"الف- ترکی که ابدا در به وجود آمدن گناه مؤثر نیست، بلکه گناه در اثر علت خاصّ خود به وجود میآید، نهایت آنکه شخص تارک میتواند کاری انجام دهد که از آن گناه جلوگیری کند ولی این کار را انجام نمیدهد و مانند ناظری بی طرف به گناه نظاره میکند.
ب- ترک فعلی که سبب و علت به وجود آمدن گناه باشد، مثل این است که کسی کودک، دیوانه، یا فرد عاجزی را در محلی بدون غذا و سایر لوازم ضروری نگاه دارد و او در اثر این ترک جان خود را از دست بدهد. بدون شک چنین کسی مسئول است. این ترک بر خلاف قسم اول فعل محسوب میشود.