بله؛ این قرار که بعد از انقضای مهلت اخطار رفع نقص صادر می شود قابل اعتراض است که مهلت آن هم ۱۰ روز است.
بله؛ این قرار که بعد از انقضای مهلت اخطار رفع نقص صادر می شود قابل اعتراض است که مهلت آن هم ۱۰ روز است.
از زمان ابلاغ این مدت محاسبه می شود تا انقضای ۱۰ روز فرد فرصت دارد رفع نقص کند.
اخطاری که دادگاه برای رفع نقصی که در دادخواست تقدیم شده وجود دارد به خواهان ارسال می کند مثل پرداخت نکردن هزینه دادرسی و یا وارد نکردن آدرس خوانده.
اگر نام خواهان در دادخواست درج نشود که این امر نادر است دادگاه در طول دو روز قرار رد دادخواست صادر می کند در اینجا دیگر ما اخطار رفع نقص نداریم.
در موارد بالا دادگاه به خواهان اخطار می دهد و به صورت مکتوب و دقیق اعلام می کند کدام قسمت دادخواست با اشکال مواجه است که خواهان از آن رفع نقص کند؛ حال اگر بعد از ارسال دادخواست، فرد در مهلت ۱۰ روزه این کار را نکرد دادخواست وی رد می شود. که به آن رد غیر مستقیم دادخواست میگویند.
وقتی قرار رد دادخواست صادر شود به خواهان اعلام می شود که دادخواست شما رد شده حال وی می تواند به این قرار اعتراض کند. حال در مواردی دادگاه بدون اخطار فرستادن و بدون دادن مهلت، سریعا رد می کند.
عدم درج نام و نام خانوادگی و اقامتگاه یا شغل خوانده
عدم پرداخت هزینه دادرسی به ماخذ قانونی
عدم ابطال تمبر وکالتنامه یا ارایه اصل وکالتنامه
عدم تعیین بهای خواسته
عدم ذکر جهاتی که خواهان به موجب آن خود را مستحق مطالبه می داند
عدم ذکر دلایل و ادله اثبات دعوا
عدم بیان منجز خواسته
گاهی دادخواستی که تقدیم می شود یک سری اشکالات دارد که برای آن، اخطار رفع نقص ارسال می شود اما گاهی اشکال دادخواست آن قدر جدی است که اصلا دادگاه نمی تواند اخطار رفع نقص بفرستد و باید اگر آن ایراد را ملاحظه کرد دادخواست را رد کند.
اشکالی در دادخواست وجود داشته باشد؛ مثلا اقامتگاه خوانده ذکر نشده یا نامش ذکر نشده دادگاه به فرد برای رفع نقص اخطار می دهد و اگر در مهلتی ۱۰ روزه فرد اقدام به رفع نقص نکرد دادخواست وی رد می شود یعنی دیگر دعوای وی شروع به تعیین وقت و رسیدگی نمی شود زیرا در همان آغاز، دادخواست وی مردود شده است.
بله رای یا حکم قابل اعتراض است. اگر شورا رای دادگاه اعتراض تجدید نظر در دادگاه خواهد بود و اگر در دادگاه حکم صادر شده اعتراض در دادگاه تجدید نظر خواهد بود.
در صورتی که در دادگاه باشد و بالای ۲۰ میلیون تومان سه و نیم درصد آن و کمتر از آن دو و نیم درصد حال اگر در شورا باشد نصف هزینه دادگاه یعنی نصف دو و نیم درصد خواهد بود.
اگر مبلغی که شما در نظر گرفته اید بیشتر از ۲۰ میلیون تومان باشد؛ دادگاه شهری که فرد مقابل در آنجا اقامت دارد در غیر این صورت(زیر ۲۰ میلیون) در شورای حل اختلاف شهر وی.
ریاست محترم دادگستری شهرستان ………
باسلام؛
احتراماً به استحضار می رساند، آقای ………………. مطابق پرونده کلاسه ……… مطروحه در شعبه …………. که منجر به صدور دادنامه …………. مورخ …….. شده است به سرقت اتومبیل بنده محکوم و از زمان سرقت تا رد مال، بدون اذن و اجازه بنده اتومبیل سمند به شماره ………… را در تصرف خود داشته (به مدت ۱۳ ماه تمام) تا اینکه در اجرای احکام کیفری خودرو در راستای اجرای حکم تحویل اینجانب شد. لذا تقاضای صدور حکم مبنی بر پرداخت اجرت المثل ایام تصرف با جلب نظر کارشناس رسمی دادگستری و همچنین خسارات قانونی از قبیل هزینه دادرسی و حق الوکاله وکیل و حق الزحمه کارشناس و… مورد استدعاست.
در این رابطه باید گفت که پرداخت این هزینه با خواهان دعواست که دادگاه برای پرداخت آن به وی اخطار می کند؛ حال اگر پرداخت نشود دادگاه دادخواست وی را ابطال می کند.
اجرت المثل به نوعی خسارت ایام تصرف است که در بالا مثال هم زده شد. اجرت المثل ایام تصرف اشاره به این دارد که شخصی غیر از شما، به هر دلیلی بدون اجازه شما ماشین شما را گرفته و در آن تصرف کرده البته باید دقیق تر بگوییم اگر کسی ماشین را از شما بگیرد و حتی تصرفی هم نکند و صرفا آن را در پارگینگ خود نگهدارد باز هم باید اجرت المثل بدهد چون مهم این است که شما را از آن محروم کرده و این که آیا خود از آن استفاده کرده یا نه آنچنان مهم نیست.
برای مثال اگر سارق اتومبیل شما را سرقت کند و به مدت یک ماه در جایی قایم کند و حتی از آن هم استفاده نکند زمانی که می داند و سپس ماشین پیدا بشود توسط پلیس و… آن سارق موظف است به اندازه آن مدت خسارت به فرد مالک پرداخت کند اگر چه خودش از آن استفاده نکرده است.
محدودیتی از این جهت بنظر نمی آید باشد و حد نصاب ۵ سال فقط از جهت مراجع رسیدگی کننده می باشد.
خیر، شما هر هنگام که متوجه وجود اختلاف بین سن واقعی و سن شناسنامه ای تان شده اید می توانید برای این امر اقدام کنید.
مطالعه نکردن متن اجارهنامه
به دلیل اینکه بسیاری از متون قراداد دارای بندهای مختلف است، طرفین در هنگام امضای اجارهنامه، بدون مطالعه بندهای قرارداد سعی میکنند تا قرارداد را نهایی کنند. این موضوع به عنوان یکی از مهمترین اشتباهات در هنگام عقد قرارداد است. هر یک از بندهای قرارداد دارای ارزش حقوقی است که میتواند در آینده مورد استفاده قرار بگیرد. عدم مطالعه اجارهنامه میتواند تبعات زیادی را به دنبال داشته باشد، لذا بهتر است قبل از امضای قرارداد متن را بند به بند مطالعه کنید.
عدم دریافت خدمات بیمه از صاحبخانه
میدانید که در بحث رهن و اجاره، ممکن است حوادث طبیعی و غیر طبیعی زیادی رخ دهد. لذا اگر خدمات بیمهای را از صاحبخانه دریافت نکنید، مالک هیچگونه مسئولیتی در قبال حوادث رخ داده شده ندارد.
استفاده از خدمات بیمه مستاجران یک راه آسان و سریع برای تامین هزینههای رخ داده شده است. پس بهتر است در هنگام عقد قرارداد به این موضوع توجه داشته باشید.
عدم شناخت حقوق مستاجر
مالکان میتوانند محدودیتهای مختلفی را برای مستاجران تعیین نمایند که این موضوع آزار دهنده است. عدم شناخت حقوق مستاجر باعث میشود تا در هنگام رهن و اجاره ملک نتوانید به درستی از حق و حقوق خود دفاع کنید، لذا بهتر است قبل از هر کاری در مورد شناخت حقوق مستاجر اطلاعات بیشتری کسب کنید.
تهیه لیست کمبودهای آپارتمان
زمانیکه قصد دارید تا یک ملک را رهن و اجاره کنید، بهتر است قبل از هر کاری در مورد لیست کمبودهای آن اطلاعات بیشتری کسب کنید. زمانیکه ملک را به درستی بررسی کنید، میتوانید نقایص آن را شناسایی کرده که این امر در آینده برای شما سودمند است. چرا که متحمل خسارت مالی نخواهید شد. بررسی ملک باعث میشود تا زمانیکه ملک را به شکل سالم و کامل تحویل گرفتید، در صورت تخلیه بتوانید تمام لوازم و وسایل را به شکل کامل تحویل دهید.
بررسی نکردن اطلاعات ملک و مالک
مستاجر در زمان رهن و اجاره یک ملک مسکونی باید در مورد ملک و مالک اطلاعات خود را تکمیل نمایند. این کار باعث میشود تا در هنگام انتقال به مکان جدید دغدغهای از بابت اطلاعات ملک و مالک نداشته باشد.
دعوای استرداد جهیزیه دعوای مالی محسوب می شود و از آنجا که عین اموال، خواسته خواهان قرار می گیرد به هر میزان که بخواهد تقویم می کند.اگر کمتر از بیست میلیون تومان تقویم کند درصلاحیت شورای حل اختلاف و مازاد بر بیست میلیون تومان درصلاحیت دادگاه می باشد.
دادگاه خانواده صلاحیت ذاتی رسیدگی به دعوای استرداد جهیزیه را دارد و در خصوص صلاحیت محلی، زوجه می تواند در دادگاه محل اقامت خوانده یا دادگاه محل سکونت خود اقامه دعوا کند.