هر چیزی که به جز حقوق به کارگران تعلق بگیرد، مزایا نامیده می شود.
هر چیزی که به جز حقوق به کارگران تعلق بگیرد، مزایا نامیده می شود.
ریاست محترم شعبه ………. ............. ………………. شهرستان …………
با سلام،
احتراما موارد زیر را جهت تشحیذ ذهن حضرت عالی عرض می نمایم:
اینجانبان به موجب گواهی انحصار وراثت شماره ………………… مورخ …………………….. ورثه مرحوم/ مرحومه ……………………. هستیم. پس از فوت متوفی، و انجام امورات مربطو به دفن و کفت آن مرحوم، ترکه به جا مانده از وی یک باب منزل مسکونی واقع در ………………………………………. بود. از آنجایی که همگی ما به موجب مقررات ارث، وارث ترکه به جا مانده از متوفی هستیم، خواستار تقسیم ملک مزبور شدیم. اما به موجب گواهی / رای دادگاه ملک مشاعی و غیر قابل تقسیم و افراز است. لذا عاقلانه ترین راه این است که ملک فروخته شود و مبلغ آن به نسبت سهم الارث میان وراث تقسیم گردد.
اما؛ متاسفانه، یکی از ورثه بدون کسب اذن و اجازه از سایر وراث در ملک مزبور سکونی گزیده و حاضر به تخلیه ملک نیست. بقیه وراث نیز بارها با او به گفتگو پرداختند. لیکن هر بار دلیلی غیر قابل بارو و موهوکم ارائه می کند و النهایه در ملک سکونت می گزیند.
لذا، با تقدیم این دادخواست از شما خواستار صدور حکم مقضی مبنی بر خلع ید از خوانده و البته دریافت اجرت المثل ایام تصرف را داریم.
با تقدیم احترامات فراوان
ریاست محترم دادگاه عمومی حقوقی استان
با سلام احتراماً به استحضار عالی می رساند :
موکل مالک یک باب منزل مسکونی از پلاک ثبتی .............. اصلی بخش ............ ..... می باشد .
و با عنایت به اینکه خوانده محترم بموجب دادنامه شماره .......صادره از شعبه ..... کلاسه پرونده ........بعنوان مستاجر بوده است.
از طرفی از تاریخ انتقال رسمی پلاک فوق الذکر هیچگونه قراردادی با موکل ندارد، بدین منظور خوانده محترم از تاریخ .................... هیچگونه اجاره ای پرداخت نکرده است.
لذا درخواست پرداخت اجرت المثل ایام تصرف از تاریخ .................. لغایت صدور حکم بانضمام کلیه هزینه ها و خسارات دادرسی تقاضای صدور حکم محکومیت را دارم.
اجرت المسمی به مبلغی گفته می شود که ضمن قرارداد اجاره مورد توافق طرفین قرار می گیرد.ولی اجرت المثل مربوط به موردی است که مالک ملک و کسی که از منافع استفاده می کند توافقی بر سر مبلغ اجاره یا عوض استفاده از منافع ندارد.با مطالعه کامل این مقاله قطعاً به مفهوم دقیق و واقعی اجرت المثل پی خواهید برد.
گرفتن وکیل ضروری نیست و ممانع از طرح دعوا نمی شود اما توصیه می شود و بهتر است پروسه و تشریفات قانونی مطالبه اجرت المثل ایام تصرف املاک حتما تحت نظارت یا با مدیریت یک وکیل دادگستری انجام شود مانند اینکه برای انجام اینکار به یک وکیل وکالت دهید و یا حداقل قبل از طرح دعوا با یک وکیل مشورت نمایید.
دادگاه صالح برای رسیدگی به دعوای اجرت المثل راجع به املاک، دادگاه شهر یا منطقه محل وقوع ملک است.
ریاست محترم دادگاه خانواده
سلام علیکم
احتراما به استحضار می رساند اینجانب به موجب تصویر مصدف عقدنامه شماره ——–مورخ————-دفترخانه — شهرستان شیراز با خوانده عقد دائم ازدواج منعقد کرده ایم، خوانده به مدت 3 سال بدون دلیل موجه قانونی و شرعی و بدون اجازه اینجانب منزل مشترک را ترک کرده اند. اینجانب علاوه بر مراجعات مکرر و 2 فقره اظهارنامه قانونی به شماره—— و —– به تاریخ—— و —— برا ایشان ارسال کرده ام که حاظر به تمکین نشده اند.
ایشان نهایتا به موجب دادنامه قطعی به شماره———-به تاریخ ——صادر شده از شعبه —-دادگاه تجدید نظر استان فارس، به عنوان خوانده محکوم به الزمان تمکین شده اند اما همچنان حاظر به تمکین و انجام وظایف قانونی و شرعی خود نسبت به اینجانب نمی باشند. نظر به عدم تمکین همسرم و اینکه اینجانب توانایی اداره زندکی دیگری را دارم و با توجه به شرایط ایجاد شده عسر و حرج شده و ادامه این وضعیت برایم غیرقابل تحمل شده است، لذا با توجه به شرح خواسته و به استناد بلند 3 ماده 16 قانون حمایت خانواده مصوب 1353 صدور حکم مبنی بر ازدواج مجدد به انضمام کلیه خسارات و هزینه دادرسی را استدعا دارم.
نکته: می توان در این دادخواست ازدواج مجدد به تعداد فرزندان دختر و پسر یا اینکه حاصل ازدواج فرزندی نبوده است نیز اشاره کرد. برای نمونه این جمله: لازم به ذکر است که حاصل زندگی مشترک در طول مدت ——— سال تعداد —–فرزند پسر/دختر /بدون فرزند است.
خواسته: تقاضای صدور حکم مبنی بر تجویز ازدواج مجدد (تقاضای صدور حکم تجویز ازدواج بدلیل عدم تمکین زوجه)
دلایل و منضمات دادخواست:
1.کپی مصدق سند ازدواج شماره … مورخ … دفتر رسمی ازدواج شماره …
2.دادنامه شماره … مورخ … صادره از شعبه … دادگاه خانواده …
ریاست محترم دادگاه خانواده …
با سلام و عرض ادب
احتراما اینجانب … در مقام خواهان دعوا باستحضار می رساند:
اینجانب بموجب عقدنامه شماره … مورخ … با خوانده خانم … عقد ازدواج دائم نموده ام. خوانده محترمه قریب به مدت … سال است که بدون هیچگونه دلیلی منزل مشترک را ترک نموده است.
اینجانب بعد از مراجعات مکرر نهایتا دعوای الزام به تمکین وی را مطرح نمودم که بموجب دادنامه قطعی به شماره … مورخ … همسرم محکوم به الزام به تمکین شده اند اما هم چنان حاضر به تمکین و انجام وظایف قانونی و شرعی خود نسبت به اینجانب نمی باشد و حتی محل کار خود را نیز بدون اطلاع اینجانب تغییر داده است. نظر به عدم تمکین ایشان و هم چنین نظر به اینکه بنده با توجه به شرایط موجود دچار عسر و حرج گردیده ام و ادامه این شرایط برایم غیر قابل تحمل شده است لذا با توجه شرح خواسته تقاضای صدور حکم مبنی بر تجویز ازدواج مجدد به انضمام کلیه خسارات دادرسی مورد استدعاست.
با تشکر و تجدید احترام
ریاست محترم دادگاه حقوقی ......
اینجانب …………………… به موجب سند رسمی شماره ………………… اداره ثبت ........، مالک رسمی شش دانگ یک قطعه زمین به مساحت ……………… متر مربع، واقع در بخش ……… ......میباشم.
به موحب رای شماره ………………. مورخ ………….. هیئت نظارت ثبت استان .....، سند مالکیت اینجانب بعد از سند مالکیت خوانده محترم در پلاک ثبتی مورد ترافع صادر شده و با سند مالکیت وی در تعارض است. این رأی در مهلت مقرر قانونی مورد اعتراض قرار گرفت. و پرونده جهت رسیدگی به اعتراض به رای هیئت نظارت ثبت استان ......، به شورای عالی ثبت ارسال گردید. شورای عالی ثبت، طی رای شماره …………….. مورخ ………………، رای هیات نظارت ثبت استان ......را ابرام و تأیید نمود.
با توجه به اظهارنظر کارشناسان دادگستری، همچنین توجه به استشهادیه پیوست از شهود و مطلعین دال بر سابقه تصرف اینجانب در ملک مورد نظر، و امعان نظر به اینکه خوانده محترم و ورثه ایشان طی 20 سال گذشته در ملک ترافعی مشاهده نشده اند. لذا رای شورای عالی ثبت در عدم تطابق با واقعیت موجود در منطقه و اسناد ارائه شده قرار دارد. علی هذا ضمن تقدیم دادخواست حاضر، صدور حکم به ابطال سند مالکیت مقدم بنا به دلایل پیش گفته و مستندات پیوست و همچنین محکومیت خوانده به پرداخت هزینههای دادرسی مورد استدعاست.
درخواست یا دادخواست دستور فروش ملک مشاع در دادگاهی قابل طرح است که ملک در حوزه آن قرار داشته باشد.
با دریافت درخواست ملک مشاعی، دادگاه به استناد ماده ۴ قانون افراز و فروش املاک مشاع و ماده 9 آیین نامه قانون افراز و فروش املاک مشاع، دستور فروش ملک مشاعی را صادر می نماید. سپس دستور فروش به اجرای احکام اعلام می شود.
هر کدام از شرکاء که خواهان فروش ملک مشاع باشند، می توانند به طرفیت دیگر شرکاء، درخواست فروش ملک مشاع را به دادگاه ارائه نمایند. البته درخواست را باید ابتدا در دفتر خدمات الکترونیک به ثبت رسانید.
درخواست یا دادخواست دستور فروش ملک مشاع عنوان درخواستی است که شریک مشاعی در صورت عدم توافق شریک یا شرکاء دیگر جهت فروش ملک مشاع غیر قابل افراز، به دادگاه ارائه می دهد. به عبارت روشن تر اگر ملکی قابل افراز نباشد بعد از آنکه گواهی عدم افراز از سوی دادگاه یا اداره ثبت صادر و قطعی شد، هر کدام از مالکین مشاعی ملک می تواند بدون نیاز به تنظیم دادخواست و هزینه دادرسی صرفاً درخواست فروش ملک مشاع را تقدیم دادگاه نماید.
باید توجه داشت اگر ملک در بازداشت و یا توقیف باشد، درخواست دستور فروش ملک مشاع قابلیت استماع نخواهد داشت.
اگر دادگاه اقدام به صدور دستور نمود، امکان اعتراض به دستور فروش ملک مشاع وجود ندارد. اما اگر به دلایلی دستور فروش صادر نگردید، می توان دوباره درخواست جدید را مطرح نمود.
در صورتی که بنا بر تصمیم واحد ثبتی ملک غیرقابل افراز تشخیص داده شود ، گواهینامه ای به متقاضی تسلیم می شود که در آن غیر قابل افراز بودن ملک اعلام می گردد . این اعلام می تواند ملاک اقدام برای دستور فروش ملک مشاع باشد.
همانطور که بیان شد گاهی امکان افراز در عمل وجود ندارد مثل آپارتمان که به شکل مشاع در مالکیت چند نفر است. گاهی نیز ممکن است قانون به هر دلیل تقسیم ملک را ممنوع کرده باشد. به این نوع ملک، ملک غیر قابل افراز گفته می شود. اینگونه املاک قابلیت پیگیری برای اخذ دستور فروش را پیدا می کنند.
اگر افراز با رضایت مالکین باشد عملیات افراز در اداره ثبت انجام می پدیرد. اما اگر توافق در این رابطه وجود نداشته باشد عملیات افراز به دستور دادگاه انجام خواهد گرفت.
اگر افراز با رضایت مالکین باشد عملیات افراز در اداره ثبت انجام می پدیرد. اما اگر توافق در این رابطه وجود نداشته باشد عملیات افراز به دستور دادگاه انجام خواهد گرفت.
1.مراجعه خریدار یا خریداران ملک مشاعی به دفتر خدمات الکترونیک قضایی
2.ثبت نام ثنا
3.همراه داشتن مدارک از جمله مدارک خرید زمین و مدارک هویتی شامل کارت ملی و شناسنامه
4.تکمیل فرم تعیین ارزش منطقه ای ملک
5.پرداخت هزینه دادرسی
6.انتظار برای تعیین شعبه رسیدگی کننده و ابلاغ زمان رسیدگی به پرونده
ریاست محترم دادگاه حقوقی …………..
باسلام و احترام؛
برابر مبایعه نامه شماره ………… مورخ …………… اینجانب ………… اقدام به خرید 2 سهم از 60 سهم مشاع از پلاک ثبتی ……… واقع در ………………. نمودم . در تاریخ تنظیم مبایعه نامه مورد نظر خوانده (فروشنده) متعهد به تنظیم سند رسمی ملک به نام اینجانب نسبت به سهم مورد اشاره گردیدند.
اینجانب در زمان خرید، نسبت به پرداخت مبلغ ثمن اقدام و مقرر شد در تاریخ ……………انتقال سند در دفترخانه شماره …………….. به نام اینجانب انجام گیرد. اما با وجود مراجعات مکرر، خوانده از حضور در دفترخانه و تنظیم سند به نام اینجانب استنکاف می ورزد. لذا ضمن پیوست اسناد و مدارک خرید ملک، از محضر حضرت عالی تقاضای صدور حکم مبنی بر الزام به تنظیم سند رسمی ملک مشاعی را می نمایم.
ریاست محترم دادگاه خانواده
با سلام. اینجانب……… فرزند………. متولد…….. مطابق سند عقدنامه به شماره……… دفترخانه……….. واقع در………. به علت عدم امکان به ادامه زندگی و عدم تفاهم اخلاقی و روحی با زوجه تقاضای صدور گواهی طلاق را دارم. مهریه زوجه به مبلغ………تماماً پرداخت شده است. زوجه در طول مدت زناشویی نفقه خود دریافت کرده است و اجرتالمثل ایام زوجیت به مبلغ…… تعیین شده توسط کارشناس هنگام اجرای صیغه بهحساب زن واریز میشود.
حضانت فرزند مشترک به نام………. متولد……….. با مادر است. نفقه فرزند ماهانه به مبلغ…….. بهحساب مادر واریز میشود و سالانه نیز قابلیت تعدیل دارد. ملاقات با فرزند هفتهای…… نیز با فرزند صورت میگیرد. اینجانب شرایط دیگر و ادعای دیگری ندارد؛ لذا از دادگاه محترم تقاضای صدور حکم طلاق را دارم.