تفکیک
یکی از مسائلی که ذهن بشر همواره در پی یافتن جوابی مناسب به آن میباشد،شیوهی تنظیم وکنترل قدرت مرکزی در یک کشور و ایجاد قاعدهای عام برای پیروی از آن در نظامهای اساسی مختلف بوده است.به نظر میرسد که تنظیم و مهار قدرت با قدرت که در نظریه تفکیک قوا مطرح شده است،شیوه ی مناسبی برای تنظیم و کنترل قدرت وجلوگیری از ایجاد حکومتهای تمامیت خواه وطاقوتی است.
نظارت و تعادل
فایده ی دیگر این جدایی کارآمد شدن امر نظارت صحیح و بیطرفانه است که به نظر میرسد ضامن بقای سالم ماندن یک نظام سیاسی است.اگر در میان قوای تفکیک شده تعادل صحیحی برقرار نشود،دیگر تفکیک قوا معنایی ندارد ودر جامعهای که واضع،مجری وقاضی قانون یکی باشند،به سختی میتوان حقوق عامه مردم را مسلم دانست.
برای درک بهترنظارت و تفکیک قدرت میبایست مفهوم قدرت و سیری تاریخی از آن مورد بررسی قرار گیرد.
دکتر لنگرودی:
((همانطور که آب را وقتی در ظرفها میریزیدشکل ظرف ها را به خود میگیرد،حق انسان هم در ظروف زمانی شکل زمان خود را میگیرد))
البته این نکته را هم نباید از ذهن دور داشت که بحث از قدرت وتفکیک قوا در جامعهای که قدرت آن هنوز شکل اساسی و منسجمی به خود نگرفته کارآمد نمیباشد.
دکتر لنگرودی:((نه امپراطور میتوانست تمرکز قدرت سیاسی را پدید آورد نه وحدت ملی! تمرکز قدرت سیاسی که اکنون شما را فرا گرفته است و در آن زندگی میکنید،مدیون حوادث تاریخی متعدد قاره اروپاست که با تحدید قدرت فئودالها وسرانجام فرو پاشیدن قدرت آنان و تمرکز قدرت در دست سلاطین آن قاره آغاز شد و سرانجام با قیام بورژوازی،قدرت را ازدست سلاطین درآوردند و به حاکمیت ملی سپردند)) البته قبل از رسیدن به این مرحله نیز،پادشاهان برای نظارت بهتروادارهی کارآمد امور مملکتی مختلف،وزیران متخصص به کار میگرفتند که گونه ی ضعیفی از تفکیک قوا میباشدودلیل ضعف آن،وحدت ناظر و عدم نظارت متقابل قوا بر یکدیگر وعدم تحدید مسئولیت هر قوه به نظرمیرسد.با این حال تازمانی که تفکیک قوا از یکدیگر و نظارت هر قوه بردیگری وتحدید مسئولیت آنها در قوانین اساسی پیش بینی نشد،شکل قابل قبولی پیدا نکرد.
نمای کلی این بررسی علمی این گونه است:
اول:تعاریف و نظریات پیرامون بحث نظارت بر قوا
دوم:نگاهی تطبیقی بر سه نظام اساسی مختلف حول نظارت برقوا
سوم:تحلیلی از نظارت بر قوا در نظام حقوق اساسی ایران