زنان این تفاوت ها را درک نمی کنند و نمی شناسند زیرا که آن ها برای دست یافتن به احساس کامل و هیجانات خود، نیازهایی متفاوت از مردان دارند.
یک زن ابتدا نیاز به امنیت عاطفی و هیجانی دارد که این نیاز تا حدی به وسیله گفت و گو کردن درباره ی احساسش و عواطفش ایجاد می شود. وقتی که او امنیت و حمایت را در رابطه اش احساس کرد، اولین شعله های عشق در قلبش فروزان می شود. وقتی که به این طریق به نیازهای عاطفی او پرداخته شود و آن ها برآورده گردند، نیاز به رابطه ی جنسی نیز برای او اهمیت بیشتری پیدا می کند.
درخواست رابطه ی جنسی از جانب مرد، در حالی که روزها است که زوجین با هم صحبتی نکرده اند و یا این که روزهاست که مرد همسرش را نادیده گرفته است، شرایطی گیج کننده و عجیب برای زن ایجاد می کند. در این شرایط این سوال برای زن بوجود می آید که : آیا در صورت داشتن رابطه بیشتر، مرد مسئولیت محافظت و امنیت او را برعهده خواهد گرفت؟ زن این عقیده را ندارد که وقتی اشتیاق مرد برای رابطه ی جنسی آغاز می شود به این دلیل است که می خواهد تماس برقرار کند و عشقش را با او قسمت کند.
برای زن فقط یک ارتباط عاشقانه، همراه با امنیت و محافظت است که خیلی اهمیت دارد؛ در حالی که برای مرد در ابتدا، این رابطه ی جنسی است که خیلی مهم است.
اصولاً وقتی که زن بداند مردش او را دوست دارد و به او توجه می کند و نیز مراقب اوست، پاسخدهی جنسیاش نیرومندتر و بهتر می شود. همچنین غالباً رابطه ی جنسی می تواند وسیله ای نیرومند برای شعله ور ساختن احساسات عاشقانه یک مرد باشد. رابطه ی جنسی مسیری مستقیم برای دست یافتن به قلب مردان است.
منبع: مریخ و ونوس در اتاق خواب - جان گری