مثال اول: ماده  ٣٣٩  ق.م.مقرر مى‌دارد:«پس‌از توافق بایع و مشترى در مبیع و قیمت آن،عقد بیع به ایجاب و قبول واقع مى‌شود».در این ماده،کلمات بایع،مشترى و مبیع در معناى‌مجازى به کار رفته‌اند؛زیرا قبل از وقوع بیع،طرفین را نمى‌توان حقیقتا بایع و مشترى نامیدهمچنان‌که کالاى موردنظر حقیقتا مبیع نیست.
مثال دوم: کلمه«وراث»در ماده  ١٠٢۵  ق.م.مجاز است؛زیرا اطلاق«وارث»بر اشخاص‌مذکور،قبل از صدور حکم موت فرضى غایب مفقود الاثر،اطلاق حقیقى نیست.