1- در بیع باید دو طرف تراضی کنند که یکی از دو عوض مبیع و دیگری ثمن و بهای آن باشد .مبادله ی بدون امتیاز و قید معاوضه است
2- در مدتی که مال به مدت طولانی در برابر اقساط معین در اختیار دیگری گذارده می شود و در پایان مدت وپرداخت اقساط خود به خود به ملکیت متصرف در می آید آنچه واقع شده بیع است .ولی در فرضی که سبب انتقال به وجود نیامده و نیاز به تراضی دوباره یا تصمیم یکی از دو طرف دارد اجاره است
3-اجاره به شرط تملیک خود یکی از عقود معین است که عرف تجارت شرایط آن را معین می کند و از نظر تحلیلی اجاره است به علاوه ی وعده ی بیع
4- در فرضی که ساختن کالایی سفارش داده می شود و مصالح آن را صنعتگر و هنرمند تهیه میکند و مجموع را انتقال می دهد عقد تابع احکام بیع است مگر این که ارزش مصالح در برابر کار چندان ناچیز باشد که اجاره ی خدمت غلبه کند.