۱. اعسار محال‌علیه: اعسار ب معنای ناتوانی مالی است و شخصی که توانایی مالی ندارد را معسر می‌گویند. هیچ‌کدام از محیل و محال‌علیه و محتال نمی‌توانند حواله را برهم بزنند مگراینکه محال‌علیه در همان وقت بستن قرارداد، فقیر و معسر باشد و طلبکار نداند که این شخص فقیر است. اما اگر بعدا فقیر و معسر شده یااینکه از اول فقیر بوده و طلبکار می‌دانسته، حق برهم زدن قرارداد وجود ندارد. برای مثال شهروز ۱۰۰میلیون تومان به نادر بدهکار است و ۲۱خرداد به رحمان حواله می‌دهد که این مبلغ را بپردازد. در تاریخ ۲۵خرداد، همسر رحمان از او طلاق می‌گیرد و مهریه خود را به اجرا می‌گذارد. رحمان برای پرداخت مهریه مجبور می‌شود خانه و ماشین خود را بفروشد و بنابراین پولی ندارد که به جای شهروز پرداخت کند و معسر است. اما این قرارداد حواله صحیح است و کسی نمی‌تواند آن را از بین ببرد زیرا در تاریخی که قرارداد بسته شده، رحمان توانایی مالی و توانایی پرداخت بدهی را داشته است.

۲. انجام ندادن شرط: اگر در قرارداد حواله، شرطی به نفع هریک از اشخاص قرارداد شده باشد و این شرط انجام نشود، شخصی که شرط به نفع او شده، می‌تواند قرارداد را برهم بزند. در مثال بالا اگر در قرارداد شرط شود که اتومبیل شهروز در این معامله به رحمان انتقال داده شود و پس از قرارداد، شهروز اتومبیل خود را به رحمان ندهد، رحمان نیز می‌تواند بدهی شهروز را پرداخت نکند و قرارداد حواله را برهم بزند.

۳. اقاله: این حالت، صورتی است که اشخاصی که توافق کرده‌اند قرارداد حواله ببندند، پشیمان شده و اکنون توافق می‌کنند که قرارداد را از بین ببرند و قرارداد را منتفی نمایند؛ یعنی اگر شهروز، نادر، رحمان پشیمان شوند و بخواهند قرارداد را برهم بزنند، می‌توانند این کار را انجام دهند و به این عمل در حقوق اقاله قرارداد گفته می‌شود.

۴. شرط برهم زدن قرارداد(خیار فسخ): خیار فسخ شرطی است که یکی از اشخاص قرارداد براساس این شرط می‌تواند در مدت زمان معینی اگر بخواهد، قرارداد را برهم بزند. در مثال بالا فرض کنید در قرارداد حواله برای نادر شرط برهم زدن قرارداد(خیار فسخ) شده است که به موجب آن نادر تا ۳۰تیر فرصت دارد قرارداد را برهم بزند و پس از این تاریخ دیگر حق برهم زدن حواله توسط نادر وجود نخواهد داشت.