرح دعوی علیه وی وجود دارد.

در ازدواج موقت، طرفین ازیکدیگر ارث نمی برند

باتوجه به اینکه قانون مدنی وفقه شیعه مقررنموده است که زوجین درعقد موقت ازیکدیگر ارث نمی برند، امکان شرط ارث بردن نیز باطل است. اما اگر درازدواج موقت، فرزندی متولد شود، فرزند ازپدرومادر ارث می برد.

ازدواج موقت با زن شوهردار

دربخش ازدواج دایم به عرض شما عزیزان رسید که نکاح با زن شوهر دار حرام است وموجب حرمت ابدی بازن، درصورت انجام عمل شویی خواهد شد، درازدواج موقت هم وضع به همین منوال است. چند همسری درحقوق خانواده دراسلام، پذیرفته نشده وزن شوهر دار، درصورت ارتکاب این عمل وایجادرابطه جنسی، باداشتن سایر شرایط، به سنگسارمحکوم خواهد شد. ازدواج موقت دخترباکره نیز بدون اذن پدر، درصورت علم به حرام بودن این نوع ازدواج، ی غیرمحسنه محسوب می شود. البته شرط محکومیت به حد، ایجاد رابطه جنسی می باشد.

آیا ثبت ازدواج موقت اجباری است؟

ثبت ازدواج موقت در دفتر اسناد رسمی ازدواج، ضرورتی ندارد. اما درقانون حمایت خانواده مصوب سال 1391، درسه حالت ثبت ازدواج موقت اجباری شده ودرصورت عدم ثبت ازدواج موقت، ضمانت اجرای کیفری ومحکومیت به زندان وجزای نقدی برای مرد پیش بینی شده است

موارد اجباری بودن ثبت ازدواج موقت

  • درصورت بارداری زوجه درازدواج موقت، ثبت ازدواج موقت، الزامی است.
  • درصورت توافق طرفین مبنی برثبت ازدواج موقت.
  • درصورتی که ضمن عقد ازدواج موقت شرط شود.

همانطور که عرض شد درصورتی که ثبت ازدواج موقت طبق موارد مذکور اجباری بوده ومرد اقدام به ثبت ازدواج موقت ننماید علاوه براجبار والزام وی به ثبت ازدواج موقت، به مجازات مقرردرقانون نیز محکوم می شود.

تعریف بذل

بذل در لغت به معنی بخشیدن و گذشت کردن از حقی آمده است و در اصطلاح بذل در ازدواج موقت، منظور بخشیدن بقیه مدت تعیین شده در نکاح بودن زن است که توسط مرد صورت می پذیرد.

بذل مدت

باتوجه به اینکه طلاق در ازدواج موقت، وضع نشده و موضوعیت ندارد، لذا راههای انحلال عقد موقت، انفساخ و یا فسخ ازدواج موقت، در موارد مقرر در قانون می باشد و اگر هم عقد باطل بوده باشد شرایط و احکام آن ذکر شد. اما مرد می تواند، بقیه مدت ازدواج موقت را به زن ببخشد و یا به اصطلاح حقوقی، بذل نماید. بذل مدت در ازدواج موقت، مانع وصول مهریه از ناحیه زوج نیست، مگر اینکه توافق بین زوجین بر این باشد که در قبال بذل مهریه، بذل مدت ازسوی مرد انجام پذیرد.

۰۴ شهریور ۹۷ ، ۲۱:۵۳ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

قانون جدید مجازات های تعزیری را به هشت درجه تقسیم کرده است.

درجه بندی در مجازات های تعزیری

 قانون جدید مجازات اسلامی برخلاف قانون سابق مجازات های تعزیری را درجه بندی کرده است. به طوری که مثلا مجازات حبس بیش از 35 سال مجازات تعزیری درجه یک است سبک ترین مجازات تعزیری نیز مجازات تعزیری درجه هشت است که عبارت است از تا سه، ماه زندان و جزای نقدی تا ده میلیون ریال. در کنار تعیین درجه های هشت گانه مجازات، یکسری احکام نیز در نظر گرفته شده است، مثل این که اگر نوع مجازات خاصی داخل در این نوع مجازات های هشت گانه پیش بینی نشده باشد. جزو مجازات تعزیری درجه هفت است.


جرم

ماده 19 قانون مجازات اسلامی به بحث درجات مختلف مجازات پرداخته است همه مجازات های تعزیری به هشت درجه مختلف تقسیم شده اند. مجازات های درجه یک حاوی سنگین ترین و مجازات درجه هشت حاوی سبک ترین میزان کیفر هستند. بنابراین هر چه از درجه مجازات کاسته شود مجازات شدیدتر خواهد بود صدور حکم به مجازات درجه یک بدترین خبری خواهد بود که برای یک مجرم تعزیری صادر خواهد شد.

طبقه بندی جریمه و حبس

برای ایجاد یک ترتیب منطقی میزان مجازات حبس و جزای نقدی از یک سو با دیگر مجازات های کیفری از سوی دیگر تفکیک قابل شده ایم. مجازات زندانی و جریمه نقدی یک جرم زمانی درجه یک به حساب می آید که میزان زندان آن بیش از تا 25 سال و میزان جزای نقدی جرم مذکور بیش از یک میلیارد ریال باشد. در صورتی که مجازات حبس قانونی جرم کمتر از 25 سال باشد، به شرط این که بیش از 15 سال باشد. حبس درجه دو محسوب می شود. از لحاظ جزای نقدی نیز جریمه قانونی بیش از پانصد و پنجاه میلیون ریال تا یک میلیارد ریال جزو درجه دو از مجازات های تعزیری تلقی می شود. در قانون مقرر شده است که مجازات زندان بیش از 10 تا 15 سال و جزای نقدی بیش از سیصد و شصت میلیون ریال تا پانصد و پنجاه میلیون ریال، مجازات تعزیری درجه سه به شمار آید. آخرین مجازات به نظر سنگین مجازات حبس بیش از 5 تا 10 سال و جزای نقدی بیش از یکصد و هشتاد میلیون ریال تا سیصد و شصت میلیون ریال است که به عنوان مجازات های درجه چهار تدوین شده اند.

اما مجازات های تعزیری درجه متوسط، مجازات های درجه پنج و شش هستند که به ترتیب شامل حبس بیش از دو تا پنج سال و حبس بیش از شش ماه تا دو سال هستند مجازات مالی این دو درجه نیز به ترتیب عبارتند از جریمه نقدی بیش از هشتاد میلیون ریال تا یکصد و هشتاد میلیون ریال تا هشتاد میلیون ریال.

در نهایت دو نوع مجازات تعزیری سبک در قانون ما پیش بینی شده است که اکثر جرایم قانونی خفیف مشمول چنین مجازات هایی هستند این دو نوع مجازات عبارتند از مجازات های تعزیری درجه هفت و هشت قانون گذار برای مجازات تعزیری درجه هفت، حبس از نود و یک روز تا شش ماه و جزای نقدی بیش از ده میلیون ریال تا بیست میلیون ریال را مناسب دیده است در ضمن مجازات های سبک حبس تا سه ماه و جزای نقدی تا ده میلیون ریال مشمول مجازات تعزیری درجه هشت شده اند.

درجه دو محسوب می شود. از لحاظ جزای نقدی نیز جریمه قانونی بیش از پانصد و پنجاه میلیون ریال تا یک میلیارد ریال جزو درجه دو از مجازات های تعزیری تلقی می شود. در قانون مقرر شده است که مجازات زندان بیش از 10 تا 15 سال و جزای نقدی بیش از سیصد و شصت میلیون ریال تا پانصد و پنجاه میلیون ریال، مجازات تعزیری درجه سه به شمار آید. آخرین مجازات به نظر سنگین مجازات حبس بیش از 5 تا 10 سال و جزای نقدی بیش از یکصد و هشتاد میلیون ریال تا سیصد و شصت میلیون ریال است که به عنوان مجازات های درجه چهار تدوین شده اند

جایگاه بنابر مجازات ها

انواع دیگری از مجازات ها غیر از حبس و جزای نقدی وجود دارند که در نظام نوین درجه بندی مجازات ها قرار می گیرند این کیفرها عبارتند از مصادره اموال، انحلال شخص حقوق، انفصال از خدمات دولتی، محرومیت از حقوق احتماعی، ممنوعیت از یک یا چند فعالیت، شغلی یا اجتماعی، ممنوعیت از دعوت عمومی برای افزایش سرمایه برای اشخاص حقوقی، شلاق و انتشار حکم در رسانه ها به عنوان سخت ترین مجازات تعزیری غیر از حبس و جزای نقدی. مجازات مصادره کل اموال و انحلال شخص حقوقی پیش بینی شده است. این دو مجازات تحت مجازات تعزیری درجه 1 مطرح هستند مجازات سنگین بعدی انقصال دایم از خدمات دولتی و عمومی است که مجازات درجه چهار به شمار می آید. برای کیفرهای درجه پنج نیز قانون گذار سه نوع مجازات را پیش بینی کرده است. این موارد عبارتند از مجرومیت از حقوق اجتماعی بیش از 5 تا 15 سال، ممنوعیت دایم از یک یا چند فعالیت شغلی یا اجتماعی برای اشخاص حقوقی و ممنوعیت دایم از دعوت عمومی برای افزایش سرمایه برای اشخاص حقوقی در ادامه مصداق های بی شماری از مجازات ها به عنوان کیفرهای درجه شش مطرح می شوند.

شلاق

شلاق از سی و یک تا هفتاد و چهار ضربه و تا نود و نه ضربه در جرایم منافی هفت، محرومیت از حقوق اجتماعی بیش از شش ماه تا پنج سال و انتشار حکم قطعی در رسانه ها از آن جمله اند از دیگر مجازات های درجه شش می توان به ممنوعیت از یک یا چند فعالیت شغلی یا اجتماعی برای اشخاص حقوقی حداکثر تا مدت پنج سال، ممنوعیت از دعوت عمومی برای افزایش سرمایه برای اشخاص حقوقی حداکثر تا مدت پنج سال و ممنوعیت از صادر کردن برخی از اسناد تجاری توسط اشخاص حقوقی حداکثر تا مدت پنج سال اشاره کرد در آخر هم دو نوع مجازات سبک شلاق از یازده تا سی ضربه  و محرومیت از حقوق اجتماعی تا شش ماه به عنوان مجازات های تعزیری درجه هفت و هشت در نظر گرفته شده اند.

احکام ناظر به درجات مجازات

یک سری قواعد ناظر بر درجه بندی مجازات های تعزیری نگارش شده است. مثلا در مواردی که حداقل مجازات جرمی منطبق بر یکی از درجات فوق و حداکثر مجازات آن جرم منطبق با درجه بالاتر باشد،از درجه بالاتر محسوب می شود یعنی اگر مجازات قانونی جرمی، بین 20 تا 30 سال حبس باشد از یک طرف 30 سال حبس مشمول مجازات درجه یک رو از طرف دیگر 20 سال حبس مشمول مجازات درجه دو است در این وضعیت مجازات فعلی با حکم قانون گذار مجازات تعزیری درجه یک تلقی می شود. در ضمن اگر مجازات های قانونی یک جرم از انواع مختلفی باشند، مجازات شدیدتر ملاک درجه بندی است. در صورتی که امکان تشخیص مجازات شدیدتر وجود نداشته باشد، قانونا مجازات حبس ملاک است. همچنین ممکن است یک نوع مجازات در قوانین قدیمی با آتی پیش بینی شده باشد که با هیچ یک از بندهای هشت گانه این ماده مطابقت نداشته باشد. در این صورت این مجازات جزو مجازات درجه هفت محسوب می شود. گذشتی است این مقررات تنها جهت تعیین درجه مجازات است و تأثیری در میزان حداقل و حداکثر مجازات های مقرر در قوانین جاری ندارد.

در خصوص اشخاص حقوقی نیز میزان جزای نقدی قابل اجرا حداقل دو برابر و حداکثر چهار برابر مبلغی است که در قانون برای ارتکاب آن به وسیله اشخاص حقیقی تعیین شده است.

در نهایت باید ادعان داشت که انحلال شخص حقوقی و مصادره اموال آن زمانی اجرا می شود که برای ارتکاب جرم به وجود آمده یا در جهت ارتکاب جرم با انحراف از هدف مشروع نخستین، فعالیت خود را منحصراً در جهت ارتکاب جرم تغییر داده باشد.

بخش حقوق تبیان

۰۴ شهریور ۹۷ ، ۲۱:۴۹ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

آشنایى با برخى از نظریات جرم شناسى.

مکتب کلاسیک
این مکتب به انسان‌ها به مثابه موجوداتی با اراده آزاد و عقلانی می‌نگرد. از این رو طبق این مکتب هر انسانی می‌بایست نسبت به رفتارهای خود مسئول و پاسخگو باشد. «سزار بکاریا» و «جرمی بنتام» از پرآوازه ترین اندیشمندان مکتب کلاسیک به شمار می‌آیند. این اندیشمندان در آثار خود به عدالت مستبد کیفری زمان خویش تاخته و پیشنهاد نمودند که سازمان قضائی می‌بایست بر شالوده عقلانیت و حقوق بشر ابتنا و استوار گردد.

مکتب اثباتی یا تحصلی
مکتب اثباتی یا تحققی برخلاف مکتب کلاسیک بر جبر روانی و اجتماعی انسان معتقد بود. طبق رهیافت این مکتب انسان تحت تاثیر عوامل زیستی، روانی و اجتماعی به بزهکاری روی می‌آورد، لذا به دلیل چنین جبر اجتماعی، انسان از نظر اخلاقی غیر مسئول محسوب می‌گردد، اما از نظر اجتماعی دارای مسئولیت می‌باشد.

مکتب شیکاگو
دانشگاه شیکاگو در سال 1892 نخستین دپارتمان جامعه شناسی را تاسیس نموده و در دو حوزه جامعه شناسی و جرم شناسی به آغاز فعالیت خود پرداخت. طبق یافته‌های این مکتب جرم تحت تاثیر عوامل ساختاری و جغرافیایی است. مکتب شیکاگو معتقد است که بزهکاری در شهر بیشتر از روستا است و در مراکز صنعتی و فقیرنشین نرخ بزهکاری و رفتارهای ناهنجار رشد می‌یابد.

نظریه معاشرت ترجیحی
«ساترلند» این نظریه را در دو مرحله ابراز نمود که مرحله نخست در سال 1939 و مرحله بعدی در سال 1947 در اثر معروف خود موسوم به «جرم شناسی» انعکاس یافت. وی بر این باور بود که بزه یک رفتار اکتسابی و فراگرفتنی از محیط می‌باشد. از منظر وی رفتار مجرمانه در اثر تعامل با دیگر افراد از طریق ارتباط و معاشرت آموخته می‌شود. نسبت تعداد معاشرت‌های ترجیحی و طول مدت این معاشرت‌ها برای فرایند یادگیری بزه تاثیرگذار می‌باشد.

نظریه‌های رفتاری
این نظریه‌ها مبتنی بر یادگیری و روانشناسی رفتاری است. نظریه‌های رفتاری با اندیشمندانی چون «ری و جفری» و نیز «رونالد اکرز» شناخته می‌شوند. این نظریه‌ها در سال 1960 به اوج شهرت خود نایل گشت. اکرز معتقد بود که روان شناسی قادر است به گونه‌ای موثر در جرم شناسی مورد استفاده قرار گیرد. طبق این نظریه‌ها رفتار انسان در پی‌لذت جویی و منفعت‌طلبی شکل می‌گیرد. از این رو رفتارهای مجرمانه توسط تقویت‌های مادی و اجتماعی آموخته می‌شود. این نظریه عامل موثر در رفتار یک فرد بر روی محیط و به دنبال آن پیامدهای موثر بر روی فرد را بررسی و تبیین می‌نماید.

۰۲ شهریور ۹۷ ، ۱۱:۰۷ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

نظریه برچسب زنى یا labeling.

این نظریه در دهه 1960 مطرح و دیدگاهی جدید در مورد بزه را ارائه نمود. نظریه برچسب زنی معتقد بود که جرم شناسان بیش از اندازه بر عمل انحراف تاکید کرده اند. بسیاری از جرم شناسان برای تفهیم این نظریه به کتاب جرم و اجتماع اثر «فرانک تاننبوم» مراجعه می‌کردند. تاننبوم بیان می‌دارد که نشان کردن بدی نمایانگر رفتار بزهکارانه‌ای است که آنقدرها هم به علت کمبود تطابق فرد بزهکار با جامعه نیست، بلکه محصول منازعه میان یک گروه با اجتماع بزرگتر است.

 از منظر این رویکرد بزهکاری محصول نگرش افراد می‌باشد. چرا که کیفیت رفتار هر فردی با ارزشهای متغیر اجتماع سنجیده و شناسایی می‌گردد. بنابراین طبق نظریه برچسب زنی ، بزهکاری یک امر نسبی است و از جامعه‌ای به جامعه‌ای دیگر متفاوت می‌باشد. تا زمانی که یک فرد عملی را انجام ندهد که این عمل از منظر مخاطبان اجتماعی برچسب نخورده باشد، این عمل را نمی‌توان بزه تلقی نمود.

۰۲ شهریور ۹۷ ، ۱۱:۰۶ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

نکته حقوقی تکرارجرم=.........

قانون فوق تا حدودى مشابه مقررات تکرار جرم در حدود است که به موجب آن، تکرار جرم حدىِ هم نوع براى سه مرتبه و اجراى حکم، در مرتبه چهارم مستوحب مجازات اعدام خواهد بود...
با این توضیح، شارع از سیاست حذف بزهکار نه بواسطه اعمال حبس طولانى مدت از جامعه بلکه از سیاست حذف بزهکار از زندگى استفاده نموده است!

۰۲ شهریور ۹۷ ، ۱۱:۰۵ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

نکته های حقوقی آمیزش انسان وحیوان .پس ادامه داستان بخونید.

☑️ آمیزش انسان با حیوان حرام است و فردی که مرتکب چنین عملی شود، گناه بزرگی انجام داده و باید توبه نماید. ضمن اینکه بازگو کردن و اعلام این گناه جایز نیست، ولی اگر عمل وی در دادگاه ثابت شود، چنین فردی باید تعزیر شود. (البته قانون  مجازات اسلامى در این خصوص ساکت است)
☑️ آمیزش انسان با حیوان، دو صورت دارد؛
1️⃣ اگر انسان فاعل باشد، لازم است حیوان ذبح و سوزانده شود و چنانچه مالکِ حیوان فردی غیر از فاعل باشد، فاعل باید قیمت آن را به مالک پرداخت نماید، ولی چنانچه حیوانی باشد که مانند الاغ، معمولاً از گوشتش استفاده نمی‌کنند، باید از آن محل، به شهری دیگر برده و فروخته ‌شود.
2️⃣ اگر انسان - زن یا مرد - مفعول قرار گیرد، بیشتر فقها نسبت به حیوان تکلیف خاصی را در نظر نمی‌گیرند(یعنی لازم نیست چنین حیوانی معدوم و یا فروخته شود). البته برخی فقها با استناد به عموم پاره‌ای از روایات معتقدند: این مورد نیز حکم حیوانی را دارد که مرد با آن آمیزش کرده است.
اما در خصوص با میت قانون مجازات اسلامى مصوب ١٣٩٢ در ماده ٢٢٢ مقرر داشته است: جماع با میت، ست مگر جماع زوج با زوجه متوفاى خود که نیست لکن موجب ٣١ تا ٧٤ ضربه شلاق تعزیرى است.
حکم مسئله مى تواند در خصوص لواط هم صادق باشد که مقنن در این خصوص ساکت است و در این مورد اصل قانونى بودن جرایم اجازه نمى دهد مقررات ماده ٢٢٢ قانون مجازات اسلامى را به لواط با میت نیز تسرى دهیم

۰۲ شهریور ۹۷ ، ۱۱:۰۱ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

نکته ریز حقوقی-کیفری

♦️اعلام جرم تکلیف قانونى نیست اما در برخى موارد مقنن تکلیف به اعلام جرم نموده است.
در قانون آیین دادسى کیفرى این  تکیلف در خصوص اطلاع از جرایم غیر قابل گذشت و در حوزه کارى براى مقامات و مامورین دولتى ایجاد شده است (ر.ک ماده ٧٢ ق.آ.د.ک)
♦️در ماده ٣ قانون مبارزه با تامین مالى از تروریسم، مقنن از عبارت (کلیه اشخاص) استفاده نموده که این تکلیف را به تمام افراد جامعه تسرى مى دهد و چون امرى استثنائى است از این حیث بسیار حائز اهمیت مى باشد
♦️نکته مهمتر ضمانت اجرایى  تعزیرى درجه هفت تخلف از این تکلیف قانونى است!!!ماده۱۵ـ چنانچه تأمین مالی تروریسم به عملیات پولشویی منجر شود، مرتکب حسب مورد به مجازات شدیدتر محکوم می‌شود (این ماده از مصادیق تعدد معنوى است)

۰۲ شهریور ۹۷ ، ۱۰:۵۹ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

ارکان تشکیل دهنده جرم نشر اکاذیب.

در قانون مجازات اسلامی / تعزیرات از مواد ۶۹۷ تا ۷۰۰ تحت عنوان افتراء و نشر اکاذیب ذکر شده است . جرائم علیه شرافت و حیثیت اشخاص فاقد اجبار مادی است چرا که این قبیل جرائم بوسیله گفتار و رفتار و کردار اشخاص صورت می گیرد و تماس فیزیکی با طرف جرم پیش نمی آید […]
در قانون مجازات اسلامی / تعزیرات از مواد ۶۹۷ تا ۷۰۰ تحت عنوان افتراء و نشر اکاذیب ذکر شده است .

 

جرائم علیه شرافت و حیثیت اشخاص فاقد اجبار مادی است چرا که این قبیل جرائم بوسیله گفتار و رفتار و کردار اشخاص صورت می گیرد و تماس فیزیکی با طرف جرم پیش نمی آید و فقط از طریق انتساب یا ذکر کلمات زشت به دیگری یا انتشار مطالب ناروا و اشارات گوناگون به طوری که عرفاً و قانوناً حیثیت و شرافت طرف جرم را لکه دار سازد صورت می گیرد که افتراء و نشر اکاذیب از این گونه جرائم می باشند .

ـ در قانون مجازات اسلامی / تعزیرات از مواد ۶۹۷ تا ۷۰۰ تحت عنوان افتراء و نشر اکاذیب ذکر شده است .

ـ لذا ابتداء در رابطه با جرم افتراء و ارکان آن و سپس در رابطه با نشر اکاذیب مطالبی بصورت خلاصه  ارائه خواهد شد .

جرم افتراء

ـ افتراء در لغت به معنی تهمت زدن و به دروغ نسبت خیانت به کسی دادن است و در اصطلاح حقوقی نسبت دادن نادرست ارتکاب جرمی است به شخص و به معنی اخص عبارت است از اسناد صریح جرم به دیگری به یکی از وسائل مذکور در قانون و عجز از اثبات صحت آن .

ـ جرم افتراء در تعالیم مقدس اسلامی سوءظن در حق دیگران و از جمله گناهان کبیره و مخالف اخلاق دینی معرفی شده است و در مسیحیت و دیانت یهود و قواعد اخلاقی زرتشت و . . . نیز مذموم و قبح شناخته شده است .

ـ منابع حقوقی جرم افتراء در آیات شریفه قرآن کریم به صور مختلف ذکر شده است من جمله خداوند در قرآن کریم می فرماید : « ای اهل ایمان از بسیار پندارها در حق یکدیگر اجتناب کنید که برخی ظن و پندارها باطل و بی حقیقت و معصیت است و نیز هرگز از حال درونی هم تجسس مکنید » ( آیه ۱۲سوره حجرات)

ارکان تشکیل دهنده جرم افتراء

بخش اول : رکن قانونی

ـ رکن قانونی جرم افتراء را به معنی اخص در ماده ۶۹۷ پیش بینی کرده و آمده است « هرکس به وسیله اوراق چاپی یا خطی بوسیلة درج در رومه و جرائد یا نطق در مجامع یا به هر وسیله دیگر به کسی امری را صریحاً نسبت دهد یا آنها را منتشر نماید که مطابق قانون آن امر جرم محسوب شود و نتواند صحت اسناد را ثابت نماید جز در مواردی که موجب حد است به یک ماه تا یک سال حبس و تا ۷۴ ضربه شلاق یا یکی از آنها حسب مورد محکوم خواهد شد . »

با توجه به متن ماده آنچه که مورد توجه قانونگذار قرار گرفته است .

اولاً : برای ثبوت جرم افتراء بایستی فعل مثبت صورت گیرد .

ثانیاً : وسیله ارتکاب مورد نظر است .

ثالثاً : اسناد داده شد بایستی صراحت داشته باشد .

بخش دوم : رکن مادی

مطالب زیر را می توان در تشکیل رکن مادی جرم افتراء بیان نمود :

الف : اسناد بایستی انتساب جرمی به دیگری باشد برای تحقق جرم افترا باید جرمی به کسی نسبت  داده شود و عمل مورد انتساب می بایست طبق قانون جرم تلقی شود . بنابراین نسبت دادن ارتکاب یک عمل خلاف یا تخلف اداری ، انضباطی و انتظامی نمی تواند افتراء تلقی شود ، هر چند بعنوان دیگری مثل نشر اکاذیب و . . . قابل تعقیب باشد همچنین اسناد جرم باید صریح و روشن باشد پس نسبت های کلی و غیر مشخص مانند اینکه فلان کس جانی یا آدمکش یا هرزه یا فاسق است برای تحق جرم افتراء کافی نیست .

( صراحت در اسناد جرم شرط است )

ب : معین بودن شخص طرف اسناد : که میتواند صریح باشد ( ذکر نام و دیگر مشخصات ) یا با اشاره و علامت شخص طرف انتساب معین گردد ( مثلاً بگوید در میان شما آن که از همه قد بلندتر است )

سؤال پیش می آید که اگر افتراء نسبت به یک شخص حقوقی صورت گیرد . مثلاً گفته شود که فلان مؤسسه یا شرکت یا سهامداران آن مال مردم را یده اند چه وضعیتی پیش خواهد آمد ؟

در جواب باید گفت در این صورت جرم افتراء صورت گرفته چون که شخصیت حقوقی به وسیله شخص یا اشخاص بنام هیئت مدیره یا مدیر عامل اداره می شود که می توان اسناد و افتراء را با توجه به اقتضاء و قرائن امر متوجه گردانندگان و یا هیئت مدیره به شخص حقوقی دانست .

ج : وسیله اسناد : در ماده ۶۹۷ وسیله مادی جرم افتراء را تحریر اوراق چاپی یا خطی یا انتشار آنها یا درج در رومه و جراید یا نطق در مجامع یا به هر وسیله دیگر شناخته است .

توضیح اینکه

۱- اوراق چاپی یا خطی انواع و اقسام نوشته های خطی ( دست نویس ) ماشینی ، پلی کپی ، زیراکس و چاپ و غیر اینها را شامل می شود ( نوشته دست نویس حتماً لازم نیست به دست خط خود مفتری باشد و امضاء مفتری نیز در نوشته علنی شده ضرورت ندارد . آنچه اهمیت دارد اساساً علنی ساختن این نوشته ها است ) لازم به ذکر است اگر شخصی هزاران نسبت جرم به فرد یا افرادی در یاداشت ها و کاغذهایش بنویسد و نزد خود نگه دارد مادامی که این نوشته ها به اختیار او علنی نشده و برای کسی فرستاده نشده جرمی صورت نگرفته است .

۲- انتشار اوراق : انتشار عبارت است از آن که یک برگ یا هزاران برگ بر در و دیوار چسبانده شود یا بدست افراد داده شود یا برای آنها به هر طریق فرستاده شود نویسنده یا انتشار دهنده ممکن است یک یا چند نفر باشند ، اگر همگی در انتشار اوراق معاونت داشته باشند ، طبعاً با توجه به ضوابط شرکت و معاونت در جرم ( مواد ۴۲ و ۴۳ قانون مجازات اسلامی ) مسئول شناخته شده و به مجازات می رسند .

اما اگر انتشار به نام دیگر و برخلاف میل واراده او باشد جرم از ناحیه منتشر کننده شناخته خواهد شد .

سؤال : آیا تلگرام ، تصویر ، نقاشی ، کاریکاتور می توانند مصداق انتشار اوراق قرارگیرند ؟

جواب مثبت است .

۳- درج در رومه و جراید .

۴- نطق در مجامع : که بوسیله آن افترای شفاهی قابل تحقق است .

منظور ازمجمع چیست ؟ تشخیص مجمع با عرف است و معمولاً اجتماعی را که حداقل چندین نفر درآن حضور دارند می تواند مجمع خواند ( مثل جلسات پذیرایی ـ میهمانی )

سؤال : آیا سخنرانی در رادیو و تلویزیون یا گفتگو در تئاتر و سینما چه وضعی دارد؟

سخنرانی در صدا و سیما اگر به صورت میز گرد باشد و همچنین اگر بصورت مصاحبه و گفت و شنود چند نفره و جمعی باشد مشمول حکم ماده و نطق در مجامع می گردد ، اما در مورد فیلم و سینما تردید هست اگر در موقع تهیه فیلم چند نفر حضور داشته باشند موضوع در حکم نطق در مجمع است در غیر این صورت نمی توان آن را نطق در مجمع شناخت مگر اینکه با خواست یا اطلاع و عدم مخالفت کسی که ضمن فیلم افتراء زده است فیلم در معرض تماشاگران قرار داده شود .

لازم به ذکر است با توجه به عبارت « یا به هر وسیلة دیگر»که مقنن در قانون تعزیرات جدید اضافه نموده منبعد جرم افتراء با هر نوع وسیله ای صورت گیرد مشمول این ماده قرار خواهد گرفت ( حتی نوار کاست ، صفحه و . . . )

د : ابتدایی و ارتجالی بودن اسناد : یعنی جنبه تعرض و تهاجم آزادانه وجود داشته باشد پس نسبت دادن ارتکاب یک جرم از طرف کسی که در مقام دفاع از خود در برابر اتهام به آن جرم افتراء محسوب
نمی گردد . نسبت دادن یک جرم به کسی تحت تاثیر و اقدام و القاء شخص دیگر نیز ارتجالی شناخته نمی شود .

لازم به ذکر است که شاهد و گواه در مقام بیان شهادت و اظهار اطلاع اگر نسبت جرمی به دروغ بدهد نیز مفتری نیست و بعنوان شهادت کذب قابل پیگیری است . اما کسی که ارتجالاً نسبت ارتکاب جرمی به دیگری بدهد اگر در مقام توضیح نزد مراجع اداری یا قضایی نسبت های جدیدی که افتراء آمیز است به همان شخص یا اشخاص دیگر بدهد . نسبت های جدیدکه داده است ممکن است بعنوان جرائم تازه تحت عنوان تعدد جرم تلقی گردد .

سؤال : آیا شکایات و متظلمان را باید بعنوان ارتجالی بودن عمل مفتری قابل تعقیب و مجازات قرار داد ؟ جواب منفی است چون که شاکی قصد دفاع از خود را داشته نه اضرار طرف را ، اما اگر شاکی و متظلم در شکایت خود علم به کذب بودن نسبتی که داده داشته باشد و چنین عملی اثبات شود متضمن افتراء است . در این رابطه اداره حقوقی قوه قضائیه نظریه به می بر حسب مفاد مواد ۱۴۰ و ۱۴۱ و ۱۴۲ قانون تعزیرات به این شرح داده است . « . . . البته اگر کسی به منظور اضرار به غیر اکاذیبی را به وی نسبت دهد و قادر به اثبات آن نباشد بعنوان مفتری قابل تعقیب است . »

هـ : عجز از اثبات صحت اسناد : اگر برای جرم موضوع اسناد قرار منع تعقیب به علت عدم وقوع بزه یا حکم برائت قطعی صادر شود . عجز از اثبات اسناد ثابت صحت می شود و اسناد دهنده مفتری شناخته می شود اما اگر قرار منع تعقیب به علت فقدان دلیل کافی صادر گردد افتراء ثابت نمی شود زیرا اسناد دهنده می تواند دلیل کافی تهیه نماید که دادرس دادگاه می تواند به اسناد دهنده اجازه دهد تا اگر می تواند دلایل کافی جمع آوری و ارائه دهد .

در مورد قرار موقوفی تعقیب هم مبنای عجز از اثبات محسوب نمی شود مثل دلیل جنون که رسیدگی موقوف می شود .

مجازات جرم مفتری

در ماده ۶۹۷ مقنن برای جرم افتراء دو نحوه اعمال مجازات پیش بینی کرده و دادرس دادگاه را مخیر نموده که در صورت مصلحت یکی از آن دو روش را انتخاب و مورد حکم قرار دهد بدین طریق که دادگاه می تواند یا مرتکب را به یک ماه تا یکسال حبس و تا ۷۴ ضربه شلاق محکوم کند یا اینکه اگر شخصیت مرتکب به گونه ای بود که می بایست درباره او مجازات مناسبی تعیین شود برحسب مورد یا حبس تعزیری و یا شلاق تا ۷۴ ضربه مورد حکم قرار دهد .

تبصره ماده ۶۹۷ : اگر نشر امری در واقع اشاعة فحشاء محسوب شود هرچند که بتوان صحت آن اسناد را ثابت کرد ، اما مرتکب از مجازات رهایی نیافته و به مجازات مقرر در فوق محکوم خواهد شد .

توضیحاً اینکه : تعقیب جرم افتراء منوط به شکایت شاکی خصوصی یا قائم مقام اوست و با گذشت شاکی تعقیب جزائی موقوف می شود .

افتراء بالفعل

افتراء بالفعل در ماده ۶۹۹ قانون پیش بینی و گفته شده است . « هر کس عالماً یا عامداً به قصد متهم نمودن دیگری آلات جرم و یا اشیایی را که یافت شدن آن در تصرف یک نفر موجب اتهام او می گردد بدون اطلاع آن شخص در منزل یا محل کسب یا جیب یا اشیایی که متعلق به او است بگذارد یا مخفی کند یا به نحوی متعلق به او قلمداد نماید و در اثر این عمل شخص مزبور تعقیب گردد پس از صدور قرار منع تعقیب و یا اعلام برائت قطعی آن شخص ، مرتکب به حبس از ۶ ماه تا ۳ سال و یا تا ۷۴ ضربه شلاق محکوم می شود.

مرور زمان در افتراء

مرور زمان در جرم افتراء در مقایسه با سایر جرائم مستلزم توجه و دقت بیشتری است زیرا در افتراء تعامل دو جرم مطرح است۱ـ جرم انتسابی به مفتری علیه  ۲ـ عنوان مجرمانه افتراءکه چنین انتسابی را جرم می داند . به همین جهت موضوع مرور زمان و این که شروع آن باید از تاریخ انتساب جرم به مفتری علیه باشد یا از زمان عجز مفتری از اثبات صحت اسناد مورد نزاع است که رأی وحدت رویه شماره ۲۲۸-۲۰/۰۸/۱۳۴۹ به آن اختلافات خاتمه داده است .« . . . . بنابراین شروع زمان جرم افتراء از تاریخ قطعیت عجز از اثبات اسناد و ثبوت کذب شکایت شاکی است نه صرف اعلام شکایت اسناد بزه »

جرم نشر اکاذیب

ـ نشر اکاذیب از جرایم مطلق است و تحقق آن موکول به وقوع نتیجه ضرر یا تشویش نیست .

ـ در اظهار اکاذیب : اعمال معینی به شخص یا اشخاص نسبت داده نمی شود بلکه اخبار یا مطالب بی اساس به طور کلی اظهار می شود .

ـ عناوین نشر اکاذیب یا اشاعه اکاذیب که بر گرفته از متن ماده ۶۹۸ ق.م. او شامل هر دو مصداق اعمال مجرمانه جرم اظهار اکاذیب و جرم انتساب اعمال خلاف حقیقت به دیگران است .

بخش اول : ارکان تشکیل دهنده جرم نشر اکاذیب

به موجب ماده۶۹۸ ق.م.ا « هرکس به قصد اضرار یا تشویش اذهان عمومی یا مقالات رسمی به وسیله نامه یا شکوائیه یا مراسلات یا عرایض یا گزارش یا توزیع هرگونه اوراق چاپی یا خطی با امضاء یا بدون امضاء اکاذیبی را اظهار نماید یا با همان مقاصد اعمالی را بر خلاف حقیقت را ساًیا بعنوان نقل قول به شخص حقیقی یا حقوقی یا مقامات رسمی تصریحاً یا تلویحاً نسبت دهد اعم از اینکه از طریق مزبور به نحوی از انحاء ضرر مادی یا معنوی به غیر وارد شود یا نه علاوه بر اعاده حیثیت در صورت امکان ، باید به حبس از ۲ ماه تا ۲ سال و یا شلاق تا ۷۴ ضربه محکوم شود .»

رکن مادی جرم نشر اکاذیب

الف : رفتار مرتکب :

ـ اظهار نمودن را قانونگذار بعنوان رفتار مرتکب شرط وقوع جرم دانسته است که اظهار نمودن در مفهوم متداول مترادف گفتن است ولی در لغت به معنای فاش کردن ، آشکار کردن ، بیان کردن ، گفتن است که بیشتر معنای آشکار وفاش کردن مدنظر مقنن بوده است بنابراین ظاهر یا علنی شدن کذب ضروری است بطوریکه چنانچه کسی اکاذیبی را در یکی از وسائل مورد نظر قانونگذار مکتوب نماید ولی به جز او هیچ کس از مفاد آن با خبر نشود نمی توان اظهار نمودن را محقق دانست . همچنین صرف نوشتن نامه ای که احتمالاً متضمن مطالب خلاف واقع باشد بدون اینکه نامه به مقامات ذی صلاح ارسال شود یا موجب تشویش اذهان عمومی گردد بزه تلقی نشده و نمی تواند مشمول مقررات ماده ۶۹۸ ق.م. باشد .

ب :کذب بودن محتوای اظهار

در مورد واژه اکاذیب نکات ذیل قابل ذکر است :

نخست : با وجود استفاده قانونگذار از واژه اکاذیب به صورت جمع اظهار یک کذب هم کافی به مقصود است و اگر کسی یک فقره امر کذب و خلاف واقع را هم به نحو مقرر در ماده ۶۹۸ق.م به غیر نسبت دهد عملش مشمول این ماده خواهد بود .

دوم : صرف کذب بودن اظهار حتی اگر به قصد اضرار باشد کافی نیست بلکه اکاذیب اظهار شده باید قابلیت اضرار یا تشویش اذهان را داشته باشد .

مثلاً : اگر کسی برخلاف حقیقت شایع کند که فلان اداره هفته ای یکبار شیر رایگان می دهد اینها اکاذیبی هستند که قابل اضرار و تشویش اذهان را ندارند ولی اگر به دروغ شایع سازد که فلان محل سیل آمده یا فلان خزانه دولتی یا بانک مرکزی مورد دستبرد قرار گرفته از مصادیق اکاذیبی است که قابلیت اظهار و تشویش اذهان را دارند .

سوم : اثبات کذب بودن اظهارات بر عهده مدعی است و چنانچه مرتکب در مقام دفاع بتواند صحت اظهارات را ثابت نماید تبرعه خواهد شد .

چهارم : در اظهار اکاذیب نسبتی به دیگری داده نمی شود بلکه اخبار و یا مطالب بی اساس به طور کلی اظهار می شود .

پنجم : در جرم اظهار اکاذیب طرف می تواند ، غیر عموم یا مقامات رسمی باشد .

ج : اظهار اکاذیب جرم مطلق است : و تحقق آن موکول به و قوع نتیجه ضرر یا تشویش نیست . قانونگذار در متن ماده ۶۹۸ به این نکته تصریح نموده است که « . . . اهم از این که طریق  مزبور به نحوی از انحاء ضرر مادی یا معنوی به غیر وارد شود یا نه . . . » به همین جهت سوء نیت خاص در این جرم منقضی است .

د : اظهار اکاذیب مقید به وسیله است : قانونگذار تصریح می کند که « . . . به وسیله نامه یا شکوائیه یا مراسلات یا عرایض یا گزارش یا توزیع هرگونه اوراق چاپی یا خطی با امضاءیا بدون امضاء اکاذیبی را اظهار نماید . . .»

تحلیل این متن متضمن این نکات است :

۱ـ تمامی وسایل مذکور مکتوب است و لذا نطق در مجالس و امثال آن ظاهراً ًاز شمول ان خارج است .

۲ـ منظور از نامه ورقه ای است که روی آن مطالبی خطاب به کسی نویسند و شکوائیه یا شکایت نامه ورقه ای اشت که حاکی از شکایت و دادخواهی باشد و مراسلات جمع مرسله مکاتبه و نامه نگاری است و عرایض جمع عریضه درخواست نامه و عرض حال است و همچنین گزارش عبارت است از شرح و بیان واقعه ای به مقامی ما فوق خواه مقام رسمی باشد یا غیر رسمی .

سؤال : آیا می توان اینترنت یا پیامهایی که با موبایل قابل ارسال هستند  (sms)را نیز مشمول وسایل ماده ۶۹۸ دانست ؟

جواب : اداره حقوقی قوه قضائیه چنین نظر داده است « اگر به وسیله اینترنت یا مشابه آن هم جرمی به کسی نسبت داده شود ونسبت دهنده نتواند صحت آن انتساب و اسناد را ثابت نماید مورد مشمول ماده ۶۹۸ ق.م.ا خواهد بود . »

هچنین نوشتن مطالب روی دیوار معابر می تواند از مصادیق اشاعه اکاذیب باشد و از طریق نقاشی  کاریکاتور و بطور کلی با ترسیم تصویر یا عکس های مونتاژ شده نیز قابل تحقق است . اما قانونگذار به بیان اکاذیبی ازطریق شفاهی اشاره ای ننموده است ( مثلاً بیان اکاذیب در یک برنامه تلویزیونی که میلیونها نفر بیننده در سراسر کشور دارد ) که باید از طریق اصلاح قانون رفع اشکال شود . ( همانطور که در جرم افتراء با اضافه کردن « . . . یا به هر وسیله دیگر . . . » در سال ۷۵ به ماده ۶۹۷ مشکل را حل کرده است ) .

رکن معنوی جرم نشر اکاذیب :

استفاده مقنن از قصد در صدر ماده ۶۹۸ ق.م.ا مؤید عمدی بودن مصادیق اظهار اکاذیب و انتساب اعمال خلاف حقیقت به دیگران است .

جزء دوم رکن معنوی جرم اظهار اکاذب قصد مرتکب در اظهار مطلبی است که عالم به کذب بودن آن است و به عبارت دیگر عمد در ارتکاب فعل خلاف قانونی که اصطلاحاً به آن سوءنیت عام می گوییم .

انگیزه مرتکب جزء دیگری است که قانونگذار استثنائاً در صدر ماده به آن تصریح کرده است « هرکس به قصد اضرار به غیر یا تشویش اذهان عمومی یا مقامات رسمی . . . اکاذیبی را اظهار نماید . . . . »

به عبارت دیگر سوءنیت خاص یا قصد نتیجه بخشی از رکن معنوی جرم اشاعه اکاذیب نیست و شیوه احراز انگیزه با بررسی نحوه ارتکاب عمل و شرایط حاکم برآن و دیگر قرائن مشخص می شود . ( مثلاً اگر کس که نامزد نمایندگی مجلس است با انتشار اوراقی چاپی به دروغ خود را تنها نامزد انتخابات محل معرفی کند نباید در انگیزه اضرار او به سایر نامزدها تردید داشت . )

مجازات جرم نشر اکاذیب

به موجب قسمت اخیر ماده ۶۹۸ « . . . علاوه بر اعاده حیثیت در صورت امکان باید به حبس از ۲ ماه تا ۲ سال و یا شلاق تا ۷۴ ضربه محکوم شود » مجموعه واکنش های قانونگذار در مورد این جرم در ماده اخیر به دو شکل قابل تقسیم است .

الف : حبس ۲ ماه تا ۲سال و یا شلاق تا ۷۴ ضربه که دادگاه در انتخاب حبس یا شلاق مخیر است .

ب : اعاده حیثیت : اعاده حیثیت در مفهومی خاص معمولاً پس از اجرای مجازات و آثار محکومیت کیفری محقق می شود اما دراین ماده هر چند اعاده حیثیت در ردیف مجازات مرتکب قرار دارد ولی در واقع منظور قانونگذار از اعاده حیثت بزه دیده است نه مجرم .

بنابراین دادگاه در صورت امکان ، ملزم است چنانچه جرم اظهارات کذب یا انتساب اعمال خلاف قانون منتهی به کسر حیثیت و اعتبار دیگری شده باشد اقداماتی را در جهت باز گرداندن حیثیت از دست رفته به انجام رساند و از جمله این اقدامات که میتوان نام برد درج حکم در رومه با هزینه محکوم علیه است.

جرم اشاعه اکاذیب جزء با شکایت شاکی خصوصی قابل تعقیب نمی باشد و در صورتیکه شاکی خصوصی گذشت کند دادگاه می تواند در مجازات مرتکب تخفیف دهد یا با رعایت موازین شرعی از تعقیب مجرم صرفنظر نماید .

 

۰۲ شهریور ۹۷ ، ۱۰:۵۵ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

با لباس نامناسب در مشاعات ساختمان ظاهر شدن چه عواقبی خواهد داشت؟.

ماده ۶۳۸ قانون مجازات اسلامی بیان می دارد:

هر کس علناً در انظار و اماکن عمومی و معابر تظاهر به عمل حرامی نماید علاوه بر کیفر عمل به حبس از ده روز تا دو ماه یا تا (۷۴) ضربه شلاق محکوم می‌گردد و در صورتی که مرتکب عملی شود که نفس آن عمل دارای کیفر نمی‌باشد ولی عفت عمومی را جریحه‌دار نماید فقط به حبس از ده روز تا دو ماه یا تا (۷۴) ضربه شلاق محکوم خواهد شد.


۰۲ شهریور ۹۷ ، ۱۰:۵۱ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

نکات مهم خرید ملک.

همزمان با تنظیم سند مبایعه نامه:

*⃣ فروشنده حتما اصول اسناد مربوط به مالکیت یا نمایندگی خود را در جلسه قرارداد حاضر نماید.
*⃣ در قرارداد حتما تاریخ تنظیم سند رسمی بنام خود را مشخص نمایید.
*⃣ چنانچه ملک با مشارکت صاحب زمین و سازنده بناشده باشد در اینصورت تمامی مالکین مشاع ساختمان می بایست در جلسه حضور داشته باشند.
*⃣ چنانچه تقسیم نامه ای فی مابین مالکین مشاع ساختمان بنا شده تنظیم شده باشد در این صورت یا می بایست تمامی آنها در جلسه حاضر شوند و یا اینکه تقسیم نامه در دفترخانه اسناد رسمی تنظیم یا گواهی امضاء شده باشد.
*⃣ با رویت سند مطمئن شوید که ملک آزاد بوده و دررهن کسی نمیباشد.
*⃣ ملک را بر اساس متراژ مندرج در سند مالکیت خریداری نمایید.

*⃣ از سپردن اسناد مالکیت و چک های ثمن و تضمین نزد مشاور املاک پرهیز نمایید.
*⃣ از تمامی چکهای صادره بابت ثمن معامله حتما کپی تهیه نموده و دریافت آنها را فروشنده با امضاء تایید ورسید نماید.
*⃣ حتما درقرارداد شماره و مشخصات کامل دفترخانه مورد توافق تنظیم کننده سند مالکیت را مشخص نمایید./

۰۲ شهریور ۹۷ ، ۱۰:۵۰ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

نمونه لایحه تبادل در مرحله تجدید نظر خواهی تعدیل و تقلیل اقساط.

لایحه تبادل
ریاست محترم شعبه مرجوع الیه دادگاه تجدید نظر استان تهران
سلام علیکم با احترام اینجانب  در مقام وکیل تجدید نظر خوانده و در پاسخ به لایحه تجدید نظر خواهی معموله از سوی خانم ..... نسبت به دادنامه شماره .......خاطر عالی را مستحضر میدارم تجدید نظر خواهی معموله از سوی یادشده با هیچ یک از شقوق ذیل ماده ۳۴۸ ق.آ. د.م انطباق ندارد .
اولا : هیچ دلیل معارض و متقن از سوی زوجه بر شهادت شهود وارد نگردیده است .
ثانیا: ایرادات مطروحه اصولا در حدی نیست که بتواند روند دادرسی را مخدوش سازد.
ثالثا؛ چگونه است که هر گاه این محکمه به نفع ایشان رای میدهد حکم از صدر تا ذیل صحیح است و اشکالی ندارد ولکن وقتی حکم باب میل ایشان نباشد از جارو تا پارو واجد اشکال میشود .
رابعا:عمده ایراد بر نحوه و آیین استنباط محکمه نخستین مطرح شده که اصولا قابل تخدیش نبوده و در زمره جهات تجدید  نظر خواهی  احصاء نشده است .
خامسا: تجدید نظر خواه هیچ دلیل و سند برای ادعاهای مطروحه خود ارائه نداشته است .
بناء به مراتب و معنونه در فوق:
رسیدگی و ضمن رد تجدید نظر خواهی؛ تایید حکم مندرج در دادنامه تجدید نظر خواسته متضمن تعدیل و تقلیل اقساط محکوم به قویا تحت استدعاست.

۰۲ شهریور ۹۷ ، ۱۰:۴۸ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

حکم صدمه زدن به خودرو حین تعمیر آن در نمایندگی چیست؟.

اگر خودرویی که برای تعمیر به نمایندگی برده شده، در حین تعمیر دچار صدمه شود، تکلیف صاحب خودرو چیست؟
سلام.حسب میزان خسارت وارده می‌توانید به مرجع قضایی صالح (شورای حل اختلاف یا دادگاه) مراجعه نموده و مطالبه خسارت نمایید. اگر خسارت وارده تا بیست میلیون تومان باشد می‌بایست به شورای حل اختلاف محل اقامت خوانده مراجعه نمایید. مطالبه خسارت بیش از این میلغ در صلاحیت دادگاه می‌باشد که دادخواست آن باید از طریق دفاتر خدمات قضایی به ثبت برسد.موفق وموید

۰۲ شهریور ۹۷ ، ۱۰:۴۵ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

سوال بسیارمهم..

بانوی مطلقه‌ای هستم که پسری 4 ساله دارم؛ مدتی است پسری مجرد، خواستگارم است، اما من برای انتخاب ایشان تردید دارم؛ چرا که می‌ترسم این بار هم شکست بخورم و از همه مهمتر آنکه نمی‌دانم آیا ایشان می‌توانند پدر خوبی برای فرزندم باشند یا نه؟ برای شناخت بیشتر و بهتر این خواستگار، مرا راهنمایی کنید.



سلام.بی تردید ازدواج با مرد مجردی که تجربه زندگی مشترک را ندارد، با مشکلات و مصائبی همراه خواهد بود، چه بسا شما که یک بار زندگی مشترکی را تجربه کرده‌اید و با ارکان مختلف آن آشنا شده‌اید، نگاهی بسیار متفاوت‌تر از ایشان به زندگی مشترک خواهید داشت. به همین دلیل در نخستین گام توصیه می‌کنیم از هدف اصلی این خواستگار، برای انتخاب شما به عنوان شریک زندگی مطلع شوید؛ چرا که برخی از مردان مجرد به طمع بسیاری از موارد غیر اخلاقی با پیشنهاد ازدواج به ن مطلقه پا پیش می‌گذارند، در حالی که هرگز قصد ازدواج با آنها را ندارند؛ به همین دلیل به صورت کاملاً رسمی و با اطلاع خانواده‌ها پذیرای ایشان باشید و حتی بهتر است به طور صریح و شفاف این سؤال را بپرسید که چرا با وجود تجرد، حاضر شده‌اند با فردی مطلقه که فرزندی هم دارد، ازدواج کنند؟ حواستان باشد که بر مدار عقل و انتخاب درست پیش بروید و کمتر تحت تأثیر عواطف موقت قرار گیرید، پیشنهاد می‌کنیم تنها به سخنان منطقی ایشان که از جانب بزرگتری فهیم و عاقل نیز مورد تأیید قرار می‌گیرد، توجه نمایید.موفق وموید


۰۲ شهریور ۹۷ ، ۱۰:۴۲ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

ارکان دعوی اذن ازدواج مجدد.


ارکان دعوی اذن ازدواج مجدد به ترتیب زیر است :

✏️الف) انتعقاد عقد نکاح سابق و بقای آن که معمولاٌ باسند نکاحیه یا قباله ازدواج خواهان احراز می گردد .
✏️ب) اثبات یکی از موجبات قانونی و شروط مقرر در ماده 16 قانون حمایت خاواده به شرط فعلیت یافتن این شرایط به شرح ذیل:
1) رضایت همسر اول که معمولاً با اقرار کتبی یا شفاهی وی در محکمه احراز می نماید .

2) عدم قدرت همسر اول به ایفای وظایف شویی

3) عدم تمکین زن از شوهر

4) ابتلای زن به جنون یا امراض صعب العلاج موضوع بند های 5و6 ماده 8 قانون حمایت از خانواده

 5) محکومیت زن وفق بند 8 ماده

6) اعتیاد زن به هر گونه اعتیاد مضر برابر بند 9 ماده 8

7) ترک زندگی خانوادگی از طرف زن

8) عقیم بودن زن

9) غائب و مفقود الاثر شدن زن برابر بند 14 ماده 8 که ناظر به ماده 1029 قانون مدنی است .

ج) احراز داگاه بر امکان اجرای عدالت توسط مرد و توانایی مال یوی

✏️مراحل دادرسی:
1) دادگاه بعد از تشکیل اولین جلسه  دادرسی،برای احراز هریک از موجبات قانونی فوق الذکر از طریق اقرار کتبی  یا شفاهی درمحکمه  یا استعلام از مراجع ذیربط اقدام مینماید و برای احراز رکن سوم،یعنی امکان اجرای عدالت توسط مرد وتوانایی مالی وی به بررسی سوابق و وضعیت زوجه از طریق صدور قرار تحقیق محلی می پردازد دراین صورت با تعیین وقت رسیدگی به منظور اجرای قرار به خواهان تذکر داده میشود تا وسیله اجرای قرار را فراهم نماید البته دادگاه هرگونه  تحقیق یا اقدام دیگری را که برای کشف حقیقت لازم بداند انجام خواهد داد.

2) درصورت تهیه وسیله اجرای قرار با تعیین عضو مجری ،موضوع قرار را به طرفین و عضو مجری تفهیم مینماید. چنانچه خواهان  وسیله اجرای ان را فراهم نکرده باشد و امکان صدور رای بدون اجرای قرار میسور نباشد،دادگاه قرار ابطال دادخواست صادر خواهد کرد.

3) دادگاه به محض وصول نتیجه استعلام و اعاده صورتجلسه اجرای قرار به نحو صحیح  و دقیق، مبادرت به انشای رای مینماید.
«بنا به مراتب فوق، رسیدگی به دعوی مزبور بر اساس دلایل اثباتی  نیازمند یک تا دوجلسه رسیدگی است»

۰۲ شهریور ۹۷ ، ۱۰:۴۰ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

چه کسانی می توانند درخواست سند نمایند؟.

✏️الف- املاکی که متقاضی می تواند به استناد قانون تعیین تکلیف وضعیت ثبتی اراضی و ساختمان های فاقد سندرسمی تقاضای صدورسند مالکیت نماید به شرح زیر می باشد :
1- اراضی کشاورزی، باغات و ساختمان هایی که دارای سابقه ثبت به نام اشخاص است و متقاضی همه یا قسمتی از آن را به صورت عادی خریداری نموده و به دلیل عدم دسترسی و یا فوت مالک رسمی و یا ورثه موفق به اخذ سند مالکیت نشده است.

2- املاکی که دارای سابقه ثبت است و متقاضی مالک رسمی مشاعی است و تصرفات وی در محل مجزا شده و به دلیل عدم دسترسی به سایر مالکین مشاعی و یا فوت مالکین و یا ورثه موفق به اخذ سند مالکیت شش دانگ نشده است .

3- املاکی که عرصه آن وقف است و متقاضی عرصه را با حق احداث اعیانی اجاره نموده و موفق به اخذ سند مالکیت اعیانی نشده است.

✏️ب- اراضی و املاکی که مشمول قانون مذکور نمی باشند عبارتست از :

1- اراضی ملی، موات و اراضی و املاک متعلق به دولت و موسسات دولتی.
2- اراضی و املاکی که فاقد سابقه ثبت هستند.
3- املاک فاقد بنا اعم از اینکه محصور یا غیر محصور باشد.
4- اراضی و املاکی که مالک رسمی آن در قید حیات است و امکان دسترسی به وی جهت تنظیم سند رسمی وجود دارد.
5- اراضی و املاکی که مالک رسمی آن فوت نموده و متقاضی جهت انتقال رسمی ملک به ورثه دسترسی دارد وامکان انتقال رسمی آن از طریق دفتر اسناد رسمی وجود دارد.

۰۲ شهریور ۹۷ ، ۱۰:۳۹ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر