کلمات «باید» و «نباید» گاه تکلیفیاند و گاه وضعی:
شیوه تشخیص «باید و نباید تکلیفی» از «باید و نباید وضعی» به این صورت است که:
اگر در مادهای کلمات «باید» و «نباید» وجود داشته باشد، از خودمان سؤال میکنیم که اگر به دستور آن ماده عمل نکنیم؛ آیا عقدی باطل میشود؟
١- اگر دستور آن ماده را انجام ندهیم و عقدی باطل شود: «باید» در آنجا، حکم وضعی است.
٢- اگر دستور آن ماده را انجام ندهیم و عقدی باطل نشود: «باید» در آنجا، حکم تکلیفی است.
مثال اول: طفل باید مطیع ابوین خود باشد.
ـ در اینجا، از خود سؤال میکنیم که اگر طفل، مطیع ابوین خود نباشد، آیا عقدی باطل میشود؟ خیر، عقدی باطل نمیشود؛ لذا به این حکم، حکم تکلیفی میگوییم.
مثال دوم: عاقد باید عاقل و بالغ باشد.
ـ در اینجا، از خود سؤال میکنیم که اگر عاقد، عاقل و بالغ نباشد، آیا عقد باطل میشود؟
بله، عقد باطل میشود؛ لذا به این حکم، حکم وضعی میگوییم.
منبع: کلیدواژههای اصول فقه دانشگاهی - انتشارات کتاب آوا
مثال سوم: ماده 1178 قانون مدنی.
ابوین مکلف هستند که در حدود توانائی خود به ترتیب اطفال خویش برحسب مقتضی اقدام کنند و نباید آنها را مهمل بگذارند.
ـ در اینجا، از خود سؤال میکنیم که اگر ابوین این کار را نکنند، آیا عقدی باطل میشود؟ خیر، عقدی باطل نمیشود؛ لذا به این حکم، حکم تکلیفی میگوییم.
📚 منبع: کلیدواژه های اصول فقه دانشگاهی
👈 مولف: استاد روحانی
🏢 ناشر: انتشارات کتاب آوا
💣 با مقدمه و تأیید: دکتر محمدرضا شب خیز