محتوای نفقه : ماده ۱۰۲۴
نفقه در واقع چیزی است که بر حسب متعارف مورد نیاز شخص است .
(نفقه اقارب عبارت است از مسکن و البسه و غذا و اثاث و البسه به قدر رفع حاجت با در نظر گرفتن درجه ی استطاعت منفق)
مقدار نفقه :
بر طبق نظر فقهای امامیه در نفقه مقدار معینی شرط نیست ، بلکه واجب مقدار کفایت است .از نکات حائز اهمیت این است که علاوه بر وضع مالی نفقه دهنده شئون و وضعیت اجتماعی واجب النفقه طبق عرف و عادت محل باید رعایت شود.
- ماده ۴۷ ق.ج.ح.خ. ( دادگاه در صورت درخواست زن و سایر اشخاص واجب النفقه میزان و ترتیب پرداخت نفقه آنان را تعیین می کند) در این ماده به درخواست یا مطالبه نفقه زوجه و سایر اشخاص واجب النفقه نحوه ،میزان، ترتیب پرداخت نفقه و طریقه وصول آن اشاره شد .
تبصره : در مورد این ماده و سایر مواردی که به موجب حکم دادگاه باید وجوهی به طور مستمر از محکوم علیه وصول شود یکبار تقاضای صدور اجرائیه کافی است و عملیات اجرایی مادام که دستور دیگری از دادگاه صادر نشده باشد ادامه می یابد.
نفقه اولاد :
ماده ۱۱۹۹ ق.م : نفقه اولاد به ترتیب بر عهده اشخاص زیر است :
- پدر
- جد پدری: هر گاه پدر در قید حیات نبود یا توانایی انفاق نداشته باشد نفقه به عهده جد پدری ( پدر پدر ) خواهد بود . اگر هم پدر پدر ( جد ادنی) و هم جد پدر( جد اعلی) زنده و قادر به انفاق باشند . نفقه به عهده پدر پدر که نزدیک تر به شخص واجب النفقه است می باشد.( معنی رعایت الاقرب فالا قرب که در ماده ۱۱۹۹ قانونی مدنی آمده همین است)
- مادر : در صورت نبودن پدر و اجداد پدری یا عدم قدرت آنان نفقه درجه سوم به عهده مادر است.
- جد و جده مادری و جده پدری : هرگاه مادر هم فوت کرده یا توانایی دادن نفقه را نداشته باشد در آخرین مرحله طبق قانون مدنی ، نفقه به عهده جد و جده مادری و جده پدری است که از لحاظ انفاق در یک ردیف هستند . اگر تنها یکی از آنان زنده و یا قادر به انفاق باشد ، همه نفقه به عهده او خواهد بود . اما اگر هر سه نفر یا دو نفر از آنان زنده و قادر به نفقه دادن باشند ، نفقه را باید به نسبت مساوی تادیه کنند .
- هرگاه اجداد و جدات مادری و جدات پدری از لحاظ درجه ی نزدیکی به شخص تفاوت داشته باشند چنانچه هم پدر ، مادر و هم جد او در قید حیات بوده و استطاعت مالی داشته باشند در اینجا رعایت ( لاقرب فالاقرب لازم است . یعنی نفقه به عهده شخص یا اشخاصی است که به واجب النفقه از لحاظ درجه قرابت نزدیکترند.
قول مشهور فقهای امامیه و قانون مدنی : صغییر یا کبیر ، سالم یا ناقص الخلقه ، عاقل یا مجنون بودن اولاد شرط استحقاق نفقه نیست اولاد در صورت فقر و عجز از کسب و کار ، در هر وضعی که باشند واجب النفقه محسوب می شوند.
هزینه ی زن یا شوهر دادن فرزندان جزء نفقه محسوب نمی شود .
نفقه پدر و مادر و اجداد:
طبق ماده ۱۲۰۰ ق.م ( نفقه ابوین با رعایت الاقرب فالاقرب به عهده اولاد و اولاد اولاد است ) بنابراین نفقه پدر و مادر فقیر در درجه اول به عهده اولاد است اگر پدر و مادر فقط یک فرزند داشته باشند ، همه نفقه به عهده اوست و اگر چند فرزند داشته باشند ، به طور مساوی به پدر و مادر خود نفقه خواهند داد تفاوتی بین دختر و پسر نیست.
هرگاه شخص فرزند بلافصل نداشته باشد ، نفقه او به عهده اولاد اولاد خواهد بود .
( نفقه اجداد و جدات فقیر بر عهده نوه هاست در این مورد رعایت الا قرب فالاقرب لازم است)
مثال : اگر مستحق نفقه هم نوه و هم نتیجه داشته و هر دو توانگر باشند . فقط نوه مکلف به دادن نفقه است.
تعدد منفق :
- تعدد منفق در یک خط: اگر تعدد منفق در یک خط صعودی یا نزولی باشد ، منفقین باید به سهم مساوی نفقه بدهند .
مثال : اگر مستحق نفقه جد و جده مادری و جد پدری داشته باشد که هر سه نفر در خط صعودی و از لحاظ نفقه همعرض هستند ، باید نفقه را به تساوی بپردازند.
- تعدد منفق در دو خط صعودی و نزولی : هر گاه تعدد منفق در دو خط صعودی و نزولی باشد ، یعنی مستحق نفقه هم در میان اقربای خط صعودی ( آبا و اجداد ) و هم در میان خویشان خط نزولی ( اولاد و اولاد اولاد ) کسانی را داشته باشد که مکلف به انفاق هستند . در صورتی که آنها از لحاظ درجه قرابت به انفاق در یک ردیف باشند باز هم نفقه را به حصه مساوی خواهند پرداخت .
تعدد مستحق نفقه :
هرگاه شخصی چند نفر واجب النفقه داشته و استطاعت مالی برای اتفاق به همه آنان را داشته باشد باید به همه نفقه بدهد اما اگر استطاعت مالی کافی نداشته باشد مساله تقدم بعضی از اشخاص واجب النفقه بر بعضی دیگر مطرح می شود که در سه حالت بررسی می شود.
- نفقه خود بر نفقه دیگران مقدم است :
هرگاه شخص فقط نفقه خود را داشته باشد و متمکن از دادن نفقه به اشخاص دیگر نباشد نفقه خود او مقدم است.
- نفقه زوجه بر نفقه اقارب مقدم است:
طبق ماده ۱۲۰۳ ق.م: در صورت بودن زوجه و یک یا چند نفر واجب النفقه دیگر زوجه مقدم بر سایرین خواهد بود.
- اقارب خط نزولی بر اقارب خط صعودی از لحاظ نفقه مقدمند .
طبق ماده ۱۲۰۲ ق.م :
اگر اقارب واجب النفقه متعدد باشند و منفق نتواند نفقه همه آنها را بدهد ، اقارب در خط عمودی نزولی مقدم بر اقارب در خط عمودی صعودی خواهند بود.
مثال : اگر کسی پدر و مادر و اولاد و فقیر داشته باشد و نتواند نفقه آنان را تامین کند . اولاد که اقربای خط نزولی هستند بر پدر و مادر که اقربای خط صعودی محسوب می شوند مقدمند.
نکته : هر گاه شخصی چند خویش واجب النفقه در یک خط و یک درجه داشته باشد مانند مادر و پدر ( در خط صعودی ) یا چند پسر و دختر ( در خط نزولی ) و نتواند نفقه همه آنان را در حدود رفع احتیاج و شئون آنان بدهد در این صورت باید در حدود استطاعت خود قسمتی از احتیاجات آنان را تامین کند و شک نیست که اقربای یک خط اعم از زن و مرد از لحاظ نفقه برابرند و نمی توان بین آنان فرق گذاشت . به عبارت دیگر نفقه بین آنان به طور مساوی تقسیم خواهد شد.
- اگر اقربای واجب النفقه یک خط از لحاظ درجه قرابت متفاوت باشند مانند پدر و جد ( در خط صعودی ) یا اولاد و اولاد اولاد ( در خط نزولی) کسانی که از لحاظ نزدیکترند در نفقه مقدم خواهند بود . بنابراین پدر بر جد پدری و اولاد بر اولاد اولاد مقدمند و جد یا اولاد اولاد هنگامی مستحق نفقه خواهند بود که چیزی زائد بر نفقه پدر یا اولاد وجود داشته باشد.
خصوصیات نفقه اقارب :
- نفقه اقارب ناظر به آینده است.
- کسی که مستحق نفقه است که فقیر باشد.
- کسی ملزم به انفاق است که متمکن باشد.
- نفقه اقارب یک تکلیف متقابل است.
نفقه اقارب ناظر به آینده است
طبق ماده ۱۲۰۶
استثناء: نفقه اقارب بر خلاف زوجه ، در ذمه قرار نمی گیرد و مستحق نفقه فقط می تواند برای آینده نفقه بخواهد و در صورت لزوم برای استیفاء آن به دادگاه مراجعه کند . بنابراین نفقه اقارب از دیون شخص محسوب نمی شود- ولی در ماده ۱۲ در تبصره ۲ قانون جدید خانواده مقرر داشته که ( پرداخت نفقه قانونی زوجه اولاد بر سایر دیون مقدم است) در تبصره مذکور نفقه اولاد نیز از دیون ممتاز به شمار آورده می شود پس می توان نتیجه گرفت مقدم بودن نفقه اولاد بر سایر دیون مربوط به نفقه آینده است زیرا نفقه گذشته اولاد طبق ماده ۱۲۰۶ قانون مدنی که به قوت و اعتبار خود باقی است اصلا دینی در ذمه شخص نیست تا وفا به آن واجب باشد.
فقر مستحق نفقه :
طبق ماده ۱۱۹۷ ق.م : صغیر یا مستحق کسی ست که نتواند احتیاج فعلی خود و خانواده اش و حتی از طریق کسب و کار رفع کند و چنین کسی مستحق نفقه است و هر وقت صاحب مال شد یا توانست اشتغال به شغلی زندگی خود را تامین کند دیگر واجب النفقه محسوب نمی شود.
- اگر آدمی بتواند با وام یا کمک گرفتن از دیگران زندگانی خود را بگذارند در این امر مانع استحقاق نفقه نخواهد بود و شخص واجب النفقه می تواند به جای دریافت وام یا کمک مطالبه نفقه کند لیکن اگر از دیگری وام یا کمک گرفت و از این طریق احتیاج خود را رفع کرد ، دیگر استحقاق نفقه نخواهد داشت، مگر اینکه استقراض با اجازه دادگاه باشد که در این صورت منفق مکلف به باز پرداخت وام است ( ماده ۱۲۰۵ ق.م)
- فقر و عجز از اکتساب تنها شرطی است که در فقه امامیه و قانون مدنی در مورد مستحق نفقه مقرر شده (ناقص الخلقه بودن یا جنون یا صغیر شرط استحقاق نفقه نیست )
ضمانت اجرای نفقه اقارب :
ضمانت اجرای مدنی نفقه اقارب این است که مستحق نفقه می تواند برای نفقه آینده به دادگاه رجوع و از این طریق شخص را که قانونا باید به او نفقه دهد مجبور به نفقه دادن کند .طبق ماده ۱۲۰۵ اصلاحی قانون مدنی در صورتی که الزام به پرداخت نفقه ممکن نباشد دادگاه می تواند به مقدار نفقه از اموال منفق در اختیار واجب النفقه یا متکفل مخارج او قرار دهد . قانون جدید حمایت خانواده هم مقرر می دارد که دادگاه به درخواست اشخاص واجب النفقه میزان و ترتیب پرداخت نفقه را تعیین می کند و برای وصول نفقه ای که به طور مستمر باید پرداخت شود یک بار تقاضای صدور اجرائیه کافی است ( ماده ۴۷ و تبصره آن )
ضمانت اجرای کیفری :
بر طبق ماده ۵۳ ق. ج.ح.خ علاوه بر مجازات ترک انفاق زوجه و امتناع از تادیه نفقه به سایر اشخاص واجب النفقه امتناع از تادیه نفقه زوجه ای که قانونا حق عدم تمکن دارد و نفقه فرزندان ناشی از تلقیح مصنوعی یا کودکان تحت سرپرستی نیز جرم شناخته شده .
تمکن منفق :
ماده ۱۱۹۸ ق.م : اگر به علت کمبود دارایی و درآمد ، نفقه دادن به اقارب شخص را دچار سختی و تنگی معیشت کند .مکلف له انفاق نخواهد بود و فقط در صورتی تکلیف انفاق وجود خواهد داشت که آدمی چیزی زائد بر مخارج خود و زوجه اش داشته و به تعببر دیگر متمکن باشد .پس اگر مالی زائد بر مخارج خود و زوجه اش داشته باشد ولی در مقابل دیونی داشته باشد که حال شده است ، این دیون مقدم بر نفقه اقارب بجز اولاد است پس اگر از پرداخت آنها چیزی باقی ماند، صرف نفقه اقارب خواهد شد ولی در دیون موجل که موعد ایفای آن رسیده است مانع تمکن نیست و مدیون نمی تواند به ایتناد آنها از انفاق به اقارب سر باز زدند . همچنین اگر چیزی که برای اقارب به عنوان نفقه منظور شد جزو مستثنیات دین باشد. بر دیون مقدم می شود و بستانکاران نمی توانند آن را توقیف کنند.
متقابل بودن نفقه اقارب:
یعنی خویشانی که ملزم به اتفاق یکدیگرند در صورت فقر یکی و تمکن دیگری این تکلیف را متقابلا دارا هستند.