مبادی حقوق جزا
1-تعریف حقوق جزا

2-موضوع حقوق جزا

3-فایده حقوق جزا

4-تقسیمات حقوق جزا

در آغاز هر علمی معمولا از چند امر که جزو مبادی و مقدمات آن علم اند،سخن به میان می آید.دانستن این مبادی کمک شایانی به فراگیری آن علم خواهد کرد.

در زمان های گذشته از هشت امر تحت عنوان مبادی ،در آغاز علم بحث می شد ، و آنها را رئوس ثمانیه ، یا مبادی هشت گانه می نامیدند،که در کتب منطق از آن ها یاد شده است . در این نگارش ،برای رعایت اختصار ، فقط چهار امر از آنها مورد بررسی قرار می دهیم:

1-تعریف حقوق جزا

حقوق جزا عنوانی است اضافی و مرکب از دو کلمه حقوق و جزا .برای بهتر شناختن حقوق جزا نخست باید این مرکب را تجزیه کرده، و درباره هر جزء آن سخنی کوتاه داشته باشیم ،  ان شاء الله با کلمه حقوق و تعاریف ،مصادر و منشأ آن در مباحث آینده تحت عنوان کلیات حقوق آشنا می شویم ، در اینجا فقط به معنی جزا در لغت و اصطلاح اشاره می شود. جزا در لغت به معنی پاداش خیر و کیفر گناه است. در قرآن ،سنت و زبان عرب به هر  دو معنی بکار رفته است . ولی جزا ، در اصطلاح این علم ، فقط اختصاص به معنی دوم آن دارد ،و در معنای کیفر و مجازات بکار می رود.

حقوق جزا، یک رشته قوانین و احکامی است که در آنها جرایم و مجازات ها و اقسام مختلف جرم و کیفر قانون گذاری شده است، و مجرم و شرایط و احکام آن مورد بحث قرار گرفته است. حقوق جزای اسلامی سلسله ای از قواعد و ضوابط است که به موجب آنها جرایم و جنایات و معاصی کبیره ، و اعمال مخالف نظم و امنیت و عدالت اجتماعی تشخیص ،و میزان آن به عهده حاکم شرع و ولی فقیه محول می شود.

در حقوق جزا بحث می شوداز این که جرم چیست ، مجرم کیست، کیفر چیست، و هر یک چند نوع است، جرم جگونه اثبات می شود، مجرم چگونه به کیفر می رسد و غیره....

حق مجازات و تنبیه کردن مجرمان ، یک حق قدیمی و ریشه دار است که همواره در جوامع بشری وجود داشته و مورد توجه بوده است ،  و هرگاه  در اجرای این حق تعلل و سهل انگاری شده اثر نامطلوب و زیانبخش آن قابل انکار نبوده است ، پدر، فرزند بازیگوش خود را ، آموزگار شاگرد وظیفه نشناس خود را و افسر فرمانده، سرباز متمرد را تنبیه می کند.و این موضوع را می توان در سطوح مختلف هر اجتماع ملاحظه کرد.

با توجه به آن چه  در تعریف حقوق جزا گفته شد می توان به موضوع حقوق جزا پی برد.

2-موضوع حقوق جزا

مسائل گوناگون حقوق جزا را یک به یک مرور کنیم  تا ببینیم  بر محور چه موضوعاتی دور می زند ، و از چه مبتداهایی خبر می دهد . تا ما همان مبتداها  را موضوع حقوق جزا قرار دهیم.

مسائل مختلف این علم بیش تر درباره جرم ،مجازات بحث می کند  پس نتیجه می گیریم که موضوع حقوق جزا ،جرم و مجرم و مجازات است.

3-فایده حقوق جزا

علمای بزرگ اسلام ، مجموعه مصلحت های انسان را در پنج چیز می دانند؟، و اسلام  در قانون گذاری های خود هدفی جزء حفظ و حراست از این مصالح را ندارد.آنها عبارتند از:

1- مصلحت حفظ نفس

2-مصلحت حفظ دین

3-مصلحت حفظ عقل

4- مصلحت حفظ ناموس

5-مصلحت حفظ مال

 همه احکام و قوانین اسلام،در یکایک ابواب فقهی ،برای پاسداری از این مصالح و تقویت و پشتیبانی از آنهاست ،ازاین رو اسلام تجاوز و ستم به هر یک از این مصلحت ها را جرم می شناسد و برای هر جرم ،کیفری متناسب مقرر داشته است.

پس می توان گفت اجرای حقوق جزا برای حفظ مصالح عمومی جامعه ، در پرتو عدالت و امنیت اجتماعی است.امت اسلامی هنگامی می تواند به سوی کمال،در هر  زمینه ای پیش برود که از امنیت و عدالت برخوردار باشد . و این دو امر مهم ،وقتی در جامعه استقرار خواهند یافت ، که همه به حق خود قانع،و از تجاوز به حقوق دیگران  بر حذر باشند،و هیچ کس آهنگ تعدی به دین و شرف و اندیشه و جان و مال و ناموس کسی نداشته باشد، و در صورتی این مهم امکان پذیر است که همه به قانون با نظر احترام نگریسته و از آن با دل و جان حمایت کنند.متعدی را به جای خود بنشانند و ریشه هر ستم و تعدی را از بیخ و بن برکنند.

همه  می دانیم قوانین اسلام ، به خصوص در آن جا که حقوق مدنی را برای همه بر پایه عدالت و برابری پی ریزی می کند ،ارزش های نوین و مترقیانه ای را به جای ارزش های ظالمانه و طبقاتی آن دوره ها جایگزین می سازد.حقوق جزای اسلام ،آخرین راه برای نگهداری از این ارزش ها است.و به عنوان آخرین شیوه درمان و علاج.از رهگذر اجرای این حقوق است که اسلام مصالح پنج گانه امت راپاس می دارد،و افراد، از تجاوز به حقوق یکدیگر پرهیز می کنند. اگر در جامعه ای امنیت و عدالت نباشد ،و جان و دین و اندیشه و ناموس و مال آنان در معرض خطر و تجاوز قرار گیرد،و ترس و تشویش سایه شوم خود را بر آن بگسترد،فعالیت های ثمربخش جامعه ،در هر زمینه ،دچار بحران و رکود می شود،و دیگر در چنین ملتی امید بهروزی و پیروزی بیهوده است.

در بحث از فواید اجرای حقوق جزا ،اگر یک جامعه شناس بخواهد اظهار نظر کن ،جامعه را به یک فر ، جرایم مجرمان را به بیماری عضوی از اعضای آن فرد تشبیه می کند،و می گید؛باید تا جایی که ممکن است آن عضو را درمان کرد ،و دست آخر،آن را در اختیار چاقوی جراحی قرار داد تا به منظور اعاده سلامت کل بدن ، از آن عضو فاسد قطع امید کنند و آن را بریده و به دور افکنند.

پس بریدن چند انگشت از یک دزد خطرناک ، زدن چند تازیانه بر بی ناموس خیانت پیشه ،اعدام  وقصاص یک جنایتکار آدم کش ، همچون کارد جراحی یک پزشک جراح است ، که عضو سزطانی بیمار را از او جدا می سازد ، و بدین وسیله جان او را از مرگ حتمی نجات می بخشد .

در روایات اسلامی گاه محیط اجتماعی را به محیط طبیعی تشبیه کرده اند؛

در روایتی از پیغمبر اسلام صلوات الله علیه آمده استکه:اقامه یک حد بهتر است از بارش باران در چهل روز ، و مانند ای روایت از ائمه هدی علیهم السلام نقل شده است،که در کتاب کافی شیخ کلینی (ره) می توان آن ها را مطالعه کرد.

همانگونه که باران های مداوم محیط طبیعی را پاک و پاکیزه می کند، و گرد و غبار و سایر آلودگی ها را می زداید، و آن را برای رشد و بالش گیاهان و تنفس  جان بخش  جانداران آماده می سازد،اقامه حدود الهی نیز در محیط اجتماعی چنین نقشی را بهعهده دارد.

هدف اسلام از مجازات مجرم ،هرگز انتقام جویی ،یا زجر و شکنجه نیست، بلکه توأم  با اجرای یک رشته مقررات اخلاقی و تربیتی می خواهد مجرم را اصلاح کند و دیگران را به عبرت وادارد.

اگر کیفر دادن در دین رحمت و عدل حامل مصلحتی باشد چنان چه هست،در همین هدف خلاصه می شود.

اگر مجازات برای فردی زیان بخش است، و آن فرد تبهکار و خیانت پیشه ،ولی کیست که نداندچه منافع گران باری را برای جامعه به ارمغان می آورد.

اگر هر عاقلی را مخیر کنندکه فر جانی و مفسد را زنده بگذارد ،ولی جامعه به جهت او رنجور و بیمار شود یا جامعه را سالم و برخوردار از امنیت و عدالت نگهدارد و فرد تبهکار را به دور افکند ،کدام را انتخاب خواهد کرد؟این باید بر کسی پوشید نماند که جرم و بزه کاری فرد در جامعه تأثیر منفی و نامطلوب می گذارد،و سلامت و امنیت آن را به خطر می اندازد.
برای اینکه توده مردم این حقیقت والا را درک کنند،در حدیثی از رسول اکرم صلی الله علیه و آله چنین آمده است:

جامعه به سان مسافران یک کشتی می ماند که در دریا به سوی مقصدی رهسپار است.اگر یکی از سرنشینان به سوراخ کردن آن سرگرم شود،و کسی جلوی او را نگیرد،آب  به درون کشتی راه می یابد و کشتی و همه مسافران را در کام امواج فرو می برد.ولی اگر سرنشینان کشتی او را به جای خود بنشانند،همه از مرگ و نابودی نجات بخشیده ان.

این مثل است برای همه افراد یک امت ،که دارای سرنوشت مشترکی هستند و هر کدام کوچکترین عملی را انجام دهد در کل جامعه مؤثر خواهد افتاد.

4-تقسیمات حقوق جزا=

فرق حقوق جزا با جرم شناسی:

1- جرم شناسی شاخه ای از علم است و متد تجربی دارد اما حقوق جزا شاخه ای از حقوق است با روش تحقیق مخصوص حقوق

2- در حقوق جزا به شخصیت و هویت فرد مجرم چندان توجه نمی شود و جرم مجرد از بزه کار بررسی و تعیین کیفر است به خلاف جرم شناسی که کاملا مربوط به شخصیت مجرم می شود.