در این موضوع از نظر نگارنده این سطور 2 دیدگاه می تواند وجود داشته باشد:

1- با عنایت به این موضوع که نکاح را می توان از جمله عقود لازم دانست و ماده 185 قانون مدنی اصل را بر عدم فسخ این عقود دانسته است مگر در موارد معین و ماده 219 قانون مدنی فسخ را با علت قانونی معتبر دانسته است پس در خصوص نکاح الزاماً فسخ می بایست مورد پیش بینی قرار گیرد.
عیوبی که برای مرد حق فسخ ایجاد می کند در ماده 1123 قانون مدنی به صورت حصری و نه تمثیلی بیان گردیده است.
با این اوصاف در خصوص موضوع مورد اشاره، مسلماً نصی وجود ندارد و پاسخ منفی است.

2- می توان در این خصوص مستند به ماده 1128 قانون مدنی به عنوان عدم وجود شرط صفت تقاضای فسخ نمود بدین شرح که با توجه به ماهیت عقد نکاح، شرط یا صفتی مورد نظر است که فقدان آن در روابط زوجین و یا آینده فرزندان، اختلال ایجاد نماید. آنچنان که این موضوع دارای اهمیت بوده و در ماده 1040 قانون مدنی قانون گذار مورد پیش بینی قرارداده است بدین شرح که: «هر یک... برای وصلت منظور از طرف متقابل تقاضا کند که تصدیق طبیب را به صحت از امراض مسریه مهم از قبیل سفلیس، سوزاک و سل ارائه دهد.»
علی ایحال با عنایت به مواد فوق البیان  و موارد فوق الاشاره و قاعده فقهی نفی عسر و حرج و قاعده انما یحرم الکلام یحلل الکلام «قید مزبور نمی تواند بی اثر و فاقد هرگونه خاصیتی بوده باشد» که قید «مسریه» و «مهم» نشان دهنده آن است که قانون گذار از صحت جسمانی و مبتلا نبودن به بیماری که نوعی شرط صفت است حمایت نموده که به روابط زناشویی زوجین لطمه وارد نسازد و بیماری مورد اشاره می تواند از طریق مادر به کودک انتقال یابد و یا همسر وی را نیز آلوده نماید شاید بتوان عقد را فسخ نمود.