۱ - اولین گام تسهیل روند تقسیم ارث چیست؟
وصیتنامه از جمله اولین و مهمترین مواردی است که در روند تقسیم ارث بررسی میشود، به همین دلیل تنظیم صحیح و اصولی آن اهمیت دارد. مواد ۲۷۶ تا ۲۹۹ قانون امور حسبی، ناظر بر مسائل مربوط به وصیتنامه است. مطابق این مواد، وصیتنامه ممکن است در دو حالت عادی و غیرعادی تنظیم شود. گاهی به دلیل بروز شرایط غیرعادی مانند جنگ، امکان تنظیم وصیتنامه به شیوههای معمول آن وجود ندارد، بنابراین شخص میتواند در حضور دو شاهد به صورت شفاهی وصیت خود را بیان کند. اعتبار این وصیتنامه یک ماه بعد از برطرف شدن شرایط اضطرار از بین میرود و اگر وصیتکننده در قید حیات باشد، باید وصیت دیگری تنظیم کند. وصیتنامه خودنوشت، رسمی و سری از انواعی هستند که در شرایط عادی به کار گرفتهمیشوند. وصیتنامه خودنوشت یک سند عادی است که باید به خط وصیتکننده نوشتهشود. در اصالت این وصیتنامه میتوان تردید کرد و شخصی که به نفع او وصیت شده باید اعتبار آن را ثابت کند. به همین دلیل بهتر است وصیتنامه به صورت رسمی تنظیم شود تا تردیدی در اعتبار آن وجود نداشته باشد.
۲ - چه نوع وصیتی به چگونگی تقسیم ارث میپردازد؟
وقتی حرف از وصیت میشود افراد معمولا تصور میکنند فقط پای داراییهای متوفی وسط است و صرفا قرار است منفعتی به آنان برسد اما وصیت تنها ناظر بر این مورد نیست. در قانون مدنی احکامی وجود دارد که به وصیتکننده این امکان را میدهد تا انجام امر یا اموری را بعد از مرگ خود به عهده دیگری بگذارد. مثلا یکی از فرزندانش را ملزم به پرداخت بدهیهای خود کند. شخصی که این دین به گردنش نهاده شدهاست، فقط تا قبل از مرگ وصیتکننده امکان رد آن را دارد و پس از آن به هیچ عنوان این وظیفه از گردنش ساقط نمیشود و باید طبق وصیت عمل کند. گونه دیگر وصیت، همان تصوری است که عموم از آن دارند. در این قسم از وصیت که تملیکی گفتهمیشود، وصیتکننده میتواند عین یا منفعتی از مال خود را بعد از فوتش، رایگان به دیگری واگذار کند. البته قانونگذار فقط حق وصیت تا یکسوم از داراییها را به وصیتکننده داده و برای بیشتر از آن نیاز به اجازه همه وارثان است. در وصیت تملیکی، شخصی که به نفعاش وصیت شدهاست، محدودیتهای وصیت عهدی را ندارد و حتی پس از فوت وصیتکننده میتواند وصیت را نپذیرد.
۳ - چه کسانی مشمول ارث از متوفی میشوند و اموال با چه ترتیبی بین آنها تقسیم میشود؟
مطابق ماده ۸۶۱ قانون مدنی، افراد به دلیل رابطه نسبی یا سببی از متوفی ارث میبرند. اشخاصی که رابطه نسبی با متوفی دارند، سه طبقه هستند که در ماده ۸۶۲ قانون مزبور، پدر، مادر اولاد و اولاد اولاد؛ اجداد، برادر، خواهر و اولاد آنها؛ اعمام، عمات، اخوال، خالات و اولاد آنها نام برده شدهاند. با وجود هر یک از طبقات، طبقه بعدی ارث نخواهد برد. هر یک از زوجین نیز که در زمان فوت دیگری زنده باشد به لحاظ وجود رابطه سببی با متوفی، سهمالارث خود را خواهد برد. قانون مدنی از ماده ۹۰۶ تا ۹۴۹ سهمالارث طبقات مختلف، از جمله زوج و زوجه را مشخص کردهاست. در خصوص ارث زوجین، وفق ماده ۹۴۰ قانون مدنی، فقط زوجینی که زوجیتشان با متوفی دایمی است و ممنوع از ارث نیستند، ارث میبرند. اگر متوفی چند همسر دایمی داشتهباشد حتی اگر آن همسران مخفی باشند، تغییری در میزان سهمالارث همسران نمیدهد. سهمالارث زوجه در صورت عدم وجود فرزند برای متوفی یکچهارم و در صورت وجود فرزند یکهشتم است. حال چنان چه با تعدد زوجات مواجه باشیم، همین مقدار یعنی یکچهارم و یکهشتم، میان آنها به طور مساوی تقسیم میشود.
۴ - فرایند انحصار وراثت چگونه است و به چه مدارکی نیاز دارد؟
وقتی شخصی فوت میکند باید مشخص شود چه کسانی از او ارث میبرند تا درباره میراث او تعیین تکلیف شود. به این فرایند که از سوی مراجع قانونی و با تشریفات مشخصی انجام میشود، انحصار وراثت میگویند. صدور گواهی انحصار وراثت، مستلزم ارائه درخواست وراث متوفی یا دیگر اشخاص ذینفع به شورای حل اختلاف آخرین محل اقامت متوفی است. درخواست مذکور، باید دربردارنده مشخصات کاملِ محل سکونت درخواستکننده، متوفی، تمامی وراث و نسبت هر یک از آنها با متوفی باشد. گواهی فوت صادر شده توسط ثبت احوال، رونوشت برابر با اصل شناسنامه ورثه، رونوشت برابر با اصل سند ازدواج زوجه دایمی متوفی، استشهادیه دال بر منحصر بودن وراث به اشخاص نامبرده و گواهی تسلیم اظهارنامه مالیات بر ارث نیز از جمله مدارکی است که باید به درخواست انحصار وراثت ضمیمه شود. در مواردی که ارزش اموال متوفی بیشتر از ۱۰ میلیون ریال باشد، شورای حل اختلاف پس از ملاحظه مدارک و با هزینه متقاضی، درخواست وی را یک نوبت در یکی از روزنامههای کثیرالانتشار یا محلی آگهی میکند. اگر پس از گذشت یک ماه از تاریخ نشر آگهی، کسی به آن اعتراض نکند، بدون تشکیل جلسه رسیدگی و دعوت از وراث، گواهی انحصار وراثت صادر میشود. اما در صورت اعتراض، پس از تشکیل جلسهای، تصمیمات لازم برای رسیدگی به دعاوی گرفته خواهد شد.
۵ - رایجترین دعاوی حقوقی بر سر ارث شامل چه اختلافاتی است؟
عمده اختلافهای وراث جنبه موضوعی دارند و بین خودشان است. این اختلافها معمولا ارتباطی به قوانین تقسیم ارث و سهم قانونی وراث ندارد. ناآگاهی از قوانین نیز تاثیری در تحقق ارث افراد ندارد و اگر این روال به عهده قانون گذاشتهشود، هر یک از ورثه سهمالارث خود را میبرد. اختلاف از آنجایی شروع میشود که ورثه بدون مراجعه به مراجع قانونی مبادرت به تقسیم ماترک و دخل و تصرف در آن میکنند. در این شرایط بیتوجهی به تشریفات قانونی، آثار منفی خود را نشان میدهد. ممکن است بعضی از ورثه به دنبال تصاحب اموال متوفی به نفع خودشان باشند و چون دیگر وراث از حقوق قانونی خود بی اطلاع هستند و بیتوجه به تشریفات قانونی اقدام به تقسیم ارث کردهاند، حقشان ضایع شود و برای احقاق آن به دردسر بیفتند.
۶ - آیا دولت از ارث سهم دارد؟
سهمالارث هر شخص جزو اموال او به شمار میآید بنابراین طبق قانون، مالیات به آن تعلق میگیرد. هرگاه در نتیجه فوت شخصی، مالی از متوفی به ورثه برسد، ورّاث یا نماینده قانونی آنها باید حداکثر تا شش ماه پس از تاریخ فوت متوفی، به اداره امور مالیاتی محل سکونت متوفی مراجعه کنند و صورت اموال و بدهیهای وی را در اظهارنامه مالیات بر ارث قید کنند. پس از آن گواهی نامه تسلیم اظهارنامه مالیات بر ارث صادر و به ورثه داده میشود. این گواهی نامه یکی از مدارک لازم برای درخواست گواهی حصر وراثت از شورای حل اختلاف است. در این گواهی، اسامی وراث قانونی اعلام و میزان سهم الارث هر یک از آنها مشخص میشود. پس از تکمیل اظهارنامه، ماموران مالیات همه اموال منقول و غیرمنقول متوفی را به نرخ روز قیمتگذاری میکنند. از ارزش همه اموال ابتدا بدهیهای متوفی که مهریه زن نیز از جمله آنهاست پرداخت میشود، سپس اگر وصیتنامهای وجود نداشتهباشد، باتوجه به ضوابط قانونی، سهمالارث ورثه تعیین و بر اساس میزان هرکدام به آنها مالیات تعلق میگیرد. این مالیات در واقع سهم دولت از اموال متوفی است. در خصوص نحوه محاسبه مالیات بر ارث باید به قوانین و مقررات مالیاتی مراجعه شود. مواد ۱۹ و ۲۰ قانون مالیات بر ارث میزان این مالیات را ۹ تا ۷۰ درصد تعیین کرده که در بعضی موارد نیز معاف از مالیات است. این مالیات فقط بر اموالی که سند و سابقه ثبتی دارند تعلق میگیرد و مالی که سابقه ثبتی ندارد، مشمول مالیات نیست.
۷ - آیا محروم کردن کسی از ارث، قانونی است؟
طبق شرع ممکن است شرایطی مانع از تحقق ارث شود؛ مانند کسی که به عمد، شخصی را که از او ارث میبرد، بکشد اما این با باور عمومی که درباره محرومیت از ارث وجود دارد متفاوت است. در نظام حقوقی ایران، محرومیت از ارث فاقد اعتبار قانونی است. طبق ماده ۸۳۷ قانون مدنی، شخص به موجب وصیت نمیتواند ورثه خود را از ارث محروم کند و ماده ۸۴۳ نیز به متوفی فقط امکان وصیت در مورد یکسوم از مالاش را دادهاست. به محض فوت، متوفی دیگر امکان انجام هیچگونه اقدام حقوقی را ندارد و تشخیص وارث بودن یا نبودن افراد به عهده قانون است. قوانین ارث در زمره قواعد آمره هستند و اراده شخص تاثیری در تحقق سهمالارث وراث ندارد. البته هرکسی در زمان حیات خود میتواند درباره اموالش تصمیم بگیرد و همه یا بخشی از آن را به دیگری منتقل کند اما تقسیم ارث پس از فوت، تابع موازین قانونی مشخصی است که محرومیت از ارث در آن وجاهت قانونی ندارد. مسئله دیگری که ممکن است با محرومیت اشتباه گرفته شود درباره فرزندی است که زودتر از والدیناش فوت کند. طبق قانون، وقتی کسی زودتر از والدین خود فوت میکند، ورثهاش از جد پدری خود ارث نمیبرند. به زبان ساده شخص مرده از کسی ارث نمیبرد تا آن مال به بازماندگانش منتقل شود و این با محرومیت از ارث تفاوت دارد.
منبع: روزنامه خراسان