1- اگر حکم بدوی به صورت قطعی صادر شده و قابل تجدید نظر نباشد و یا به علت عدم درخواست تجدید نظر قطعی شده باشد رسیدگی به اعاده ی دادرسی با همان دادگاه نخستین (بدوی) است.
2- اگر پرونده مرحله ی تجدید نظر را سپری کرده باشد اعم از اینکه دادگاه تجدید نظر رای تجدید نظر خواسته را تایید و یا نقض نموده باشد. رسیدگی به درخواست اعاده ی دادرسی با دادگاه تجدید نظری است که حکم قطعی را صادر نموده است.
3- اگر پرونده در دیوان عالی کشور تحت رسیدگی باشد و درخواست اعاده ی دادرسی نسبت به آن به عمل آید. به استثناء تبصره ی ماده ی ۴۳۴ ق آ. د. م درخواست به دادگاه صادر کننده حکم قطعی (حسب مورد بدوی یا تجدید نظر) ارجاع می گردد. در صورت قبول درخواست مزبور از طرف دادگاه، رسیدگی در دیوان عالی کشور تا صدور حکم متوقف خواهد شد.
4- اگر حکمی در دیوان عالی کشور ابرام شده باشد. درخواست اعاده ی دادرسی نسبت به آن مسکوت است. برخی را عقیده بر آن است که ((احکام دیوان عالی کشور طبق مستفاد از مواد مربوط به اعاده ی دادرسی از قانون آیین دادرسی مدنی قابل اعاده ی دادرسی نمی باشد)).
نظریه اکثریت: آرای دادگاه های بدوی و تجدید نظر در امور مدنی که مورد فرجام خواهی واقع و در دیوان عالی کشور ابرام می گردد قابل اعاده ی دادرسی می باشد. زیرا جهات اعاده ی دادرسی در قانون تصریح شده است و اگر در اعاده ی دادرسی دلایل و مدارک و اسناد جدیدی به دست آید که قبلاً مکتوم بوده از موارد اعاده خواهد بود. از طرفی در قانون نیز تصریح نشده آرایی که مورد فرجام خواهی واقع شده و در دیوان عالی کشور ابرام گردیده قابل اعاده ی دادرسی نمی باشد.