انواع فرجامخواهی
۱.فرجامخواهی اصلی
۲.فرجامخواهی تبعی
۳.فرجامخواهی با واسطه (از طریق دادستان کل)
*فرجامخواهی اصلی یعنی محکومعلیه با تقدیم دادخواست در مهلت قانونی از حکم فرجامخواهی کند.
* در فرجامخواهی اصلی، رونوشت رأی مورد شکایت و لایحه ی اعتراضیه باید ضمیمه ی دادخواست بوده و به تعداد فرجامخواندگان به علاوه یک نسخه باشد.
*وکالتنامه ی وکیل که مثبت سمت است فقط در یک نسخه ضمیمه دادخواست اصلی میشود.
*اگر دادخواست فرجامی کامل باشد، مدیر دفتر دادگاه تبادل لوایح مینماید و فرجام خوانده میتواند ظرف مدّت بیست روز از تاریخ ابلاغ دادخواست، کتبا پاسخ دهد.
*فرجامخواهی تبعی؛ در حالتی است که حکم صادره جزئاً به ضرر شخص است و این شخص میتواند به تبع فرجامخواهی طرف مقابل و در ضمن پاسخ به لایحه فرجامی، خود نیز درخواست فرجام تبعی را در آن لایحه درخواست نماید.
*فرجام تبعی، مستلزم تقدیم دادخواست و ضمائم و لایحه و پرداخت هزینه دادرسی نیست.
*هر گاه دادخواست فرجامخواهی اصلی رد شود، به تبع آن فرجام تبعی هم ساقط میشود.
*فرجامخواهی با واسطه؛ در فرضی است که محکومعلیه از رأی در مهلت قانونی فرجامخواهی نکند یا قرار قطعی ردّ دادخواست وی صادر شود و محکومعلیه مدّعی خلاف شرع یا قانون بودن رأی باشد که در این صورت میتواند از طریق دادستان کل کشور با تقدیم دادخواست و رعایت شرایط قانونی و پرداخت هزینه ی دادرسی ظرف مهلت یک ماه از تاریخ انقضای مهلت فرجامی یا قطعی شدن قرار ردّ دادخواست فرجامی، تقاضای فرجام کند.
*دیوان در مقام انطباق یا عدم انطباق رأی فرجام خواسته با قانون، باید قوانین حاکم در زمان صدور رأی فرجام خواسته را ملاک قرار دهد.
*حکم مستند به اقرار قاطع دعوا، قابل فرجام نیست هر چند که مربوط به عدم صلاحیّت دادگاه یا قاضی صادرکننده ی رأی باشد.
*حکم مستند به رأی یک یا چند نفر کارشناس که طرفین کتباً رأی آنان را قاطع دعوا قرار داده باشند، قابلیّت فرجام ندارد.
*حکم مستند به سوگند قاطع دعوا قابلیّت فرجام ندارد.
*به سوگند قاطع دعوا، یمین قضایی یا سوگند بتی گفته میشود.
*انواع دیگر سوگند (سوگند تکمیلی و سوگند استظهاری) قاطع دعوا محسوب نمیشوند.
*فرجامخواهی، از طرق فوقالعاده شکایت از آراء است و علیالاصول اثر تعلیقی بر اجرای حکم ندارد.
*وقتی درخواست فرجام به عمل میآید اگر محکومبه مالی باشد، دادگاه بدوی در صورت تشخیص ضرورت اخذ تأمین، پس از اخذ تأمین مناسب از محکومله، حکم را اجرا میکند.
*وقتی درخواست فرجام به عمل میآید، اگر محکومبه غیرمالی باشد، به تشخیص دادگاه صادرکننده ی حکم (ممکن است بدوی یا تجدیدنظر باشد) تأخیر اجرای حکم، منوط است به اینکه محکومعلیه تأمین مناسب بدهد.
*تشخیص نوع تأمین، در فرضی که محکومبه مالی باشد، هیچگاه با دادگاه تجدیدنظر نیست. چون در دعاوی مالی که در دادگاه تجدیدنظر صادر میشود، اساساً قابلیّت فرجامخواهی میسّر نیست. بنابراین این تأمین را همیشه دادگاه بدوی اخذ میکند.
*اگر فرجامخواهی از طریق دادستان کل باشد، در صورت درخواست نقض رأی توسط دادستان کل از دیوان عالی کشور، محکومعلیه میتواند با ارائه گواهی مربوط به دادگاه اجراءکننده رأی (بدوی) تقاضای توقّف اجرای حکم را پس از دادن تأمین مناسب بنماید و دادگاه مکلّف است دستور توقّف صادر کند.