١. دلیل در معنای اخص حکم و دلیل قطعی است اما اماره دلیل ظنی است.
٢. دلیل به طور قطعی کاشف از واقع است اما اماره به طور ظنی کاشف از واقع است.
۳ .دلیل مثبت احکام تکلیفی است اما اماره مثبت موضوعات و احکام وضعی است.
شباهتهای اماره و دلیل: هر دو به لحاظ کشف از واقع، حجیت دارند.
مقایسه اماره و دلیل با اصل:
الف.دلیل و اماره کاشف از واقع هستند ولی اصل مطلقاً جنبهی کشف از واقع ندارد و فقط برای رفع بلاتکلیفی استفاده می شود.
ب.دلیل و اماره را دلیل اجتهادی می گویند ولی اصل را دلیل فقاهتی می گویند.
ج.دلیل واماره بر اصل برتری دارند و در تعارض اماره و دلیل بااصل، دلیل و اماره مقدم اند.
د.عمل به دلیل درصورت وجود الزامی است،به کار بستن اماره نیز نیازی به فحص ندارد و اماره حجت است مگر اینکه دلیل قطعی یا اماره ای قوی تر برخلاف آن وجود داشته باشد اما عمل به اصل زمانی جایز است که قبلاً برای یافتن دلیل فحص و جستجو شده باشد و دلیلی و اماره ای پیدا نشده است.
ن.اماره و دلیل مثبت آثار لوازم عقلی و عادی خود هستند اما اصل مثبت آثار و لوازم عقلی و عادی خود نیست.
و.دلیل مفید قطع یا ظن است و اماره غالباً مفید ظن است درحالیکه اصل مفید قطع یا ظن نیست.