قائم مقام یعنی جانشین اصیل. قائم مقام شخصی است که به دو جهت جانشین شخص اصیل میشود یا اصیل فوت کرده و ورثه او جانشین گردیده و در صدد اقامه دعوا و مطالبه حقوق متوفی هستند که میگویند قائم مقام عام. یا اصیل حق خود را به شخص دیگری انتقال داده و شخصی که این حق به او منتقل شدهاست جانشین اصیل گردیده و اقامه دعوا نماید در اینجا قائم مقام خاص هست.
مثال برای قائم مقام عام ما تصور میکنیم شخصی بنام علی از محمد مقداری وجه طلب دارد علی فوت میکند در این حالت ورثه علی برای مطالبه طلب او از محمد اقامهی دعوا مینماید دراینصورت ما وراث را قائم مقام اصیل یعنی علی میدانیم.
مثال برای قائم مقام خاص یا منتقل الیه فرض کنید شخص الف خانه خود را به شخص ب میفروشد و شخص ب هم با قرارداد عادی این خانه را به شخص ج میفروشد اینجا شخص ج بخواهد سند خانه مزبور را مطالبه نماید باید به قائم مقامی شخص برعلیه شخص الف اقدام به اقامه دعوا نماید .علت اینکه ورثه قائم مقام عام هستند و منتقل الیه قائممقام خاص این است اگر شخصی فوت کند ورثه جانشین و قائممقام تمام حقوق و تکالیف متوفی میشود. ولی اگر همین شخص مالی را به دیگری انتقال دهد منتقل الیه فقط درخصوص همان موضوع معامله که به وی انتقال یافته است جانشین حقوق و تکالیف شخص متصرف میشود نه تمام حقوق و تکالیف.
این احتمال وجود دارد که شخصی نه فوت کرده نه حق خود را به دیگری انتقال داد ولی به دو دلیل شخص دیگری را بهجای خود برای دادرسی به دادگاه میفرستد:
1= یا قانون اجازه نمیدهد که این شخص اقامهی دعوا نماید مثلاً محجور باشد یا ورشکست .
2= یا خود اصیل به هر دلیلی نمیخواهد در دادرسی شرکت نمایند و شخص دیگری را بهجای خود به دادگاه میفرستد مثل وکیل دادگستری.
نماینده هیچ نفع مستقیمی در دعوا ندارد بلکه مشروعیت حضور او در دادرسی ناشی از اذنی است که از اصیل گرفته است. نماینده فقط مأذون است که در دادرسی شرکت داشته و از حقوق اصیل دفاع کند. ولی آثار دعوا در هر حال بر روی اصیل بار خواهد شد لازم به ذکر است فرق بین نماینده و قائممقام در این است که قائم مقام در دعوا به طور مستقیم ذینفع بوده اما برای نماینده هیچ نفعی وجود ندارد و او برای نفع دیگران میجنگد.