در اینجا میخواهیم یکی از شیوه هایِ مبتکرانه در تنظیمِ لوایح تجدید نظرخواهی را مورد بررسی قرار دهیم.
فرض را بر این بگزاریم که در حالِ تدارکِ لایحه ی اعتراض به رای می باشیم.
به خوبی می دانیم که ممکن است یک پرونده به قدری حجیم باشد که با کارتن حمل و نقل شود، بنابر این در تنظیمِ لوایح مراتبِ زیر را مدّ نظر قرار دهیم :
١- حتماً و قطعاً و پیش از ورود به اصلِ دفاعیات، در قالبِ مقدمه، خلاصه ی موضوعِ پرونده و مسیری که منجر به صدورِ دادنامه ی معترضٌ عنه شده را در چند سطر بنویسید.
با این کارِ شما ، عمده ی زحمتِ قضات در آشنا شدن با پرونده کَم خواهد شد، و موجب می شود که ایشان، شاداب تر پرونده را مورد بررسی قرار دهند
٢- ممکن است موجباتِ تجدیدِنظر خواهیِ شما یک و یا چند بند از بندهایِ پنجگانه ی ماده ی ٣٤٨ قانون آیین دادرسیِ مدنی باشد، لذا توصیه می شود پس از تقریر مقدمه، خطاب به قضاتِ تجدید نظر بیان نمایید که مواردِ اعتراضِ خود را بدواً و فهرست وار مرقوم می نمایید و در ادامه هریک از آن ها را تشریح خواهید کرد، تا چنانچه نیاز به توضیحِ بیشتری باشد، به متنِ لایحه مراجعه نمایند.
ذیلاً نمونه ی این فهرست ابتدایی را ارائه می دهیم :
قضاتِ محترم؛
مواردِ اعتراضیه و ایراداتِ رای صادره به شرحِ زیر است :
الف) عدمِ توجه قاضیِ محترمِ دادگاه به سندِ صلحنامه ی ابرازی که موجبِ برائتِ ذمه ی موکل است ، مستنداً به بند ج از ماده ی ٣٤٨ قانون آیین دادرسی مدنی ( توضیح در صفحه ی ١ الی ٣ لایحه )
ب) عدمِ اعتبارِ سندِ تقدیمیِ تجدید نظر خوانده ، به دلیلِ اثباتِ جعلیتِ آن و نتیجتاً عدم اعتبارِ دادنامه به واسطه ی استناد به آن، مستنداً به بند الف ماده ی ٣٤٨ قانون آیین دادرسی مدنی ( توضیح در صفحه ی ٣ الی ٥ لایحه)
و....
شاید سوال شود فایده ی اینگونه نوشتن در چیست؟ در پاسخ باید گفت ، حداقل فایده ی آن این است که قاضیِ تجدید نظر در اولین صفحه ی لایحه ی شما به منویات و ایراداتِ مورد نظرِ شما آگاه خواهد شد، و نیازی نیست تا انتهایِ لایحه ی شما را بخواند تا بداند حرفِ شما چیست. و این خود یک جهشی در تفهیمِ مطلب است.
٣- حتماً و قطعاً مواردِ اعتراضیه را از مهمترینِ آن فهرست کرده و تنظیم نمایید
٤- همکارانِ گرامی؛
فراموش نکنید که هنگامِ مطالعه ی لایحه ی اعتراضیه ی شما ، شما در دادگاه حضور ندارید. لذا توصیه میشود نوشته ی خود را به نحوی تنظیم نمایید که قضات در هنگامِ مطالعه ی آن ، چنین احساس کنند که شما در مقابلشان در حالِ سخن گفتن میباشید، تا تأثیرِ نوشتارتان بیشتر شود.
برای این کار چند روش پیشنهاد میشود:
نخست آنکه هر از چند گاهی قضات را با عباراتِ " قضاتِ محترم"، "عالی جنابان"، "عالی مقامان"، "قضاتِ شریف" و امثالهم موردِ خطاب قرار داده، و مطلبِ خود را در ذیلِ آن بنگارید.
به طور مثال:
عالیجنابان؛
شما خود به خوبی واقف هستید که......
اینگونه نوشتن، حضورِ کلام شما را پُر رنگ خواهد نمود
روش دیگر برایِ نیل به هدفِ تأثیر گذاریِ کلام آن است که، هر از چندی، موضوعی که به آن تأکید دارید را ، در قالبِ سوال مطرح نمایید.
نمونه:
عالی مقامان؛
مگر نه این است که اقرار سیّد الادلّه است؟ مگر نه این است که هیچ دلیلی نمیتواند اقرارِ صحیح را بلااثر کند؟ پس چگونه است که قاضیِ محترمِ بدوی به این بدیهی ترین و مهمترین عنصرِ دادرسی توجهی ننموده است؟....
فایده ی اینگونه نوشتن این است که ذهنِ قضات را در پاسخ دادن به سوالتان، با خود هم سو می نمایید.
همکاوانِ گرامی؛
در عصرِ ارتباطات، سرعت و ابتکار، دو عامل تعیین کننده در موفقیت افراد هستند.
بیاییم این دو عنصر را در حرفه ی خود معمول داشته، و یکدیگر را در تجارب خو سهیم نماییم.