هر گاه مسئول حضانت……یا مانع ملاقات طفل با اشخاص ذی حق شود، برای بار اول به پرداخت جزای نقدی درجه هشت و در صورت تکرار به حداکثر مجازات مذکور محکوم می شود.
هر گاه مسئول حضانت……یا مانع ملاقات طفل با اشخاص ذی حق شود، برای بار اول به پرداخت جزای نقدی درجه هشت و در صورت تکرار به حداکثر مجازات مذکور محکوم می شود.
در ماده ۱۱۷۴ ق.م حق ملاقات طفل برای والدین به رسمیت شناخته شده است. به علت مهم بودن این امر، قانون گذار عدم رعایت این مقرره را مورد جرم انگاری قرار داده است و برای آن مجازات تعیین کرده است قبلا در قانون حمایت از خانواده مصوب ۵۳ و حال در قانون جدید مصوب ۹۱ آن ماده نسخ و مجازات جدیدی را پیش بینی کرده است.
= در بند دوم ماده ۵۴ قانون ح. خ مصوب ۹۱ آمده است که:
هر گاه مسئول حضانت……یا مانع ملاقات طفل با اشخاص ذی حق شود، برای بار اول به پرداخت جزای نقدی درجه هشت و در صورت تکرار به حداکثر مجازات مذکور محکوم می شود.
ماده ۵۴ ـ هر گاه مسئول حضانت از انجام تکالیف مقرر خودداری کند یا مانع ملاقات طفل با اشخاص ذی حق شود، برای بار اول به پرداخت جزای نقدی درجه هشت و درصورت تکرار به حداکثر مجازات مذکور محکوم می شود.
+ عنصر قانونی: عنصر قانونی این جرم همان ماده ۵۴ ق.ح.خ است در اصول حقوق جزا داریم که هیچ فعل یا ترک فعلی را نمی توان جرم تلقی و مجازات کرد مگر آن که قانون پیش بینی کند حال پیش بینی قانون در ماده ۵۴ رخ داده است.
+ عنصر مادی: عنصر مادی این جرم همانطور که از نام و مفاد ماده پیداست ترک فعل است پس این جرم با ترک فعل واقع می شود نه فعل که شامل ترک وظایف مربوط بعدم انجام وظایف حضانت است اما در مورد ممانعت از ملاقات با طفل ممکن است به صورت فعل واقع شود یا ترک فعل.
+ عنصر معنوی: برای عنصر معنوی سوءنیت عام کافی است یعنی علم داشته باشد و عمد داشته باشد و حاصل شدن نتیجه خاصی مدنظر نیست و به صرف علم و عمد جرم محقق می شود.
همانطور که می دانید طفل چه پسر باشد چه دختر تا سن ۷ سالگی تحت حضانت مادر خواهند بود و از آن پس مصلحت طفل ایجاب می کند که با چه کسی باشد و غلبه از آن پدر است.
و این نکته را هم لازم به ذکر میدانیم که حضانت هم حق و هم تکلیف والدین نسبت به فرزندان است چه زمان زندگی مشترک چه بعد از طلاق طرفین.
در مواد قانون مدنی اشاره شده است که هیچ کدام از پدر و مادر حق ندارد در زمانی که حضانت طفل با او است از این امر امتناع کند به علت حساس بودن امر حضانت در تصویب قانون حمایت از خانواده جدید سال ۹۱ مواد بیشتری به این امر اختصاص یافت و حتی مقررات کیفری نیز درباب حضانت به تصویب رسید.
یکی از این مقررات کیفری و جزایی ماده ۵۴ است که عدم انجام حضانت را جرم انگاری کرده است. پس ما جرمی داریم تحت عنوان عدم انجام وظایف حضانت.
هرگاه مرتکب با انجام کاری قصد ایراد جنایت بر فرد یا افرادی معین یا فرد یا افرادی غیرمعین از یک جمع را داشته باشد و در عمل نیز جنایت مقصود یا نظیر آن واقع شود، خواه کار ارتکابی نوعاً موجب وقوع آن جنایت یا نظیر آن بشود، خواه نشود.
دادستان محترم عمومی و انقلاب شهرستان
با عرض سلام و ادب
احتراماً به استحضار عالی میرساند :
در مورخه ….. نزاعی میان همسایگان اینجانب به آدرس ….. در ساعت …. رخ داد. بنا بر این که محل وقوع نزاع در مقابل منزل اینجانب بوده است و در خلال این نزاع درب منزل و نیز پنجره ها آسیب مادی دیدند. پس از مراجعه به مسبب(مشتکی عنه)، ایشان منکر آن شد و بیان داشتند «هر کاری میتونی برو بکن». حال با وجود اخذ استشهادیه اهالی محل و نظریه کلانتری …. و به استناد ماده ۶۷۵ قانون مجازات اسلامی از آن مقام محترم در ابتدا تعقیب و مجازات مشتکی عنه را به اتهام تخریب اموال غیر و نیز جبران خسارت مالی را استدعا دارم.
پیش از رسیدگی به ماهیت دعوا، خواستار صدور قرار تأمین خواسته به ارزش …. را هستم.
پیشاپیش از بذل و حسن نظر حضرتعالی کمال تشکر را دارم.
با عرض سلام و تحیت احتراما به استحضار عالی می رساند:
۱- اینجانب ساکن ………………. به آدرس …………………… هستم و به شغل …………………… اشتغال دارم.
۲- مدتی است با مشتکی عنه، آقای……………….. که در همسایگی ما قرار دارد، به دلیل موضوعات ………………….. دچار مشکل شدیم. که چندین بار به مشاجره کشید.
۳- نامبرده چندین بار بنده را تهدید به …………………… کرده است که در مقابل آنها سکوت کرده ام.
۴- در تاریخ ………………. هنگام مراجعه به باغ و تاکستان خود متوجه شدم که دیوار و مرزبندی های آن و همچنین زمین زراعی بنده به وسیله …………. تخریب شده است
۵- با پیگیری های زیاد و همچنین شهادت برخی از اهالی محل متوجه شدم که مشتکی عنه قبل از تخریب در محل بوده و ایشان به قصد انتقام اقدام به چنین عملی کرده اند.
۶- فلذا با عنایت به شرح موضوع با کیفیت فوق و ادله اینجانب شامل: ۱- ……………… ۲-………………… ۳- …………………..، همچنین با توجه به اینکه فعل ارتکابی مشتکی عنه از مصادیق بارز ماده ۶۷۷ قانون مجازات اسلامی (تعزیرات و مجازات های بازدارنده) می باشد، تعقیب و مجازات ایشان به اتهام تخریب مال مورد استدعاست. قبلاً از بذل عنایت جنابعالی کمال تشکر را دارد.
۷- همچنین با توجه به خسارات وارده به اینجانب که مبلغ …………… ریال است، بدواً تقاضای صدور و اجرای فوری تامین خواسته را دارم.
در صورتی که رأی قطعی مبنی بر محکومیت متهم صادره شده باشد، پرونده برای اجرا به واحد اجرای احکام کیفری در دادسرای محل وقوع جرم ارجاع میشود و این دادسرا حسب مقررات مندرج در مواد ۵۲۹ الی ۵۵۸ قانون آیین دادرسی کیفری حکم را اجرا خواهند کرد.
با اعتراض هریک از اصحاب دعوا (شاکی یا مشتکی عنه) پرونده به دادگاه تجدیدنظر استان محل وقوع جرم ارسال میگردد. بعد از ارسال در دفتر کل ثبت و النهایه به یکی از شعب برای رسیدگی به تجدیدنظرخواهی ارجاع میشود که مجدداً در آنجا نیز ثبت میگردد.
اگر حکم بر محکومیت متهم صادر شده باشد، مطابق مقررات جدید قانون آیین دادرسی کیفری مصوب ۱۳۹۲ جلسه رسیدگی حضوری برای دادگاه تجدیدنظر رسیدگیکننده الزامی است و الا بدون حضور اصحاب دعوا به تجدیدنظرخواهی رسیدگی و تصمیم قطعی میگیرد و این رأی به اصحاب دعوا ابلاغ میگردد.
بعد از صدور کیفرخواست پرونده به دادگاه صالح حسب مورد دادگاه عمومی (کیفری یک یا دو) یا انقلاب یا نظامی ارجاع میشود و پس از ثبت در دفتر کل و ارجاع به یکی از شعب، پرونده به نظر قاضی شعبه رسیده و ایشان در صورت کامل بودن پرونده دستور تعیین وقت و ابلاغ جلسه رسیدگی به اطراف شکواییه را خواهد داد و در صورت ناقص بودن پرونده، دستور برگشت پرونده به دادسرا با قید موارد نقص تحقیقات را خواهد داد.
بعد از اینکه جلسه رسیدگی به اصحاب دعوا یا وکلای آنان ابلاغ شد در زمان تعیین شده جلسه رسیدگی تشکیل و اسناد و مدارک موجود مجدداً مورد بررسی قرار میگیرد. ممکن است دوباره از گواهان گواهی شود، النهایه دادگاه بدوی صالحه به شرح ذیل تصمیم گیری میکند:
اگر اخطاریه تشریفات قانونی ابلاغ را داشته باشد، پرونده معد برای رسیدگی است. حضور و عدم حضور شاکی یا متهم مانع رسیدگی نیست، مگر در موارد خاص که از حوصله بحث ما خارج است.
مقام رسیدگیکننده بعد از استماع اظهارات حاضرین و بررسی اسناد و مدارک موجود در صورتی که نیاز به تحقیقات دیگری نباشد، پس از اخذ آخرین دفاع از متهم به شرح ذیل رأی صادر مینماید.
بعد از برگشت پرونده از کلانتری یا آگاهی مربوطه مدیر دفتر شعبه پس از تحریر کلاسه پرونده روی پوشه و بررسی اسناد و مدارک پیوست در صورتی که پرونده را کامل ببیند فوراً پرونده را در اختیار شعب رسیدگیکننده قرار خواهد داد.
در اخطاریه باید حتماً علت حضور متهم به همراه نتیجه عدم حضور و حق داشتن وکیل باید قید شود.
شاکی بعد از ابطال تمبر و مصدق نمودن تمام اوراق کپی، شکواییۀ خود را در دادسرا به قسمت معاونت ارجاع تقدیم میکند. معاون ارجاع پس از بررسی پرونده در صورت نبودن مانع (رعایت صلاحیت ذاتی و محلی و هزینه و ابطال تمبر) ممکن است با توجه به رویۀ موجود، اقدام به ارجاع پرونده به کلانتری مربوطه و یا یکی از شعبات بازپرسی یا دادیاری نماید که هر دو حالت را بررسی میکنیم:
در این صورت شاکی باید با توجه به محل ارتکاب جرم یا کشف آن به کلانتری مربوطه به قسمت (معاضدت قضائی) مراجعه کرده و پس از دستور رئیس بخش مربوطه شکواییه خود را به قسمت ثبت رایانه تحویل نماید.
پس از ثبت شکواییه باید آن را در اختیار یکی از ضابطین دادگستری که در آن محل (معاضدت قضائی) مشغول به کار هستند قرار دهد تا اطلاعات و تحقیقات دستور داده شده توسط ضابطین دادگستری مربوطه انجام گیرد و پرونده دوباره به دادسرا ارجاع داده شود.
بعد از تنظیم شکواییه، دومین اقدام شاکی تقدیم این عرض حال به دادسرای صالح برای رسیدگی میباشدو هرچند می تواند با مراجعه به دفاتر خدمات قضایی شکوایه خود را ثبت نماید.
مستفاد از ماده ۱۱۶ قانون آیین دادرسی کیفری سلسله مراتب صلاحیت دادسرا ها برای رسیدگی به جرم به شرح ذیل میباشند:
اولین اقدام شاکی برای اعلام جرم و تظلم خواهی تنظیم شکواییه میباشد؛ چرا که مطابق ماده ۶۴ قانون آیین دادرسی کیفری مصوب ۱۳۹۲ یکی از جهات قانونی برای شروع به تعقیب، شکایت شاکی یا مدعی خصوصی است. البته اگر جرم جنبه عمومی داشته باشد، اقامه دعوا و تعقیب متهم از این جنبه از وظایف دادستان محسوب میشود.
به موجب قانون مدنی و قواعد عام مسئولیت شخص به غیر از مجازات مقرر در قوانین باید از عهده جبران خسارت پیشآمده نیز برآید چرا که ؛ اتلاف و تسبیب از زمره موجبات ضمان و مسئولیت قهری هستند.
و هم چنین هر کس مال غیر را تلف کند، ضامن آن است و باید مثل یا قیمت آن را بدهد، اعم از اینکه از روی عمد تلف کرده باشد یا بدون عمد و اعم از اینکه عین باشد یا منفعت و اگر آن را ناقص یا معیوب کرده باشد، ضامن نقص قیمت آن مال است.
همانطور که اموالی در مالکیت عمومی یا دولتی است، اموالی نیز وجود دارد که مالک آنها افراد می باشند. چنانچه فردی اموال خصوصی متعلق به مردم را از بین ببرد، بر اساس قانون مجازات خواهد شد.
در این خصوص بر حسب ماده ۶۷۷ بخش تعزیرات قانون مجازات اسلامی، «هرکس عمداً اشیای منقول یا غیرمنقول متعلق به دیگری را تخریب نماید یا به هر نحو، کلاً یا بعضا تلف نماید و یااز کار اندازددرصورتی که میزان خسارت وارده یکصدمیلیون ریال یاکمترباشدبه جزای نقدی تادوبرابرمعادل خسارت وارده محکوم خواهدشد.
از آنجایی که دولت نماینده مردم و مسئول اداره امور جامعه است به همین دلیل اموالی در اختیار دارد که گاهی نقش دولت، تنها به عنوان متصرف و ادارهکننده آن است که اموال عمومی نام دارد اموال عمومی به اموالی اطلاق میشود که در مالکیت عموم قرار دارد.
از قبیل بناهای تاریخی و اماکن مذهبی، مجسمههای نصبشده در میادین، پارکها و اماکن عمومی، سینماها، آسانسورها، پارکها و فضاهای سبز عمومی، چراغهای راهنمایی، صندلیهای اتوبوس و مترو، کتابهای کتابخانهها، تلفنهای عمومی، صندوقهای پست و غیره که قانونگذار از این اموال به عنوان اموالی که مالک خاص ندارد یاد می کند اما در برخی دیگر دولت مالکیت اموال را دارد که به آن اموال دولتی گفته می شود.
آن بخش از اموال و داراییهایی که به موسسات عمومی و دولتی تعلق دارد و جزو اموال آن نهاد و سازمان است مانند اموال متعلق به وزارتخانه و دستگاههای اجرایی، جزو اموال دولتی است.
ماده ۶۸۶ بخش تعزیرات قانون مجازات اسلامی مصوب سال ۱۳۹۲ جزء مواردی است که قانون گذار در این زمینه جرم انگاری نموده است که بر اساس این ماده قانونی «هرکس درختان موضوع ماده یک قانون گسترش فضای سبز را عالماً عامداً و برخلاف قانون مذکور قطع یا موجبات از بین رفتن آنها را فراهم آورد علاوه بر جبران خسارت وارده حسب مورد به حبس تعزیری از ۶ ماه تا سه سال یا جزای نقدی از سه میلیون تا هجده میلیون ریال محکوم خواهد شد».
همچنین در ماده ۶۸۷ مقرر شده است «هرکس در وسایل و تاسیسات مورد استفاده عمومی از قبیل شبکههای آب و فاضلاب، برق، نفت، گاز، پست و تلگراف و تلفن و مراکز فرکانس و ماکروویو (مخابرات) و رادیو و تلویزیون و متعلقات مربوط به آنها اعم از سد و کانال و انشعاب لولهکشی و نیروگاههای برق و خطوط انتقال نیرو و مخابرات (کابلهای هوایی یا زمینی یا نوری) و دستگاههای تولید و توزیع و انتقال آنها که به هزینه یا سرمایه دولت یا با سرمایه مشترک دولت و بخش غیردولتی یا توسط بخش خصوصی برای استفاده عمومی ایجاد شده و همچنین در علایم راهنمایی و رانندگی و سایر علایمی که به منظور حفظ جان اشخاص یا تامین تاسیسات فوق یا شوارع و جادهها نصب شده است، مرتکب تخریب یا ایجاد حریق یا از کار انداختن یا هر نوع خرابکاری دیگر شود بدون آن که منظور او اخلال در نظم و امنیت عمومی باشد به حبس از سه تا ۱۰ سال محکوم خواهد شد».
که قانونگذار در بحث تخریب در مورد مرتکبین تخریب چنین اموالی نگاه سخت گیرانهای دارد چنانکه در تبصره ماده مذکور پیشبینی کرده است «در صورتی که اعمال مذکور به منظور اخلال در نظم و امنیت جامعه و مقابله با حکومت اسلامی باشد مجازات محارب را خواهد داشت»