⚖به روز بودن دانشجویان حقوق و پاسخگویی به سوالات هموطنانم.⚖بابیش از10سال سابقه حقوقی

نمونه نامه برای رییس دانشگاه جهت تخفیف شهریه دانشگاه

بسمه تعالی
ریاست محترم دانشگاه...........
با سلام و احترام
احتراما به استحضار می رساند اینجانب..... دانشجوی رشته.... به شماره دانشجویی .... ووردی ....... به علت ناتوانی در پرداخت شهریه دانشگاه نیازمند تخفیف /....... هستم. لذا از جنابعالی خواهشمندم دستور فرمایید اقدامات لازم در صورت امکان انجام پذیرد.

 با تشکر ./امضا

۰۴ مهر ۹۷ ، ۲۰:۴۴ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

نمونه نامه جهت مزایده

بسمه تعالی
شهردار / شورای شهر محترم .....
 با سلام/ احترما به استحضار می رساند همچنان که مستحضر هستید طبق روال قانونی مزایده ها هر فرد باید قیمت شفاف و دقیقی را بابت مورد مزایده اعلام نماید. اما در مزایده ای که در تاریخ.... در مورد..... روز/ در محل/ انجام شد فردی/آقای/شرکت بدون توجه به این مورد قیمت پیشنهادی خود را به صورت درصدی بالاتر از رقم پیشنهادی دادند که خلاف قوانین می باشد ....

۰۴ مهر ۹۷ ، ۲۰:۴۳ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

نمونه نامه درخواست انتقال خط تلفن ثابت

رییس محترم امور مشترکین
شرکت مخابرات.......

سلام علیکم

 

احتراماً به استحضار می رساند؛ با توجه  به تغییر مکان دفتر این شرکت از خیابان .......... به خیابان .......... ؛ خواهشمند است دستور فرمایید   نسبت به انتقال شماره ............  این  شرکت به آدرس جدید اقدام لازم مبذول نمایند. همچنین آقای ............ به شماره ملی ................ به عنوان نماینده این شرکت جهت انجام امور اداری مربوطه ، به حضور جنابعالی معرفی می گردد.

به پیوست مدارک ذیل نیز بحضور ارسال میگردد :

- اصل قبض پرداختی آخرین دوره

 

-........کپی مدرک شناسایی ایشان ( شامل شناسنامه - گواهینامه - گذرنامه و کارت ملی ایشان  )

-  آگهی آخرین تغییرات اساسنامه شرکت 

 

 

رئیس شرکت

۰۴ مهر ۹۷ ، ۲۰:۴۲ ۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

نمونه نامه تقاضای وام دانشجویی

جناب آقای....

رییس محترم صندوق رفاه دانشجویان دانشگاه.......

                     موضوع : تقاضای وام دانشجویی

با سلام و احترام

بدینوسیله اینجانب ........... به شماره دانشجویی ( .............. )  ورودی نیمسال اول ..........، که در رشته .... مقطع ....  مشغول به تحصیل می باشم متقاضی دریافت وام  دانشجویی : تحصیلی / تحصیلی ممتاز و نمونه / مسکن / ضروری( پایان‌نامه خرید کتاب تخصصی) / ضروری ممتاز نمونه / ضروری مبتکر / ضروری قهرمان ورزشی / حوادث غیرمترقبه / ودیعه مسکن / تغذیه ! / حج عمره  / زیارت عتبات عالیات کشور عراق / ازدواج / شهریه دانشگاه / موارد خاص ! به مبلغ ......... ریال بوده و تقاضای کتبی خود را بحضور تقدیم میدارم.

 لذا خواهشمند است دستور فرمایید اقدام لازم مبذول نمایند.

تسریع در واگذاری وام موجب کمال امتنان می باشد.

پیشاپیش از آن مقام محترم بدلیل بذل محبتی که می فرمایید کمال تشکر و سپاسگذاری را دارم.

با تقدیم احترام

............

آدرس محل سکونت : ...............

تلفن تماس : ...........

۰۴ مهر ۹۷ ، ۲۰:۴۰ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

نمونه نامه درخواست سخنرانی علمی

جناب آقای ...

ریاست محترم دانشگاه ........

موضوع : درخواست برگزاری سخنرانی علمی

 


با سلام و تقدیم احترام

بدینوسیله اینجانب ......... دانشجوی  ......... به نمایندگی از جمعی از دانشجویان از جنابعالی تقاضا داریم بدلیل  بنیه علمی / احاطه وسیع بر موضوعات علمی پژوهشی فرهنگی سیاسی اجتماعی اقتصادی دریایی هوایی فضایی !  دکتر .... ؛  دستور فرمایید ضمن ارسال دعوتنامه رسمی جهت مشارالیه  مساعدت لازم درخصوص  در اختیار قرار دادن سالن اجتماعات  دانشگاه و امکانات سمعی بصری جهت ایشان و مدعوین اقدام گردد.

توضیح اینکه موضوع و عناوین سخنرانی ایشان در خصوص .......... می باشد . هدف از درخواست برگزاری سخنرانی  .........  و...... می باشد .

به پیوست مختصری ار رزومه ایشان بحضور ارسال میگردد.




با تشکر و سپاس ...........

تاریخ و امضا

۰۴ مهر ۹۷ ، ۲۰:۳۹ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

نامه دعوت برای جلب همکاری تبلیغاتی

مدیر محترم شرکت ...........................

سلام علیکم

تبلیغات یک تجارت وسیع وگسترده ای است که درمیان صنایع برتردنیا قراردارد.میزان رشد وشکوفایی صنعت تبلیغات بیانگرسطح زندگی مردم یک کشور و نشانه ی میزان توسعه ی اقتصاد آن کشور می باشد.

 


درکشورهای توسعه یافته ، تقریبا هرفردی ودرکشور های درحال توسعه درصد زیادی ازمردم تا حدی تحت تاثیر تبلیغات و دیگر اشکال ترویج قراردارند.امروزه سازمان های  تجاری به سرعت در حال پی بردن به این حقیقت هستند که برقراری ارتباط کارآمد وموثر با مشتریان هدف ، میتواند موقعیت یا شکست فعالیتهای آن ها را تعیین کند.


همچنین صاحبان کالابه شدت علاقمند به استفاده  ازروش های جدید ارتباط بامصرف کنندگان هستند. افزایش روزافزون رقابت موجب گشته صاحبان کالا انتظارات بیشتری ازتبلیغ و دیگرابزارهای ارتباطی بازاریابی درمقابل بودجه ای که صرف می کنند داشته باشند. دردوران  پر رقابت امروزه نقش تبلیغات درپیشبرد وفروش محصولات وخدمات یک شرکت انکارناپذیر است .


بااین مقدمه وباتوجه به نقش سازنده ی  تبلیغات در زندگی روزمره ودر دنیای تجارت کنونی به استحضار می رساند این شرکت جهت چاپ سالنامه برای شرکت ها و دست اندرکاران صنعت ساخت وساز در نظر دارد به تبلیغات محصولات آن شرکت ها(درج آگهی معرفی محصولات ) درسالنامه سال ... با تیراژ3000 اهتمام  ورزد.


مشارکت ومعاضدت همگام با رای صائب ونظرثاقب حضرت عالی مایه ی مسرت خواهدبود.


قبلا ازهمکاری صمیمانه ی آن شرکت کمال تشکررا دارد  .

تلفن تماس .............

۰۴ مهر ۹۷ ، ۲۰:۳۸ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

نمونه نامه به معاونت آموزشی دانشگاه جهت بخشش شهریه و تبدیل به تحصیل آموزش محوری

معاونت محترم آموزشی دانشگاه.....
جناب اقای دکتر....
با سلام و عرض ادب

احتراما به استحضار می رساند، اینجانب.......... دانشجوی رشته........... مقطع ............ ورودی سال........... به شماره دانشجویی.......... متاسفانه به علت بیماری مادرم و تحت عمل جراحی قرار گرفتن ایشان نتوانستم در ترم 4 از پایان نامه خود دفاع کنم چون بنده ساکن شهرستان.......... و امکان پیگیری و تکمیل پایان نامه ام را به صورا روزانه یا... نداشتم و  به همین علت دانشگاه برای بنده شهریه اضافی منظور کرده/(یا توضیح خودتون) که البته توان پرداخت شهریه اضافی مورد نظر را به علت مضیقه مالی ندارم. لذا از شما خواهشمندم دستور دهید/ ترتیبی اتخاذ کنید تا این هزینه اضافی رو پرداخت نکنم.
همچنین طبق توضیحاتی که در بالا دادم به علت وضعیت جسمانی مادرم امکان انجام پایان نامه و کارهای پژوهشی را ندارم و از انجایی که تحصیل بنده به صورت پژوهش محور می باشد لطفا امکانی فراهم آوردید/ دستور دهید/... که به صورت آموزش محور ادامه تحصیل بدهم.

در صورت نیاز تمام مدارک و مستندات پزشکی تقدیم میگردد.
پیشاپیش از لطف و محبت شما بی نهایت تشکر میکنم.

۰۴ مهر ۹۷ ، ۲۰:۳۷ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

نمونه نامه به شرکت ها جهت همکاری در پروژه دانشگاهی

 

بسمه تعالی

ریاست محترم /معاونت محترم نیروی انسانی شرکت/موسسه/...

با سلام و احترام

با توجه به روز آمدن شدن و تغییر شیوه های مصاحبه و گزینش افراد در شرکت ها و موسسات دولتی و بویژه خصوصی در دنیا اینجانب ....دانشجوی رشته .... دانشگاه.......در حال انجام یک پروژه/تحقیق/پایان نامه/... در زمینه مصاحبه شغلی با عنوان : بررسی و بهبود اثر بخشی مصاحبه های شغلی شرکت ها در گزینش افراد متخصص و مبتدی در رشته های مدریت می باشم. لذا از حضرتعالی خواهشمندم دستور فرمایید فرم ها و سوالاتی که در مصاحبه های حضوری از دعوت شدگان به مصاحبه پرسیده می شود در اختیار بنده قرار دهند تا با مقایسه و تطبیق فرم مصاحبه شرکت های مرتبط ، با همکاری همدیگر به یک نتیجه جامع و یک فرم استانداردتر از فرم فعلی دست یابیم تا درآینده بتوانیم افرادی را جذب شرکت یا موسسات مرتبط کنیم که دارای بهترین شرایط کاری و روحی /.... باشند. همچنین لازم به ذکر است که تمامی فرم ها و مدارک مربوطه با حفظ شرط امانت داری و مسائل گزینش/شیوه های گزینش /.... در اختیار هیچ کس و نهادی قرار نخواهد گرفت.

شایان ذکر است که نتیجه این پژوهش بعد از دفاعیه و تایید توسط دانشگاه جهت بهره برداری شرکت مذکور  در اختیار قرار خواهد گرفت.

پیشاپیش از همکاری و مساعدت شما کمال تشکر دارم.

۰۴ مهر ۹۷ ، ۲۰:۳۶ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

نامه به شهرداری (درخواست تجهیز پارک)

جناب آقای ...... شهردار محترم شهر......

موضوع : درخواست تجهیز پارک به تاب و سرسره

با سلام و احترام ؛

بدینوسیله به استحضار میرساند اینجانب ....... به نمایندگی از جمعی

از ساکنین محله / محدوده کوچه ...... از جنابعالی تقاضا دارم با توجه

به عدم وجود تاب و سرسره و گل و گیاه و نیمکت و حوض و تندیس

وسایل بازی کودکان در پارک ..... در خیابان ...... حد فاصل بین ... و

... که قدمتی چند ساله دارد سالها از زمان افتتاح آن میگذرد در خصوص

تجهیز پارک به وسایل بازی و تغویض و نوسازی وسایل موجود اقدام لازم

صورت پذیرد. همچنین با توجه به ضرورت همکاری و همیاری همگانی درداشتن

شهری خوب و زیبا و محدودیت منابع مالی شهرداری آمادگی خود را

جهت تامین بخشی از وسایل اعلام نموده و پرداخت بخشی هزینه های

مربوطه را متقبل می گردیم . با توجه به اقدامات مثبت جنابعالی در

دوره تصدی سمت شهرداری از حضرتعالی تقاضا داریم مساعدت لازم

مبذول فرمایید . پیشاپیش ازحسن توجه و دستور مساعد و عاجل جنابعالی

کمال تشکر و امتنان را داریم

. با تشکر و سپاس ........

۰۴ مهر ۹۷ ، ۲۰:۳۵ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

نمونه نامه درخواست وام یا مساعده حقوق

جناب آقای …………………

رییس محترم امور کارکنان

موضوع : درخواست مساعده حقوق یا وام

با سلام و احترام

بدینوسیله اینجانب  …………. کارمند یا کارگر شماره …….. که در قسمت ……. مشغول بکار می باشم بدلیل مشکلات مالی و شخصی ، تقاضای دریافت  مبلغ ….. ریال وام / مساعده حقوق دارم که به اقساط ماهیانه … ریال یا در مدت …. ماه توسط قسمت حسابداری از اولین حقوق و دستمزد پس از دریافت کسر گردد.

خواهشمند است دستور فرمایید اقدام لازم مبذول نمایند.

پیشاپیش از دستور مساعد جنابعالی کمال تشکر را دارم.

با تشکر . امضا

۰۴ مهر ۹۷ ، ۲۰:۳۴ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

مجازات نزاع دسته جمعی چیست؟

ماده 615 قانون مجازات اسلامی – هرگاه عده ای با یکدیگر منازعه نمایند هریک از شرکت کنندگان در نزاع حسب مورد به مجازات زیر محکوم میشوند –
1 – در صورتی که نزاع منتهی به قتل شودبه حبس  یک تاسه سال .
2 – در صورتی که منتهی به نقص عضو شود به حبس از یک تاسه سال .
3 – در صورتی که منتهی به ضرب و جرح شود به حبس از سه ماه تا یکسال .
تبصره 1 – در صورتیکه اقدام شخص ، دفاع مشروع تشخیص داده شود مشمول این ماده نخواهد بود .
تبصره 2 – مجازاتهای فوق مانع اجرای مقررات قصاص یا دیه حسب مورد نخواهد شد .

۰۴ مهر ۹۷ ، ۱۹:۰۶ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

بخشیدن مهریه و رجوع به مابذل

بطور کلی بخشیدن (بذل) مهریه به سه صورت انجام میشود:
۱ – هبه ی غیرمعوض

۲ – هبه معوض

۳ – ابراء .
هبه غیرمعوض بدین معناست که زن بدون هیچ چشمداشت و عوضی مهریه اش را بذل می کند.

هبه ی معوض یعنی بخشیدن مهریه در مقابل چیزی ( انجام یا عدم انجام کاری ) باشد. مثلا زوجه در عوض موافقت زوج با طلاق ، تمام یا قسمتی از مهریه خود را می بخشد. اما ابراء آنست که زن ذمه شوهر را نسبت به مهریه ساقط کند. یعنی بگوید چیزی از حق من بعنوان مهریه به گردن تو نیست و بریء الذمه هستی (اسقاط دین) .

در مورد هبه ی غیر معوض، زن همیشه می تواند به مابَذَل ( آنچه بخشیده ) رجوع کند. ولی در صورتی که هبه معوض باشد و عوض هم داده شده باشد طبق ماده ۸۰۳ قانون مدنی هبه، قابل رجوع نیست.
اما هرگاه هبه، معوض و در قبال طلاق باشد،در صورتی که زوجه در دوران عده به مهریه رجوع کند، زوج هم می تواند رجوع به زوجیت کند. یعنی طلاق بائن تبدیل به رجعی میشود.
از طرف دیگر اگر بخشیدن مهریه در مقابل طلاق باشد و طلاق داده نشود، این امر ابراء محسوب نشده و یک هبه ی قابل رجوع است. حالت آخر ( ابراء) نیز بدلیل آنکه اسقاط دین است،اساساً قابل رجوع نیست. چرا که ابراء یکی از اسباب سقوط تعهد است.

۰۴ مهر ۹۷ ، ۱۹:۰۴ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

ربا دادن و ربا گرفتن هر دو جرم بوده و قابل مجازات هستند.

مطابق قانون،هر نوع توافق به این نحو که کسی پولی یا جنسی به دیگری بدهد و مدتی بعد پول بیشتر یا مقدار بیشتری از همان جنس را پس بگیرد، جرم ربا تلقی می شود و موجب کیفر است.

ربادهنده،رباگیرنده و واسطه بین آن ها علاوه بر پس دادن مال اضافه به صاحب آن،به شش ماه تا سه سال حبس و تا (۷۴) ضربه شلاق و نیز معادل مال مورد ربا به عنوان جزای نقدی محکوم می شود.

۰۴ مهر ۹۷ ، ۱۹:۰۳ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

روابط مالی زن و شوهر

زن می تواند مستقلا در دارایی خود هر تصرفی را که می خواهد بکند واز شوهر برای کارهایی که در منزلش انجام می دهد حق الزحمه مطالبه کند.

نفقه زن
زن درصورتی استحقاق نفقه خواهدداشت که ازمردتمکین کندوبه تعبیردیگر وظایف زناشویی را انجام دهد.

نشوززن مانع استحقاق نفقه است.

نفقه زن عبارت است از:مسکن،البسه وغذاو اثاث البیت که به طورمتعارف باوضعیت زن متناسب باشد وخادم درصورت عادت زن به داشتن خادم یا احتیاج اوبه واسطه مرض یانقصان اعضاء (ماده1107،ق مدنی)

نفقه زن مقدم برنفقه اقارب است، درصورتی که مردتوانایی مالی نداشته باشد.(ماده1203،ق مدنی)

زن می تواندنفقه زمان گذشته رامطالبه کند درحالی که اقارب فقط نسبت به آتیه می توانند مطالبه نفقه نمایند.(ماده1206،ق مدنی)

نفقه زن مشروط به فقرا و یا تمکین مردنیست، زن می تواندازشوهرنفقه بخواهد.

نفقه مطلقه رجعیه درزمان عده برعهده شوهر است مگراینکه طلاق درحال نشوزواقع شده باشد.

اگرعده ازجهت فسخ نکاح باطلاق بائن باشد زن حق نفقه نداردمگردرصورت حمل ازشوهرخودکه دراین صورت تازمان وضع حمل حق نفقه خواهد داشت.

درعده وفات زن حق نفقه ندارو. (ماده1110، ق مدنی)

درایام عده وفات مخارج زندگی زوجه عندالمطالبه ازاموال اقاربی که پرداخت نفقه برعهده آنان است تامین می گردد.
مهریه
مهریاصداق مالی است که زن براثرازدواج مالک آن می گردد ومردملزم به دادن آن به زن می شود.

دادن مهربه زن می تواندکمبودسهم الارث زن را تاحدی جبران کند بعلاوه مهردرعرف نشانه اوج واحترامی است که مردبرای زن قائل است.

مهربه سه گونه است: مهرالمسمی،مهرالمثل، مهرالمتعه که هریک دارای احکام وشرایطی است.

۰۴ مهر ۹۷ ، ۱۹:۰۱ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

آیا مے‌دانید در چه صورتی یڪ زن سه طلاقہ محسوب مے شود؟

شرایط مترتب بر سہ طلاقہ بودن زن چیست و درصورت تمایل شوهر، چگونہ امڪان ازدواج مجدد با زن سه طلاقہ فراهم مے ‌شود؟
شرع و قانون درباره‌ سہ طلاقہ شدن زن نص صریحے دارند. آنچہ در ذیل مے‌آید برگرفتہ از متن قوانین موضوعہ ایران است ڪه مطلقہ بودن به سہ طلاق و 9 طلاق را تبین ڪرده است:

طبق ماده 1057 قانون مدنے، «زنے ڪه سہ مرتبہ متوالے زوجہ یڪ نفر بوده و مطلقہ شده، بر آن مرد حرام مے شود مگر اینڪه به عقد دایم به زوجیت مرد دیگرے درآمده و پس از وقوع نزدیڪی با او به واسطہ طلاق یا فسخ یا فوت، فراق حاصل شده باشد.»

بنابراین، مردے ڪه سہ مرتبہ متوالے زنے را طلاق داده، اعم از اینڪه طلاق بعد از رجوع در ایام عده یا پس از نڪاح جدید واقع شده باشد، نمے ‌تواند از نو با آن زن ازدواج ڪند، زیرا ازدواجے ڪه این قدر متزلزل و ناپدار باشد، نمے ‌تواند ڪانون خانوادگے خوشبختے به وجود آورد و بجاست ڪه از تجدید آن پس از سہ بار طلاق متوالے جلوگیرے شود به علاوه قانونگذار خواستہ است بدین وسیلہ از تڪرار طلاق جلوگیرے ڪند.

فرض ڪنیم بعد از سه طلاق متوالے و دخالت محلل (فردے ڪه با زن سه طلاقہ ازدواج می‌ڪند تا زن بر شوهر اولے حلال شود) و انحلال نڪاح و ازدواج مجدد زن و شوهر سابقش، باز زوجین با هم ناسازگارے آغاز ڪنند و طلاق تڪرار شود. این نمایشنامہ نمے‌تواند برای همیشہ ادامہ داشتہ باشد.زیرا قانونگذار به پیروے از فقہ اسلامے مقرر داشتہ است:
«زن هر شخصے ڪه به 9 طلاق ڪه 6 تاے آن عدے است مطلقہ شده باشد، بر آن شخص حرام مؤبد مے شود».

۰۴ مهر ۹۷ ، ۱۸:۵۹ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

دادگاه در چه مواردی مجاز به تغییر حکم صادره است؟

پس از اینکه حکمی از سوی دادگاهی صادر شد، اصل بر قطعی بودن آن است و نمی‌توان تغییری در آن ایجاد کرد. این در حالی است که در مواردی ممکن است ایرادی در حکم صادره مشاهده شده و به همین دلیل، تغییر آن ضروری باشد.

 قاعده فراغ دادرس
 
اصل آن است که دادگاه نمی‌تواند حکمی را که صادر کرده است، نقض کرده یا در مفاد آن تغییر ایجاد کند. این اصل همسو و هماهنگ با قاعده فراغ است. استثنا بر اصل تغییرناپذیری حکم توسط دادگاه صادرکننده، از مواردی است که قانونگذار به صراحت تجویز کرده است.
 موارد تجویز تغییر حکم
 
به دلالت ماده 8 قانون آیین دادرسی مدنی، هیچ مقام رسمی یا سازمان یا اداره دولتی نمی‌تواند حکم دادگاه را تغییر دهد یا از اجرای آن جلوگیری کند؛ مگر دادگاهی که حکم صادر کرده است یا مرجع بالاتر؛ آن هم در مواردی که قانون معین کرده باشد.
به عنوان مثال، در مواردی که قانون معین کرده است، دادگاهی که حکم صادر کرده است می‌تواند آن را تغییر دهد، مرجع بالاتر می‌تواند حکم دادگاه دارای درجه پایین‌تر را تغییر دهد، دادگاهی که حکم صادر کرده می‌تواند از اجرای آن جلوگیری کند و مرجع بالاتر می‌تواند از اجرای حکم صادره دادگاه دارای درجه پایین‌تر جلوگیری کند.
در حقیقت ماده 8 قانون آیین دادرسی مدنی، تغییر حکم توسط دادگاه صادرکننده را منوط به مواردی می‌داند که قانونگذار به صراحت تجویز کرده است.
 واخواهی
 
در صورتی که حکم دادگاه به صورت غیابی صادر شود و محکوم‌علیه غایب از آن واخواهی کند، دادگاه صادرکننده می‌تواند در رسیدگی به واخواهی و تحت ضوابط مقرر، چنانچه واخواهی را مقرون به صحت بداند، حکم خود را تغییر دهد.
این مطلب از مواد 305 و307 قانون آیین دادرسی مدنی به دست می‌آید. رسیدگی دادگاه به واخواهی در واقع رسیدگی عدولی است و دادگاه در مقام رسیدگی به واخواهی چه بسا از حکم سابق خود عدول کند.
با توجه به ماده 364 قانون مذکور، این حکم در مورد دادگاه تجدیدنظر نیز جاری است. بنابراین تغییر حکم در نتیجه واخواهی یکی از مصادیق مشمول استثنای مذکور در ماده 8 قانون آیین دادرسی مدنی است.
 اعتراض شخص ثالث
 
در صورتی که حکم دادگاه مورد اعتراض شخص ثالث واقع شود، به تجویز ماده 425 قانون آیین دادرسی مدنی، دادگاه صادرکننده حکم معترض‌عنه می‌تواند حکم خود را تغییر دهد.
تغییر حکم و حتی لغو آن توسط دادگاه صادرکننده، ناظر به فرضی است که اعتراض ثالث اصلی باشد و اگر این اعتراض طاری است، در ضمن دادرسی مطرح شود که توسط دادگاه صادرکننده حکم مورد اعتراض اداره می‌شود.  در غیر این صورت، چه بسا حکم توسط دادگاه دیگر تغییر کند. تغییر حکم توسط دادگاه صادرکننده در نتیجه اعتراض ثالث نیز مشمول استثنای مذکور در ماده 8 قانون آیین دادرسی مدنی است.
 اعاده دادرسی
 
چنانچه حکم دادگاه مورد درخواست اعاده دادرسی واقع شود، دادگاه می‌تواند حکم خود را تغییر دهد؛ مشروط بر این که جهت مورد استناد، صحیح، قانونی و منطبق با واقع باشد.
بر اساس مواد 438 و 439 قانون آیین دادرسی مدنی، درخواست اعاده دادرسی در دادگاهی که حکم مورد درخواست اعاده دادرسی را صادر کرده است، رسیدگی می‌شود و دادگاه در صورت اقتضا حکم خود را تغییر می‌دهد.
 تصحیح و اصلاح رای
 
در صورتی که تصحیح و اصلاح رای، تغییر آن محسوب شود، می‌توان از ماده 309 قانون آیین دادرسی مدنی نام برد که به موجب آن دادگاه مجاز شده است با تصحیح حکم، در واقع بعضی از مندرجات آن را تغییر دهد. این موضوع به استناد ماده 360 قانون آیین دادرسی مدنی در مورد دادگاه تجدیدنظر نیز صادق است. ماده 38 قانون امور حسبی نیز به نحوی با موضوع مرتبط است. بر اساس این ماده، هرگاه در تصمیم دادگاه اشتباهی در حساب یا سهو قلم یا اشتباهات دیگری رخ دهد، مثل از قلم افتادن نام یکی از اشخاص ذی‌نفع یا زیاد شدن نامی، تا زمانی که آن تصمیم به وسیله شکایت به دادگاه بالاتر از دادگاه خارج نشده باشد، دادگاه صادرکننده تصمیم به طور مستقل یا به درخواست یکی از اشخاص ذی‌نفع آن را تصحیح می‌کند و این تصحیح زیر تصمیم دادگاه یا برگ دیگری که پیوست آن می‌شود، نوشته خواهد شد. دادن رونوشت از تصمیم دادگاه بدون پیوست نامبرده ممنوع است.
این تصحیح به اشخاصی که باید تصمیم دادگاه به آنها ابلاغ شود، ابلاغ می‌شود و در مواردی که تصمیم دادگاه قابل پژوهش است، تصحیح آن هم در موعد مقرر قابل پژوهش خواهد بود.
اعتراض به رأی داور
 
طبق ماده 490 قانون آیین دارسی مدنی، هر یک از طرف‌های اختلاف حق دارند در مواردی به رأیی که داور صادر کرده است، اعتراض کنند. البته آنها برای اعتراض به رأی مهلت مشخصی دارند. زمانی که داور رأی خود را صادر کرد، این رأی به طرف‌های اختلاف ابلاغ می‌شود تا از آن مطلع شوند. کسی که رأی به او ابلاغ شد از تاریخ ابلاغ، 20 روز و در برخی موارد، دو ماه فرصت دارد که اگر می‌خواهد به دادگاه برود و به رأی داور، اعتراض کند.
 
چگونگی تصحیح رأی داور
 
باید توجه کرد زمانی که از اصطلاح تصحیح رأی استفاده می‌شود، مقصود، درست کردن اشتباهات مادی رأی است و این اصطلاح به هیچ وجه در مورد اصلاح اشتباهات حقوقی به کار نمی‌رود. در هر حال، وقتی داور متوجه می‌شود در رأی، اشتباهات مادی رخ داده است، دو حالت قابل تصور است
در حالت اول، هنوز مدت داوری به پایان نرسیده است. برای مثال داور سه ماه فرصت داشته است تا رأی خود را درباره‌ اختلاف صادر کند. در اواخر ماه دوم، بررسی‌های او به پایان می‌رسد و رأی خود را صادر می‌کند. چند روز بعد متوجه می‌شود که نام یکی از طرف‌های اختلاف را در رأی، اشتباه نوشته است. در این حالت هنوز یک ماه از مدت داوری، باقی مانده و داور موظف است این اشتباه را بر‌طرف کند. برای انجام این کار، داور یک رأی دیگر صادر می‌کند که به آن «رأی تصحیحی» گفته می‌شود. رأی تصحیحی را هم مثل رأی اصلی به طرف‌های اختلاف ابلاغ می‌کنند تا از تغییراتی که در رأی اصلی به وجود آمده است، آگاه شوند.
در حالت دوم، مدت داوری به پایان رسیده است. در این حالت زمانی که داور متوجه اشتباه مادی خود می‌شود، مدت داوری به پایان رسیده است. به همین دلیل، تا وقتی که طرف‌های اختلاف یا یکی از آنها تقاضا نکنند که رأی تصحیح شود، داور حق دخالت کردن ندارد. برای رفع این اشتباه هر یک از طرف‌های اختلاف حق دارند تا زمانی که مهلت اعتراض به رأی داور تمام نشده است، تقاضا کنند که رأی، تصحیح شود. اگر این تقاضا انجام شود داور موظف است ظرف 20 روز از تاریخ تقاضای تصحیح رأی، اشتباهات مادی خود را برطرف کند. در اینجا هم داور این کار را با صدور رأی تصحیحی انجام می‌دهد. این رأی نیز به طرف‌های اختلاف ابلاغ می‌شود تا از تغییراتی که در رأی اصلی به وجود آمده است، آگاه شوند.
۰۳ مهر ۹۷ ، ۲۲:۳۳ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

چه تفاوتی بین ماده 174 و 175 قانون مجازات اسلامی وجود دارد؟

اداره کل حقوقی قوه قضائیه در خصوص تفاوت ماده 174 و 175 قانون مجازات اسلامی مصوب سال 1392، نظریه‌ مشورتی منتشر کرده است.

سئوال:
چه تفاوتی بین مواد 174 و 175 قانون مجازات اسلامی سال 1392 وجود دارد؟ به عبارت دیگر در صورتیکه مستند حکم قاضی شهادت باشد، به کدام یک از موارد فوق بایستی استناد نماید؟
نظریه مشورتی اداره حقوقی قوه قضائیه:
 
ماده 174 قانون مجازات اسلامی مصوب 1392، در مقام تعریف کلی و عام شهادت است؛ ولی ماده 175 این قانون در مقام تبیین «شهادت شرعی» است و همانگونه که میدانیم شهادت شرعی از نظر شرع موضوعیت دارد و شارع و قانون برای آن، حجتیت قائل شده، اعم از این که مفید علم باشد یا نباشد. لکن در صورتی که علم قاضی با آن منافات داشته باشد، برای قاضی معتبر نیست (ماده 212 این قانون) که در این صورت، قاضی باید با ذکر مستندات خود نسبت به جهات رد آن، رای صادر نماید.
۰۳ مهر ۹۷ ، ۲۲:۳۰ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

امور حسبی چیست؟

امور حسبی مربوط به احوال شخصیه است و در آن به اموری نظیر قیمویت، ترکه میت، غائب مفقودالاثر، محجورین و موارد مرتبط با آن پرداخته می‌شود که دادگاه‌ها مکلفند بدون اینکه در مورد آن امور، اختلاف و مرافعه‌ای بین اشخاص به‌وجود آمده باشد، وارد رسیدگی شوند.

  امور حسبی مربوط به احوال شخصیه  است و در آن به اموری نظیر قیمومت، ترکه میت، غائب مفقودالاثر، محجورین و موارد مرتبط با آن پرداخته می‌شود که دادگاه‌ها مکلفند بدون اینکه در مورد آن امور، اختلاف و مرافعه‌ای بین اشخاص به‌وجود آمده باشد، وارد رسیدگی شوند.
 
 چهار مرجع حق دخالت در امور حسبی را دارند ازر جمله دادسراها، شوراهای حل اختلاف، دادگاه‌های خانواده (با این باور که با عنایت به قانون حمایت خانواده مصوب 91 دادگاه‌های خانواده از جمله دادگاه‌های اختصاصی هستند) و دادگاه‌های عمومی حقوقی این مراجع را تشکیل می‌دهند این در حالی است که رئیس کل محاکم تهران در این زمینه بیان داشته که با ایجاد مجتمع قضایی امور حسبی پرونده‌هایی از این دست به صورت تخصصی در این مجتمع مورد رسیدگی قرار می‌گیرند.
 
- تعریف حِسَبه در لغت: از واژه حسبه، احتساب گرفته شده است به معنای شمارش و شمردن است، حَسَب از همین ریشه است و به معنای شمردن افتخارات است. واژه احتساب یعنی پاداش خواهی و حسبه که اسم آن است به معنای پاداش و مزد به کار فته است و هم احتساب یعنی بازداشتن از انجام کار زشت و ناپسند، و نیز در معانی ای چون اجر و ثواب که خداوند به مؤمنان میدهد و نیز به معنای امر به معروف و نهی از منکر.
 
- تعریف حِسَبه در اصطلاح حقوقی: به اموری گفته میشود که دادگاه ها باید بدون ملاحظه اینکه در آن ها اختلاف مرافعه ای وجود پیدا گرده یا نه، وارد رسیدگی شوند و تصمیم اخذ نمایند. حِسبه بر وزن ترمه از مفهوم اعتراض و تعرض به امری گرفته شده و امور حسبی اموری است که اقدام مقامات رسمی در آنها حاجت به شکوی و خصومت و تظلم ندارد، بلکه مقامات صلاحیتدار باید ارتجالاً و خود به خود متعرض و متصدی آن امور شوند.
 
- تعریف حسبه در قانون: در ماده 1 قانون امور حسبی آمده است که، «امور حسبی اموری است که دادگاه ها مکلفند نسبت به آن امور اقدام نموده و تصمیمی اتخاذ نمایند بدون اینکه رسیدگی به آن ها متوقف بر وقوع اختلاف و مازعه بین اشخاص و اقامه دعوا از طرف آنها باشد.»
 
درست است که در امور حسبی، رفع الامرالی الحاکم، شرط نیست اما در برخی موارد در قانون امور حسبی، بیان شده است که محجور ممیز میتواند از قیم برای خرجی ندادن شکایت کند. (ماده 96 ق. امورحسبی) و یا در مورد خیانت یا عدم لیاقت وصی یا قیم یا امین منضم به ولی قهری در قانون امورحسبی، ترتیبات اعتراض و پژوهش، براساس قانون آیین دادرسی مدنی مقرر شده است مانند (ماده 47 ق. امور حسبی) بنابراین در امور حسبی هم منازعه و مرافعه (در موارد خاص و مصرحه) صورت میگیرد.
 
قانون حاکم بر امور حسبی:
 
رسیدگی به امور حسبی تابع مقررات قانون امور حسبی است مگر خلاف آن تصریح شده باشد.
 
- مرجع صالح به امورحسبی:
 
رسیدگی به امور حسبی در دادگاه های حقوقی به عمل می آید.
 
- دامنه اختیارات قاضی در امور حسبی:
 
در امور حسبی قاضی برای مصالح اجتماعی، آزاد است هرگونه تحقیق را بدون درخواست اصحاب دعوا به عمل آورد، و در تمام مواقع رسیدگی میتواند دلایل را که مورد استناد واقع میشود قبول کند.
 
قانون امور حسبی به اموری نظیر قیمومت، ترکه میت، غائب مفقودالاثر و موارد مرتبط با آن می‌پردازد. دادستان در قبال این امور نیز دارای وظایفی است. برابر بند ‎‎‎3 ماده ‎‎84 قانون آیین دادرسی مدنی، در صورتی ‎که‎‎‎ خواهان به جهتی از جهات قانونی از قبیل صغر، عدم رشد، جنون یا ممنوعیت از تصرف در اموال در نتیجه حکم ورشکستگی، اهلیت قانونی برای اقامه‎ دعوی نداشته باشد، ایراد عدم اهلیت پذیرفته می‎شود و دادگاه قرار رد دعوی را صادر می‎کند.  
 
البته نماینده‎ قانونی او می‎تواند همان دعوی را طرح کند و خود شخص نیز پس از این که دارای اهلیت شد، دوباره می‎تواند همان دعوی را اقامه کند همچنین مطابق ماده ‎‎86 قانون آیین دادرسی مدنی، چنانچه خوانده اهلیت نداشته باشد، می‎تواند از پاسخ‎ دادن به دعوی خودداری کند. دادگاه نیز باید به دادستان اطلاع دهد تا برای محجور قیم تعیین شود. (ماده ‎‎56 قانون امور حسبی)

۰۳ مهر ۹۷ ، ۲۲:۲۷ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

تبصره 3 ماده 25 قانون مجازات اسلامی مصوب 92

سوال : با عنایت به تبصره 3 ماده 25 قانون مجازات اسلامی مصوب 92 که درعفو از تاریخ عفو تا انقضاء.مواعد مشروحه محکومیت را دارای آثار تبعی دانسته لیکن ماده 98 همان قانون عفو را زایل کنندهآثار محکومیت دانسته آیا از تاریخ عفو هیچگونه اثری بر محکومیت مترتب نیست و گواهی عدمسوء پیشینه باید صادر گردد یا اینکه در موارد مشمول ماده 25 در صورت برخورداری ازعفو آثار تبعیمحکومیت تا انقضاء موارد مذکوره به قوت خود باقیست؟

نظریه شماره 1466/92/7- 6/8/92

نظریه مشورتی:

 با توجه به اینکه در ماده 97 قانون مجازات اسلامی 1392 قید شده است که عفو عمومی اجرای مجازات را موقوف و آثار محکومیت نیز زائل می گردد و ماده 98 نیز بلافاصله در تکمیل آن حکم، بر این موضوع تأکید می نماید، لذا به قرینه مزبور منظور از عفو مندرج در ماده 98، عفو عمومی است و عفو پیش بینی شده در تبصره 3 ماده 25 که در کنار آزادی مشروط قید شده است، شامل عفو خصوصی محکومین است.
۰۳ مهر ۹۷ ، ۲۲:۲۳ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

چگونه می توان صدور حکم را به تعویق انداخت؟

بررسی یکی از نوآوری های قانون آیین دادرسی کیفری برای کاهش جمعیت کیفری

از زمانی که یک اختلاف به وجود می آید تا زمانی که توسط دادگاه حل و فصل می شود، مراحل مختلفی مانند ارایه و ثبت دادخواست، طرح دعوا، رسیدگی و در نهایت صدور و اجرای حکم باید سپری شود. مرحله صدور حکم به مرحله ای از دادرسی گفته می شود که در آن دادگاه نظر خود را در خصوص موضوع مطروحه که می تواند حقوقی یا کیفری باشد، اعلام می کند و در حقیقت، به نوعی تکلیف دعوا مشخص می شود.

به عنوان مثال، در صورتی که موضوع مورد طرح در دادگاه، کیفری باشد، دادگاه مجرم بودن یا نبودن فرد متهم را اعلام و در صورت اعلام مجرمیت، مجازات در نظر گرفته شده برای او را اعلام می کند.
البته نباید این نکته را نیز از قلم انداخت که پس از صدور حکم از سوی دادگاه، با وجود شرایطی می توان نسبت به حکم صادره اعتراض کرد.
ذکر این نکته نیز خالی از لطف نیست که در طول جریان دادرسی های کیفری، قاضی از ابتدای رسیدگی تا زمان صدور حکم قطعی ممکن است از نهادهای مختلفی برای تخفیف مجازات استفاده کند که هدف از استفاده از همه نهادهای مزبور، به طور کلی بازگشت بزهکار به جامعه و اصلاح نهایی اجتماع به وسیله دستگاه قضایی است و این برخورد، خود نوعی ترسیم و اصلاح ساختارهای رفتاری افراد جامعه تلقی می شود.
یکی از این نهادها، نهاد تعویق صدور حکم است که پیش از تصویب قانون مجازات اسلامی در سال ۱۳۹۴، سابقه تقنین در نظام کیفری ایران را نداشته و در حقیقت، در راستای فردی کردن مجازات ها است.
تعویق در لغت به معنای عقب انداختن کار و در اصطلاح حقوقی، به معنای عقب انداختن صدور حکم است. بر اساس نهاد ارفاقی تعویق صدور حکم، با وجود شرایط و اوضاع و احوالی خاص و با وجود عناصر مجرمانه، صدور حکم به تعویق می افتد. با استناد به ماده ۴۰ قانون مجازات اسلامی، در جرایم موجب تعزیر درجه ۶ تا هشت دادگاه می تواند پس از احراز مجرمیت متهم با ملاحظه وضعیت فردی، خانوادگی و اجتماعی و سوابق و اوضاع و احوالی که موجب ارتکاب جرم شده است، در صورت وجود شرایطی، صدور حکم را به مدت ۶ ماه تا دو سال به تعویق اندازد. طبق این ماده، در صورت وجود جهات تخفیف، پیش بینی اصلاح مرتکب، جبران ضرر و زیان یا برقراری ترتیبات جبران و فقدان سابقه کیفری مؤثر می توان صدور حکم را به تعویق انداخت. محکومیت مؤثر به محکومیتی گفته می شود که محکوم را به تبع اجرای حکم، بر اساس ماده ۲۵ قانون مجازات اسلامی از حقوق اجتماعی محروم می کند.

تعویق ساده و مراقبتی
تعویق به دو شکل ساده یا مراقبتی است. در تعویق ساده مرتکب به طور کتبی متعهد می شود که در مدت تعیین شده به وسیله دادگاه، مرتکب جرمی نشود و از نحوه رفتار وی پیش بینی شود که در آینده نیز مرتکب جرم نمی شود. در تعویق مراقبتی، علاوه بر شرایط تعویق ساده، مرتکب متعهد می شود دستورها و تدابیر مقررشده به وسیله دادگاه را در مدت تعویق رعایت کند یا به موقع اجرا بگذارد که این دو نوع تعویق در ماده ۴۱ قانون مجازات اسلامی عنوان شده است. دادگاه نمی تواند قرار تعویق صدور حکم را به صورت غیابی صادر کند. همچنین در صورتی که متهم در بازداشت باشد، دادگاه پس از صدور قرار تعویق صدور حکم، بلافاصله دستور آزادی وی را صادر می کند. ذکر این نکته نیز ضروری است که دادگاه می تواند یعنی اختیار دارد در این مورد تأمین مناسب اخذ کند. البته در هر صورت اخذ تامین نباید به بازداشت مرتکب منتهی شود.

تدابیر تعویق مراقبتی
برای اعمال تعویق مراقبتی که از انواع تعویق صدور حکم محسوب می شود، باید تدابیری اتخاذ شود که در ماده ۴۲ قانون مجازات اسلامی آمده است. بر این اساس، حضور به موقع متهم در زمان و مکان تعیین شده توسط مقام قضایی یا مددکار اجتماعی ناظر و ارایه اطلاعات، اسناد و مدارک تسهیل کننده نظارت بر اجرای تعهدات متهم برای مددکار اجتماعی ضروری است. همچنین تدبیر دیگری که در این زمینه، قانونگذار به عنوان تدابیر تعویق مراقبتی پیش بینی کرده، این است که باید هر گونه تغییر شغل، اقامتگاه یا جابجایی در مدت کمتر از ۱۵ روز و ارایه گزارشی از آن به مددکار اجتماعی اعلام شود. کسب اجازه از مقام قضایی نیز به منظور مسافرت به خارج از کشور ضروری است. این تدابیر می تواند از سوی دادگاه همراه با برخی تدابیر معاضدتی، از قبیل معرفی مرتکب به نهادهای حمایتی باشد.

دستوراتی که دادگاه در تعویق مراقبتی صادر می کند
در تعویق مراقبتی، دادگاه صادرکننده قرار می تواند با توجه به جرم ارتکابی، خصوصیات مرتکب و شرایط زندگی او به نحوی که در زندگی وی یا خانواده اش اختلال اساسی و عمده ای ایجاد نکند، مرتکب را به اجرای دستوراتی در مدت تعویق ملزم کند.
حرفه آموزی یا اشتغال به حرفه ای خاص، اقامت یا عدم اقامت در مکان معین، درمان بیماری یا ترک اعتیاد، پرداخت نفقه افراد واجب النفقه، خودداری از تصدی تمام یا برخی از وسایل نقلیه موتوری و خودداری از فعالیت حرفه ای مرتبط با جرم ارتکابی یا استفاده از وسایل مؤثر در آن از جمله دستوراتی است که دادگاه می تواند مرتکب را به اجرای آن در مدت تعویق ملزم کند.
دادگاه این اختیار را نیز دارد که به تشخیص خود، متهم را در مدت تعویق ملزم کند تا از ارتباط و معاشرت با شرکا یا معاونان جرم یا دیگر اشخاص از قبیل بزه دیده خودداری کند.
همچنین گذراندن دوره یا دوره های خاص آموزش و یادگیری مهارت های اساسی زندگی یا شرکت در دوره های تربیتی، اخلاقی، مذهبی، تحصیلی یا ورزشی، از دیگر دستورات دادگاه در مدت تعویق مراقبتی است.

موارد لغو تعویق
در مدت تعویق صدور حکم، در صورت ارتکاب جرم موجب حد، قصاص، جنایات عمدی موجب دیه یا تعزیر تا درجه هفت، دادگاه به لغو قرار تعویق اقدام و حکم محکومیت صادر می کند. در صورت اجرا نشدن دستورات دادگاه، قاضی می تواند برای یک بار تا نصف مدت مقرر در قرار، به مدت تعویق اضافه یا حکم محکومیت صادر کند. در صورت الغای قرار تعویق و صدور حکم محکومیت، صدور قرار تعلیق اجرای مجازات نیز ممنوع خواهد بود.

برگرفته از روزنامه حمایت  (تاریخ انتشار ۱۳۹۴/۸/۲۳)

۰۳ مهر ۹۷ ، ۲۲:۲۱ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر