هر دادنامه از قسمت های مختلفی تشکیل شده است که وجود همه این اجزا در فرم مخصوص ضروری است. همانطور که تمامی اوراق قضایی اعم از برگه دادخواست، برگه اظهارنامه و … دارای اجزای شکلی معینی هستند، دادنامه نیز به همان صورت دارای چنین اجزایی است که عبارتند از:
شمارههای قید شده جهت پیگیری پرونده
پیگیری پرونده از طریق این شماره ها صورت می پذیرد. شمارهی دادنامه، شمارهی پرونده و شمارهی بایگانیِ شعبه ازجمله شمارههایی هستند که در ابتدای دادنامه و قسمت بالای آن درج میشوند که در این میان، شمارهی بایگانی شعبه، برای پیگیری پرونده از اهمیت بیشتری برخوردار است.
مشخصات طرفین پرونده و وکلای آنان
اگر موضوع پرونده، حقوقی باشد، مشخصات طرفین درگیر در پرونده به عنوان خواهان و خوانده و اگر موضوع پرونده، کیفری باشد عنوان شاکی و مشتکی عنه (کسی که از او شکایت شده است) در دادنامه درج میشود. همچنین در صورت وجود وکیل درج مشخصات وی نیز الزامی است.
درج خواستههای خواهان
اگر دادنامه مربوط به موضوع حقوقی باشد، خواسته های خواهان در آن قید می شود. خواسته یعنی تمامی اموری که خواهان از دادگاه درخواست کرده و قاضی مکلف است پس از رسیدگی به آنها تصمیم خود را در دادنامه اعلام کند. برای مثال: خواهان زوجه است و از زوج طلب نفقه دارد و برای مطالبه وجه نفقه دادخواستی را تنظیم کرده است. مطالبهی آن وجه و همچنین مطالبهی خسارتهای دادرسی ازجمله خواستههایی است که در دادخواست و در قسمت مربوطه به خواسته ها نوشته می شود تا قاضی تصمیم خود را در خصوص آن اعلام کند.
گردش کار
گردش کار یکی از مهمترین قسمتهای هر دادنامه است. در این قسمت قاضی دلایلی که موجب صدور این دادنامه شده است را بیان می کند و همچنین تشریفات قانونی خاصی که انجام گرفته را بیان می دارد. برای نمونه متن دادنامهها بدین نحو است: «خواهان به خواستهی فوق به طرفیت … دادخواستی تنظیم کرده/شاکی شکایتی علیه … مطرح کرده و بر اساس این دادخواست/شکایتنامه و پس از انجام تشریفات قانونی با تعیین وقت مقرر و ابلاغ وقت به آنها، جلسات دادرسی تشکیل شده و سپس دادگاه با توجه به محتویات پرونده ختم دادرسی را اعلام و با استعانت از خداوند متعال به شرح آتی مبادرت به صدور رأی میکند.»
رای قاضی
رأی دادگاه مهمترین قسمت هر دادنامه است. در این قسمت، قاضیِ صادرکنندهی رأی ابتدا به توضیح امور موضوعی پرداخته و سپس جهات حکمی را بیان میکند.
جهات حکمی و جهات موضوعی
جهات و امور حکمی یعنی حکمی که قانون در خصوص موضوعی که اتفاق افتاده، مقرر کرده است و منظور از امور موضوعی ماجرایی است که در گذشته در عالم واقع اتفاق افتاده مثلا «شخص الف در تاریخ ۹۶/۱۰/۱۰ سندی را امضا کرده که به موجب آن متعهد شده مبلغی را در ۹۶/۱۰/۱۵ به شخص ب بپردازد، یک امر موضوعی و «طبق قانون هرکس که دِین دارد باید دِین خود را ادا کند»، یک امر حکمی است.
قاضی پس از بیان امور موضوعی و جهات حکمی، از جمعِ میان جهات موضوعی و جهات حکمی، رأی اصلی را که معمولا یک سطر است اعلام میکند. پس از ذکر رأی اصلی، به قطعی یا غیرقطعی بودن (قابل اعتراض بودن) رأی نیز اشاره گردیده و در صورت قطعی نبودن، مدت زمان اعتراض به رای اعلام می گردد.
امضای مامور ابلاغ و امضای قاضی
امضای مأمور ابلاغ و همچنین نام قاضی صادرکنندهی رأی از مواردی است که در قسمت انتهایی دادنامه ذکر میشود. زمانی که دادنامه به طرفین دعوا ارسال میشود، در نسخه ارسالی امضای قاضی وجود ندارد و امضای قاضی تنها در دادنامه دست نویسی که بایگانی میشود وجود دارد
پس از ارجاع پرونده به شعبه دادگاه و عدم نیاز به تحقیق و یا اقدام دیگر دادگاه به شرح زیر عمل می کند:
- چنانچه اتهامی متوجه متهم نبوده یا عمل انتسابی به وی جرم نباشد دادگاه اقدام به صدور رأی برائت و یا قرار منع تعقیب می نماید.
- در غیر موارد فوق چنانچه اصحاب دعوا حاضر باشند و درخواست مهلت نکنند و یا دادگاه این مهلت خواستن را موجه تشخیص ندهد و یا در خصوص حق الناس، مدعی، درخواست ترک محاکمه را ننماید با تشکیل جلسه رسمی مبادرت به رسیدگی و صدور رای می کند.
- در صورت عدم حضور اصحاب دعوا یا درخواست مهلت برای تدارک دفاع یا تقدیم دادخواست ضرر و زیان، دادگاه ضمن تعیین جلسه رسیدگی مراتب را به اصحاب دعوا اعلام می نماید.