هر فردی قبل از مرگ خود، اختیار اموال خود را دارد و میتواند هر عمل حقوقی که مالی را منتقل میکند دربارهی اموال خود انجام دهد. همچنین شخص میتواند در مورد اموال خود به میزان یک سوم از آن را در وصیت خود تعیین تکلیف کند و پس از فوت او یک سوم اموال بهنحوی که خود متوفی تعیین کرده است مصرف میشود و دو سوم باقی بر اساس همان قواعد معروف ارث در قانون مدنی بین وراث تقسیم میگردد.
* در مادهی ۸۳۷ قانون مدنی:
اگر کسی به موجب وصیت یک یا چند نفر از ۷ ورثهی خود را از ارث محروم کند وصیت مزبور نافذ نیست. بنابراین نظر شخص متوفی فقط در مورد همان یک سوم اموال (در صورت وجود وصیتنامه) اثرگذار است و حق ندارد کسی را از ارث محروم کند. وصیت فرد نسبت به بیشتر از یک سوم دارایی و اموال وقتی محترم و معتبر است که ورثه آن را اجازه دهند.
در قانون یکسری موانع ارث وجود دارد؛
1- قتل از موانع ارث است؛ یعنی اگر فردی مورث خود را عمدا بکشد از ارث ممنوع میشود.
2- یکی از اصلیترین قواعد برای تعیین ورثه است، حَجب است. حجب حالتی از ورثه است که بواسطه بودن وارث دیگر از بردن ارث کلا یا جزئا محروم میشود.(ماده ۸۸۶ ق.م)
*برای تشخیص حجب از ضابطهی اقربیت و نزدیکی به میت استفاده میکنیم. یعنی طبقات ارث وجود دارد که با وجود و زنده بودن هر طبقه، طبقهی پایینتر از ارث بردن محروم میشود. اجازه دهید با یک مثال موضوع را گویاتر کنم. تا زمانیکه حتی یکی از پدر و مادر و فرزندان که در طبقهی اول قرار دارند زندهاند دیگر خواهر و برادر ارث نمیبرند. همسر در کنار هر طبقه قرار میگیرد و ارث میبرد.
3- کفر: بر اساس فقه اسلامی و قانون مدنی هیچ گاه یک کافر از اموال یک مسلمان که فوت کرده است ارث نمیبرد. برای مثال ممکن است فرزند یک نفر کافر باشد، با فوت پدر به فرزند او که کافر است ارث نخواهد رسید (ماده ۸۸۱ ق.م مکرر)
* اگر یک فرد کافری فوت کند و در میان ورثهی او یک مسلمان باشد، شخص مسلمان مانع از ارث بردن سایر ورثهی کافر میشود هرچند از لحاظ قرابت و نزدیکی عقبتر باشد و تمام اموال به او میرسد.(ماده ۸۸۱ق.م مکرر)
4- قاتل بودن وارث: اگر وارث، مورث خود را به هر نحوی به قتل برساند، از ارث محروم میشود و دلیل این موضوع شفاف است که برای جلوگیری از جرم قتل برای ارث است و کسی برای رسیدن به ارث اقدام به قتل نکند. مسلما این قتل باید عمدا باشد تا از ارث محروم کند.(ماده ۸۸۰ قانون مدنی)
* اگر قتل عمدی مورث به حکم قانون بوده باشد (برای مثال قصاص) یا برای دفاع باشد قاتل از ارث محروم نمیشود و حکم مادهای که ذکر کردم جاری نخواهد شد.(ماده ۸۸۱ ق.م)
5- مورد بعدی در زمانی است که بین زن و شوهر لِعان واقع شود که در این صورت نه زن و شوهر از یکدیگر ارث میبرند نه فرزند و پدری که با انکار رابطهی پدر-فرزندی توسط پدر موجب لعان شده است.
* لعان مراسم اجرای سوگند با تشریفات خاص است که شوهر با سوگندهای ویژهای به زن خود نسبت زنا میدهد و در مقابل زن سوگندهای مشابه برای رد اتهام شوهرش ادا میکند، با این تشریفات و سوگندها رابطهی زوجیت آنها قطع میشود و ازدواج مجدد آنها تا ابد ممنوع است. همچنین رابطهی پدر-فرزندی در مورد فرزندی که موجب این اتهام شده است قطع میشود و بالتبع فرزند فقط از خانوادهی مادری خود ارث میبرد نه پدر و خانوادهی او.
* حال ممکن است پدر از لعان خود رجوع کند، در این صورت پسر فقط از پدر نه خانوادهی او ارث میبرد اما پدر و خانوادهاش با وجود رجوع از لعان از پسر ارث نخواهند برد.(ماده ۸۸۳ ق.م)
6-ولادت از رابطهی نامشروع: فرزند حاصل از رابطهی نامشروع از پدر و مادر و خانوادهی آنها ارث نمیبرد.(ماده ۸۸۴ ق.م)