علی رغم صحت این گفته که تمامی جرائم، امنیت کشور و آسایش عمومی را خدشه دار می سازند – که اگر چنین نبود اساسا به عنوان جرم در محدوده حقوق جزا قرار نمی گرفتند- لیکن جرائمی وجود دارند که به طور مستقیم با مفاهیم امنیت ملی و آسایش عمومی در ارتباط می باشند. این جرائم معمولا با اهداف متفاوت سیاسی، نظامی، قومی و مذهبی و ... به وقوع می پیوندند اما نوعی از آن ها بر اساس هیچ کدام از موارد بالا نمی باشد و تنها با هدف ایجاد رضایت برای مجرم صورت می گیرد. نوع اخیر را می توان جرمی دیگر آزارانه علیه امنیت و آسایش عمومی دانست. جرائم دیگر آزارانه علیه امنیت و آسایش عمومی خطرناک ترین نوع جرائم دیگر آزارانه هستند زیرا بر خلاف دیگر انواع جرائم دیگر آزارانه که یک فرد خاص را هدف قرار می دهند، توانایی هدف قرار دادن تعداد بی شماری از افراد یک جامعه را دارا هستند. مضافا محدود به (علیه اشخاص) یا (علیه اموال) بودن، نبوده، در صورت ارتکاب می توانند به صورت توأمان اشخاص و اموال زیادی را در برگیرند. در اقدامات دیگر آزارانه علیه امنیت و آسایش عمومی با نوعی بی رحمی سازمان یافته مواجه می شویم که در آن هیچ کس و هیچ چیز در امان نیست. چنان که قاتلی سریالی تمام مردم یک جامعه را در اختیار گرفته باشد. در ادامه به آن جرائمی علیه امنیت و آسایش عمومی که می توانند مبتنی بر اختلال شخصیت دیگر آزاری باشند. پرداخته می شود.
آتش افروزی مبتنی بر دیگر آزاری:
آتش از خطرناک ترین ابزارهای در دسترس برای دیگر آزارانی است که تصمیم می گیرند با بر هم زدن نظم اجتماعی به لذت دست یابند. زیرا نه به آموزش خاصی همانند ساخت یک بمب نیاز دارد و نه خطر چندانی برای مجرم در بر خواهد داشت. در روان پزشکی، اختلال روانی شناخته شده ای وجود دارد که آن را جنون آتش افروزی می نامند و شامل افروختن حریق به صورت مکرر و هدفمند است که خصوصیات مرتبط با آن عبارتند از: احساس تنش یا برانگیختگی عاطفی پیش از آتش افروزی، شیفتگی، علاقه یا کنجکاوی و مجذوبیت نسبت به آتش و فعالیت های آتش نشانی. اما یک آتش افروز دیگر آزار وضعیت متفاوتی دارد. آتش افروزی دیگر آزارانه ایجاد حریق عمدی با هدف رساندن دیگر آزار به اوج لذت و ارضای جنسی است و دیگر نه از کنجکاوی نسبت به آتش خبری هست و نه از مجذوبیت نسبت به اقدامات آتش نشانان. در این مورد با افرادی مواجهیم که کاملا از عواقب اقدامات خود آگاهند و برای آن که رنج ناشی از ترس، فرار و سوختگی را به گروه گسترده ای از مردم تحمیل کنند اقدام به آتش افروزی می کنند.
سابوتاژ مبتنی بر دیگر آزاری:
سابوتاژ واژه ای فرانسوی بوده که امروزه به معنای تخریب و اخلال گسترده اموال عمومی به کار می رود و کلمه سابو در زبان فرانسه به معنای کفش چوبی است، پس از انقلاب صنعتی در فرانسه کارگران به منظور ایجاد ضرر برای کارفرمایان ظالم، کفش های چوبی را داخل دستگاه های صنعتی قرار می دادند و واژه سابوتاژ از آن زمان شکل گرفته است.
سابوتاژ معمولا نوعی اعتراض سیاسی خشن و فلج کننده نسبت به تأسیسات عمومی است، اما گاهی فردی بدون آن که غرض سیاسی یا نظریه خاصی برای از کار انداختن تجهیزات عمومی داشته باشد، اقدام به اخلال می کند، تنها تعبیری که می توان از این کار داشت، نوعی دیگر آزاری پیشرفته است.
تروریسم مبتنی بر دیگر آزاری:
تروریسم به اقدامات خشونت بار شدیدی گفته می شود که جسم و روح و امنیت افراد یک جامعه را هدف قرار می دهد. اصولا ماهیت تروریسم سیاسی است، هرچند که در هر قالبی که قرار می گیرد مذموم، شایان سرزنش و قابل مجازات است. اما نوعی از تروریسم نیز وجود دارد که دارای بعد سیاسی نبوده و تنها با هدف لذت بردن از ایجاد آسیب هایی بی حد و مرز به پیکره امنیت یک جامعه رخ می دهد. تروریسم دیگر آزارانه خطرناک ترین جرمی است که بر مبنای دیگر ازاری شکل می گیرد، در اینجا صحبت از یک فرد، یک اتومبیل یا حتی یک نیروگاه بزرگ برق نیست، زیرا به تمامی چیزهایی که در یک جامعه دارای ارزش اند حمله می شود. مرز بین تروریسن سیاسی و تروریسم دیگر آزارانه در وجود یک انگیزه سیاسی در نوع سیاسی و وجود لذت طلبی بیمار گونه در نوع دیگر آزارانه آن است. اما نباید از وجود دیگر آزاران در میان گروه های تروریستی سیاسی نیز غافل شد. این افراد یا به تظاهر به یک عقیده سیاسی سعی می کنند وارد گروه های تروریستی سیاسی شوند و از این طریق به نیاز خود پاسخ بدهند و یا توسط تروریست های سیاسی – با علم به بیمار بودن آن ها - به خدمت گرفته می شوند تا اهداف این گروه ها را تضمین نمایند.