وجود بعضی از عیوب در زن یا شوهر موجب انحلال عقد نکاح و قطع رابطه زناشوئی می گردد به عنوان مثال ناتوانی جنسی در شوهر و یا جزام و زمین گیری در زن می تواند از موارد فسخ از طرف یکی از زوجین باشد . البته استفاده از این حق برای زن و شوهر در صورتی است که از وجود این عیب قبل از وقوع عقد مطلع نبوده باشند در غیر این صورت نمی توانند از این حق علیه دیگری استفاده نمایند و یا جنون از عوارضی است که اگر زودگذر نباشد هرچند که مستمر و یا ادواری( به طور دوره ای سالم و بیمار باشد) می تواند از موارد فسخ باشد.
البته ذکر این نکته ضروری است که چنانچه زن پس از وقوع نکاح نیز از جنون همسر خود مطلع گردد می تواند از حق فسخ استفاده نماید ولی شوهر از از این حق محروم است . اختیار فسخی که قانونا به زن یا شوهر داده شده است فوری است یعنی به محض اینکه یکی از طرفین از عیب طرف دیگر مطلع شد باید از این حق استفاده نماید در غیر این صورت حق فسخ او از بین می رود و البته فوریت این حق نیز با توجه به عرف و عادت تعیین می گردد.
منظور از فسخ نکاح آنست که زن یا شوهر نسبت به طرف دیگر و خصوصیات وی در اشتباه بوده است و از آنجایی که از شرایط درست بودن نکاح، رضایت و توافق زوجین است و در این مورد که یکی از آنها نسبت به طرف دیگر در اشتباه بوده و تصور باطلی از او در ذهن داشته مثلا گمان می کرد که وی از سلامت کامل برخوردار بوده ولی بعدا متوجه شده که وی علیل و معیوب می باشد، در این صورت بعد از عقد ، حق فسخ نکاح و بر هم زدن آن را دارد و این در صورتی است که نسبت به عیب یا نقصی که در طرف دیگر است هنگام عقد جاهل بوده.
عیب هایی که به زن و شوهر حق فسخ نکاح می دهد، بر دو دسته اند: بعضی از آنها مختص زن یا شوهر و بعضی مشترک بین آن دو است.
عیوب مشترکی (عیوبی که چه در زن باشد و چه در شوهر)که (به طرف مقابل)حق فسخ نکاح می دهد:
یکی از عیوب مشترک، دیوانگی است.
مقصود از دیوانگى، فساد و آشفتگی عقل در جمیع اوقات یا بعض اوقات است.
اگر بعد از عقد زناشویی بر یکی از زوجین معلوم شود که دیگری دیوانه بوده، حق فسخ دارد.
همچنین اگر بعد از عقد و حتی بعد از آمیزش، مرد دیوانه شود، زن می تواند ازدواج را فسخ کند،.
ولی اگر زن بعد از آمیزش دیوانه شود، مرد حق فسخ ندارد.
از دیگر عیوبی که به عنوان علت فسخ نکاح در بعضی از کتب مطرح شده «دو جنسی بودن» است.
انواع عیوب مرد که به زن حق فسخ نکاح می دهد:
عنن: عنن یک نوع بیماری است که به واسطه آن کمر مرد سست شده و در نتیجه از عمل نزدیکی عاجز می گردد. به شرط آنکه بعد از گذشتن مدت یک سال از تاریخ رجوع زن به حاکم، رفع نشود.
خصاء: عارضه مربوط به اخته شدن مرد
ناتوانی جنسی و وجود مشکل در دستگاه تناسلی: اگر ناتوانی جنسی پس از عقد نیز انجام شود باز هم زن می تواند فسخ نکاح را بخواهد.
جنون مرد: که این مورد نیز حتی اگر پس از عقد بروز کند از موجبات فسخ خواهد بود.
انواع عیوب زن که به مرد حق فسخ نکاح می دهد:
چنانچه زن پیش از عقد به یکی از عیوب زیر دچار باشد و مرد از وجود آن آگاه نباشد، حق فسخ نکاح برای مرد به وجود می آید:
قرن
جذام
برص
افضاء
زمین گیری
نابینایی از دو چشم
نکته:
اگر زن بعد از عقد به یکی از معایب فوق دچار شود، حق فسخ برای مرد نخواهد بود.
آیا فقط عیوب موجب فسخ نکاح می شوند:
خیر. غیر از عیوب موارد دیگری نیز منجر به فسخ نکاح می گردند . از آن جمله:
فریب: مانند اینکه با همسرى که در ظاهر مسلمان است ازدواج مىکند، ولى بعد ثابت مىشود که آن زن اهل کتاب است و نه مسلمان، یا با همسرى نکاح مىکند به گمان اینکه آزداه است و بعد ثابت مىشود که کنیز است.
نادار شدن به نحوى که شوهر قادر به پرداخت مهریه نباشد، زن در این شرایط مىتواند قبل از دخول نکاح را فسخ کند و اگر دخول انجام گرفته، حق فسخ نکاح را ندارد، بلکله عقد نکاح به قوت خود باقى و مهریه بر ذمه او است، زن نیز باید به خواسته شوهر تن دهد.
نادار شدن به نحوى که شوهر قادر بر تأمین نفقه نباشد، هرگاه شوهراز دادن نفقه عاجز شد، زن به امید توانگر بودن او در حد توان انتظار کند و بعد مىتواند با توسل به مراجع ذى صلاح شرعى خواستار فسخ نکاح شود.
هرگاه شوهربراى مدت مدیدى غایب شد و آدرسش مشخص نبود و مالى براى نفقه همسر نگذاشته و کسى را براى تأمین نفقه همسر توصیه نکرده باشد و کسى دیگر نیز مسئولیت نفقه را بر عهده نگیرد در چنین حالتى زن مىتواند با توسل به مراجع ذى صلاح شرعى، خواستار فسخ نکاح شود.
قاضى او را نخست به صبر توصیه مىکند، اگر راضى نشد و تن در نداد، قاضى طلاق نامه را مبنى بر غیبت شوهر تنگدست بودن همسرش در حضور گواهانى که شوهر و همسر را مىشناسند تنظیم مىکند، بعد حکم فسخ به اجرا در مىآید، و این فسخ یک طلاق رجعى محسوب مىشود، اگر شوهر در ایام عده پیدا شد و به خانه برگشت، رجوعش ثابت شده و به زندگى خود ادامه بدهند.
اگر زن بعد از عقد بفهمد همسرش معتاد است آیا مى تواند عقد را فسخ کند؟
اگر زن در موقع عقد شرط کند که هرگاه شوهر مثلا مسافرت نماید یا معتاد به موادّ مخدر گردد یا خرجى او را ندهد اختیار طلاق با او باشد این شرط باطل است.
ولى هرگاه شرط کند که او از طرف شوهرش وکیل باشد که هرگاه این کارها را انجام دهد خود را مطلّقه کند این وکالت صحیح است و در چنین صورتى حق دارد خود را طلاق دهد.
بدانیدکه:
هرگاه زوجه در موقع ازدواج خود را دوشیزه قلمداد کند و خلاف آن ثابت شود، مرد حق فسخ نکاح را دارد.