شاید به جرات بتوان توهین را در زمره اعمالی دانست که بیشتر از هر عمل ممنوعهای در زندگی روزمره مان اتفاق میافتد. گاهی مورد توهین و اهانت دیگری قرار میگیریم و گاهی خود به دیگری توهین میکنیم.
عملی که بدون اطلاع از آثار و عوارض آن اتفاق میافتد، این در حالی است که پیگیری و مطالبه آثار ناشی از این عمل هیچ گاه به اندازه شیوع و انجام آن نبوده است، چه اینکه اگر بنا به مطالبه و پیگیری آثار آن میبود غالب شکایات مطروح در دادگستری پیگیری همین عنوان مجرمانه اختصاص مییافت کما اینکه درحال حاضر بسیاری از پروندههای مطروح در دادگستری ناشی از جرایم مرتبط با هتک حیثیت و آبروی اشخاص است.
عملی را که بسیار ساده از کنار آن میگذریم توسط قانونگذار جرم انگاری شده است، اهمیت این جرم که مستقیماً به حیثیت و آزادی و آسایش و آبروی اشخاص لطمه وارد میکند.
از همین روی از آن تحت عنوان هتک حرمت اشخاص یاد کرده است؛ بنابراین یکبار دیگر مقنن حمایت خود را از افراد و نیز جامعه نشان داده است و همانطور که اموال و جان اشخاص مورد حمایت و اقتدار وی قرار گرفته اند، حیثیت، آبرو، شخصیت، آزادی و آسایش افراد نیز در نظر قانونگذار محترم و مورد حمایت هستند و هرگونه تعرض بدانها را جرم و قابل مجازات دانسته است. شهادت شهود در این مورد یکی از راههای اثبات است.
از همین روی قانونگذار افراد را از هتک حرمت و تعرض به حیثیت و آبروی یکدیگر منع کرده است و برای حفظ حقوق اساسی افراد و سایر ارزشهای مشابه آن، مجازاتهایی را برای توهین در نظر گرفته است؛ اما نکتهای که مجدداً قابل ذکر بوده این است که از نظر قانونگدار قبح توهین به حدی بوده است که در برخی مصادیقش مجازاتهای سنگینی را برای مرتکب درنظر گرفته است. مطابق ماده ۶۰۸ از کتاب پنجم قانون مجازات اسلامی تعزیرات، توهین به افراد از قبیل: فحاشی و استعمال الفاظ رکیک چنانچه موجب حد قذف نباشد به مجازات شلاق تا ۷۴ ضربه و یا پنجاه هزار ریال تا یک میلیون ریال جزای نقدی خواهد بود.