وظیفه قانونی شوهر این است که مسکن مستقل و علیحده که مناسب حال زن باشد برایش تهیه نماید و زن اختیار دارد از زندگی زیریک سقف با دیگران استنکاف کند.حق سکنی قانوناً با شوهر است اما نامبرده میتواند از این حق صرفنظر نماید و درضمن عقد نکاح اختیار حق سکنی را به زوجه واگذار کند.

شخصات

نام

نام خانوادگی

نام پدر

محل اقامت: شهرستان/بخش دهستان خیابان کوچه پلاک

خواهان





خوانده









وکیل




تهران ……………………………..

تعیین خواسته و بهای آن

 الزام خوانده به تهیه مسکن مستقل

دلایل و منضمات

کپی شناسنامه و عقدنامه

ریاست محترم دادگاه عمومی حقوقی تهران

باسلام احتراماً به استحضارمی رساند:

احتراما با عنایت به اسناد پیوستی اینجانبه همسر شرعی و قانونی خوانده می باشم که به تاریخ ………. به عقد / ازدواج ایشان درآمده ام حاصل زندگی مشترک ……… فرزند می باشد متاسفانه مدتی است علیرغم اصرار اینجانبه در جهت تهیه مسکن از سوی ایشان اقدامی در این خصوص به عمل نمی آید و اینجانبه ناچارا در منزل .پدرم/ برادرم/…. سکنی دارم حالیه با عنایت به این امر که اینجانبه در هر حال در تمکین خاص و عام زوج بوده و هستم از طرفی نیز در بلاتکلیفی شدید قرار دارم لذا به خواسته فوق تقاضای حکمی شایسته دارم

محل امضاء – مهر – انگشت

امضا

هزینه دادرسی دریافت شده

مبلغ: …

شماره ارجاع:

شماره پیگیری:

تاریخ و ساعت دریافت وجه: ۱

تعرفه خدمات: مبلغ ….

بسمه تعالی – جهت رسیدگی به شعبه ……….. مجتمع قضایی عدالت تهران ارجاع می شود.

نام و نام خانوادگی مقام ارجاع کننده

تاریخ ……………….. امضاء

 راهنمای دادخواست الزام به تهیه مسکن مستقل

چنانچه شوهر نسبت به تهیه مسکن مناسب جهت همسرش اقدام ننماید دادگاه بنا به درخواست زوجه شوهر را به تهیه منزل مناسب برای زن ملزم می نماید، اما چنانچه شوهر اقدام به تهیه منزل مناسب حال زوجه نماید ولی وی از سکونت در آن خودداری نماید مطابق قانون وی ناشزه محسوب شده وحق اخذ نفقه ازشوهر را تا زمان سکونت در آن منزل نخواهد داشت.

با وقوع نکاح روابط زوجیت فی مابین زوجین بر قرار می شود و زوجه ای که حق حبس ندارد در صورتی که در منزل متناسب شرایط تمکین که از سوی زوج تهیه شده است سکنی نگزیند در صورت طرح دعوی تمکین از سوی زوج مکلف به تمکین خواهد شد.

تقاضای خانه مستقل حق زوجه می باشد و زوج مکلف به تهیه منزل مستقل برای خود و زوجه اش حسب شئون می باشد و در غیر اینصورت زوجه می تواند الزام زوج به تهیه مسکن مستقل را از دادگاه درخواست نماید و دادگاه زوج را مکلف به تهیه خانه مستقل می نماید.

درست است که زن باید در منزلی که شوهر برای وی تهیه می نماید سکونت کند اما مسکن موردنظر میبایست عرفا با وضعیت زن متناسب باشد، اثبات عدم تناسب مسکن با وضعیت زن به عهده خود زوجه می باشد که درصورت احراز این موضوع می تواند از سکونت در آن منزل خودداری نماید.

نکته آخر اینکه چنانچه زندگی زن در منزل مشترک متضمن ضرر مالی، جانی و حیثیتی برای زن باشد، او می تواند مسکن جداگانه اختیار کند و در این صورت مرد مکلف به پرداخت نفقه به زن خواهد بود.

همسران می‌توانند در طول زندگی مشترک انواع و اقسام گذشت‌ها و فداکاری‌ها را نسبت به یکدیگر داشته باشند، اما از نظر قانون زندگی مشترک زناشویی تنها در شرایط خاصی شکل می‌گیرد و همسران تنها در شرایطی مشخص که طبق قانون تعریف شده، موظف و مکلف به انجام وظایف زناشویی نسبت به یکدیگر هستند و بر این اساس هر گونه تخلف آنها از این چارچوب با انواع و اقسام مجازات‌ها روبه‌رو خواهد شد.

البته هدف قانونگذار از وضع چنین قوانینی به هیچ وجه دخالت در محدوده زندگی شخصی افراد نیست، بلکه قوانین با این هدف تدوین شده‌اند که در صورت به هم خوردن نظم اجتماعی و تخلف یکی از طرفین از وظایف خود، از ظلم و اجحاف یکی نسبت به دیگری جلوگیری کنند. مسکن، یکی از پیچیده ترین مسائلی است که هنگام بروز اختلاف میان همسران مساله‌ساز می‌شود.

در شرایط عادی اگر بر سر تعیین منزل مسکونی میان زن و شوهر اختلافی رخ دهد، زن می‌تواند خانه‌ای متناسب با شان خود تقاضا و تمکین را منوط به این مساله کند.

دادگاه نیز معمولا با در نظر گرفتن وضعیت خانوادگی زن در خانه پدری، مرد را موظف به تهیه منزلی در همان حد و اندازه می‌کند، اما زنان با داشتن حق انتخاب مسکن و ذکر دقیق شهر و محدوده سکونت خود در عقدنامه این امکان را پیدا می‌کنند در صورتی که همسرشان منزل مسکونی مناسبی برای آنها تهیه نکند، با حمایت قانون مرد را موظف به تهیه مسکن در محدوده‌ای مشخص کنند.

در چنین حالتی زمانی که مرد دادخواست تمکین می‌دهد، زن می‌تواند محدوده مورد نظر را به عنوان محل سکونت خود عنوان کند و با استناد به حقی که در عقدنامه گرفته، از همسرش تمکین نکند و در عین حال مستحق دریافت نفقه باشد.

اگر هم مرد اقدامی برای تهیه منزل نکرد، زن می‌تواند با استناد به این حق به دادگاه دادخواست تامین مسکن بدهد و دادگاه مرد را موظف به تهیه مسکن در این محدوده خواهد کرد و در چنین شرایطی اگر باز هم مرد لجبازی کند و به قانون توجهی نشان ندهد، در صورت پیگیری زن ماجرا بیخ پیدا می‌کند و مسائل دیگری مانند طلاق به درخواست زن پیش می‌آید.

علت این میزان توجه قانون به بحث مسکن هم این است که اگر مسکنی وجود نداشته باشد، وظایف و حقوقی که همسران نسبت به یکدیگر دارند قابلیت اجرایی دقیقی ندارد. به همین دلیل قانون نسبت به این مساله نگاهی دقیق و موشکافانه دارد.
خانه پدر شوهر مسکن مستقل محسوب می‌شود؟

همسران در زمانی که با صلح و صفا در کنار هم زندگی می‌کنند ممکن است در مورد مساله مسکن هم مانند دیگر مسائل با هم توافق داشته باشند و حتی در بدترین شرایط زندگی مشترک خود را ادامه دهند، اما با وقوع اختلاف میان آنها، هر یک از طرفین سعی می‌کنند شرایط را به نفع خود تغییر دهند.

در چنین موقعیتی زنانی که از همسر خود حق انتخاب یا تعیین مسکن با ذکر محلی مشخص را دریافت نکرده باشند گاه در آینده دچار انواع و اقسام پشیمانی‌ها می‌شوند و شاید با خودشان بگویند بهتر بود به جای مهریه سنگین این شرط را دریافت کنند، اما به هر حال قانون نیز برای این مساله راه‌حل‌هایی در پیش دارد تا در حق هر دو طرف ظلم نشود.

با بروز اختلاف میان همسران، زن‌ها به طور طبیعی منزل مشترک را ترک می‌کنند و اقدام به طرح شکایت نفقه گذشته و حال می‌کنند. مردان نیز طی دادخواستی جداگانه تقاضای تمکین می‌کنند.

در پرونده‌های تمکین برخی مردان با هدف آزار و اذیت همسران خود مسکنی نامناسب را برای همسر خود انتخاب و در پرونده تمکین به دادگاه معرفی می‌کنند، اما این مسکن اگر مشخصات و ویژگی‌های خاصی نداشته باشد، مورد قبول دادگاه قرار نمی‌گیرد و در نتیجه شکایت تمکین مرد رد می‌شود و زن دیگر اجباری برای تمکین از همسر خود ندارد.
شرایط منزل مسکونی مناسب برای زن منزل مسکونی باید ویژگی‌های اولیه‌ای داشته باشد تا بتوان آن را به عنوان مسکن مستقل از سوی مرد پذیرفت. این ویژگی‌ها شامل داشتن اتاق مستقل، آشپزخانه مستقل، حمام مستقل و مجموعا فضایی مستقل می‌شود.

مرد حق ندارد همسر خود را در خانه‌ای که با پدر و مادر یا خانواده‌اش مشترک است سکونت دهد و در چنین مواردی، در صورت اعتراض زن و طرح موضوع در دادگاه، اگر مرد با برخی ترفندهای خاص مثلا اقدام به درست کردن حمام در گوشه‌ای از حیاط یا ساختن آشپزخانه‌ای در بالکن خانه برای همسرش کند و به این صورت بخواهد فضای مشترک را به عنوان محل سکونت مستقل به دادگاه ارائه کند.

دادگاه با اعزام کارشناس، محل مذکور را بررسی می‌کند و در صورت برخورد با چنین مواردی، این منزل مسکونی را به عنوان منزل مسکونی مستقل نخواهد پذیرفت.
زندگی با اقوام شوهر در آپارتمان مشترک در برخی پرونده‌ها زن و مرد ممکن است در یکی از واحدهای آپارتمانی زندگی کنند که در دیگر واحدها اقوام یا خانواده مرد ساکن هستند.

در چنین موردی مسکن به ظاهر مستقل است؛ اما اگر اختلافی میان همسران پیش بیاید و دادگاه تشخیص دهد که زندگی در همین آپارتمان و در کنار خانواده همسر به بروز مشکل و تشنج منجر شده است، مرد را موظف به تهیه مسکن در خارج از محدوده آن آپارتمان خواهد کرد و البته این مساله بدقت در دادگاه بررسی می‌شود.

علت چنین کاری هم این است که زندگی خانوادگی و سکونت همسران در یک محل نباید با اختلاف و درگیری همراه باشد و به همین دلیل دادگاه با تشخیص خود مرد را موظف به تهیه منزل مستقلی در محدوده‌ای دور از ساختمان سکونت اقوام مرد خواهد کرد.

مسائلی مانند بیکاری یا کمبود درآمد مرد نیز دلیلی قانع کننده برای تهیه مسکن نامناسب و یا سکونت زوجه در خانه مشترک با پدر و مادر و یا دیگر اقوام نیست و اگر فرضا مردی بیکار هم باشد، باید مسکنی مستقل حتی با متراژ کمتر برای همسر خود تهیه کند.

زندگی مشترک در کمپ

شرایط زندگی برای همسران همیشه یکسان نیست و با گذشت زمان گاه اتفاق‌هایی رخ می‌دهد که با تغییر موقعیت شغلی یکی از آنها وضع زندگی نیز تغییر می‌کند.

گاهی ممکن است زن و مردی قبول کنند که در نقطه خاصی از شهر زندگی خود را آغاز کنند. در چنین مواردی طبیعی است هر دو طرف آن جایگاه را پذیرفته‌اند که مثلا زن با وجود شان اجتماعی بالا در منطقه‌ای ارزان قیمت زندگی خود را آغاز کند.

شروع زندگی مشترک از نظر قانون بسیار مهم است و پذیرفتن این محل از سوی زن به این معنی است که این مکان در شان زن است و اگر این مکان در شان زن نبود، او از ابتدا نباید به آن محل می‌رفت و حالا که رفته و زندگی خود را آغاز کرده و این زندگی مدتی هم تداوم داشته، این مساله به معنای پذیرش این موقعیت است.

از سوی دیگر ممکن است زنی به مرور از لحاظ شان اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی در سطح بالایی قرار گیرد و مثلا با طی کردن مدارج تحصیلی در یک اداره مدیر کل شود، در چنین مواردی مرد نیز موظف است در صورت درخواست همسرش منزلی مسکونی متناسب با شان او تهیه کند و از نظر قانونی این حق را ندارد که مثلا او را در منطقه‌ای سطح پایین اسکان دهد یا برای او در مناطق حاشیه شهر و حلبی‌آباد خانه تهیه کند.

بحث مسکن درباره مردانی که شرایط شغلی خاصی هم دارند، گاه به بروز برخی مشکلات می‌انجامد. تصور کنید مردی مهندس معدن، باستان‌شناس، زمین‌شناس و ناخدای کشتی باشد یا با پیش آمدن شرایط کاری جدید، مجبور به مهاجرت به شهری دور افتاده باشد.

در چنین شرایطی اگر زن حق انتخاب و تعیین شهر محل سکونت را نداشته باشد، باید همسر خود را در این سفر همراهی کند.

حال تصور کنید مرد در شهری مانند جیرفت به شغل باستان شناسی اشتغال دارد و در یکی از دورترین نقاط کویری در حال کشف نشانه‌هایی از حیاط مردمان این سرزمین در ۶۰۰۰ سال قبل باشد و برای این فعالیت فرهنگی حتی حاضر به زندگی در کمپ باشد. آیا او می‌تواند همسرش را نیز موظف کند که در چنین شرایطی با او در کمپ باستان‌شناسی که بیشتر از یک چادر و توالت و حمام صحرایی تشکیل می‌شود زندگی کند؟

حالا اگر این زوج پیش از اعزام به ماموریت در شهری مانند تهران و یکی از برج‌های منطقه‌ای مانند الهیه زندگی کرده باشند، آیا زن می‌تواند تمکین خود از همسرش را به این شرط قرار دهد که مثلا در دل کویر، همسرش خانه‌ای معادل خانه الهیه برای او تهیه کند؟

اگر مردی در چنین شرایط شغلی خاصی قرار بگیرد، حق ندارد همسرش را در کمپ سکونت دهد.

قانون در چنین مواردی باز هم شان زن را در نظر می‌گیرد و از نظر قانونی مرد باید در نزدیک‌ترین شهر به محل کار خود، منزلی تهیه کند تا در آنجا زندگی مشترک با همسرش را آغاز کند.

در چنین مواردی باز هم قانون از یک طرف به شان زن نگاه می‌کند و از طرف دیگر، بافت شهری که نزدیک محل کار مرد است را در نظر می‌گیرد.

توضیح این مساله هم این‌گونه است که در هر یک از شهرهای کشور، بافت‌های مختلفی برای سکونت افراد وجود دارد.

مثلا در یک شهر محروم و مرزی، مناطقی وجود دارد که محل زندگی افراد ثروتمند شهر است و در جای دیگری از همان شهر کوچک و محروم، افراد فقیر شهر زندگی می‌کنند. در همان شهر مناطقی هم به زندگی فرهنگیان شهر اختصاص دارد.

حال اگر زنی که در تهران شرایط رفاهی خوبی داشته، به همسرش بگوید من به شرطی در این شهر با تو زندگی می‌کنم که خانه‌ای در حد و اندازه الهیه برای من تهیه کنی، این مساله از نگاه قانون مردود است و در صورت ارجاع این مساله به قانون، قانون با بررسی وضعیت زندگی این خانواده در تهران، با فرض این که زن و مرد در محله‌ای بسیار مرفه در تهران زندگی کرده‌اند، مرد را تنها موظف به تهیه منزلی در منطقه مرفه آن شهر برای همسرش می‌کند و معادل خانه یک خانواده ثروتمند را در آن شهر برای زندگی مشترک تعیین می‌کند و این گونه نیست که مرد موظف به تهیه خانه‌ای در حد و اندازه برج الهیه برای همسرش باشد؛ چون ممکن است در آن شهر اساسا برجی مسکونی برای زندگی وجود نداشته باشد.

رابطه منزل مستقل و تمکین

تعلق نفقه وابسته به تمکین کامل است. (تمکین خاص داشتن روابط زناشویی زن و شوهر می باشد و مفهوم تمکین عام فرمانبرداری در امور کلی زندگی می باشد.)

یعنی همانطوری که مرد ملزم میباشد که منزل مستقلی برای تمکین همسر خود فراهم کند، زن نیز ملزم به تمکین میباشد و در صورتیکه مرد، منزل مستقل با توجه به شئونات زن فراهم کند ولی زن از تمکین امتناع کند، ناشزه محسوب خواهد شد و دیگر نفقه به ایشان تعلق نخواهد گرفت.

البته اثبات انفاق در صورتی که دلایل مشخصی بر عدم تمکین زن نباشد با مرد است. لذا به محض درخواست نفقه از طرف زن مرد ملزم به ارائه ادله مبنی بر عدم تمکین زن است.

اثبات نشوز زن در دادگاه حقوق مشخصی مثل قطع نفقه، اجازه ازدواج مجدد را به او می دهد.

مراحل دادخواست الزام به تهیه مسکن مستقل

در صورتیکه قصد تقدیم دادخواست الزام به تهیه مسکن مستقل را داشتید، میتوانید از یکی از چهار روش زیر اقدام نمائید.

خودتان میتوانید برای تنظیم دادخواست اقدام کنید که کافیست مشخصات خود را در قسمت دادخواست نفقه تکمیل نمائید و سپس فرم دادخواست را پرینت کنید.
خودتان میتوانید مشخصات خود را در فرم دادخواست الزام به تهیه مسکن مستقل تکمیل نمائید و سپس یاسا بر روی آن نظارت کند و ایرادات آن را به شما بگوید.
یاسا میتواند فرم دادخواست الزام به تهیه مسکن مستقل را برای شما تکمیل کند و آنرا به شما بدهد.
در صورتیکه قصد حضور در دادگاه و تکمیل دادخواست الزام به تهیه مسکن مستقل را نداشته باشید، میتوانید از یاسا وکیل بگیرید تا ضمن تکمیل و تنظیم دادخواست، وکالت شما را بر عهده بگیرد.

مدارک دادخواست الزام به تهیه مسکن مستقل

مدارک زیر به پیوست دادخواست الزام به تهیه مسکن مستقل توسط خود فرد یا وکیل او تقدیم میشود:

سند ازدواج
شناسنامه یا کارت ملی زوجه