نکته۱: قوانین حاکم بر صلاحیت ذاتی، عطف به ما سبق میشود ولی قوانین حاکم بر صلاحیت نسبی، عطف به ماسبق نمیشود.
نکته۲: قوانین حاکم بر نحوهی دادرسی مدنی، اصولاً عطف به ما سبق میشود، مگر اینکه به حقوق مکتسبه افراد خلل وارد کند.
نکته ۳: اگر خوانده در ایران اقامتگاه نداشته باشد یا اقامتگاه او برای خواهان مشخص نباشد باید دعوا در محل سکونت او اقامه شود وگرنه در دادگاهی که خوانده در آن محل مال غیرمنقول دارد و در غیر این صورت در اقامتگاه خواهان اقامه میشود.
نکته ۴: هر گاه دعوای مطالبهی وجه، مربوط به مال غیرمنقول باشد و منشأ مطالبات خواهان ناشی از عقد باشد، همیشه دادگاه صالح، دادگاه محل اقامت خوانده است.
نکته ۵: دعاوی مطالبهی اجرتالمثل ایّام تصرّف ملک یا مطالبهی خسارات وارده به یک دستگاه آپارتمان چون به ترتیب ناشی از غصب و تسبیب میباشد، دادگاه صالح، دادگاه محل وقوع مال غیرمنقول است.
نکته ۶: بر طبق قانون مدنی، کلّیّه حقوق و دعاوی منقول هستند مگر:
۱٫دعوای اجرتالمثل مال غیرمنقول
۲٫تعهد به انتقال مال غیرمنقول
۳٫تعهد به تسلیم مال غیرمنقول
۴٫جبران خسارت وارد به مال غیرمنقول
۵٫دعوی انتقال سرقفلی و تجویز انتقال منافع مال غیرمنقول.
نکته ۷: ادای سوگند قابل توکیل نیست اما قبول یا رد سوگند قابل توکیل است و نیاز به تصریح در وکالتنامه دارد.
نکته ۸: دادخواست سه دسته شرایط دارد:
الف- شرایطی که طبق قانون رعایت آنها ضروری است اما عدم رعایت آنها فاقد ضمانت اجرا است.
ب- شرایطی که عدم رعایت آنها موجب صدور ردّ فوری دادخواست میشود.
ج- شرایطی که عدم رعایت آنها موجب توقیف دادخواست میشود.
نکته ۹: شرایطی که فاقد ضمانت اجرا است عبارتند از:
۱٫امضاء
۲٫زبان فارسی
۳٫روی برگه چاپی مخصوص باشد.
نکته ۱۰: شرایطی که عدم رعایت آنها موجب صدور رد فوری دادخواست میشود دو مورد است:
الف- عدم درج مشخصات خواهان در دادخواست
ب- عدم درج اقامتگاه خواهان در دادخواست
نکته ۱۱: اگر دادخواستی شرایط فوق را نداشته باشد توسط مدیر دفتر و در غیابش توسط جانشینش که همان منشی دادگاه است، قرار رد فوری دادخواست صادر میشود.این قرار قطعی است و قابلیّت اعتراض به آن در مادّه ۵۶ ق.آ.د.م پیشبینی نشده است.
نکته ۱۲: قرار رد دادخواست که توسط مدیر دفتر صادر میشود، طبق مادّه ۵۴ ق.آ.د.م به خواهان ابلاغ میشود و وی ظرف مدّت ده روز حق شکایت نسبت به این تصمیم را دارد و دادگاهی که دفتر آن دادگاه این قرار را صادر نموده است به این شکایت رسیدگی میکند و هر تصمیمی که اتخاذ نماید قطعی است.
نکته ۱۳: منظور از تعیین بهای خواسته، اعلام قیمت ریالی یا ارزش ریالی خواسته است و صرفاً اختصاص به دعاوی مالی دارد.
نکته ۱۴: اگر دعوا مالی و خواسته وجه نقد باشد، تعیین بهای خواسته لازم نیست و اعتراض به بهای خواسته مسموع نیست.
نکته ۱۵: شرایط اعتراض خوانده به بهای خواسته:
الف- اعتراض باید تا جلسهی اول دادرسی به عمل آید.
ب- رسیدگی به اعتراض مؤثر در مراحل بعدی رسیدگی باشد.
نکته ۱۶: هر گاه بهای خواسته بیش از سه میلیون ریال تقویم شده باشد، اعتراض به بهای خواسته مسموع نیست.
نکته ۱۷: هر گاه دعوا مربوط به ملک غیرمنقول باشد دو بها داریم:
الف- بهای خواسته که از سوی خواهان تقویم و اعلام میشود و اثر آن قطعیت و قابل تجدیدنظر بودن حکم است.
ب- قیمت منطقهای ملک که توسط مدیر دفتر تعیین میشود و اثر آن صرفاً محاسبهی مبلغ هزینهی دادرسی است.
نکته ۱۸: هر گاه مخاطب ورقه قضایی در آدرس اعلامی، از گرفتن اوراق امتناع نماید ابلاغ قانونی خواهد بود.
نکته ۱۹: اگر خوانده در آدرس اعلامی نباشدو بستگان و خادمان هم نباشند، مأمور ابلاغ نسخه ثانی را در محل الصاق میکند.
نکته ۲۰: هر گاه مخاطب در آدرس اعلامی شناخته نشده یا مخاطب از آدرس اعلامی نقل مکان کرده باشد، یا آدرس شناخته نشده باشد، در همه این موارد، اوراق به دفتر دادگاه اعاده میشود و دفتر دادگاه جهت ارائه آدرس جدید خوانده، برای خواهان اخطار رفع نقص صادر مینماید.
نکته ۲۱: حقوق و امتیازات خواهان در جلسهی اول دادرسی عبارتست از:
۱٫امتیازات سهگانه (افزایش خواسته، تغییر خواسته و تغییر نحوه دعوا)
۲٫جلب شخص ثالث
۳٫استرداد دادخواست
۴٫ایراد به اصالت اسناد ابرازی خوانده
۵٫طرح دعوای اضافی
نکته ۲۲: امتیازات خوانده در جلسه اول دادرسی عبارتست از:
۱٫طرح ایرادات مندرج در مادّه ۸۴
۲٫جلب شخص ثالث
۳٫اعتراض به بهای خواسته
۴٫ایراد به اصالت اسناد ابرازی خواهان
نکته ۲۳: با فوت یکی از اصحاب دعوی، علیالاصول قرار توقیف دادرسی صادر میشود مگر در دعاوی قائم به شخص، مثل دعوای تمکین و…
نکته ۲۴: در برخی از دعاوی مانند مطالبهی اجرتالمثل، مطالبهی مهرالمثل و مطالبهی نفقه که خواسته نه عین معیّن است و نه میزان آن معلوم است، درخواست تأمین خواسته امکانپذیر نمیباشد.
نکته ۲۵: به هنگام صدور قرار تأمین خواسته با تودیع خسارت احتمالی، میزان خسارت احتمالی را قاضی معیّن میکند و لزوماً باید وجه نقد باشد.
نکته ۲۶: اگر نسبت به خط یا مهر یا امضاء سند عادی تعرض شود و سپس اصالت آن احراز شود، دیگر آن سند نمیتواند اساس تطبیق قرار گیرد.
نکته ۲۷: طلب مؤجل را نمی توان مطالبه نمود اما میتوان برای آن درخواست تأمین خواسته بدون تودیع خسارت احتمالی نمود.البته در صورتی که مستند به سند رسمی بوده و در معرض تضییع و تفریط باشد.
نکته ۲۸: توقیف اموال شخص ورشکسته در قالب قرار تأمین خواسته اگر مال توقیف شده عین معیّن مورد ادّعای خواهان نباشد، بلکه معادل طلبش باشد؛ چنانچه توقیف مال قبل از تاریخ توقّف تاجر صورت گرفته باشد، چنین توقیفی ایجاد حق تقدم میکند اما اگر توقیف مال بعد از تاریخ توقّف تاجر صورت گرفته باشد، این توقیف ایجاد حق تقدم نمیکند.
نکته ۲۹: تنها موردی که خواهان لازم نیست ذینفع باشد بلکه کافی است که بیم در خطر بودن حقش برود، ورود ثالث تبعی است.
نکته ۳۰: چنانچه دادگاه صلاحیت رسیدگی به اصل دعوا را داشته باشد، عدم صلاحیت محلی، مانع رسیدگی به دعوای ورود ثالث نیست اما عدم صلاحیت ذاتی، مانع از رسیدگی است.
نکته ۳۱: جلب شخص ثالث، مستلزم تقدیم دادخواست است و جالب باید تا پایان جلسهی اول دادرسی، جهات و دلایل خود را اظهار و ظرف سه روز پس از آن، دادخواست بدهد.
نکته ۳۲: اگر واخواه بخواهد جلب ثالث کند، باید ضمن دادخواست واخواهی، دادخواست جلب ثالث هم بدهد.
نکته ۳۳: به استناد مادّه ۱۳۹ ق.آ.د.م مجلوب ثالث در حکم خوانده است.پس مجلوب ثالث هم میتواند دعوای تقابل طرح کند لیکن مجلوب ثالث صرفاً به طرفیّت جالب خود میتواند طرح دعوای تقابل نماید.
نکته ۳۴: دعوای تقابل، برخلاف دعاوی ورود ثالث و جلب ثالث در مرحلهی تجدیدنظر مسموع نیست.
نکته ۳۵: در دعوای تصرّف عدوانی، در صورتی رأی به نفع خواهان صادر میشود که خواهان بتواند سبق تصرّف خود ولحوق تصرّف خوانده و عدوانی بودن تصرّف او را ثابت کند.
نکته ۳۶: سند مالکیّت در دعاوی تصرّف عدوانی، اماره سبق تصرّف است که خلاف آن قابل اثبات است اما در دعاوی خلع ید، سند مالکیّت دلیل محسوب میشود.
نکته ۳۷: اجرای حکم در دعاوی تصرّف، نیاز به صدور اجراییه ندارد و صرفاً به موجب دستور دادگاه به عمل میآید.
نکته ۳۸: ادلهی اثبات اعمال حقوقی از حیث ارزش اثباتی، تابع قانون زمان تشکیل عمل حقوقی است.
نکته ۳۹: ادلهی اثبات وقایع حقوقی از حیث ارزش اثباتی، تابع قانون زمان طرح دعوی است.
نکته ۴۰: اقرار وکیل علیه موکل، فقط در اموری که قاطع دعوا نیست پذیرفته میشود، اعم از اینکه در دادگاه و یا خارج دادگاه باشد اما اقرار نسبت به مقدمات دعوا پذیرفته میشود.
نکته ۴۱: گزارش اصلاحی، قابلیّت اعتراض و تجدیدنظرخواهی را ندارد، چون رأی محسوب نمیشود.
نکته ۴۲: استثنائات قاعدهی فراغ دادرس عبارتند از: اعادهی دادرسی، اعتراض ثالث، واخواهی، رفع ابهام از حکم و صدور رأی اصلاحی.
نکته ۴۳: اظهارنامه در بخشی که مربوط به اظهارات اشخاص است، سند عادی و در بخشی که مربوط به گزارش مأمورین ابلاغ است، سند رسمی است.
نکته ۴۴: امضاء رکن اصلی سند است اما به حکم قانون، دفاتر تجاری تاجر، اگر امضاء هم نداشته باشد در حکم اقرار بوده و علیه ولی در حد یک سند عادی قابل استناد است (م ۱۴ قانون تجارت).
نکته ۴۵: دفتر تجاری بازرگان در هر حال علیه او قابل استناد است اما دفتر بازرگان در مقابل غیر بازرگان به نفع او سندیت ندارد بلکه صرفاً یک قرینه است.
نکته ۴۶: در اسناد رسمی، تاریخ تنظیم سند علیه همگان معتبر است اما در اسناد عادی فقط علیه طرفین، ورّاث و قائممقام آنها قابل استناد است.
نکته ۴۷: در امور حقوقی یک بار گواه احضار میشود اگر نیامد مجدداً احضار میشود و اگر دوباره حضور پیدا نکرد، برخلاف امور کیفری امکان جلب وی وجود ندارد.
نکته ۴۸: وجه مشترک معاینهی محل، تحقیق محلّی و کارشناسی در این است که هر سه امارات قضایی محسوب میشوند و هیچکدام دادنامه و ابلاغ نمیشوند و قابل اعتراض هم نیستند.
نکته ۴۹: اصل قرار معاینه محل و تحقیق محلّی به طرفین ابلاغ نمیشود، اما موضوع و وقت قرار ابلاغ میشود.
نکته ۵۰: تنها موردی که در امور حقوقی امکان جلب وجود دارد، جلب کارشناسی در صورت عدم حضور برای تکمیل تحقیقات یا اخذ توضیح است.
نکته ۵۱: سوگند بتی در جایی است که مدّعی، هیچ دلیلی برای اثبات ادّعای خود ندارد و حکم به دعوای خود را که مورد انکار مدعی علیه است، منوط به قسم مینماید.
نکته ۵۲: سوگند تکمیلی فقط در دعاوی مالی و بنابه درخواست مدّعی است و قاضی نمیتواند رأساً سوگند دهد.
نکته ۵۳: سوگند استظهاری به این معنی است که در دعاوی علیه میّت، خواهان علاوهبر ابراز سایر ادله، سوگند نیز باید یاد کند.
نکته ۵۴: در حدود شرعی، سوگند کاربرد ندارد.در سرقت نیز فقط نسبت به جنبهی حقالناسی آن که ردّ مال است سوگند دارای اثر است.
نکته ۵۵: قرارهای نهایی عبارتست از:
۱٫قرار سقوط دعوا
۲٫قرار عدم استماع دعوا
۳٫قرار ردّ دعوا
۴٫قرار ابطال دادخواست
۵٫قرار ردّ دادخواست
نکته ۵۶: قرارها، علیالاصول اعتبار امر مختومه را ندارد به استثنای قرار سقوط دعوا.
نکته ۵۷: اعمال طرق عادی شکایت از آراء، علیالاصول موجب تعلیق اجرای حکم میشود.استثناء آن مادّه ۱۷۵ ق.آ.د.م در مورد دعاوی تصرّف است.
نکته ۵۸: واخواهی در خارج از موعد قانونی، در دو صورت پذیرفته میشود:
۱٫وقتی حکم غیابی به محکومعلیه ابلاغ واقعی نشده باشد و واخواه مدّعی عدم اطلاع از مفاد حکم باشد.
۲٫اثبات معاذیر قانونی موضوع مادّه ۳۰۶ ق.آ.د.م
نکته ۵۹: اجرای حکم غیابی، منوط است به معرّفی ضامن یا سپردن تأمین مناسب از سوی محکومله مگر اینکه دادنامه یا اجراییه به محکومعلیه ابلاغ واقعی شده باشد.
نکته ۶۰: اگر دستور موقّت صادر شد و حکم بر علیه خود خواهان صادر شود، دستور موقّت منتفی نمیشود، مگر تا صدور حکم نهایی یا نقض آن در دادگاه تجدیدنظر.
نکته ۶۱: در صورت صدور حکم نهایی مبنی بر شکست خواهان، خوانده میتواند ظرف یک ماه از تاریخ ابلاغ رأی نهایی، برای مطالبهی خسارات وارده طرح دعوا نماید.در غیر این صورت بعد از مهلت مزبور به درخواست خواهان، تأمین سپرده شده آزاد میشود.
نکته ۶۲: قرار ابطال دادخواست یا رد دادخواست که از دفتر دادگاه صادر میشود قابل تجدیدنظرخواهی نیست.
نکته ۶۳: قاضی اگر نظر کارشناس را با اوضاع و احوال حاکم بر موضوع مباین تشخیص دهد به آن ترتیب اثر نمیدهد اما قاضی مکلّف به تبعیت از رأی کارشناسی است.
نکته ۶۴: افزایش محدوده و میزان تجدیدنظرخواهی پس از تقدیم دادخواست یا در مرحلهی تجدیدنظر میسّر نیست اما کاهش آن با توجه به مادّه ۳۶۳ ق.آ.د.م بلامانع است.
نکته ۶۵: ادّعای جدید در مرحلهی تجدیدنظر مسموع نیست اما ارائه دلیل جدید در مرحلهی تجدیدنظر، بلامانع است.
نکته ۶۶: احکام دادگاههای بدوی که خواستهی آن بیش از بیستمیلیون ریال باشد به شرط آنکه به لحاظ عدم درخواست تجدیدنظر قطعیت یافته باشد قابل فرجام است (خواسته فقط باید وجه نقد رایج باشد).
نکته ۶۷: فرجامخواهی تبعی؛ در حالتی است که حکم صادره جزئاً به ضرر شخص است و این شخص میتواند به تبع فرجامخواهی طرف مقابل و در ضمن پاسخ به لایحه فرجامی، خود نیز درخواست فرجام تبعی را در آن لایحه درخواست نماید.
نکته ۶۸: در اعتراض شخص ثالث، قاضی صرفاً به جهاتی که قبلا مورد قضاوت گرفته رسیدگی میکند نه مسائل جدید.بنابراین طرح دعاوی طاری (تقابل، ورود ثالث و جلب ثالث) میسّر نیست.
نکته ۶۹: وقتی اعادهی دادرسی به عمل میآید، قاضی باید بدواً جهت اعادهی دادرسی را بررسی کند و اگر آن را پذیرفت، قرار قبولی اعادهی دادرسی را صادر می نماید.
نکته ۷۰: اگر در دو پرونده با موضوع واحد و سبب واحد و اصحاب واحد، دو حکم متعارض از یک دادگاه صادر شده باشد، از حکم صادره هم میتوان اعادهی دادرسی نمود و هم فرجامخواهی.
نکته ۷۱: اگر در دو پرونده با موضوع واحد و سبب واحد، اصحاب واحد، دو حکم متعارض از دو دادگاه صادر شده باشد، فقط از موجبات فرجامخواهی است.
نکته ۷۲: اعادهی دادرسی، دارای اثر تعلیقی محدود و مقید است.یعنی به صرف درخواست اعادهی دادرسی، اثر تعلیقی ندارد بلکه قبول آن دارای اثر تعلیقی است.
نکته ۷۳: داوری عقدی لازم است،اما استثنائاً با فوت یکی از طرفین دعوا، از بین میرود.
نکته ۷۴: وقتی در قراردادی شرط داوری وجود دارد، دیگر هیچ دادگاهی صلاحیّت رسیدگی به اختلافات ناشی از این قرارداد را ندارد و در این مورد قاضی قرار عدم صلاحیّت نمیتواند صادر کند بلکه قرار رد دعوا را صادر میکند.
نکته ۷۵: اعتراض به رأی داور دارای اثر انتقالی نیست زیرا اگر دادگاه رأی داور را باطل بداند، رأی داور را ابطال میکند اما خود رأی مقتضی را جایگزین نمیکند.
نکته ۷۶: اعسار از هزینهی دادرسی با دو شاهد قابل اثبات است ولی اعسار از پرداخت محکومبه با چهار شاهد اثبات میشود.
نکته ۷۷: حکم صادره در خصوص اعسار از هزینهی دادرسی، قابل واخواهی نیست ولی قابل تجدیدنظر است.
نکته ۷۸: دریافت خسارت تأخیر تأدیه وجه رایج در حالتی متصوّر است که:
۱٫موضوع دعوا، دین از نوع وجه رایج باشد.
۲٫داین آن را از مدیون مطالبه نموده باشد.
۳٫مدیون تمکن مالی برای پرداخت داشته باشد.
۴٫مدیون از پرداخت امتناع کرده باشد.
۵٫شاخص قیمتها دچار تفاوت فاحش شده باشد.
نکته ۷۹: در مواردی که حکم دادگاه، جنبهی اعلامی دارد و نیاز به انجام عملی از سوی محکومعلیه نیست، نیازی به صدور اجراییه ندارد مثل گواهی عدم امکان سازش یا تقسیم ترکه.
نکته ۸۰: احکام تأسیسی که بیانگر الزام محکومعلیه به انجام عملی هستند، جهت اجرا نیاز به صدور اجراییه دارند مثل الزام به تحویل مبیع و الزام به تنظیم سند.
نکته ۸۱: وقتی عملیّات اجرایی شروع میشود، توقّف اجرا میسّر نیست مگر در دو مورد:
۱٫صدور قرار توقّف عملیّات اجرایی از طرف دادگاه نخستین که دستور اجرای حکم را داده است.
۲٫قرار توقّف عملیّات اجرایی را دادگاهی صادر کند که صلاحیّت صدور این قرار را دارد.
نکته ۸۲: فرجامخواهی، اجرای حکم را به تأخیر نمیاندازد اما اگر محکومبه مالی باشد، محکومله باید تأمین بدهد تا حکم اجرا شود واگر محکومله تأمین ندهد، این حکم اجرا نخواهد شد (م ۳۸۶ ق.آ.د.م).
نکته ۸۳: در صورتی که بعد از ابلاغ اجراییه، محکوم علیه فوت کند یا محجور شود، چنانچه مالی تا قبل از زمان فوت یا محجور شدن محکومعلیه توقیف نشده باشد به درخواست محکومله، دادورز میتواند معادل محکومبه از ترکه متوفّی یا اموال محجور، توقیف کند.
نکته ۸۴: در مدّتی که تحریر ترکه یعنی صورتبرداری از اموال متوفّی و تعیین مقدار دیون او در جریان است، عملیّات اجرایی معلّق خواهد ماند.
نکته ۸۵: اگر ظرف سه سال از تاریخ اعلام اولیه محکومعلیه، مشخص شود که وی قادر به اجرای مفاد اجراییه بوده ولی برای فرار از پرداخت محکومبه اموال خود را معرّفی نکرده و در نتیجه اجرای تمام یا قسمتی از اجراییه متعسر گردیده، وی به مجازات ۶۱ روز تا شش ماه حبس محکوم میشود.
نکته ۸۶: حق هر یک از طرفین پرونده اجرایی برای تبدیل مال توقیف شده تا قبل از عملیّات راجع به فروش، محدود به یک بار است.
نکته ۸۷: اموال منقولی که در محل سکونت یا محل کار اختصاصی محکومعلیه باشد، قابل توقیف است مگر اینکه عدم مالکیّت محکومعلیه بر آن ثابت گردد.
نکته ۸۸: سایر اموال منقول که خارج از تصرّف محکومعلیه است، در صورتی قابل توقیف هستند که مالکیّت محکومعلیه بر آنها اثبات گردد.
نکته ۸۹: اموال منقولی که در تصرّف شخص ثالث است در صورتی به عنوان مال محکومعلیه قابل بازداشت است که متصرّف، خود یا دیگری را مالک آن مال معرّفی ننماید.
نکته ۹۰: در صورتی که تعدادی سکه طلا در محل سکونت محکومعلیه و همسر او جهت بازداشت معرّفی شود، سکههای موجود مال مشترک محسوب شده و نیمی از آن قابل بازداشت است.
نکته ۹۱: هر گاه شخص ثالث منکر وجود تمام یا قسمتی از مال یا طلب یا عواید محکوم علیه نزد خود باشد، باید ظرف مدّت ده روز از تاریخ ابلاغ اخطاریه مراتب را به قسمت اجرا اطلاع دهد.هر چند این مهلت در اجراییههای ثبتی پنج روز است.
نکته ۹۲: در مورد املاکی که در دفتر املاک به ثبت رسیده و به موجب آن ملک متعهد شناخته میشود، ادّعای شخص ثالث، اگرچه متصرّف آن ملک باشد مسموع نیست و ملک بازداشت میشود.
نکته ۹۳: بازداشت مال غیرمنقول که در دفتر املاک به ثبت نرسیده، هر چند که خود متعهد مدّعی مالکیّت آن باشد تا زمانی که این ادّعا به موجب حکم نهایی به اثبات نرسیده ممنوع است.
نکته ۹۴: از جمله اختیارات محکومله در صورت عدم وجود خریدار برای مال مورد مزایده آن است که تقاضای تجدید مزایده را مطرح کند که در نتیجه هزینه آگهی تجدید مزایده برعهدهی وی است و مال توقیف شده به هر مبلغی که خریدار پیدا کند فروخته میشود.
نکته ۹۵: تسلیم مال به خریدار (از طریق مزایده) فقط بعد از پرداخت تمام بهای آن صورت می گیرد.
نکته ۹۶: اگر برای بار دوم نیز مال مورد مزایده به فروش نرود و محکومله هم آن را قبول نکند، از آن مال رفع توقیف میشود.
نکته ۹۷: پرداخت حق اجرا پس از انقضای ده روز از تاریخ ابلاغ اجراییه برعهده محکوم علیه است، که ۵% مبلغ محکومبه بعد از اجرای حکم از وی وصول میشود.
نکته ۹۸: نهادهای دولتی از پرداخت نیم عشر اجراییههای ثبتی معاف هستند اما در مورد اجراییههای صادره از دادگاه، نهادهای دولتی و شهرداریها از پرداخت هزینههای اجرایی معاف نیستند.
نکته ۹۹: در صورتی که طرفین نسبت به پرداخت محکومبه سازش کنند یا بین خود ترتیبی برای اجرای حکم بدهند، نصف حق اجرا دریافت میشود.
نکته ۱۰۰: دادگاه شهرستان محل اقامت یا سکونت محکومعلیه، مرجع تقاضای اجرای حکم خارجی است و اگر محل اقامت یا سکونت محکومعلیه در ایران معلوم نباشد، دادگاه صالح دادگاه شهرستان تهران است.