یکی از قراردادهایی که ویژگیها و مختصات آن در قانون مدنی ایران بیان شده است، عقد کِفالَت است. این قرارداد از زمانهای قدیم در روابط افراد بهعنوان نوعی تضمین دِین و بدهی مورد استفاده قرار میگرفته است.
امروزه هم اگرچه در امور حقوقی استفاده از آن کمتر شده است اما هنوز هم در امور کیفری بسیار مورد استفاده قرار میگیرد. در این مقالهی کوتاه سعی میکنیم با مفهوم این قرارداد آشنا شویم.
در قرارداد کفالت یک نفر در برابر دیگری متعهد میشود که شخص ثالثی را نزد او حاضر نماید. بیایید برای روشنتر شدن بحث، ادامهی مطلب را از طریق مثالی دنبال کنیم: فرض کنید آقای «الف» قبلا متعهد شده است که مبلغی را به آقای «ب» بپردازد؛ اما «ب» چندان او را نمیشناسد و میگوید از کجا مطمئن باشم که به تعهد خود عمل میکنی و طلب من را بهموقع میپردازی؟ در این میان آقای «ج» که «الف» را میشناسد و ضمنا مورد اعتماد «ب» هم هست میگوید من تعهد میدهم که «الف» را در زمان سررسید بدهیاش نزد تو حاضر کنم تا تو طلب خودت را وصول کنی.
در اینجا میان «ج» و «ب» رابطهی قراردادی کفالت برقرار میشود: «ج» که متعهد است «الف» را نزد «ب» حاضر کند، «کَفیل» نامیده میشود. «ب» که تعهد بهنفع او انجام شده است، مَکفولٌله نام دارد و «الف» که شخص ثالث است و نقشی در انعقاد قرارداد ندارد «مَکفول» نامیده میشود.
ممکن است شنیده باشید که گاهی دادگاه/دادسرا از متهم درخواست کفیل میکند (در اصطلاح برای متهم «قرار کفالت» صادر میکند). این امر هم یکی از مصادیق قرارداد کفالت است. در اینجا دادگاه از متهم کفیل میخواهد و کفیل متعهد میشود که متهم را هرگاه که دادگاه بخواهد، برای محاکمه یا تحقیقات در دادگاه حاضر نماید (در اینجا دادگاه مکفولٌله و متهم مکفول است).
ممکن است بپرسید اگر کفیل نتوانست یا حتی نخواست به تعهد خود عمل کند و شخص ثالث را در موعد مقرر حاضر نماید، چه میشود؟ برای پاسخ به این سؤال، باید به بخش دیگری از تعهد کفیل اشاره کنیم: کفیل تعهد میکند که در زمان خاصی شخص ثالث را در جای خاصی حاضر کند و اگر به هر دلیلی موفق به این کار نشد، باید خسارت بدهد؛ به این ترتیب که اگر ثالث به مکفولٌله بدهی داشته است، کفیل باید شخصا بدهی او را پرداخت کند یا اگر مانند قرار کفالت بدهی در میان نیست باید مبلغی را که از قبل و در قرارداد تعیین شده است، بپردازد. به این مبلغ در اصطلاح حقوقی «وجه التزام» گفته میشود. دو طرف قرارداد، میزان وجه التزام را در قرارداد کفالت مشخص میکنند؛ بنابراین کفیل یا باید شخص مورد نظر را حاضر نماید یا باید وجه التزام را بپردازد.
در اینجا باید به یک نکته دقت کنید؛ درست که در قرارداد کفالت در عمل سه نفر حضور دارند اما این قرارداد در اصل تنها میان دو نفر بسته میشود: کفیل و مکفولٌله (در مثال بالا «ب» و «ج»). شخص ثالث (در مثال ما «الف») هیچ نقشی در بسته شدن این قرارداد ندارد. رضایت یا عدم رضایت او هم مهم نیست. بلکه کفیل و مکفولٌله هستند که باید به توافق برسند. با این وجود گاهی قرارداد کفالت با اذن و اجازهی شخص ثالث (مکفول) واقع میشود و گاهی بدون اذن و اجازهی او. این امر هیچ تأثیری بر روی قرارداد و تعهدات کفیل ندارد اما میتواند بر رابطهی کفیل و شخص ثالث مؤثر باشد. پس بگذارید این دو فرض را بهطور جداگانه در نظر بگیریم:
قرارداد کفالت با اذن و اجازهی شخص ثالث منعقد شده است: در اینجا خود شخص ثالث هم پذیرفته است که قراردادی دربارهی احضار او بسته شود. این امر باعث نمیشود که او بهموجب قرارداد کفالت متعهد به چیزی شود اما رابطهای میان او و کفیل ایجاد میکند: اگر شخص ثالث در موعد مقرر حاضر نشد و کفیل مجبور به پرداخت وجه التزام شد، شخص ثالث باید بعدا خسارت وارده به کفیل را جبران کند و وجه التزام را به او برگرداند.
قرارداد کفالت بدون اجازه و اذن شخص ثالث بسته شده است: در این فرض شخص ثالث هیچ تعهدی ندارد؛ نه در برابر کفیل و نه در برابر مکفولٌله.
نکتهی حائز اهمیت بعدی این است که آیا کفالت مقید به زمان خاصی است یا خیر؟ از حیث زمانِ احضار، کفالت به سه دسته تقسیم میشود:
کفالت مطلق: در این نوع از عقد، کفیل متعهد میشود که هر زمانی که مکفولٌله خواست، شخص ثالث را حاضر نماید. قرارهای کفالتی که دادگاه صادر میکند معمولا از این دست هستند.
کفالت مؤجل: به این ترتیب که در کفالت زمان مشخصی تعیین میشود و کفیل تعهد میکند که به عنوان مثال مکفول را در روز سیام مهر ۹۶ نزد مکفولٌله حاضر نماید.
کفالت موقت: این نوع از کفالت مانند کفالت اول است با این تفاوت که سقف زمانی دارد. به عنوان مثال کفیل متعهد میشود که به مدت یک ماه، از سی مهر ۹۶ تا سی آبان ۹۶، هر زمان که مکفولٌله بخواهد، شخص ثالث را حاضر کند.
اولین فرض، اجرای تعهد است: زمانی که کفیل به تعهد خود عمل کند و شخص ثالث را نزد مکفولٌله حاضر نماید، قرارداد کفالت به اتمام میرسد.
دومین فرض در جایی است که قرارداد مدت معینی داشته است؛ (مانند مثال بالا) در اینجا بهمحض اتمام مدت، قرارداد کفالت هم تمام میشود و کفیل دیگر تعهدی نخواهد داشت.
سومین حالت در جایی متصور است که خود شخص ثالث در موعد مقرر در مکان مورد نیاز حاضر شود. در این صورت دیگر نیازی به مداخلهی کفیل نیست و تعهد او برداشته میشود.
چهارمین فرض این است که به هر دلیلی دِین ثالث به مکفولٌله از میان برود؛ در اینجا هم تعهد کفیل منتفی میشود. بهعنوان مثال اگر ثابت شود که متهم بیگناه بوده است؛ یا اینکه بدهی که ثالث به مکفولٌله دارد از بین برود (مثلا دین خود را ادا کند و …)
پنجمین فرض ناظر به فوت شخص ثالث است: تعهد کفیل این است که شخص ثالث را در زمان خاصی در مکان مشخصی حاضر کند. وقتی دیگر شخص ثالثی وجود نداشته باشد، خودبهخود تعهد کفیل هم در این خصوص از بین میرود (بر این فرض استثنائاتی هم وارد است).
ششمین و آخرین موردی که موجب خاتمهی قرارداد کفالت میشود، فوت کفیل است. در قرارداد کفالت، کفیل متعهد میشود شخص ثالث را حاضر نماید. بنابراین با فوت کفیل، این تعهد خودبهخود از دوش او برداشته میشود.
در قرارداد کفالت یک نفر در برابر دیگری متعهد میشود که شخص ثالثی را نزد او حاضر نماید. بیایید برای روشنتر شدن بحث، ادامهی مطلب را از طریق مثالی دنبال کنیم: فرض کنید آقای «الف» قبلا متعهد شده است که مبلغی را به آقای «ب» بپردازد؛ اما «ب» چندان او را نمیشناسد و میگوید از کجا مطمئن باشم که به تعهد خود عمل میکنی و طلب من را بهموقع میپردازی؟ در این میان آقای «ج» که «الف» را میشناسد و ضمنا مورد اعتماد «ب» هم هست میگوید من تعهد میدهم که «الف» را در زمان سررسید بدهیاش نزد تو حاضر کنم تا تو طلب خودت را وصول کنی.
مکان احضار هم حائز اهمیت است. میتوان در قرارداد تصریح کرد که کفیل باید شخص ثالث را در کجا حاضر نماید. اگر در قرارداد مشخص نشده باشد که مکان احضار کجاست، محل انعقاد قرارداد بهعنوان مکان احضار در نظر گرفته میشود. دقت کنید که احضار شخص ثالث ممکن است برای یک بار باشد.
در اینجا میان «ج» و «ب» رابطهی قراردادی کفالت برقرار میشود: «ج» که متعهد است «الف» را نزد «ب» حاضر کند، «کَفیل» نامیده میشود. «ب» که تعهد بهنفع او انجام شده است، مَکفولٌله نام دارد و «الف» که شخص ثالث است و نقشی در انعقاد قرارداد ندارد «مَکفول» نامیده میشود.
ممکن است شنیده باشید که گاهی دادگاه/دادسرا از متهم درخواست کفیل میکند (در اصطلاح برای متهم «قرار کفالت» صادر میکند). این امر هم یکی از مصادیق قرارداد کفالت است. در اینجا دادگاه از متهم کفیل میخواهد و کفیل متعهد میشود که متهم را هرگاه که دادگاه بخواهد، برای محاکمه یا تحقیقات در دادگاه حاضر نماید (در اینجا دادگاه مکفولٌله و متهم مکفول است).
ممکن است بپرسید اگر کفیل نتوانست یا حتی نخواست به تعهد خود عمل کند و شخص ثالث را در موعد مقرر حاضر نماید، چه میشود؟ برای پاسخ به این سؤال، باید به بخش دیگری از تعهد کفیل اشاره کنیم: کفیل تعهد میکند که در زمان خاصی شخص ثالث را در جای خاصی حاضر کند و اگر به هر دلیلی موفق به این کار نشد، باید خسارت بدهد؛ به این ترتیب که اگر ثالث به مکفولٌله بدهی داشته است، کفیل باید شخصا بدهی او را پرداخت کند یا اگر مانند قرار کفالت بدهی در میان نیست باید مبلغی را که از قبل و در قرارداد تعیین شده است، بپردازد. به این مبلغ در اصطلاح حقوقی «وجه التزام» گفته میشود. دو طرف قرارداد، میزان وجه التزام را در قرارداد کفالت مشخص میکنند؛ بنابراین کفیل یا باید شخص مورد نظر را حاضر نماید یا باید وجه التزام را بپردازد.
نقش و وظایف شخص ثالث
شاید این سؤال برای شما ایجاد شود که در این میان تکلیف شخص ثالث چیست و اصلا نقش او در این قرارداد چیست؟در اینجا باید به یک نکته دقت کنید؛ درست که در قرارداد کفالت در عمل سه نفر حضور دارند اما این قرارداد در اصل تنها میان دو نفر بسته میشود: کفیل و مکفولٌله (در مثال بالا «ب» و «ج»). شخص ثالث (در مثال ما «الف») هیچ نقشی در بسته شدن این قرارداد ندارد. رضایت یا عدم رضایت او هم مهم نیست. بلکه کفیل و مکفولٌله هستند که باید به توافق برسند. با این وجود گاهی قرارداد کفالت با اذن و اجازهی شخص ثالث (مکفول) واقع میشود و گاهی بدون اذن و اجازهی او. این امر هیچ تأثیری بر روی قرارداد و تعهدات کفیل ندارد اما میتواند بر رابطهی کفیل و شخص ثالث مؤثر باشد. پس بگذارید این دو فرض را بهطور جداگانه در نظر بگیریم:
قرارداد کفالت با اذن و اجازهی شخص ثالث منعقد شده است: در اینجا خود شخص ثالث هم پذیرفته است که قراردادی دربارهی احضار او بسته شود. این امر باعث نمیشود که او بهموجب قرارداد کفالت متعهد به چیزی شود اما رابطهای میان او و کفیل ایجاد میکند: اگر شخص ثالث در موعد مقرر حاضر نشد و کفیل مجبور به پرداخت وجه التزام شد، شخص ثالث باید بعدا خسارت وارده به کفیل را جبران کند و وجه التزام را به او برگرداند.
قرارداد کفالت بدون اجازه و اذن شخص ثالث بسته شده است: در این فرض شخص ثالث هیچ تعهدی ندارد؛ نه در برابر کفیل و نه در برابر مکفولٌله.
زمان و مکان قرارداد
نکتهی حائز اهمیت بعدی این است که آیا کفالت مقید به زمان خاصی است یا خیر؟ از حیث زمانِ احضار، کفالت به سه دسته تقسیم میشود:کفالت مطلق: در این نوع از عقد، کفیل متعهد میشود که هر زمانی که مکفولٌله خواست، شخص ثالث را حاضر نماید. قرارهای کفالتی که دادگاه صادر میکند معمولا از این دست هستند.
کفالت مؤجل: به این ترتیب که در کفالت زمان مشخصی تعیین میشود و کفیل تعهد میکند که به عنوان مثال مکفول را در روز سیام مهر ۹۶ نزد مکفولٌله حاضر نماید.
کفالت موقت: این نوع از کفالت مانند کفالت اول است با این تفاوت که سقف زمانی دارد. به عنوان مثال کفیل متعهد میشود که به مدت یک ماه، از سی مهر ۹۶ تا سی آبان ۹۶، هر زمان که مکفولٌله بخواهد، شخص ثالث را حاضر کند.
پایان قرارداد کفالت
آخرین مسئلهی حائز اهمیت، انتهای این قرارداد است. چه زمانی این قرارداد خاتمه مییابد؟اولین فرض، اجرای تعهد است: زمانی که کفیل به تعهد خود عمل کند و شخص ثالث را نزد مکفولٌله حاضر نماید، قرارداد کفالت به اتمام میرسد.
دومین فرض در جایی است که قرارداد مدت معینی داشته است؛ (مانند مثال بالا) در اینجا بهمحض اتمام مدت، قرارداد کفالت هم تمام میشود و کفیل دیگر تعهدی نخواهد داشت.
سومین حالت در جایی متصور است که خود شخص ثالث در موعد مقرر در مکان مورد نیاز حاضر شود. در این صورت دیگر نیازی به مداخلهی کفیل نیست و تعهد او برداشته میشود.
چهارمین فرض این است که به هر دلیلی دِین ثالث به مکفولٌله از میان برود؛ در اینجا هم تعهد کفیل منتفی میشود. بهعنوان مثال اگر ثابت شود که متهم بیگناه بوده است؛ یا اینکه بدهی که ثالث به مکفولٌله دارد از بین برود (مثلا دین خود را ادا کند و …)
پنجمین فرض ناظر به فوت شخص ثالث است: تعهد کفیل این است که شخص ثالث را در زمان خاصی در مکان مشخصی حاضر کند. وقتی دیگر شخص ثالثی وجود نداشته باشد، خودبهخود تعهد کفیل هم در این خصوص از بین میرود (بر این فرض استثنائاتی هم وارد است).
ششمین و آخرین موردی که موجب خاتمهی قرارداد کفالت میشود، فوت کفیل است. در قرارداد کفالت، کفیل متعهد میشود شخص ثالث را حاضر نماید. بنابراین با فوت کفیل، این تعهد خودبهخود از دوش او برداشته میشود.