برای مدیریت هر یک از موقعیت های ذکرشده روش ها و شیوه هایی مشخص شده است تا بتوان تا حد ممکن آن ها را کنترل نمود و یا از رخ دادنشان جلوگیری کرد. در کنار این موارد خاص راهبردهایی نیز برای مدیریت موقعیت­های تعارض منافع به صورت کلی و عام مطرح هستند که در اینجا اشاره کوتاهی به آن ها می کنیم:

 

1=موارد عام: افشای وجود تعارض منافع: افشای تعارض منافع یکی از راه های مهم و کم هزینه برای مدیریت و کنترل آن است. افراد در زمان هایی خاص مانند شروع تصدی یک مسئولیت، بستن قراردادها یا تغییر جایگاه باید تعارض منافع بالقوه موقعیت خود را افشا کنند. اعمال محدودیت: یکی از راه های کنترل تعارض منافع ایجاد محدودیت ها و ممنوعیت های قانونی برای برخی موارد مانند داشتن شغل دوم، دریافت هدایا، سهامداری یا مالکیت شرکت های خصوصی توسط خود مسئول یا اعضای خانواده اش است. اعلام منافع مالی: مسئولان در برخی مشاغل باید دارایی های شخصی و خانوادگی شان را در زمان تصدی یک مسئولیت اعلام نمایند.

 

2=موارد مبتنی بر موقعیت:

 

=متأثر کردن قاعده گذار از نتایج اجرای قواعد یا تفکیک قاعده گذار و مجری

=تفکیک ناظر و نظارت شونده

=برطرف کردن تعارض میان درآمدها و وظایف سازمان: از طریق تعیین مسیر دیگری برای کسب درآمد برای سازمان که در تعارض با وظایف و اهداف آن نباشد.

برطرف کردن تعارض بین وظایف یک سازمان: باید وظایف یک سازمان را به گونه ای تعریف و تعیین نمود که باهم در تعارض قرار نگیرند.

تغییر قواعد در فرایندهای کارشناس محور: باید به گونه ای عمل شود که در موارد نیاز به نظر کارشناس (امضای طلایی) احتمال فساد کم شود برای مثال از طریق قطع رابطه کارشناس و متقاضی و کاهش امکان تبانی.

مرکز توانمندسازی حاکمیت و جامعه به مدت بیش از ۲۰ ماه است که روی موضوع تعارض منافع به صورت متمرکز مشغول پژوهش است و در این مدت تعارض منافع را در حوزه های گوناگون مورد کاوش و بررسی قرار داده است که حوزه های ذکرشده عبارت اند از: نظام بانکی، شهرداری، برنامه و بودجه، حوزه خیریه ها، مسکن و شهرسازی، محیط زیست، انرژی، تامین اجتماعی و صندوق های بازنشستگی، حوزه تعاون، کار و بهزیستی.