برای این که شخصی بتواند راجع به مالی که ادعا میکند به ناحق در دست دیگری است شکایت کند، لازم نیست حتما مالک آن مال باشد تا بتواند به دادگاه مراجعه کند، بلکه شکایت کننده میتواند علاوه بر مالک، کسی باشد که بتواند ثابت کند قبلا خودش مال را در اختیار داشته و متصرف مال بوده و بعد کسی مال را بدون هیچ حقی از دست او خارج کرده و حالا میخواهد با شکایت در دادگاه، مال از او گرفته شود و به خودش برگردانده شود. به این نوع شکایت، در اصطلاح تصرف عدوانی گفته میشود و فقط هم در مورد اموالی کاربرد دارد که مانند زمین و خانه نمیتوان آن ها را از مکانی به مکان دیگر برد و اصطلاحا غیر منقولند.
همانطور که گفته شد، شاکی لازم نیست در این شکایت حتما مالک مال باشد بلکه مثلا مستاجر یک خانه هم میتواند علیه کسی که خانه را از تصرف او درآورده و خودش از آن استفاده میکند، شکایت کند.
البته این احتمال هم وجود دارد که دو نفر به طور همزمان شکایت علیه متصرف کنند؛ در این صورت دو شکایت مطرح میشود و اشکالی وجود ندارد. از یک طرف مالک اصلی خانه و از طرف دیگر مستاجر خانه علیه شخصی که خانه را تصرف کرده شکایت میکنند.
در شکایت تصرف عدوانی، به شاکی که قبلا مال به صورت قانونی در دستش بوده، متصرف سابق میگویند و به کسی که در حال حاضر مال را در اختیار گرفته و شاکی علیه او شکایت کرده متصرف عدوانی گفته میشود یعنی کسی که بدون اینکه حقی بر مال داشته باشد از آن استفاده کند و آن را در اختیار بگیرد.
برای این که شاکی بتواند در دادگاه پیروز شود تا دوباره مال به او داده شود، باید بتواند دو چیز را ثابت کند؛ اول اینکه ثابت کند قبلا خودش مال را به طور قانونی در اختیار و تصرف خود داشته و دوم اینکه ثابت کند متصرف عدوانی حق قانونی استفاده از مال را ندارد.
اگر در انتها، این شکایت به نفع شاکی تمام شود، دادگاه حکم میدهد مال دوباره به دست او داده شود. اما اگر متصرف عدوانی در زمانی که از مال استفاده میکرد آن را تغییر داده باشد تکلیف چه خواهد بود؟ مثلا او در مدت استفاده از زمین، درخت کاشته یا ساختمانی درست کرده است؛ حال طبق تصمیم دادگاه، متصرف عدوانی باید از آن ملک خارج شود اما وقتی مال دوباره به شاکی برمیگردد ، او باید با این تغییرات چه کند؟
چند مورد باید از هم تفکیک شوند:
-اگر متصرف عدوانی، در زمین، برای مثال درخت یا ساختمان ایجاد کرده، دادگاه حکم به تخریب آن ها میدهد تا مال، همانطور که قبلا بوده به دست شاکی برسد.
-اما اگر متصرف عدوانی، در زمین محصول زراعتی کاشته باشد حکم چیست؟ اگر موقع برداشت آن ها رسیده، متصرف عدوانی باید فوری آن ها را بچیند و پول اجاره زمین که کارشناس، مبلغ آن را تعیین میکند بگیرد.
اما اگر موقع برداشت نرسیده، قانون سه گزینه پیشروی شاکی گذاشته تا هر یک را که خواست، انتخاب کند:
۱. شاکی قیمت بذرهای کاشته شده را به متصرف عدوانی بدهد و خودش مالک محصولات شود. البته به شرط اینکه متصرف عدوانی هم که بذرها را کاشته راضی باشد.
۲. شاکی، زمین را تا زمانی که محصولات برسند و برداشت شوند، در اختیار متصرف عدوانی بگذارد و پول اجاره زمین از او بگیرد.
۳. شاکی، متصرف عدوانی را مجبور کند همه آن چه را که کاشته از بین ببرد.
برعکس، گاهی هم پیش میآید که متصرف عدوانی نه تنها به مال چیزی اضافه نمیکند بلکه چیزهایی که از قبل در آن جا بوده خراب میکند؛ مثلا در زمین، خانه ای بوده و آن را خراب میکند. در این صورت، اگر شاکی بخواهد، دادگاه طبق قانون، متصرف عدوانی را محکوم میکند همه آنچه خراب کرده دوباره بسازد یا اگر قابل اصلاح و تعمیر است، آن را اصلاح کند و تغییر دهد.
به یک نکته مهم در این موارد باید توجه کرد؛ تمامی این کارها یعنی اصلاح و تعمیر، تخریب آن چه قبلا در مال نبوده و… زمانی میتواند انجام شود که دادگاه حکم قطعی داده باشد و شاکی پیروز شده باشد. اما حکم قطعی به چه معناست؟ وقتی شخصی در دادگاه شکایت میکند و دادگاه حکمی میدهد، کسی که حکم به ضررش است میتواند در مهلت بیست روز به حکم دادگاه اعتراض کند یعنی اصطلاحا تجدیدنظرخواهی کند و این بار از دادگاه دیگری بخواهد به پرونده رسیدگی کند. بعد از بررسی پرونده در دادگاه تجدیدنظر دوباره حکمی صادر میشود که به این حکم، حکم قطعی میگوییم یعنی دیگر نمیتوان به آن اعتراض کرد. همینطور اگر کسی که در دادگاه اول (دادگاه بدوی) حکم به ضررش صادر شده در مهلت بیست روزه تجدیدنظرخواهی نکند حکم دادگاه اولی خود به خود قطعی میشود چون از فرصتی که داشته استفاده نکرده است.
بنابراین طبق قانون، اقدامات گفته شده فقط در صورتی میتواند انجام شود که حکم صادر شده قطعی باشد.