در این مطلب به شرح قانون مهر ( مهریه ) در قانون حمورابی (عبری – قبل اسلام ) می پردازیم. قدیمی ترین مجموعه حقوقی که در کتب تاریخ و تمدن بشری از آن یاد شده است مجمع القوانین حمورابی است. برابر مواد 138 و 139 قانون حمورابی اگر زن زنازاده بوده و طلاق داده می شد مرد مکلف به پرداخت کامل مهر او بود و در صورتی که زن مهر نمی داشت مرد بهای طلاق یک مینای نقره را به زن می داد و هر گاه زن ترک خانواده یا رفتاری مشابه داشت به لحاظ جرم ارتکابی شوهر از پرداخت مهر معاف بود.

ماده 141 آن قانون با صراحت به این امر حقوق مالی زن را از عهده شوهر ساقط کرده است اما به موجب ماده 142 همان قانون اگر پس از رسیدگی شوهر مقصر شناخته شد زن حق داشت به خانه پدری خود بازگشته و مهر نیز دریافت کند. با وصف مذکور در این قانون چنین پنداشته می شود که مهر از احکام عقد نکاح در آن محسوب می شد.

مهر (مهریه) در حقوق عبری

یکی از انواع نکاح معمول نزد عبرانیها زواج صدیقه بود . رضایت زن در این نوع از نکاح بسیار موثر بوده و در واقع این زن بود که شوهر را انتخاب می کرد و حتی در بعضی اوقات نیز چنانچه از شوهر ناراضی می شد می توانست خانه را ترک و شوهر را رها کند. در این نکاح زن را صدیقه و شوهر را صدیق می پنداشتند و مالی که به زن تسلیم می شد صداق نام داشت.

مهر (مهریه) در ایران باستان

از نوشته های زرتشتی چنین بر می آید هنگامی که مرد می خواست با دختری ازدواج کند مکلف بود علاوه بر دختر مالی نیز به پدر وی تسلیم کند .در حقوق زرتشت زن زن می توانست مهری را که شوهر به او داده یا تعهد به تسلیم آن کرده است به او ببخشد اما در صورتی که زن مهر خود را بگیرد و بعد از عیبی از قبیل نازا بودن در او ملاحظه شود حق زن نسبت به مهر ساقط و شوهر مجاز در استرداد آن بود.

مهر ( مهریه ) در عربستان قبل از اسلام

زن در عربستان قبل از اسلام وضع به خصوصی داشت و نه تنها شخصیت و حقوقی برای وی قائل نبودند بلکه اصولا با وجودش هم مخالف بودند .در آن زمان مهر متعلق به پدر بوده و دختر حقی بر آن نداشت و چون پدر با تزویج دختر خود و گرفتن مهر او مال خود را زیاد می کرد دختر را نافجهه می گفتند.اعراب در زمان جاهلیت از تزویج دخترانشان به غیر از قبیله امتناع می کردند مگر اینکه در صورتی که داماد به پرداخت مهر زیادتری راضی می شد.نکاح میراثی (القمت) از انواع نکاح متداول بین اعراب در زمان جاهلیت بود.در این نکاح وقتی که شوهر فوت می کرد زن او بالوارثه به نزدیکانش تعلق داشت یعنی زن مانند اموال متوفی قابل انتقال به ورثه بودد حتی قرابت نزدیک هم نمی توانست مانع آن باشد چنانچه گاهی مادر در نتیجه ارث به تزویج پسرش درآمده است.

وقتی کسی به ارث زنی را تزویج می کرد لازم نبود که برای او مهری دوباره تعیین کند زیرا همان مهر سابق که مورث متوفی برایش داده بود کفایت می کرد.

تاثیر ماهوی اسلامی در مهر ( مهریه )

مهریه همانطور که از پیشینه تاریخ آن بر می آید بدعتی اسلامی نیست اما چون در زمان پیش از اسلام و در دوره جاهلیت زن به غیر انسانی ترین شکل به بردگی کشیده شده بود و کمترین حقی را برای او قائل نمی شدند اسلام موضوع مهریه را به حال خویش واگذار نکرد تا آنچه را که می خواهند با این حقوق مسلم زنان روا دارند. از این جهت تغییراتی را در محتوا و نحوه پرداخت و مقام دریافت کننده به وجود آورد .

اسلام مهر را به استناد آیه شریف(واتو النساء صدقاتهم نحله) اعلام داشت که کابین زنان را به خودشان بدهید و بر این اساس رفتار گذشتگان را نفی و جایگاه خاصی به زنان از حیث تعلق مهریه به خودشان پدید آورد بدین ترتیب اسلام با به کار بردن کلمه نحله برای مهریه بر خلاف باور های نادرست پیشینیان هرگز مهریه را به عنوان عامل خرید زن نمیداند و کلمه نحله در این آیه شریفه یه این اشاره دارد که مهریه را به عنوان عامل خرید زن نمیداند و کلمه نحله در این آیه شریفه به این اشاره دارد که مهریه تنها یک هدیه پیشکش ازدواج است و نه هیچ چیز دیگری که بتوان آن را به عنوان تملک زن و خربد او به مانند گذشته تلقی کرد.

مراتب یاد شده بیانگر پرداخت مهریه با وجود تحولات و تغییرات چشمگیر آن به عنوان یک سنت پایدار اجتماعی است که از گذشته های دور تا امروز در جوامع بشری رایج بوده است.موقعیت اجتماعی اقتصادی و سیاسی خانواده عروس و داماد در عصر قاجار نه تنها در میزان نوع مهریه موثر بوده حتی اینتاثیر در چگونگی نگارش و جلدهای مهر نامه ها هم مشاهده می شود برای مثال طبقات بالایی عصر قاجاری که شامل خوانین روحانیون تجار و بازرگانان بوده است عقد نامه های آنها از حیث زیبایی نگارش و جلد های مهر نامه ها هم مشاهده می شود برای مثال طبقات بالایی عصر قاجاری که شامل خوانین روحانیون تجار و بازرگانان بوده است عقد نامه های آنان از حیث زیبایی نگارش و تزیین و نوع کاغذ با طبقات دیگر جامعه متفاوت و از امتیاز ویژه ای بر خوردار بود.

در مقابل وجود خانه ی روان چادر عربی و عباراتی از این دست در مهر نامه ها بیانگر زندگی آن دسته ای از مردم با اقتصاد شبانی بوده که از این روی ناگزیر بر کوچیدن و ییلاق و قشلاق کردن با دامهای خود بوده اند.رخداد های سیاسی و فرهنگی و نوع گرایشات فکری افراد جامعه در دوره های اخیر نیز تاثیر قابل توجهی در تعیین نوع و میزان مهریه داشته و امروزه هم نشانه ای از این تاثیر را مشاهده می کنیم.

به تعبیر دیگر مهریه از حیث کمی و کیفی در تمامی دوران ها برایند شرایط سیاسی فرهنگی اقتصادی و اجتماعی طرفین نکاح بوده است.در دوره معاصر و در دهه 60 و 70 که به جهت رفتار های بی دلیل مردم و حاکمان در ساده زیستی صفا و صمیمیت و دینداری مدیران و مردم دهه افسانه ای انقلاب در ایران نام گرفت عموم رفتارها نتاثر از شرایط انقلاب و جنگ هشت ساله عراق و ایران بود و زندگی ساده و قناعت پیشگی و اعتماد به همدیگر از شاخصه های بارز آن روزگار بوده است.

تعیین مهریه بالا در این دوره عموما نوعی سر افکندگی و انزوای اجتماعی و سیاسی را به دنبال داشت و اگر خانواده ای هم به تغییرات پیش آمده بی توجه بود و به رسم پیشینیان مهر بالا را برای فرزندان خود تعیین می کرد سعی بر این داشت که آن را کمتر در نزد فامیل و دوستان مطرح کند.از این رو بیشتر مهریه های دهه اول پس از انقلاب اسلامی در حد پایین بود و بسیاری نیز برای نشان دادن حس ایمان و وفاداری به دین از قران کریم و سایر کتب مقدس برای تعیین مهریه ها استفاده می کردند .مهریه در طول تاریخ آن از حیث نوع چگونگی و میزان آن تابع متغیر های اجتماعی و سیاسی و فرهنگی مردمان آن دیار و آن دوره از تاریخ بوده است.