شکى نیست در اینکه پس از ظهور اسلام تصرّفاتى در لغات عربى بعمل آمده و شارع (ص) واژههائى را که قبلا بمعانى وضعیّه خود اختصاص داشتهاند در احکام و عبادات خاصّۀ که جزو شریعت اسلام بودهاند بکار برده است مثلا لفظ صلوة که قبلا بمعنى دعا بوده بعدا در لسان شرع در مقابل عبادت مخصوصۀ که داراى ارکان و رکعات خاصه است استعمال گردیده و یا لفظ زکوة که قبلا بمعنى نموّ بوده در مقابل اداى مال مخصوص و یا کلمۀ حجّ که در لغت بمعنى مطلق قصد بوده در مقابل مناسک مخصوصۀ بکار برده شده است، ولى آیا این استعمالها بطریق حقیقت صورت گرفته یا مجاز؟ یعنى شارع اسلام این الفاظ را از معانى اصلیه خود نقل و در مقابل معانى جدیده وضع نموده است؟ یا بدون اینکه آنها را از معانى اصلیه منتزع سازد مجازا و با ضمّ قرینۀ صارفه در معانى جدیده استعمال کرده است؟