ولی صرفا شامل پدر و جد پدری است و اختیارات آن‌ها در قانون، وسیع‌ است. این تفاوت قیم و ولی شامل برخی از امور غیرمالی نیز می‌شود. برای مثال ازدواج دختر باکره، باید با اجازه ولی او صورت پذیرد.

 

بنابراین، پدر و جد پدری می‌توانند به تنهایی نیز قراردادهایی برای طفل محجور منعقد کنند. برای مثال اموال او را فروخته، اجاره داده یا اموالی برای او تهیه کنند. در این شرایط، طرف دیگر معامله حق اعتراض به معامله را ندارد. قیم نیز مقل پدر و جد پدری، مسئولیت اداره امورات محجورین را برعهده دارد.

 

مسئولیت قیم در زمانی است که طفل صغیر یا مجنون پدرش فوت کرده یا صلاحیت ولایت را نداشته باشد. همچنین جد پدری زنده نباشد و شخصی به عنوان وصی از سوی ولی برای اداره امورات مشخص نشده باشد. بنابراین، شخص قیم با حکم دادگاه خانواده، محل زندگی محجور انتخاب می‌شود. درکل، اختیارات قیم نسبت به پدر و جد پدری (ولی) محدودتر است.

 

البته، در برخی از معاملاتی که قیم می‌خواهد انجام می‌دهد، نیاز به کسب اجازه از دادستان است. همین مورد تفاوت قیم و ولی را مشخص می‌کند. برای مثال فروش و رهن اموالی که قابلیت نقل و انتقال را ندارند. همچنین، انجام معاملاتی که در آن محجور به قیم بدهکار ‌شود و اخذ وام بدون ضرورت و احتیاج نیز شامل کسب اجازه از دادستان می‌شود.