در حقوق ایران شهادت شهود به عنوان بینه شرعی و دلیل قانونی محسوب میشود و با شهادت دو شاهد مرد و یا یک شاهد مرد و دو زن و یا یک شاهد مرد به ضمیمه قسم مدعی، بسیاری از دعاوی یا ادعاهای مالی و حقوقی قابل اثبات است. به همین خاطر موضوع شهادت دروغ بسیار در دادگاه ها شایع است و در نتیجه برای شهادت کذب نیز مجازات مقرر شده است و باید نحوه دفاع در برابر شهادت کذب را در دادگاه بدانیم.
مواد مربوط به شهود و شهادت در قوانین فعلی، به این شرح است : مواد ۱۳۰۶ تا ۱۳۲۰ قانون مدنی – مواد ۲۲۹ تا ۲۴۷ قانون آیین دادرسی مدنی – مواد ۲۰۴ تا ۲۱۶ و ۳۱۸ تا ۳۳۴ قانون آیین دادرسی کیفری – مواد ۱۷۴ تا ۲۰۰ قانون مجازات اسلامی – ماده ۶۵۰ (۸۷۶) قانون تعزیرات مجازات اسلامی.
متاسفانه یکی از معضلات دادرسی های فعلی در دادگاه ها، شهادت کذب می باشد. در این پرونده ها، خواهان یا خوانده با آوردن چند گواه و شاهد دروغگو، ادعای واهی و غیر واقع خود را اثبات می نماید و حق طرف مقابل دعوا برای همیشه در این دنیا تضییع می گردد.
اما پرسش این است که راههای اثبات شهادت کذب چیست و چه دفاعی در برابر شهادت دروغ و شهود دروغگو مطرح کنیم؟؟ در این موارد چهار دفاع وجود دارد :
جرح شهود
جرح شهود که در بین افراد عام به عنوان اعتراض به شهادت شهود شناخته می شود به معنای اعلام و اثبات عدم شرایطی در شهود که قانونگذار وجود آن شرایط را ضروری می داند مثل عدالت و عدم تکدی گری و عدم نفع شخصی در دعوا و غیره که در قوانین فوق ذکر شده است. اما این دفاع در اکثر موارد غیر قابل انجام است چون معمولاً شهود شرایط کلی را دارند و یا اثبات خلاف آن شرایط دشوار است.
شهود معارض
شهود معارض یعنی شهودی که شهادت آن ها در تعارض با شهادت شهود طرف مقابل هستند. آوردن شهود معارض توسط مدعی علیه در برخی نظریات فقهی مورد پذیرش واقع نشده است چرا که شهود به عهده مدعی است نه مدعی علیه معذلک منعی در قوانین فوق الذکر در خصوص استناد به شهود معارض در مقابل شهود طرف مقابل وجود ندارد.
شکایت کیفری شهادت کذب
راه دیگر برای بی اثر کردن آثار حکم صادره بر اساس شهادت شهود، شکایت کیفری از شهود تحت عنوان شهادت کذب طبق ماده ۶۵۰ قانون تعزیرات مجازات اسلامی است. البته اگر شاکی (کسی که علیه او شهادت و گواهی در دادگاه داده شده است) بتواند با دلیل و مدرک کذب و دروغ بودن شهادت شاهد و گواه را اثبات نماید، طبیعتاً با همین ادله می تواند در همان دادگاه اولیه مانع از آن شود که شهادت شهود به نتیجه و ثمر برسد. در هر صورت کسی که علیه وی شهادت داده شده است، اعم از این که بتواند با راههایی از جمله شهود معارض و اثبات تناقض گویی شهود، شهادت شهود را در دادگاه اولیه بی اثر کند و یا نتواند بی اثر کند و حکم به ضرر وی صادر شود، میتواند شکایت کیفری نماید و بعد از تحصیل حکم و رای دادگاه کیفری، از رای دادگاهی که بر اساس شهادت شهود به ضرر او صادر شده است، اعاده دادرسی نماید.
سوالات جزئی از شهود
تنها راه موثر و قوی برای اثبات شهادت کذب و دروغگویی شهود، پرسیدن سوالات ریز و جزئی در مورد حادثه از شهود و خود شخص استناد کننده به شهود و مقایسه آن ها با یکدیگر است. دادگاه ها عموماً به دلیل کمبود وقت به پرسیدن سوالات کلی از شهود و گواهان اکتفاء می کنند و نان شهود دروغگو در همین کلی شهادت دادن است. بنابراین طرف مقابل باید با زیرکی و قدرت بیان، شهود را در پیچ و خم سوالات ریز و جزئی از حادثه گرفتار کند تا تعارض اظهارات و تناقض گویی شهود با یکدیگر و شهادت کذب آن ها مشخص گردد. البته در مورد شهادت کذب در کلانتری پرسیدن سوالات از شهود عملاً ممکن و مرسوم نیست و صرفاً در دادسرا و دادگاه طبق قانون متصور است.
ماده ۲۳۸ قانون آیین دادرسی مدنی در دعاوی حقوقی و ماده ۳۲۶ قانون آیین دادرسی کیفری در دعاوی کیفری به طرف مقابل که شهود علیه وی شهادت می دهند، حق پرسیدن سوالات از شهود را به صورت جداگانه داده است. فلذا باید از این حق قانونی با قدرت و زیرکی و اصرار در دادگاه استفاده نمود. ضمناً یادتان باشد، شهود باید جداگانه مورد پرسش قرار گیرند تا سوالات را به هم اطلاع ندهند و از هم تقلب نکنند! همچنین در ابتدا و قبل از ورود شهود به اتاق دادگاه، باید خود استناد کننده به شهود جریان روز واقعه را کامل و ریز به ریز شرح دهد و سپس شهود. پس دو بار مقایسه می کنیم. یکبار اظهارات خود طرف مقابل با شهودش و دوم شهودش با یکدیگر.