برای توضیح قیاس منصوصالعلة و قیاس مستنبطالعلة، به این دو مثال دقت کنید:
مثال اول:
جملۀ اصلی: معامله در حال مستی باطل است.
قیاس: معامله در حال خواب باطل است.
مثال دوم:
جملۀ اصلی: معامله در حال مستی به علت فقدان قصد باطل است.
قیاس: معامله در حال خواب به علت فقدان قصد باطل است.
تفاوت مثال اول و مثال دوم در این است که:
در مثال اول، در قیاسی که انجام شده، علت و دلیل اینکه چرا معامله در حال خواب و مستی باطل است نوشته نشده است (نگفته که چرا معامله در حال مستی و خواب باطل است).
در مثال دوم، در قیاسی که انجام شده، علت و دلیل اینکه چرا معامله در حال خواب و مستی باطل است نوشته شده است (گفته که چرا معامله در حال مستی و خواب باطل است/ بیان کرده که معامله در حال مستی و خواب به علت فقدان قصد باطل است).
١- به حالتی که علت و دلیل، در قیاس ذکر نشده است (مانند مثال اول)، قیاس مستنبطالعلة میگوییم.
٢- به حالتی که علت و دلیل، در قیاس ذکر شده است (مانند مثال دوم)، قیاس منصوصالعلة میگوییم.
نکتۀ اول: اگر در آزمون چند ماده بدهند و سؤال کنند که در کدامیک از این مواد، قیاس منصوصالعلة وجود دارد، باید گزینهای را انتخاب کنید که در آن گزینه، کلمات «به علت»، «به سبب»، «به جهت»، «به خاطر»، «به واسطۀ»، «بهقصد»، «که علت» و «که سبب» وجود دارد.
مثال اول: ماده ۱۹۵ قانون مدنی:
اگر کسی در حال مستی یا بیهوشی یا در خواب معامله نماید آن معامله به واسطۀ فقدان قصد باطل است.
ـ کلمۀ «بهواسطه» در این ماده نشانگر قیاس منصوص العلة میباشد.
مثال دوم: ماده ٧٢٠ قانون مدنی:
ضامنی که بهقصد تبرع، ضمانت کرده باشد حق رجوع به مضمونعنه ندارد.
ـ کلمۀ «بهقصد» در این ماده نشانگر قیاس منصوص العلة میباشد.
مثال سوم: ماده ٨٣٦ قانون مدنی:
هر گاه کسی به قصد خودکشی خود را مجروح یا مسموم کند یا اعمال دیگر از این قبیل که موجب هلاکت است مرتکب گردد و پس از آن وصیت نماید آن وصیت در صورت هلاکت باطل است و هر گاه اتفاقاً منتهی به موت نشد وصیت نافذ خواهد بود.
ـ در این ماده کلمۀ «بهقصد» نشان دهنده قیاس منصوص العلة میباشد.
📗 منبع: کلیدواژههای اصول فقه دانشگاهی استاد روحانی