ریاست محترم دادگاه تجدید نظر
با ابراز سلام و تحیت
احتراماً در خصوص دادنامه شماره ............ مورخه ۲۵/۳/۱۳۹۱ صادره از شعبه ...... دادگاه عمومی حقوقی ........، موضوع دادخواست آقای ....... ( تجدید نظر خوانده ) بطرفیت موکل اینجانب آقای ..... در فرجه قانونی و مستنداً به بند الف ، ب، ج و ﻫ ماده ۳۴۸ قانون آیین دادرسی مدنی به دادنامه اصداری اعتراض ، و بنا به جهات و دلایل ذیل توجه قضات محترم را در راستای نقض دادنامه معترض عنه به نکات ذیل مبذول می دارد :
اولاً :دادگاه محترم بدوی بدون در نظر گرفتن شرایط شهود و صلاحیت آنان و بدون توجه به دلایل و اظهارات اینجانب و مستندات پرونده صرفاً بر مبنای شهادت شهود که با حضور در جلسه دادرسی مورخه ۱۶/۱۲/۹۰ اظهار نموده اند که تقسیم شفاهی ما ترک صورت پذیرفته است مبادرت به صدور رای نموده است . لذا با امعان نظربه جهات ذیل ، تایید و تصدیق خواهید فرمود که اظهارات شهود افاده قطع و یقین در ماهیت دعوی را نخواهد داشت .
الف-آقای .... همسر خانم ......احد از خواندگان و وراث مرحوم ..... شوهر خواهر تجدید نظر خوانده می باشد که بعلت اختلافاتی که با تجدید نظر خواه آقای ......... و دو تن دیگر از وراث بنام ........و ...........
داشته ، در جهت مخاصمه با موکل مبادرت به شهادت نموده است .
لذا برای تشحیذ ذهن قضات محترم لازم دانسته خلاصتاً موارد ذیل را در راستای رد اظهارات ( آقای ......)به استحضار برساند :
آقای ........ ( تجدید نظر خوانده ) یک برگ استشهادیه ( پیوست شماره یک ) را بعنوان دلیل وقوع تقسیم
ما ترک در جلسه مورخ ۱۵/۱۲/۸۶ در مقام واخوانده در پرونده کلاسه ...........به دادگاه ارائه نمودند که جعلی بودن استشهادیه توسط کارشناسان رسمی دادگستری احراز گردید و شعبه محترم ۱۵ دادگاه حقوقی ...... مبادرت به صدور دادنامه شماره ............ مورخه ۱۹/۸/۷۸ مبنی بر رد دعوی مطروحه از ناحیه ..... را صادر نمودند ( پیوست شماره ۲ )که با توجه به دادنامه صادره خانم ......... با مراجعه به اینجانب صراحتاً ذیل استشهادیه اقرار نمودند که :
« امضاء ذیل این استشهادیه متعلق به اینجانب نمی باشد و نسبت به این سند ادعای جعل دارم و هیچگونه اطلاعی از این نوشته نداشته » ( پیوست شماره ۳ ) و متعاقباًبه اینجانب وکالت دادند تا بر علیه آقای ........ شکایت کیفری مطرح شود ( پیوست شماره ۴ ) که النهایه مطابق دادنامه شماره ............. مورخه ۳۰/۵/۸۹ صادره از شعبه ۱۰۴۲ دادگاه عمومی جزایی....... تجدید نظر خوانده به اتهام سوء استفاده از سفید امضاء به یکسال حبس محکوم گردید ( پیوست شماره ۵ ) . با تجدید نظر خواهی .......... از دادنامه فوق الذکر در شعبه نهم دادگاه تجدید نظر استان تهران در جریان رسیدگی به پرونده ، مادرش مرحوم ......... احد از شکات فوت می نماید و بعد از فوت مادر خانم ........ شاکی دیگر پرونده ، با سه تن از وراث از جمله موکل اینجانب آقای .......اختلاف پیدا کرده و در این اثناء آقای ......... از موقعیت پیش آمده استفاده نموده و به نحوی رضایت خواهر خود را جلب کرده تا از شکایت خود منصرف شود به همین دلیل خانم ..........به موجب سند رسمی شماره ............مورخه ۲۱/۱۲/۸۹ دفتر خانه ۷۱۹ اصفهان از شکایت خود صرفنظر کرده ، ( پیوست شماره ۶ ) و طی اقرار نامه ای اینجانب را به طور کلی در تمامی پرونده های مطروحه از وکالت خود عزل نموده است ( پیوست شماره ۷ ) و بر این اساس شعبه نهم دادگاه تجدید نظر استان تهران صرفاً بر اساس رضایت خانم ......... و بدون در نظر گرفتن و باقی بودن بر شکایت احد دیگر از شکات آقای ........ مبادرت به صدور دادنامه شماره ۱۴۳ مورخه ۵/۲/۹۰ مبنی بر برائت آقای ......... را نموده است . در صورتیکه با توجه به جنبه عمومی جرم ، دادگاه می توانست رای بر تخفیف مجازات وی صادر نماید ضمن اینکه دادگاه هیچگونه تعیین تکلیفی در خصوص سند مجعول نکرده و جعلی بودن سند فوق الذکر کاملاً به قوت خود باقی است .
( پیوست شماره ۸ )
علی ایحال با شرح مذکور آقای ....... در جهت مخاصمه با موکل اینجانب آقای ........ مبادرت به اظهارات خلاف واقع در دادگاه نموده است . و بنابراین اظهارات وی وجاهت نداشته و می تواند قابل جرح باشد، همانطوری که طی لایحه شماره .............. مورخ .................. قبل از صدور رای تقاضای جرح شهود را از دادگاه محترم خواستار گردیده بودم و دادگاه بدون توجه در غیاب اینجانب و دیگر اصحاب دعوی که حضور انان را در تصمیم گیری ضروری دانسته مبادرت به صدور رای نموده است وهمچنین خانم ............. در غیاب اینجانب به علت کسالت شدید ( دیسک مهره های گردن ) که در استراحت مطلق بسر می بردم در جلسه مورخه ۱۶/۱۲/۹۰ در دادگاه حاضر شده و بر علیه موکل اینجانب ........ ، به صحت ادعای تجدید نظر خوانده آقای ........... اقرار نموده است .
ب-با ملاحظه و امعان نظر استشهادیه پیوست دادخواست و اظهارات آقای ............ یکی دیگر از شهود تعرفه شده که عموی تجدید نظر خوانده می باشد تعارضات فاحشی به نظر می رسد که لازم دانسته توجه قضات محترم را به این موضوع معطوف نمایم . در استشهادیه پیوست دادخواست آقای ........ عنوان داشته وراث تعیین تکلیف نموده و یک واحد تجاری را که بصورت سرقفلی متعلق مورث ایشان بوده و پس از تسویه حساب بین وراث سهم اقای .......... قرار داده در صورتیکه در جلسه استماع شهادت شهود مورخه ۱۶/۱۲/۹۰ اظهار داشته سهم سه تن از وراث منجمله آقای .........موکل اینجانب محفوظ می باشد و صحبتی از تسویه حساب به میان نیاورده است . که در این صورت می بایست شهود تعرفه شده نحوه تقسیم و همچنین نحوه پرداخت سهم الارث موکل اینجانب را کاملاً مشخص و به دادگاه محترم توضیح می دادند .
ج-تعارضات فاحش دیگری در اظهارات وکیل تجدید نظر خوانده با شهود تعرفه شده کاملاً نمایان است که اینجانب در لایحه مورخه ۱۳/۲/۹۰ که به شماره ۴۱۴ ثبت دفتر اندیکاتور شعبه محترم گردیده توضیحات مجمل را داده و تنها به این نکته اشاره می نمایم که :
وکیل آقای ......... در لایحه مورخه ۱۶/۱۲/۸۸ خود که به شماره .......... ثبت گردیده است (( عنوان داشته تقسیم به صورت شفاهی و بنا به اقرار ورا ث و گواهی گواهان بین ایشان صورت گرفته و متعاقباً پس از محاسباتی اقای ........... با پرداخت مبالغی وجه نقد سهم الارث وراث را پرداخت نموده است )). در صورتکیه شهود کاملاً مغایر آنچه که وکیل تجدید نظر خوانده در لایحه خود عنوان نموده در دادگاه اظهار داشته اند که سهم سه تن از وراث خارج از کشور محفوظ می باشد و هیچگونه سخنی از نحوه محاسبه سهم الارث و یا پرداخت آن به موکل به میان نیاورده است .
بنابراین چنانچه تجدید نظر خوانده مدعی وقوع تقسیم شفاهی می باشد می بایستی نحوه محاسبه و پرداخت سهم الارث موکل اقای ....... را مشخص می نمود و در این راستا دلایلی به دادگاه محترم بدوی ارائه می نمود از جمله به توافق رسیدن خود با موکل ( .......... ) در خصوص سرقفلی مغازه، مضافاً آنکه اقای .......... تمامی اظهارات خواهان و شهود را فاقد وجاهت و محمل قانونی قلمداد و تاکنون هیچگونه تایید و تنفیذی در خصوص انتقال حقوق صنفی به تجدید نظر خوانده ر ا مطرح ننموده است .
ثانیاً:چنانچه تجدید نظر خوانده مدعی تقسیم شفاهی می باشد چرا و به چه دلیلی اقدام به تنظیم سند جعلی نموده است ؟چرا که تنظیم سند فوق از ناحیه تجدید نظر خوانده کاملاً نمایانگر عدم توافق شفاهی سهم الارث با وراث خارج از کشور از جمله موکل اینجانب می باشد که مشارالیه دست به چنین اقدام خطیری زده است تا با این اقدام در راستای رسیدن به اهدا خود اقدام نماید .
ثالثاً :تقسیم شفاهی توسط تجدید نظر خوانده صرفاً با شهادت شهود قابل اثبات نمی باشد و به طور مثال به دو نکته اشاره می نمایم . چرا که بایستی شهود تاریخ دقیق وقوع تقسیم و همچنین چگونگی عمل به تقسیم را در دادگاه محترم توضیح می دادند ، همچنین شهود ، حضور موکل ( ....... ) را در ایران در زمان تنظیم تقسیم نامه و یا شخص دیگری که از موکل اذن داشته باشد جهت تایید و تنظیم تقسیم نامه را می بایستی در دادگاه ثابت می نمودند. لذا بموجب مدلول مواد ۱۳۱۳ و ۱۳۱۵ قانون مدنی و تبصره های آن و ماده ۲۳۴ قانون آیین دادرسی مدنی شهادت شهود کاملاً فاقد وجاهت شرعی و قانونی به نظر می سد و از طرف دیگر همانطوریکه کراراً عنوان داشته ام موکل تمامی اظهارات شهود و تجدید نظر خوانده را فاقد اعتبار قلمداد نموده ، و تقاضای احقاق حق شرعی و قانونی خود را از سهم الارث ما ترک مرحوم پدرش ........... می نماید .
رابعاً : قاضی محترم دادگاه بدوی به هیچیک از دفاعیات اینجانب در لوایح و صورتجلسات دادگاه توجه ننموده تنها به ایراد اینجانب مبنی بر اعتبار امر مختومه استناد نموده و آن را موجه ندانسته و مبادرت به صدور رای نموده است .
خامساً: مطابق دستور دادگاه محترم بدوی جلسه مورخ ۱۶/۱۲/۹۰ دادگاه جهت استماع شهادت شهود و همچنین مواجهه حضوری اصحاب دعوی تعیین و به الزامی بودن حضور اصحاب دعوی تاکید نموده است . لکن هیچیک از خواندگان به جز خانم ............ در جلسه دادگاه حضور نداشته اند و اینجانب هم بعلت کسالت شدید متاسفانه نتوانستم در دادگاه حضور پیدا نمایم .هکذا گواهی پزشکی خود را قبل از جلسه بتاریخ ۱۵/۱۲/۹۰ که به شماره .......... ثبت دفتر اندیکاتور گردیده است و متعاقب آن لایحه دیگری به شماره ................. مورخه.............. دادگاه محترم تقدیم داشته ، بنابراین ملاحظه و تصدیق خواهید فرمود که دستور دادگاه محترم بدوی در خصوص حضور خواندگان و مواجهه فیمابین مشارالیهم و شهود تعرفه شده اجابت نگردیده است و دادگاه محترم بدون درخواست اینجانب مبنی بر اجرایی شدن دستور ان مقام جهت تشکیل جلسه به شکل و سیاق مذکور مبادرت به اتخاذ تصمیم نموده است .
سادساً :مطابق ماده ۱۹ قانون روابط موجر و مستاجر مصوب ۱۳۵۶ بر خلاف انچه که دادگاه محترم به آن استناد و بر اساس آن قرار رد دعوی به طرفیت مالکین صادر نموده است حضور مالکین در جلسات دادگاه با عنایت به دستور محترم قاضی رسیدگی کننده مبنی بر الزامی بودن حضور اصحاب دعوی و مواجه حضوری در جلسه استماع شهادت شهود ضروری بنظر می رسد . لذا دادگاه محترم بر خلاف آنچه قبلاً دستور داده عمل نموده و قرار رد دعوی خواندگان هفتم الی آخر را صادر نموده است .
سابعاً :لازم به ذکر می باشد آقای ......... با توجه به دادنامه شماره ......... مورخه ۱۴/۵/۹۱ صادره از شعبه ............... دادگاه جزایی ...... بعلت فروش مال غیر بدون مجوز قانونی و با علم به اینکه ملک متعلق به شکات می باشد به شخص ثالثی فروخته است که در این راستا دادگاه وی را به تحمل یکسال حبس و رد مال و ............ محکوم نموده است ( پیوست شماره ۹ )
در پایان خاطر عالی را به این مسئله معطوف می نماید که بعد از فوت مرحوم ................ از سال ۱۳۸۴ تجدید نظر خوانده از غیبت ۳ تن از برادرانش سوء استفاده نموده و خواسته ، از طرق غیر قانونی که چند نمونه از احکام پیوست لایحه تقدیم گردیده حق و حقوق شرعی و قانونی برادارنش منجمله موکل اینجانب را پایمال نماید . همچنین در طول جریان دادرسی چند ساله با توسل به وسایل مختلف و با تشکیل پرونده های متعدد سعی در دلیل تراشی و مستند سازی داشته و در صدد اطاله دادرسی و جلوگیری از احقاق حق و اصدار رای عادله توسط محکمه محترم بوده است .
بناء علیهذا با توجه به توضیحات مجمل فوق و لوایح و مستندات تقدیمی تقاضای نقض دادنامه معترض عنه از محضر عالی مورد استدعا می باشد.