ولایت قهری به حق و تکلیفی گفته میشود که قانونگذار برای اداره اموال صغیر، مجنون و سفیه، به پدر و جد پدری واگذار میکند؛ طفلی هم که فاقد پدر یا جدپدری باشد، برایش قیم تعیین میشود.
پدر و جد پدری (پدربزرگ) که اداره امور و مواظبت از محجور را بر عهده دارند، ولی قهری او محسوب میشوند. به این ولایت از این جهت، قهری گفته میشود که به حکم قانون آنها مکلف به اداره امور محجور هستند و نیازی به حکم دادگاه یا موافقت پدر یا جد پدری نیست.
پدر و جد پدری، به طور متساوی ولایت محجور را بر عهده دارند، یعنی هر دو در یک ردیف قرار دارند. البته در صورتی که صغیر ولی خاص (پدر یا جد پدری) نداشته باشد و وصی هم برای او تعیین نشده باشد، دادگاه برای او قیم تعیین میکند.
تامین وسایل زندگی فرزندان به عهده پدر است که این تکلیف انفاق نامیده میشود و از سوی دیگر اداره امور مالی فرزند شامل اختیارات اموال و حقوق مالی و تصمیمگیری در مورد مسایل مهم طفل نیز بر عهده پدر است که در اصطلاح قانونی به آن ولایت قهری
گفته میشود.
بنابراین کودک تا زمانی که به سن رشد برسد (دختر 9 سال و پسر 15 سال تمام) تحت ولایت پدر و جد پدری هستند و به عبارت دیگر پدر و جد پدری نسبت به کودک حق ولایت دارند.
سوالی که ممکن است به ذهن برسد، این است که آیا پدر بر جد پدری مقدم است؟ پاسخ منفی است. به طور کلی پدر هیچ برتری بر جد پدری ندارد و هر دو با هم موظف به اداره امور محجور هستند.
فرض کنید «الف» هشت ساله و دارای پدر و جد پدری است و هر دو با هم در قید حیاتند. جد پدری «الف»، خانه او را به شخصی اجاره میدهد؛ در این صورت پدر حق اعتراض ندارد و اجاره نیز صحیح است.
سؤال دیگری این است که آیا پدر یا جد پدری بر همه محجورین ولایت دارند؟ در پاسخ باید گفت ولایت پدر و جد پدری بر محجورین عبارت از ولایت بر صغیر، مجنون و سفیه است.
در خصوص مجنون باید گفت در صورتی که فرزند خانوادهای از دوران بچگی مجنون بوده و بعد از بلوغ نیز جنون او ادامه داشته باشد، ولایت پدر و جد پدری بر آنها باقی میماند. اما اگر صغیری در زمان بلوغ مجنون نبوده و به مناسبت بلوغ و رشد از تحت ولایت آنها خارج شده باشد اما بعد از آن، جنون بر او عارض شود دیگر پدر و جد پدری بر او ولایت ندارند بلکه در این صورت از طرف دادگاه «قیم» برای او تعیین میشود که ممکن است پدر یا پدربزرگ او به عنوان قیم تعیین شوند.
موارد سقوط یا از بین رفتن حق ولایت
در صورتی که طفل، پدر پدر و جد پدری داشته باشد و یکی از آنها محجور شده یا به علتی ممنوع از تصرف شود، حق ولایت او ساقط و پس از رفع حجر یا رفع اشکال و مانع، مجدداً حق ولایت اعاده میشود.
در صورتی که ولی قهری به علت خیانت یا عدم لیاقت در اداره کردن یا در اثر بیماری یا ضعف دماغی یا لاابالیگری نتواند دارایی مولیعلیه را اداره کند، حق ولایت او ساقط میشود.
رسیدگی به سقوط ولایت قهری ولی باید وسیله دادگاه ثابت شود و رسیدگی در صلاحیت دادگاهی است که محجور در آنجا اقامت دارد. رفع موجبات سقوط ولایت نیز با دادگاه است.
هر گاه ولی منحصر به جهتی از جهات قادر به اداره اموال مولیعلیه نباشد یا برخلاف وظایف خود عمل کند، به وسیله دادگاه امین منصوب میشود (ضم امین میشود) که مشترکاً با ولی قهری و با موافقت یکدیگر اموال او را اداره کنند.
عدم لیاقت ولی قهری
هر گاه ولی طفل لیاقت اداره کردن اموال مولیعلیه خود را نداشته باشد، ضم امین میشود. منظور از عدم لیاقت در اینجا، بیحالی یا عدم قدرت او در اثر بیاطلاعی است که در نتیجه آن دارایی صغیر در معرض تلف قرار گرفته یا مشرف به خرابی شود.
ارتکاب حیف و میل از طرف ولی
هر گاه ولی در اموال مولیعلیه مرتکب حیف و میل شود، ضم امین میشود. حیف و میل در اموال صغیر در صورتی تحقق مییابد که ولی خیانت کند؛ مانند اینکه عایدات مولی علیه (کسی که تحت سرپرستی قانونی قرار دارد) را به مصرف شخصی برساند یا قسمتی از دارایی او را فروخته و به مصرف خود برساند یا به قیمت ناچیزی به یکی از دوستان خود واگذار کرده یا اجاره دهد یا آن را به نام خود ثبت کند.
کبر سن یا بیماری ولی
هر گاه ولی قهری در اثر کبر سن (بالا بودن سن) یا بیماری نتواند اموال مولیعلیه را اداره کند همچنین در صورتی که ولی قهری در اثر اعتیاد به مواد مخدر مانند الکل یا مرفین دچار ضعف دماغی شود و توانایی اداره کردن اموال مولیعلیه را نداشته باشد، امین نصب میشود.
عدم امانت ولی
در مواردی که برای عدم امانت ولی نسب به دارایی طفل نشانههای قوی موجود باشد، دادستان از دادگاه تقاضای رسیدگی میکند و در صورتی که عدم امانت او محرز شد، ضم امین میکند.
غیبت یا در حبس بودن ولی
هر گاه ولی قهری به واسطه غیبت یا حبس یا به هر علتی نتواند اموال صغیر را اداره کند و کسی را هم از طرف خود تعیین نکرده باشد، دادگاه به پیشنهاد دادستان یک نفر امین برای اداره اموال صغیر تعیین میکند.
اگر ولی وکیلی از طرف خود تعیین کرده باشد، وکیل کارها و امور صغیر را انجام میدهد.
پایان ولایت ولی
طبق ماده 1193 قانون مدنی همین که طفل (صغیر) کبیر و رشید شد از تحت ولایت خارج میشود. اگر بعداً سفیهی مجنون شود قیمی برای وی معین میشود.