در قرآن کریم دو دسته از آیات وجود دارد که بر اصل قصاص دلالت مىکنند. دسته اوّل آیاتى است که به اصل مقابله به مثل به صورت کلّى دلالت دارند که یکى از مصادیق آن مقابله به مثل در امور کیفرى و جنایى است. این آیات عبارتاند از:
و جزاء سیئة سیئة مثلُها... و لمن انتصر بعد ظلمه فاولئک ماعلیهم من سبیلٍ؛(شوری؛ 40و41)
جزاى هر بدى، بدى است همانند آن ... بر کسانى که پس از ستمى که بر آنها رفته باشد انتقام مىگیرند، ملامتى نیست.
و ان عاقبتم فعاقبوا بمثل ما عوقبتم به و لئن صبرتم لهو خیرٌ للصّابرین؛(نحل؛126)
اگر عقوبت مىکنید، چنان عقوبت کنید که شما را عقو بت کردهاند. و اگر صبر کنید، صابران را صبر نیکوتر است.
فمن اعتدى علیکم فاعتدوا علیه بمثل ما اعتدى علیکم؛(بقره؛194)
پس هر کس بر شما تعدى کند به همان اندازه تعدىاش بر او تعدّى کنید.
آن چه از مجموع این آیات و برداشت فقها و مفسرین به دست مىآید آن است که بدى را مىتوان با آن چه مانند آن است پاسخ داد و شخصى که مورد بدى قرار گرفته، مجاز است همانگونه که با او عمل شده است رفتار کند و در این صورت هیچ مسئولیّتى متوجه او نیست. یکى از روشنترین مصادیق اعتدا و بدى کردن در مورد دیگران، کشتن و ایراد ضرب و جرح است و به استناد این آیات مىتوان گفت، قصاص این جرایم توسط مجنى علیه یا اولیاى او مجاز و ممکن است. شیخ طوسى در ذیل آیه (جزاء سیئة سیئة مثلها) (شوری ؛ 42) مىگوید:
احتمال دارد که مراد از این آیه همان حکم قصاص باشد که در سوره مائده آیه 48 آمده است، لذا مجنى علیه مىتواند با جانى همان کند که با او کرده است بدون زیادى.
در زیر به طور خلاصه شرایط قصاص آمده است:
- تساوى در موقعیت اجتماعى
- تساوى در جنسیّت
- تساوى در دین
- انتفاى رابطه پدر و فرزندى
- بلوغ قاتل
- عاقل بودن قاتل
- مست نبودن قاتل
- عدم فقدان اراده در اثر خواب، بىهوشى و نابینایى
- مهدورالدّم نبودن مقتول