⚖به روز بودن دانشجویان حقوق و پاسخگویی به سوالات هموطنانم.⚖

۱۸۱۸۲ مطلب توسط «هادی کاویان مهر» ثبت شده است

راهکارهای مدیریت موقعیت های تعارض منافع چیست؟

برای مدیریت هر یک از موقعیت های ذکرشده روش ها و شیوه هایی مشخص شده است تا بتوان تا حد ممکن آن ها را کنترل نمود و یا از رخ دادنشان جلوگیری کرد. در کنار این موارد خاص راهبردهایی نیز برای مدیریت موقعیت­های تعارض منافع به صورت کلی و عام مطرح هستند که در اینجا اشاره کوتاهی به آن ها می کنیم:

 

1=موارد عام: افشای وجود تعارض منافع: افشای تعارض منافع یکی از راه های مهم و کم هزینه برای مدیریت و کنترل آن است. افراد در زمان هایی خاص مانند شروع تصدی یک مسئولیت، بستن قراردادها یا تغییر جایگاه باید تعارض منافع بالقوه موقعیت خود را افشا کنند. اعمال محدودیت: یکی از راه های کنترل تعارض منافع ایجاد محدودیت ها و ممنوعیت های قانونی برای برخی موارد مانند داشتن شغل دوم، دریافت هدایا، سهامداری یا مالکیت شرکت های خصوصی توسط خود مسئول یا اعضای خانواده اش است. اعلام منافع مالی: مسئولان در برخی مشاغل باید دارایی های شخصی و خانوادگی شان را در زمان تصدی یک مسئولیت اعلام نمایند.

 

2=موارد مبتنی بر موقعیت:

 

=متأثر کردن قاعده گذار از نتایج اجرای قواعد یا تفکیک قاعده گذار و مجری

=تفکیک ناظر و نظارت شونده

=برطرف کردن تعارض میان درآمدها و وظایف سازمان: از طریق تعیین مسیر دیگری برای کسب درآمد برای سازمان که در تعارض با وظایف و اهداف آن نباشد.

برطرف کردن تعارض بین وظایف یک سازمان: باید وظایف یک سازمان را به گونه ای تعریف و تعیین نمود که باهم در تعارض قرار نگیرند.

تغییر قواعد در فرایندهای کارشناس محور: باید به گونه ای عمل شود که در موارد نیاز به نظر کارشناس (امضای طلایی) احتمال فساد کم شود برای مثال از طریق قطع رابطه کارشناس و متقاضی و کاهش امکان تبانی.

مرکز توانمندسازی حاکمیت و جامعه به مدت بیش از ۲۰ ماه است که روی موضوع تعارض منافع به صورت متمرکز مشغول پژوهش است و در این مدت تعارض منافع را در حوزه های گوناگون مورد کاوش و بررسی قرار داده است که حوزه های ذکرشده عبارت اند از: نظام بانکی، شهرداری، برنامه و بودجه، حوزه خیریه ها، مسکن و شهرسازی، محیط زیست، انرژی، تامین اجتماعی و صندوق های بازنشستگی، حوزه تعاون، کار و بهزیستی.

۲۰ دی ۰۲ ، ۲۳:۲۷ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

مفهوم تعارض منافع در قانون تجارت

تعارض منافع در حقوق تجاری نیز مفهومی مشابه آنچه گفتیم دارد. این اصطلاح هم در اسناد و قوانین بین المللی تجاری زیاد به کار رفته و هم در حقوق تجاری کشورمان وجود دارد. برای درک بهتر تعارض منافع در اسناد بین المللی، می توان تعریف های موجود را بررسی کرد:

 

.سازمان توسعه و همکاری های اقتصادی (OECD): «تعارض منافع زمانی رخ می دهد که یک فرد یا شرکت (اعم از خصوصی یا دولتی) در موقعیتی قرار بگیرد که به نحوی از شرایط رسمی یا حرفه ای خود در جهت منافع شخصی یا منافع مربوط به شرکت خود بهره ببرد.»

.سازمان بین المللی شفافیت: «موقعیتی که فرد یا سازمانی (اعم از دولتی، تجاری، رسانه ای یا جامعه مدنی) مجبور به انتخاب میان وظایف شغلی و منافع شخصی خود شود.»

۲۰ دی ۰۲ ، ۲۳:۲۵ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

تفاوت تعارض منافع فردی و سازمانی چیست؟

تعارض منافع فردی زمانی اتفاق می افتد که منافع شخصی فرد با مسئولیت های او در تعارض باشد، اما مفهوم تعارض منافع در سازمان کمی متفاوت است. تعارض منافع در سازمان زمانی رخ می دهد که انجام وظایف سازمان در تعارض با منافع آن سازمان باشد، مثلا وقتی سازمانی مأمور نظارت بر فعالیت سازمان های مشابه خود شود، ممکن است برخی از فعالیت ها مشمول جریمه ای شود که همین سازمان مسئول تعیین کردنش است. در این حالت، تعارض منافع سازمان محور اتفاق افتاده است. نمونه دیگر از تعارض منافع در سازمان یا در عالم تجارت، زمانی است که مدیر یک بخش با سازمان دیگری معامله ای انجام دهد که به نفع آن مدیر و به زیان سازمانش باشد. تعارض منافع در سازمان ممکن در زمان گردآوری اطلاعات محرمانه نیز اتفاق بیفتد. مثلا ممکن است مأمور گردآوری اطلاعات محرمانه برای یک سازمان یا شرکت، به اطلاعاتی دست پیدا کند که برای او منفعت شخصی داشته باشد.

۲۰ دی ۰۲ ، ۲۳:۲۴ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

موقعیت های تعارض منافع چیست؟

1=اشتغال بیرونی (اشتغال همزمان): اشتغال بیرونی به معنای حضور همزمان یک مدیر یا کارمند بخش دولتی در بخش خصوصی و در حوزه کاری مشابه است. البته حضور همزمان در دو شرکت بخش خصوصی نیز می تواند تعارض منافع ایجاد نماید و مصداق اشتغال بیرونی قلمداد گردد.

2=ارتباطات پساشغلی (مسأله درب گردان): این نوع از تعارض منافع در دو موقعیت بروز می یابد. موقعیت اول زمانی ایجاد می شود که فردی پس از فراغت از مسئولیتش در بخش دولتی به هر دلیلی (بازنشستگی، استعفا و …) بلافاصله در همان حوزه کاری در بخش خصوصی مشغول به کار شود. این موقعیت موجب می شود فرد در زمانی که در بخش دولتی مشغول به کار است، توجه ویژه ای به یک سازمان بیرونی داشته باشد و به گونه ای عمل کند که بتواند بعد از فراغت به آن سازمان بپیوندد. همچنین وی بعد از حضور در بخش خصوصی از رانت های اطلاعاتی و ارتباطی خود در بخش دولتی برای پیشبرد امور در بخش خصوصی سود می برد. در موقعیت دوم فرد بالعکس از بخش خصوصی وارد بخش دولتی می شود و معمولاً سمتی بالا در بخش دولتی کسب می کند.

3=تعارض منافع نظارت بر خود (اتحاد ناظر و منظور): به موقعیتی اطلاق می شود که فرد یا سازمانی مسئول نظارت بر رفتار و عملکرد خویش باشد یا مسئولیت نظارت بر سازمان یا شخصی را داشته باشد که خودش به کار گمارده است.

4=تعارض منافع در قاعده گذاری برای خود (اتحاد قاعده گذار و مجری): قاعده گذاری برای خود همان گونه که از نامش پیداست به معنای ایجاد امکان برای یک شخص یا سازمان است که مسئولیت تمام یا بخشی از قاعده گذاری برای خود را بر عهده داشته باشد؛ برای مثال در خصوص میزان حقوق و مزایایش خودش تصمیم گیری کند.

5=تعارض درآمد و وظیفه: این موقعیت ناشی از شیوه و ساختار درآمدی خاص یک سازمان است که موجب می شود کارکنان جهت کسب درآمد بیشتر برای خود یا سازمانشان در معرض تعارض منافع قرار بگیرند زیرا کسب درآمد بیشتر با زیر پا گذاشتن بخشی از وظایفشان رخ می دهد.

6=تعارض وظایف: به شرایطی اطلاق می شود که در آن میان وظایف گوناگون یک فرد یا سازمان تعارض ایجاد می شود و موجب می گردد که آن فرد یا سازمان نتواند به خوبی همه وظایفش را به انجام رساند.

7=تعارض منافع در ارتباط/ پیوند/ وابستگی با گروه های اجتماعی (قومی، مذهبی، سیاسی یا حرفه ای): ارتباط با گروه های گوناگون اجتماعی که فرد عضویت یا تعهدی در آن ها دارد، یکی دیگر از موقعیت های تعارض منافع را ایجاد می نماید. زیرا ممکن است فرد منافع آن گروه را به انجام وظایفش ترجیح دهد.

8=تعارض منافع در ارتباطات خویشاوندی، خانوادگی و دوستانه: هر نوع رابطه ای که فرد در حوزه کاریش با خویشاوندان و دوستان داشته باشد، موقعیت تعارض منافع ایجاد می کند. این رابطه می تواند از نوع اشتغال، سهامداری، رابطه مالی و … باشد.

9=تعارض منافع ناشی از قبول هدیه: قبول هدیه ازجمله مصادیقی است که در ادبیات جهانی بسیار پرتکرار و پردامنه است. قبول هر نوع هدیه ای می تواند به تعارض منافع منجر شود زیرا فرد را از انجام وظایف حرفه اش دور می کند و به سوی منافع شخصی می کشاند.

10=تعارض منافع ناشی از در اختیار داشتن اطلاعات درونی: اگر کارکنان یک سازمان دولتی از اطلاعات درونی سازمانشان برای کسب منافع شخصی خود استفاده کنند، با موقعیت تعارض منافع مواجه هستند.

۲۰ دی ۰۲ ، ۲۳:۲۳ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

انواع تعارض منافع چیست؟

در پیش­نویس لایحه تعارض منافع که از سوی معاونت حقوقی نهاد ریاست جمهوری ارائه شده است، تعریف تعارض منافع این گونه آمده است: «تعارض منافع عبارتست از تعارض منافع شخصی مشمولان این قانون با انجام بی طرفانه و بدون تبعیض وظایف و اختیارات قانونی آنها.» تعارض منافع را می توان از جهات گوناگون به شیوه های مختلفی دسته بندی کرد که در اینجا به طور مختصر به برخی از این دسته بندی ها می پردازیم.

 

.فرد محور یا سازمان محور: در تعارض منافع فردمحور منافع شخصی یک فرد در تعارض با وظایف و مسئولیت های غیرشخصی او قرار می گیرد و در تعارض منافع سازمان محور، وظایف یک سازمان در تعارض با منافع خاص آن قرار می گیرد مانند زمانی که سازمان بازرسی یک وزارتخانه خاص از همان وزارتخانه ای کسب درآمد کند که مسئول نظارت بر آن است.

 

.نظام مند یا غیر نظام مند: تعارض منافع غیر نظام مند به معنای آن است که اگر فرد یا سازمانی در یک جایگاه خاص قرار بگیرد ممکن است تعارض منافع ایجاد شود درصورتی که اگر فرد یا سازمان دیگری در آن جایگاه قرار داده شود، تعارض منافعی رخ ندهد. اما در تعارض منافع نظام مند، مهم نیست چه شخص یا سازمانی در جایگاهی قرارگرفته است زیرا به صورت نهادینه شده ای این نوع از تعارض منافع رخ می دهد.

 

.بالقوه، بالفعل و شبهه تعارض منافع: در تعارض منافع بالقوه(potential) فرد ممکن است که به خاطر قرار گرفتن در یک موقعیت خاص، در آینده حین انجام وظایف خود، تحت نفوذ منافع متعارض قرار بگیرد. در این تعارض منافع، هرچند هنوز آن موقعیت پدیدار نشده است اما هر آن می توان منتظر آن بود اما در تعارض منافع بالفعل (actual) فرد در زمان حال در موقعیتی است که تحت تأثیر منافع شخصی اش قرارگرفته است. این موقعیت به منافع متعارضی در زمان حال یا گذشته اشاره دارد. شبهه تعارض منافع Perceived (apparent))) زمانی پدیدار می شود که به نظر برسد یک فرد ممکن است تحت نفوذ منافع متعارض قرار بگیرد ولی در اصل این گونه نباشد.

 

.مالی یا غیرمالی: تعارض منافع مالی موقعیت هایی را در برمی گیرد که شامل منفعتی مالی هستند درحالی که در تعارض منافع غیرمالی پای منافع غیرمالی مانند روابط شخصی و خانوادگی، شأن و جایگاه اجتماعی فرد، علاقه یا تعصب و … در میان است.

۲۰ دی ۰۲ ، ۲۳:۱۸ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

تعارض منافع چیست؟

تعاریف مختلفی برای مسئله تعارض منافع ارائه می شود. با وجود این طبق یک تعریف فراگیر: «مجموعه ای از شرایط که موجب می گردد تصمیمات و اقدامات حرفه ای، تحت تأثیر یک منفعت ثانویه قرار گیرد را تعارض منافع می نامند»، همچنین تعارض منافع به عنوان نشانه، شاکله و نتیجه فساد مورد نظر قرار گرفته است. نهادهای مختلف بین المللی تعاریف مختلف و البته مشابهی را برای تعارض منافع مطرح کرده اند. راهنمای سازمان توسعه و همکاری های اقتصادی (OECD) در پاسخ به سؤال تعارض منافع چیست، آن را به عنوان تعارضی میان وظایف دولتی و منافع خصوصی مأمورین دولتی تعریف می کند، به طوری که این منافع می تواند به صورت ناصحیحی وظایف آن ها را تحت تأثیر قرار دهد. سازمان شفافیت بین الملل تعارض منافع را شرایطی می داند که در آن افراد یا نهادها (که می تواند دولت، رسانه، کسب و کار با سازمان مدنی باشد) در مواجه با انتخاب بین وظایف خود و منافع شخصی شان قرار می گردند. در طرح نامه کمیسیون اروپا در مورد دستورالعمل تدارکات دولتی آمده است که مفهوم تعارض منافع باید در برگیرنده تمامی حالت هایی باشد که در آن کارکنان پیمانکار با سایر ارائه کنندگان خدمات دخیل در فرایند، دارای منفعت شخصی از نتیجه این قرارداد بوده، به گونه ای که بی طرفی و عملکردشان را به طور ناصوابی تحت تأثیر قرار دهد.

۲۰ دی ۰۲ ، ۲۳:۱۷ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

نظریه ایجاد خطر

یکی از ارکان مسئولیت مدنی فعل زیان بار است، که در حقوق ایران ماده 1 قانون مسئولیت مدنی و در حقوق فرانسه ماده 1382 قانون مدنی فرانسه به آن اشاره داشته اند. فعل زیان بار در جهت تعیین متعهد جبران خسارت ضروری است. مسئول جبران در زنجیره اسباب، شخصی است که «فعل زیان بار» را انجام داده است که به طور سنتی این فعل باید تقصیرآمیز باشد. در کنار این مبنای سنتی، یعنی تقصیر، مبانی دیگری مانند نظریه خطر، نظریه مختلط، نظریه تضمین و نظریه تعهد ایمنی نیز ارائه شده است. با وجود این، نظرات در یک نکته اشتراک دارند و آن اینکه مسئولیت مدنی، نیازمند فعل زیان بار است و بنابراین در تعیین شخص مسئول، قاعده این است که اصولاً شخصی به عنوان مسئول جبران خسارت تعیین می گردد که مرتکب فعل یا ترک فعلی شده باشد. در اینجا این سئوال اهمیت پیدا می کند که آیا قاعده ضرورت فعل زیان بار، هنوز به قوت خود باقی است یا خیر؛ و با لحاظ تفکیک بین تقصیر و فعل زیان بار، آیا تقصیر هنوز مبنای مسئولیت است یا صرف فعل زیان بار کفایت می کند. از نظر تحلیلی نمی توان تقصیر را به کلی از حقوق مسئولیت مدنی حذف کرد، اما در عین حال، حقوق در این چارچوب نیز محصور نمی ماند. امروزه در کنار این قاعده، نظرات دیگری مطرح شده که بر دامنه قاعده نقش فعل در تعیین مسئول اثر گذاشته است. نظریه خطر دارای شکل ها و گونه های مختلف است:

 

.برخی بر این نظرند که شخصی که از فعالیتی سود می برد، باید ضرر های ناشی از آن را هم تحمل کند و این امری طبیعی و موافق با اخلاق و عدالت است. این نظریه به نظریه خطر، معروف است. مقصود از نفع، سود مالی و اقتصادی است و فعالیت اقتصادی سود آور موجب مسئولیت است، هر چند که تقصیری در میان نباشد. بنابراین برای مطالبه خسارت اثبات تقصیر یا حتی فرض تقصیر لازم نیست و زیان دیده فقط باید ثابت کند که ضرر ناشی از فعالیت سود آور خوانده بوده است.

.از آن جا که فعالیت انسان منحصر به فعالیت انتفاعی نیست و چه بسا ممکن است خسارت ناشی از فعالیت غیر انتفاعی (مانند رانندگی برای تفریح) باشد نظریه خطر، دارای قلمروی گسترده شد. این نظریه معروف به نظریه خطر مطلق یا خطر فعالیت است. طبق این نظریه، نفع اعم از نفع مادی یا معنوی است. بنابراین، راننده اتومبیل چه نفع مالی داشته باشد و چه برای تفریح رانندگی کند، در صورت ایراد خسارت به دیگری مسئول است، هرچند که مرتکب تقصیری نشده باشد یا تقصیر او را نتوان اثبات کرد.

۲۰ دی ۰۲ ، ۲۳:۱۴ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

نظریه تقصیر

طبق این نظریه مسئولیت مدنی مبتنی بر تقصیر (اعم از عمدی یا غیر عمدی) است و فقط کسی را می توان مسئول شناخت که مرتکب تقصیر شده باشد و اثبات آن اصولا بر عهده زیان دیده است. طرفداران این نظریه آن را با مفاهیم اخلاقی توجیه می کنند و می گویند محکوم کردن شخص، بی آن که تقصیری از او سر زده باشد، محکوم کردن بی گناه است که اخلاق آن را نمی پذیرد.

 

۲۰ دی ۰۲ ، ۲۳:۱۲ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

مبانی مسئولیت در قانون مدنی

مسئولیت‭ ‬مدنی‭ ‬عبارت‭ ‬از‭ ‬جبران‭ ‬ضرر‭ ‬و‭ ‬زیان‭ ‬و‭ ‬خسارت‭ ‬به‭ ‬دیگری‭ ‬است‭ ‬که‭ ‬این‭ ‬مسئولیت‭ ‬بر‭ ‬اساس‭ ‬رابطه ای‭ ‬دینی‭ ‬بین‭ ‬زیان دیده‭ ‬از‭ ‬جرم‭ ‬و‭ ‬زیان زننده‭ ‬ایجاد‭ ‬می شود‭.‬ بر‭ ‬این‭ ‬اساس،‭ ‬شخص‭ ‬به‭ ‬جبران‭ ‬خسارتی‭ ‬که‭ ‬به‭ ‬دیگران‭ ‬وارد‭ ‬می کند،‭ ‬ملزم‭ ‬می شود‭ ‬و‭ ‬در‭ ‬حقیقت‭ ‬این‭ ‬الزام،‭ ‬ناشی‭ ‬از‭ ‬عمل‭ ‬منتسب‭ ‬و‭ ‬مرتبط‭ ‬به‭ ‬او‭ ‬نسبت‭ ‬به‭ ‬دیگری‭ ‬است‭.‬ در اکثر کشور ها نظریه تقصیر مبنای اصلی مسئولیت مدنی است، اگر چه در مواردی بر اساس نیاز ها و مصالح اجتماعی نظریه خطر یا مسئولیت بدون تقصیر مورد قبول قانون گذار واقع شده است. 

۲۰ دی ۰۲ ، ۲۳:۱۱ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

نکته0045

کیفرخواست، اعلام اتمام تحقیقات و اعلام نظر دادسرا به دادگاه صالح مبنی بر مجرمیت متهم است.

۲۰ دی ۰۲ ، ۲۳:۰۹ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

نکته005

کیفرخواست، اعلام اتمام تحقیقات و اعلام نظر دادسرا به دادگاه صالح مبنی بر مجرمیت متهم است.

۲۰ دی ۰۲ ، ۲۳:۰۸ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

فرق قرار جلب به دادرسی و کیفرخواست چه مواردی است؟

قرار جلب به دادرسی توسط بازپرس صادر می شود و دادستان می‌تواند تایید کند یا با آن مخالفت کند. اگر دادستان موافق نظر بازپرس باشد، ضمن تایید قرار جلب به دادرسی، کیفرخواست صادر می نماید. دادستان اگر مخالف نظر بازپرس باشد، نظر خود را به بازپرس اعلام می‌دارد و اگر بازپرس باز هم روی نظر خود تاکید داشت، پرونده برای حل اختلاف به دادگاه صالح ارسال می‌شود.

 

ماده 279 قانون آیین دادرسی کیفری: «در کیفر خواست موارد زیر قید می‌شود:

الف - مشخصات متهم، شامل نام، نام خانوادگی، نام پدر، شهرت، سن، شغل، شماره ملی، شماره شناسنامه، تابعیت، مذهب، محل اقامت و وضعیت تاهل او.

ب - آزاد، تحت قرار تامین یا نظارت قضائی بودن متهم و نوع آن و یا بازداشت بودن وی با قید علت و تاریخ شروع بازداشت.

پ - نوع اتهام، تاریخ و محل وقوع جرم اعم از بخش، دهستان، روستا، شهر، ناحیه، منطقه، خیابان و کوچه.

ت - ادله انتساب اتهام.

ث - مستند قانونی اتهام.

ج - سابقه محکومیت موثر کیفری متهم.

چ - خلاصه پرونده شخصیت یا وضعیت روانی متهم.

تبصره - هرگاه در صدور کیفر خواست، سهو قلم یا اشتباه بین صورت گیرد، تا پیش از ارسال به دادگاه، دادستان آن را اصلاح و پس از ارسال کیفر خواست به دادگاه، موارد اصلاحی آن را به دادگاه اعلام می کند.»

۲۰ دی ۰۲ ، ۲۳:۰۸ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

فرق قرار موقوفی تعقیب و قرار جلب به دادرسی

قرار جلب به دادرسی و قرار موقوفی تعقیب، نقطه مقابل هم هستند. با صدور قرار موقوفی تعقیب، متهم از قید مجازات رهایی می‌یابد اما قرار جلب به دادرسی نشانه این است که دادسرا، اتهام متهم را محرز دانسته است. با صدور قرار جلب به دادرسی، پرونده برای صدور رای به دادگاه ارسال می‌شود. اما با صدور قرار موقوفی تعقیب، پرونده به طور کلی مختومه می‌شود.

۲۰ دی ۰۲ ، ۲۳:۰۶ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

نکته4

صدور قرار موقوفی تعقیب تاثیری در بر جنبه خصوصی جرم ندارد.

 

 

۲۰ دی ۰۲ ، ۲۳:۰۵ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

شکایت مجدد بعد از قرار موقوفی تعقیب

پاسخ به این سوال قطعاً منفی خواهد بود. مصادیق صدور قرار موقوفی تعقیب به طوری تنظیم شده‌اند که غیرقابل برگشت هستند. به طور مثال یکی از مصادیق، فوت متهم است. آیا می‌توان مجدداً علیه یک فوت شده طرح دعوا کرد؟ طبیعتاً خیر.

بنابراین قرار موقوفی تعقیب اگر صادر شود، مجدداً با همان موضوع و علیه همان شخص نمی‌توان دعوای کیفری مطرح کرد.

۲۰ دی ۰۲ ، ۲۳:۰۴ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

دادخواست استرداد وجه پرداخت شده به اشتباه

خواسته:

۱ – استرداد وجه پرداخت شده به اشتباه به مبلغ 85میلیون تومان (موضوع ماده ۳۰۱ قانون مدنی)

 

۲-مطالبه خسارت تأخیر تأدیه و هزینه دادرسی

 

۳- بدواً درخواست تأمین خواسته به استناد بند ماده ۱۰۸ قانون آیین دادرسی مدنی با ایداع خسارت احتمالی

 

دلایل و مستندات:

۱-رونوشت کارت ملی

 

۲-رسید واریز وجه به حساب خوانده

 

۳- صورتحساب مورد تأیید بانک

 

۴- اظهارنامه شماره….

 

۵- عنداللزوم شهادت شهود

 

شرح دادخواست

ریاست محترم دادگاه عمومی حقوقی شهرستان………. (محل اقامت خوانده)

 

با سلام و عرض ادب

 

احتراماً به استحضار می‌رساند اینجانب………………. (خواهان) در مورخ ………………..از طریق همراه بانک …………………… اقدام به انتقال وجه به مبلغ 85میلیون تومان در وجه آقای………………….. را داشتم. ولی متاسفانه به علت درج شماره حساب اشتباه این مبلغ اشتباهاً و بدون استحقاق به حساب خوانده محترم آقای ………………….. واریز گردید (رسید واریز وجه ضم این دادخواست تقدیم حضور است). در اسرع وقت این مورد را به بانک …………………………. اعلام نمودم و با همکاری رئیس محترم بانک با خوانده تماس گرفته شد و ایشان متاسفانه هیچ اقدام و همکاری مناسبی جهت استرداد وجه ننموده و به همین جهت در مورخ ……………….. یک اظهارنامه مبنی بر استرداد وجه به خوانده ارسال گردید؛ ولی ایشان هیچ پاسخ و اقدامی جهت استرداد وجهی که بدون استحقاق دریافت کرده، ننموده است. (رونوشت اظهارنامه تقدیم حضور است)

 

نهایتاً اینجانب با تقدیم یک برگ دادخواست از دادگاه محترم به استناد مواد ۳۰۱ و ۳۰۳ قانون مدنی تقاضای ۱- محکومیت خوانده به استرداد وجه مورد خواسته و ۲- خسارت تأخیر تأدیه از تاریخ ارسال اظهارنامه به استناد ماده ۵۲۲ قانون آیین دادرسی مدنی و هزینه دادرسی و ۳- بدواً تقاضای تأمین خواسته با ایداع خسارت احتمالی مورد استدعاست.

۱۵ دی ۰۲ ، ۱۳:۵۱ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

دادخواست مطالبه خسارت اُفت قیمت خودرو

ریاست محترم دادگاه عمومی حقوقی شهرستان………. (محل اقامت خوانده)

 

با سلام و عرض ادب

 

احتراماً به استحضار می‌رساند اینجانب …….. (خواهان) مالک خودروی هیوندای (مزدا3) مدل2019 با شماره انتظامی …. درمورخ ….. با خودروی پژو ۴۰۵ به شماره انتظامی …… متعلق به خوانده محترم ردیف اول آقای….. تصادف نموده و خوانده طبق گزارش و کروکی افسر راهور، راننده مسبب و مقصر حادثه مشخص شده است. حال با عنایت به نظریه کارشناسی در پرونده تأمین دلیل به کلاسه… شعبه …شورای حل اختلاف …(رونوشت رأی ضم دادخواست تقدیم حضور است) مبلغ ۴۰ میلیون تومان معادل ۴۰۰ میلیون ریال خسارت بابت افت قیمت خودرو تعیین گردیده است. لازم به ذکر است بیمه نامه وسیله نقلیه مسبب حادثه (خوانده ردیف دوم) فقط خسارت مالی مستقیم به مبلغ…. را جبران نموده است.

 

نهایتاً اینجانب با تقدیم یک برگ دادخواست از دادگاه محترم استنادا به مواد ۱، ۲ و ۳ قانون مسِولیت مدنی و ماده ۸ قانون بیمه اجباری خسارات واردشده به شخص ثالث در اثر حوادث ناشی از وسایل نقلیه مصوب ۱۳۹۵ و مواد ۱۹۸ و ۵۱۹ و ۵۲۲ قانون آیین دادرسی مدنی و قاعده لاضرر و قاعده تسبیب تقاضای صدور حکم بر محکومیت خواندگان ردیف اول و دوم به پرداخت خسارت ناشی از افت قیمت کلیه خسارات دادرسی از جمله حق الزحمه کارشناس و هزینه‌های دادرسی از زمان تقدیم دادخواست لغایت اجرای حکم مورد استدعاست.

۱۵ دی ۰۲ ، ۱۳:۴۸ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

اصطلاحات حقوقی کار رفته

=مبیع: عین موجود در خارج (که قابل رویت و لمس باشد) ویا عین کلی در ذمه که بعنوان معوض و بانتظار دریافت عوض معلوم به طرف تملیک می‌شود. مثلاً در عقد صلح اگر دو مال مبادله شود هیچک جنبه معوض را ندارد بلکه صرفاً هریک بدل دیگر است و از همین رو عقد صلح که صرفاً یک نوع تسالم و توافق است با عقد بیع فرق می‌کند.

=ثمن: مالی که عوض مبیع در عقد بیع قرار می‌گیرد ثمن نامیده می‌شود. ثمن باید مال باشد و لازم نیست حتماً پول باشد بلکه ممکن است عین یا کلی در ذمه باشد. هرگاه در عقد بیع یکی از عوضین پول باشد عنوان ثمن را دارد.

عین معین: چیزی مادی متمایز و مشخص را گویند. مانند این خانه با پلاک ثبتی فلان……..

=عین در حکم معین: یا عین کلی در معین نیز گفته می‌شود. مانند ۱۰۰ کیلو گندم از انبار گندم موجود معین

=مبیع کلی فی الذمه: اشیایی است که بواسطه عدد یا وزن یا مقدار مشخص می‌شود و تشخیص خارجی (فرد معین خارجی) آن‌ها در نظر گرفته نمی‌شود. مانند ۱۰۰ کیلو گندم در ذمه فروخته شود. گاهی نیز آن را عین خارجی غیر معین نیز می‌نامند.

۱۵ دی ۰۲ ، ۱۳:۴۶ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

دادخواست تأیید فسخ بیع از جانب فروشنده به علت خیار تأخیر ثمن

خواسته:

۱-صدور حکم بر تأیید فسخ معامله و بیع نامه مورخ….. به علت خیار تأخیر ثمن مقوم بر…. با احتساب کلیه خسارات دادرسی

 

دلایل و مستندات:

۱-رونوشت شناسنامه

 

۲- رونوشت بیع نامه مورخ …….

 

۳- استعلام ثبتی

 

۴-شهادت شهود

 

۵- اظهارنامه شماره …. مبنی بر اعلام فسخ

 

شرح دادخواست

ریاست محترم دادگاه حقوقی عمومی شهرستان………………. (محل وقوع ملک)

 

با سلام و عرض ادب

 

به استحضار می‌رساند اینجانب…به موجب بیع نامه مورخ…………………یک قطعه زمین با پلاک ثبتی………………. واقع دربخش……………….. شهرستان……………… به صورت نقدی به خوانده محترم آقای………………..فروختم. حال با گذشت مدت ۵ روز از تاریخ معامله و عدم وجود اجل (حال بودن معامله) خوانده نسبت به پرداخت ثمن تا یومنا هذا اقدامی ننموده است که اینجانب در مورخ……مراتب فسخ معامله را به علت تأخیر ثمن به موجب اظهارنامه شماره….. به نامبرده اعلام نمودم (رونوشت اظهارنامه ضم دادخواست تقدیم حضور است) لیکن ایشان توجهی نکرده است.

نهایتاً اینجانب با تقدیم این دادخواست از محضر دادگاه محترم مستندا به ماده ۴۰۲ قانون مدنی و مواد ۱۹۸ و ۵۱۹ قانون آیین دادرسی مدنی صدور حکم بر تأیید فسخ معامله و بیع نامه مورخ ………………. با احتساب کلیه خسارات دادرسی مورد استدعاست.

۱۵ دی ۰۲ ، ۱۳:۴۴ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

تعریف حقوقی خیار تأخیر ثمن

مطابق مادهٔ ۴۰۲ قانون مدنی، اگر فروشنده و خریدار زمانی را برای پرداخت مشخص نکرده باشند، در صورتی که در ظرف سه روز از تاریخ معامله بگذرد و خریدار ثمن (وجه مورد توافق) را نپردازد و فروشنده هم کالا را در اختیار وی نگذاشته باشد، فقط فروشنده حق خواهد داشت معامله را فسخ کند. به این نوع خیار که مختص بایع (فروشنده) است خیار تأخیر ثمن گفته می‌شود.

لازم به ذکر است مطابق ماده ۴۰۳ قانون مدنی اگر فروشنده به هر شکلی از اشکال مطالبه *ثمن نماید مثلاً اظهارنامه‌ای مبنی بر مطالبه ثمن ارسال کند یا شخصی را جهت مطالبه ثمن به خریدار ارسال کرده باشد. دراین حالت با توجه به اوضاع و احوال معلوم گردد که مقصود وی التزام به بیع بوده است خیار تأخیر ثمن عملاً ساقط شده و دیگر حق فسخ نخواهد داشت.

۱۵ دی ۰۲ ، ۱۳:۴۳ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر