کتابفروشی که دزد به مغازه اش دستبرد زده و پولهای موجود در مغازه اش را ربوده ،
کتابفروش فروش ضرر کرده نه زیان ،چون یک مقداری از مالش را از دست داده، اما
هنوز اصل سرمایه اش را دارد و می تواند دومرتبه آن سرمایه را به جریان بیندازد وسود کند .
امابستنی فروشی که تمام سرمایه ی زندگیش " بستنی " است ، اگر برای فروش بستنی ها مشتری نیابد ، زیان کرده
چون کل سرمایه اش در حال آب شدن است و لحظه به لحظه دارد این سرمایه را از دست می دهد .
پس سرمایه ای که در آن سود نباشد ، بلکه هر دم در حال نابودی باشد را می گوییم زیان !
انسان دائم در زیان کاری است و در هر شبانه روز دارد این سرمایه ی عمرش را
به رایگان از دست می دهد هر روز به جای اینکه در مسیر کمالات روحش حرکت کند
و این سرمایه ی عمرش را در بازار سود به جریان بیندازد ،
در جاذبه های شوم ( زر ، زور ، تزویر ) بیشتر فرو می رود .
آنقدر این سرمایه ی عمر انسان گرانبها ومهم است
که قران در سوره ی والعصر همراه با آوردن " واو قسم " می فرماید :
" والعصر ان الانسان لفی خسر " قسم به عصر ،
قسم به عصاره ی وجود که براستی انسان در زیان کاری است .
در این آیه با تآکید حرف " ان " و حرف " ل " وبا قسم خوردن
و آوردن " ال " الانسان یعنی تمام انسانها در زیانند مگر ..
" الا الذین امنوا وعملوا الصاحات .... " مگر کسانی که ایمان آوردند و عمل صالح انجام دادند .