مصادیقی برای اموال مجهول المالک وجود دارد که آن ها را بیان خواهیم کرد در ابتدا به اشیا گمشده می پردازیم که در قانون از آن به عنوان لقطه یاد شده است که اکثر اموال مجهول المالک را همین اموال تشکیل می دهند
نوع دوم حیوانات ضاله می باشند که بنا بر اقتضای محل نوع حیوانات گمشده متفاوت می شود.
برای مثال در شهر تهران حیواناتی تزئینی مانند سگ و گربه از این دست و در شهر هایی با بافت قدیمی تر چه بسا گوسفند و سگ های نگهبان و این چنین حیواناتی گم شوند که در قانون از آن ها به عنوان حیوانات ضاله یاد شده است که حکم پیدا کردن آن در بحث قبلی گفته شد و نیازی به تکرار دوباره آن نمی باشد، و مطلبی که باید بیان شود این است که حیوان ضاله به هیچ نحوی قابل تملک نیست و یابنده موظف است که آن را به مالک رد کند اگر مالک را نشناسد و یا باید به حاکم و یا قائم مقام او تسلیم کند و الا ضامن خواهد بود به این معنا که اگر حتی هیچ تقصیری هم در از بین رفتن حیوان نداشته باشد (اگر از بین برود) وی مسئول این تلف می باشد و به این نحو نیست که اگر او را گرفت سپس رها کند تا وظیفه از دوش وی برداشته شود بلکه تکلیف بر او بار شده و تا اجرای آن تکلیف بر دوش وی باقی می ماند.
آخرین مصداقی که قصد بیان آن را داریم دفینه می باشد، دفینه مال منقول مادی است که به علت گذشت زمان و به علت مخفی بودن فراموش شده و مالک آن معلوم نیست که در زمین و یا بنایی دفن شده و بر حسب تصادف و اتفاق پیدا می شود که حکم قانونگذار این مسئله این است که این چنین اموالی به هر نحوی پیدا شود خواه حفاری به قصد پیدا کردن و اتفاقی بر خوردن به این چنین اموالی تاثیری در این اموال ندارد.
دفینه ها عتیقه محسوب شده و جز میراث فرهنگی است پس نه برای فقرا مصرف می شود و نه اختیار آن به دادستان سپرده می شود بلکه مال مجهول المالکی است که زین پس در حکم اموال عمومی است و برای عموم مردم به نمایش گذاشته می شود.