در ادامه مطلب قبل چهار نکته اساسی وجود دارد که نباید از آنها غافل شد. این موارد را در ادامه توضیح خواهیم داد.

  ۱) نکته‌ی بسیار مهم در هر چهار مورد ذکرشده در مطلب قبلی ، آن است که در تمامی این موارد باید اثبات گردد که مرگی که رخ داده، بر اثر ترساندن و ترسیدن رخ داده ‌است و اگر چنین امری اثبات نشود، هیچ کس مسؤول پرداخت دیه‌ی میّت نخواهد بود. سوء نیّت ترساننده در بسیاری از موارد می‌تواند به قاضی کمک کند تا انتساب عرفی جنایت به ترساننده و در نهایت رابطه‌ی سببیت بین فعل (ترساندن) و نتیجه (قتل) را راحت‌تر احراز نماید.
مثلاً اگر خبر ترسناکی که به فردی داده می‌شود، کاملاً مطابق با واقعیّت و با رعایت تمام احتیاطات ضروری باشد، بعید است بتوانیم فردی که خبر را داده‌، مسؤول مرگ افراد دیگر بدانیم؛ مانند دادن خبر شهادت سربازی که تنها فرزند یک خانواده بوده ‌است و یا در مثال‌های قبلی، خبر تصادف با ماشین گران‌قیمت واقعیّت داشته‌ باشد. بنابراین، سوء نیت ترساننده نیز در تشخیص ارتباط قتل و ترساندن، امری کلیدی محسوب می‌گردد. هم‌چنین اگر فردی به هیچ وجه قصد ترساندن نداشته باشد، ولی فردی ترسیده و بمیرد، هیچ‌کس مسؤول پرداخت دیه نیست؛ مانند زمانی که دزدی ماشین مدل بالایی را از پارکینگ خانه‌ای بدزدد و صاحب آن همان لحظه که می‌بیند ماشینش در پارکینگ نیست، فوت کند.
۲) نکته‌ی دیگر آن‌که اگرچه در ماده‌ی ۵۰۱ قانون مجازات اسلامی که به آن اشاره شده، فقط به ایجاد ترس در روان دیگری تصریح شده‌ است؛ امّا اغلب حقوقدانان معتقدند کشتن دیگری با فعلی که اثری ظاهری در بدن وی ندارد، منحصر در ایجاد ترس برای او نیست؛ بلکه ممکن است شامل تمام حالاتی که فردی، اضطراب، خشم، هیجان و حتّی خوشی بیش ‌از حد را در روان دیگری ایجاد می‌کند و فرد مقابل نیز بر اثر این فعل و انفعالات، فوت می‌کند نیز می‌گردد. در هر حال، ایجاد ترس و وحشت، چون مورد شایع‌تری بوده ‌است در آن ماده ذکر گردیده، ولی شامل ایجاد سایر حالات هیجانی نیز می‌شود؛ اگر چه اثبات رابطه‌ی میان شور و هیجان با مرگ، در ذهن قاضی و نیز مردمی که قضاوت می‌کنند، دشوارتر باشد. توجّه کنید که در اینجا نیز سوء نیت داشتن مرتکب، عاملی مهم تلقّی می‌گردد.
۳) تمامی موارد چهارگانه‌ای که در یادداشت قبلی ذکر گردید در جایی است که قربانی، به‌صرف عمل ترساننده جان دهد. امّا اگر قربانی، بر اثر ترس خود از آن فعل، فرار کند و در راه فرار خود، آسیبی به وی وارد شود و یا بمیرد، مانند آن‌که از پله یا ارتفاعی سقوط کند و یا درون چاهی بیفتد، کمی اختلاف نظر وجود دارد. در این باره، نظر قانون‌گذار در ماده‌ی ۴۹۹ قانون مجازات اسلامی به این صورت آمده ‌است:
“هرگاه کسی دیگری را بترساند و آن شخص در اثر ترس، بی‌اختیار فرار کند یا بدون اختیار حرکتی از او سر بزند که موجب ایراد صدمه بر خودش یا دیگری گردد، ترساننده حَسَب تعاریف جنایات عمدی و غیرعمدی مسؤول است.”
با توجّه به این ماده، آنچه که برای تحقّق مسؤولیت ترساننده شرط شده ‌است، “بی‌اختیاری و از خود بی‌خود شدن قربانی” است؛ بنابراین اگر قربانی، بر اثر ترسی که بر وی عارض شده‌ است، از روی آگاهی و اختیار خود، گزینه‌ی پرخطری را انتخاب کند و سرانجام فوت نمد، فقها قائل به این هستند که در این صورت، هیچ مسؤولیتی بر دوش ترساننده نخواهد بود؛ زیرا وی، قصد ترساندن وی را داشته و نه فرار کردن وی و مثلاً سقوط آن از بلندی و یا افتادن وی در یک چاه را؛ مگر این‌که ترساننده، از وجود آن چاه و یا هر خطر دیگری در مسیر فرار قربانی، آگاه بوده باشد، که در این صورت ممکن است وی را حَسَب مورد به قتل عمدی یا غیر عمدی بنابر آن‌چه در موارد اول تا سوم بیان شد، محکوم نماییم.
۴) نکته‌ی آخر این‌که اگر جنین زن بارداری بر اثر ترسیدن از کسی سقط شود، ممکن است هر یک از حالات چهارگانه در این باره صادق باشد: اگر ترساننده قصد قتل جنین را با ترساندن مادر داشته باشد، قتل عمدی است و اگر صرفاً قصد ترساندن مادر را داشته باشد و یا اینک ه اساساً از باردار بودن وی مطّلع نباشد، قتل شبه‌عمدی است و اگر قصد ترساندن پدر را داشته باشد، ولی اتّفاقاً مادر باردار نیز آنجا بوده و بر اثر ترس، جنینش سقط شود، قتل خطای محض است (که دیه‌ی جنین بر عهده‌ی خویشاوندان مذکّر ترساننده است). نهایتاً اگر مادر، بر اثر ترس از نیروهای نظامی یا انتظامی سقط جنین کند، دیه‌ی جنین بر عهده‌ی بیت‌المال مسلمانان خواهد بود که در داستان جنگ جمل به مستند آن اشاره گردید. طبیعی است اگر هم مادر و هم جنین سقط شوند، مسؤولیت هر دو بر عهده‌ی ترساننده است که حَسَب مورد ممکن است نسبت به یکی قتل عمد و نسبت به دیگری قتل غیرعمد و یا نسبت به هر دو، عمد یا غیرعمد تلقّی گردد.