ماده ۳۱ ق آدک :                
به منظور حسن اجرای وظایف ضابطان در مورد اطفال و نوجوانان ؛ پلیس ویژه اطفال و نوجوانان در نیروی انتظامی جمهوری اسلامی ایران تشکیل می شود . وظایف و حدود اختیارات آن به موجب لایحه ای است که توسط رئیس قوه قضائیه تهیه می شود .

*از یک طرف میگوییم که در خصوص اطفال در جرایم مشهود ضابط حق تحقیق نداشته و به محض اینکه احراز کند که طفل است باید فوری و مستقیم طفل را به دادگاه منتقل نماید و حتی قانونگذار در این خصوص دقت کرده و عنوان کرده که اگر جرم توسط طفل در یک روز تعطیل هم بود به دادگاه منتقل شود .
مامور نیروی انتظامی به محض احراز طفولیت حق تحقیق نداشته بنابراین پلیس اطفال لازم نبود ولیکن اگر نیروی انتظامی توانایی این را داشته کهدافرادی را در این زمینه تربیت کند خوب است .
ولی آیا به تعداد تمامی کلانتری ها می شود پلیس اطفال داشت با توجه به پایین آمدن نرخ سن جرایم آیا برای ما موثر است کهددر تمام یگان های نیروی انتظامی آیا برای ما مقدور است که پلیس اطفال داشته باشیم بعید به نظر می رسد .


ماده ۳۲ ق آدک :
ریاست و نظارت بر ضابطان دادگستری از حیث وظایفی که به عنوان ضابط به عهده دارند با دادستان است . سایر مقامات قضائی نیز در اموری که ضابطان ارجاع می دهند ؛ حق نظارت دارند.

*در اینجا همیشه مشکل وجود داشت که نیروی انتظامی فرمانده دارد و او در بین دستور فرمانده و امر مقام قضائی همیشه سرگردان بوده که کدامشان را انجام دهد از طرفی فرمانده می گوید این ماموریت را انجام بده و از طرف دیگر دادستان یک وظیفه ی دیگر به او محول میکند در اینجا ظاهرا قانونگذار آمده هم ریاست و هم نظارت را بر عهده ی دادستان قرار داده است .
ریاست یعنی مدیریت ؛ و نظارت یعنی می توان بر نحوه ی انجام وظیفه اش نظارت و دخالت کند و نظارت امری وسیع تر از ریاست است .
و در قسمت ذیل ماده ۳۲ عبارت سایر مقامات قضائی ... آمده است
به این معنی که اگر رئیس دادگاه بخش دستوری داد می تواند  بر این امر که دستورات انجام شده یا خیر نظارت کند .

ماده ۳۳ ق آدک :
دادستان به منظور نظارت بر حسن اجرای وظایف ضابطان ؛ واحدهای مربوط را حداقل هر دو ماه یکبار مورد بازرسی قرار می دهد و در هر مورد ؛ مراتب را در دفتر مخصوصی کهدبه این منظور تهیه می شود ؛ قید دستورهای لازم را صادر می کند .

*سابقا این امر مورد مناقشه بود چرا که نیروی انتظامی اجازه نمیداد در حال حاضر  قانون خود تصویب کرده حداقل هر دو ماه یکبار .... و این موضوع را در دفتر ویژه ای که برای این مورد تهیه شده نوشته و دستورات لازم را صادر کند تا مجددا تکرار نشود .

ماده ۳۴ ق آدک :
این ماده بسیار خوب است چرا که گفته متهم باید سریع متهم به پاسگاه هدایت شود چرا که نمی دانست منظور از هدایت چیست جلب یا احضار سریع یعنی با قید مهلت
در موارد فوری که صدور کتبی مقدور نیست به طور مثال اتفاقی افتاده دادستان یا بازپرس کشیک   دستور شفاهی به ضابط دادگستری می دهد
ضابط در صورتمجلس که وفق دستور جناب بازپرس یا دادستان در ساعت ... مورخ ... چنین دستوری را به اینجانب محول کرده و نتیجه را به صورت گزارش حداکثر به مدت ۲۴ ساعت تهیه و تحویل داده شود .

ماده ۳۵ ق آدک :
ضابطان دادگستری مکلفند در اسرع وقت و در مدتی که دادستان یا مقام قضائی مربوط تعیین می کند ؛ نسبت به انجام دستورها و تکمیل پرونده اقدام نمایند .

تبصره : چنانچه اجرای دستور یا تکمیل پرونده میسر نشود ؛ ضابطان باید در پایان مهلت تعیین شده ؛ گزارش آن را با ذکر علت برای دادستان یا مقام مربوط ارسال کنند.

+در ماده ماده ۲۰ ق آدک سابق حداکثر مهلتی که ضابطین برای اعلام گزارش داشته یکماه بود که در قانون جدید مدت زمان یکماه برداشته شده و باید در اسرع وقت گزارش تحویل داده شود و چنانچه تاخیری در ارائه گزارش خود داشته باید علت تاخیر خود را در گزارش اعلام نماید .


ماده ۳۶ ق آدک :
گزارش ضابطان در صورتی معتبر است که بر خلاف اوضاع و احوال و قرائن مسلم قضیه نباشد و بر اساس ضوابط و مقررات قانونی تهیه و تنظیم شود

+این ماده در واقع همان تبصره ماده ۱۵ ق آدک سابق و همچنین اشاره ای به ماده ۲۰۵ ق آدک سابق است که باید گزارش ضابطان باید موثق و مورد اعتماد باشد و همچنین در این مواد اشاره شده بود که اگر طرفین به گزارش ضابط اشکال وارد نماید می توانند اعتراض کنند .
قانونگذار در ماده ۳۶ ق آدک جدید تشخیص اینکه گزارش ضابط بر خلافذاوضاع و قرائن و احوال مسلم قضیه است را بر عهده ی قاضی دستور دهنده و قاضی ذی صلاح گذاشته است .
ماده ۳۷ ق آدک :
ضابطان دادگستری موظفند شکایت کتبی یا شفاهی را همه وقت قبول نمایند .